به گزارش خبرنگار مهر، شخصیت اصلی این اثر با نام فیلبوید استاج در مقدمه ابتدایی کتاب، از تصوراتش درباره ماشینوار بودن آدمها گفته است. این دیدگاه در دوران کودکیاش شکل گرفته است؛ زمانی که مبتلایان به مراحل پیشرفته بیماری سیفلیس و اختلال حرکتی به ویژه مبتلایان مرد، مضحکه تماشاگران سیرکها و مردم پایانشهر ایندیاناپولیس میشدند.
استاج میگوید: «سیفلیسیها اسیر موجوداتی فنریشک و گوشتخوار بودند، موجوداتی آن قدر ریز که فقط با میکروسکوپ میشد مشاهدهشان کرد. این میکروبها، وقتی از گوشت بین مهرههای ستون فقرات قربانیان عبور میکردند، باعث به هم چسبیدن مهرهها میشدند و در نتیجه، مبتلایان به شکل ترسناکی باوقار و شق و رق به نظر میرسیدند، گویی چشمانشان دارد از حدقه میزند بیرون»...
نسخه اصلی این کتاب با نام «Breakfast of Champions» در سال ۱۹۷۳ به چاپ رسیده و ترجمه پیش رو از روی نسخه چاپ ۲۰۰۶ این رمان انجام شده است. «صبحانه قهرمانان» نام انحصاری نوعی برشتوک صبحانه از شرکت جنرال میلز است. در ابتدای کتاب توضیح داده شده که استفاده از این عبارت، نه مبنی بر ارتباط با شرکت جنرال میلز و بهرهمندی از حمایت آن است و نه برای بیاعتبار کردن محصولش.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
زمانی که کیلگور تراوت در نیویورک بود و داشت ندانسته ذهن مردم را مسموم میکرد، پونتیاکفروش دیوانه، دووین هوور، داشت در میدلند از پشتبام هتلش میآمد پایین.
کمی پیش از طلوع آفتاب، دووین به لابی فرششده هتل رفت تا تقاضای اتاق کند. این کارش خیلی عجیب بود، همانقدر که آن روز روز عجیبی بود. مردی که در صف جلوش ایستاده بود سیاهپوست بود. او همان اوکونده، پزشک نتجریهای از قبیله ایندارو، بود که در هتل اقامت داشت و میخواست تا پیدا کردن آپارتمان مناسب آنجا بماند.
دووین فروتنانه متنظر ماند تا نوبتش برسد. پاک فراموش کرده بود خودش مالک هتل است. لحظهای به اقامت در مکانی که یک سیاهپوست هم درش اقامت دارد فکر کرد و احساسات متناقضی درونش شکل گرفت. آن وقت با خودش گفت: «زمانه عوض شده، آره بابا. زمانه عوض شده.»
این کتاب با ۳۱۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۱۴ هزار تومان منتشر شده است.