به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از پروژه تاریخ شفاهی ایران - عصر پهلوی دوم، با حضور جمعی از محققان و مسئولان فرهنگی کشور، پیش از ظهر امروز سهشنبه ۲۵ آذر در کتابخانه ملی برگزار شد.
حسامالدین آشنا مشاور رئیس جمهور در این مراسم گفت: امام علی(ع) میگوید دانش به معنای محافظت و نگهداری و جمع تجربههاست. بنابراین به این معنا، تاریخ، علم است و علمی بسیار سودمند است و تاریخنگاران، بزرگترین خادمان جامعه بشریت هستند. چون به ما اجازه میدهند با گذشتگان زندگی کنیم بدون آنکه با آنها بوده باشیم. مشکل در تاریخخوانان است و مشکل این است که ما علاقه به خواندن تاریخ نداریم، لذا مجبوریم از صفر یا زیر صفر شروع کنیم. همین جلسه هم میزان علاقهمندی اجتماعی ما را به تاریخ نشان میدهد.
وی افزود: در انواع تاریخپژوهی، یک گونه به نام موردپژوهی وجود دارد که به معنی خُردنگری است. در مورد پژوهشی گاهی، موضوعمحور عمل میشود و گاهی فردمحور. در کار با محوریت فرد، گاه خود فرد، زندگینامهاش را مینگارد و گاه دیگران برای او زندگینامه مینویسند. این هر دو، تجربه شدهاند. معمای هویدا هم نمونهای از فردپژوهی توسط دیگران است. البته خودنوشتهای زیادی هم منتشر شده و هر دو روش نامبرده، ضعفهای جدی دارند. برای عبور از این ضعفها بود که تاریخ شفاهی اختراع شد که در آن، دیگری حضور دارد اما حضوری فعال و منتقدانه.
مشاور رئیس جمهور در ادامه گفت: بین تاریخ شفاهی، مصاحبه مورد نیاز، بازجویی و بازپرسی، نسبت نزدیکی وجود دارد. تنها تفاوتشان در این است که در بازپرسی و بازجویی، مصاحبهشونده ناچار است جواب بدهد اما در تاریخ شفاهی، مصاحبهشونده با اختیار خودش مصاحبه میشود. بازجو میتواند اهانت کند اما در تاریخ شفاهی، مصاحبهکننده صرفا تکریم و احترام میکند و احیانا، سوالات دقیقاند که میتوانند راهگشا باشند. چند سال پیش، در خارج از کشور سوار اتوبوس بودم که جوانی را دیدم که کتابی با نام «مصاحبه تحقیقاتی» در دست دارد. وقتی از او پرسیدم دانشجوی چه رشتهای است، گفت در دانشکده پلیس، تحصیل میکند.
آشنا گفت: اهمیت روش مصاحبه در تاریخ شفاهی کاملا تابع کیفیت مصاحبهکننده است و ایجاد شرایط مساعد برای مصاحبه. کاری که در این پروژه انجام شده، با پنهانکاری همراه نبوده است و در آن، شفافیت مواضع وجود دارد. کسانی که مصاحبه شدند، میدانستند که مصاحبهکنندهها از ایران میآیند. اما مصاحبهشوندهها را به اقناع رساندند که حفظ امانت خواهد شد. در طول مصاحبهها این امکان وجود داشت که همواره احترام مصاحبهشونده حفظ بشود و این عاملی بود که مصاحبهها با آرامش انجام شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اما چرا ما به تاریخ شفاهی نیاز داریم؟ چون نیازمند مدیریت انتقادی دانش هستیم. در سازمانهای ما چندی است که اهمیت مدیریت دانش درک شده اما هنوز، مدیریت انتقادی دانش، هنوز در جامعه و سازمانهای ما شناختهشده نیست. تاریخ شفاهی این امکان را فراهم میکند که به صورت فعال سوال کنیم و ابهامات را رفع کنیم؛ و از فرد بخواهیم از خودش یا دیگران دفاع کند و در موضوعات خاص انتقاد کند. «حُسْن السوال، نصف الجواب». طراحی سوالهای خوب، جوابهای مناسب را در پی خواهد داشت. اینجاست که مصاحبهکنندگان در هر رشته، اهمیت مصاحبه را بالا میبرند. امروز وقتی کیفیت این اثر با دیگر آثار مشابه مقایسه میشود، متوجه میشویم که کیفیت سوالات و سوالکننده، چقدر تعیینکننده است.
مدعیان چنین پروژههایی در کشور بسیار اند
مشاور رئیس جمهور گفت: اما چند جملهای هم درباب مدیر این پرژوه، در باب حسین دهباشی بودن بگویم. به حمدالله در کشورمان برای چنین پروژههایی، مدعی زیاد است و وقتی کار منتشر میشود همه یادشان میافتد که اگر این اختیارات در اختیارشان بود، بهتر کار میکردند. اما دهباشی بودن، یعنی به شدت کتابخوان بودن و علاقه افراطی به خواندن، یعنی جسور بودن. جسور بودن، چیزی میان شجاعت و حماقت است. بستگی به این دارد که از چه زاویهای به آن نگاه کنید. گذاشتن عمر برای تاریخ شفاهی، برای بعضی تفریح است، برای برخی درآمد است و برای برخی هم که اندک هستند، هزینه است. و دهباشی کسی است که برای به سامان رسیدن این پروژه، هزینه کرده است. این هزینه از چند بعد صرف شده است. بعد اول، هزینه مالی است. این پروژه در اساس، حاصل توافقنامه شبکه ۴ سیما و کتابخانه ملی اما روی کاغذ بود. به نظرتان کدامیک برای پیشبرد پروژه پیشقدم شدند؟ پاسخ: هیچکدام. به نظرتان کدامیک ابراز علاقه کرد؟ هیچکدام. بنابراین یک عامل سوم میخواست که کار انجام شود و میدانسته که باید زمان بگذارد و جز با این روش، کار پیش نمیرود. بنابراین از خودش هزینه کرد تا این ۲ را کنار یکدیگر قرار بدهد، باقی هم وسیله بودند. مجری این پروژه در این راه، دفتر کارش را از دست داد.
در این لحظه، آشنا با اشاره به جمعیت گفت: پدر حسین دهباشی کجاست؟ آیا در برنامه حضور دارد؟
با جواب مثبت جمعیت، آشنا از پدر دهباشی خواست بایستد و از جمعیت خواست او را تشویق کنند.
آشنا گفت: این پدر تمام هزینههای آینده فرزندش را صرف این پروژه کرد. اما دهباشی فقط هزینه مالی نکرد.
در این هنگام آشنا به گریه افتاد که جمعیت او را تشویق کردند.
دهباشی کاشف شوکران است
آشنا ادامه داد: بعد دوم، هزینه سنگین، بسیار سنگینتر از آنی است که تصور میشود. چون دهباشی این بعد را در زندان فدرال ایالات متحده آمریکا پرداخت. او ۲ ماه را در زندان انفرادی و بند عمومی به همراه جنایتکاران آمریکایی گذراند؛ به جرم ناکرده و به اتهامی ناروا. نتیجه این هزینه، از دست رفتن خیلی چیزهاست. کار خوب آسان به دست نمیآید و از پشت میز نشستن و کتاب خواندن، بدون هزینه سنگین، اثر ماندگار متولد نمیشود. سومین هزینهای که دهباشی کرد، پذیرش اتهام در داخل کشور بود. آن اتهام در خارج بود و این اتهام در داخل. عمده جمعیت ما وقتی صحبت از تاریخ پهلوی میشود، نگاهمان جز فساد، خیانت، عیاشی و همانچیزهایی نیست که در ذهنیت متعارفمان داریم. و انتظار داریم که نیمههای پنهان این تاریخ را ببینیم. دهباشی وقتی وارد این حوزه شد، به کشفیاتی رسید که برای ما بسیار تلخ و پذیرفتنش بسیار سخت است. دهباشی در این حوزه، کاشف شوکران است.
وی افزود: حسین دهباشی کاشف این نکته است که مسائل کشور ما و کشورداری، واحد و مستمر است. تفاوت حکومتها پاسخهایی است که به این چالشها در حوزه سیاستگذاری میدهند. جاهلان همیشه در یک موضوع، پاسخ غلط میدهند و ربطی هم به این ندارد که ریش داشته باشند یا کراوات. کسانی که حاضر نیستند برای تصمیم در سطح ملی، احساس مسئولیت کنند، کشور را به باد میدهند و ربطی هم به ادعایشان ندارد؛ کسانی که مفهوم نمایندگی یک ملت را نمیفهمند و نمیفهمند که این پول تکتک مردم است که در موردش تصمیم میگیرند، فرقی ندارد ادعای عدالت کنند یا ادعای تمدن بزرگ. این کشف اول دهباشی است.
مشاور رئیس جمهور در ادامه گفت: اما کشف دوم این است که ساختار بروکراسی کار خودش را میکند و عوامل دولتی برای تغییر ساختار بروکراسی، توانایی اندکی دارند. این ساختار دولت است که بسیاری از روشها و منشها را به دولتمردان دیکته میکند. به این معنا، حتی اگر در کشوری انقلاب کرده باشید، اگر ساختارهای اداری متحول نشده باشند، مسیر کشور تغییر نخواهد کرد. این نکته را نمیتوان فهمید مگر در یک مطالعه طولی و عرضی زمانی. و آخرین کشف دهباشی این بود که دسترسی به حقیقت در تاریخ، بسیار دشوارتر از این است که پنداشته میشود.
آشنا با اشاره به مصاحبهای که حسین دهباشی با سید حسین نصر درباره دیدارش در آمریکا با سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان داشته، گفت: شما در این اثر یعنی این تاریخ شفاهی با ادعاهای بیسند روبرو نیستید. که اگر بودید، شما بودید و سید حسین نصر و مصاحبهکننده و در نتیجه، شما هم یک ادعا به ادعاهای دیگر اضافه میکردید. اما وقتی مصاحبهکننده، پخته است و با علم وارد کار میشود، ارتباط برقرار میکند و مسائل را به درستی مورد نقد و بررسی قرار میدهد. پروژه تاریخ شفاهی و تصویری ایران، پروژهای است ملی. عدم درک ملی از این پروژه باعث شد انتشارش تا امروز طول بکشد. همت رئیس کتابخانه ملی حاصل یک درک ملی از این مساله است. این اثر حداقل ۳ بار در آستانه انتشار قرار گرفت و هر بار به دلیل عدم درک ملی، متوقف شد.
شبهمستندهای من و تو و BBC، در مقابل عظمت این پژوه، بسیار بسیار کوچک هستند
وی در پایان سخنانش گفت: یک نگرانی دارم. این پروژه برای صدا و سیما انجام شده است؛ با این نیت که از یک برنامه و اثر فردمحور، تبدیل به یک اثر موضوعمحور شود. سعی هم شده تا از تقاطع مصاحبهکنندگان و مدارک مستند، جوانانمان با تاریخ حکمرانی در این کشور، آشنا شوند. از صدا و سیما خاضعانه تقاضا میکنم اجازه ندهند این پروژه دستاویزی برای جنگهای کوچک بشود. شبهمستندهای من و تو و BBC، در مقابل عظمت این پژوه، بسیار بسیار کوچک هستند و امیدوارم مسئولان صدا و سیما فکر نکنند که این پروژه، پاسخی به آن شبهمستندهاست. سطح کار را بالا بیاوریم و به مسائل، ملی نگاه کنیم. امیدوارم این نگاه در دوران مدیریت جدید صدا و سیما وجود داشته باشد.
مشاور رئیس جمهور در جملاتی دیگر اضافه کرد: به مسئولان کشور هم میگویم که تاریخ شفاهی را به فردا وانگذاریم و بلافاصله بعد از اتمام دوران مسئولیتمان، برای مصاحبه کردن، اعلام آمادگی کنیم. من شاهد بودهام که در تولیدات تاریخ شفاهی، مصاحبهکننده دوربین را رها کرده و رفته و مصاحبهشونده، با دوربین گفتگو کرده است. این تاریخ شفاهی نیست. بنابراین از همه مسئولان و مدیران جمهوری اسلامی ایران دعوت میکنم این کار را بکنند تا این ظرفیت برای ثبت تجارب در کشورمان ایجاد شود.