به گزارش خبرگزاری مهر، یحیی بونو، در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما که با موضوع پیامبر(ص) از نگاه مستشرقین بر روی آنتن رسانه ملی رفت، گفت: در کل تاریخ مسیحیت، مسیحیان هیچ آشنایی با اسلام و با پیامبراکرم(ص) نداشتند به طوری که حتی این ناآشنایی در حدی بود که اسلام را یکی از فرقههای منحرف و منشعب از مسیحیت میدانستند.
وی اظهار داشت: مسیحیان حتی باور نداشتند که بعد از عیسی(ع) پیامبر دیگری خواهد آمد و کسی را نیز به نام محمد(ص) به عنوان مؤسس اسلام نمیشناختند. در گذر اومانیسم و رنسانس است که آنها با شخصیتی به نام محمد(ص) به عنوان مؤسس و پیامبر اسلام آشنا میشوند زیرا زمانی است که در آن مسیحیان با فرهنگهای دنیا آشنا شدهاند.
وی افزود: در قرن 16 مسیحیان اولین آشناییشان با کشورهایی مانند هند و کشورهای مسلمان آغاز میشود و هر چند خود نیز دارای ادبیات هستند اما به ناگاه با ادبیات عرب و فارسی روبه رو شده و شروع به ترجمه آنها میکنند.
این استاد الهیات گفت: ترجمه ادبیات عرب و فارس توسط سفیران صورت میگرفت که با این زبانها آشنایی داشتند. در کل در این زمانها است که مسیحیان با کل جهان از جمله جهان اسلام آشنا میشوند و اولین ترجمه جدی و مهم قرآن نیز در قرن 17 صورت میگیرد.
یحیی بونو بیان داشت: این افراد نه راهب بودند و نه کشیش، اما افراد بسیار باسوادی بودند که ارتباط خوبی هم با کلیسا نداشتند و زمانی که با اسلام آشنا شدند احساس کردند چه دین خوبی است.
در ادامه برنامه با حجتالاسلام سیدمجید پورطباطبایی، محقق حوزه علمیه تماس تلفنی برقرار شد و وی در رابطه با نگاه مستشرقین و خاورشناسان به رسول اکرم(ص) اظهار داشت: بخشی از اینها در صدر مسیحیت به دلیل ناآشنایی، اسلام را یک فرقه می دانستند و این عدم شناخت باعث شده بود تا شبهاتی را به حضرت محمد(ص) وارد کنند. حتی خاورشناسانی که نزدیک به زمان پیامبر(ص) بودند نسبت به ایشان شبهاتی را مطرح میکردند.
وی تصریح کرد: در قرن 17 رفته رفته از نگرانیهایی که تا قبل از آن درباره اسلام و پیامبر اکرم(ص) وجود داشت کاسته شد اما از همین انشعابها بود که افراد فعال خاورشناس، مرزهایشان آشکار شد به طوری که آن دسته از آنها که اسلام ناب و چهره حقیقی رسولالله(ص) برایشان مشخص بود از ایشان تمجید کرده و در رابطه با شخصیت پیامبر(ص) کتابها نوشتند
وی افزود: آن دسته هم که در جهت مخالف بودند استدلالهای کاذبی را که مسیحیت هم عصر پیامبر(ص) مطرح می کردند در کتابهای خود میآوردند و در منابع خود منتشر میکردند. اما آن چیزی که باید مورد توجه قرار داد این است که در این دست از منابع کم تر از استدلال استفاده شده و بیشتر ادعاها مطرح است. اما افرادی هم بودند و هستند که چون نگاهی منصفانه به اسلام و پیامبر(ص) داشتند با استدلالهای قوی از ایشان تمجید کردند و کتابهای زیادی نوشتند.
یحیی بونو در ادامه برنامه و در تکمیل صحبتهای حجتالاسلام پورطباطبایی بیان داشت: البته نزدیک به عصر پیامبر(ص) هیچ کس در رابطه با ایشان کتابی ننوشته است تنها فرد مسیحی که در عصر نزدیک به عصر ظهور اسلام در رابطه با ایشان مطالبی نوشته است یوحنای دمشقی بوده است که وزیر هشام بن عبدالملک بوده است او نیز حتی حضرت محمد(ص) را پیغمبر معرفی نکرده است.
وی اظهار داشت: بزرگترین مشکل ما این است که برخی از خاورشناسان وجود محمد(ص) را منکر میشدند و در اینجا است که باید مستشرقین را ستایش کنیم زیرا اینها کسانی بودند که در این رابطه از پیامبر اکرم(ص) دفاع کردند.
این فیلسوف فرانسوی تأکید کرد: در منابع خود ما مسلمانان یک دست از مسائلی مطرح شده است که متأسفانه هیچ سندیتی ندارد و ما نیز راحت از کنار این قبیل موضوعات گذشتیم و بعد یک مستشرق مسیحی یا یهودی آمده است و به این مسائل پاسخ داده است.
وی اضافه کرد: در ابتدا یهودیها خیلی در این بحث به ما کمک کردند زیرا گفتند اسلام یک تمدن است که به ما خیلی نزدیک است زیرا فاصله بین مسلمانان و یهودیان کمتر از فاصله بین مسلمانان و مسیحیان است به این دلیل که در مسیحیت مواردی از قبیل تثلیث وجود دارد.
وی در پاسخ به این سؤال مجری که در چه زمانی بین اندیشمندان اسلام و مستشرقین فاصله افتاده است گفت: این فاصله در زمان استعمار صورت گرفت و میتوان آن را ابزاری در دست استعمار دانست.
حجتالاسلام سیدمجید پورطباطبایی نیز در انتهای برنامه در رابطه با برخی از صحبتهای یحیی بونو گفت: ما بسیاری از نکات مطرح شده توسط آقای یحیی بونو را میپذیریم اما این طور نبوده که همه خاورشناسان و مستشرقین نگاه مثبتی داشتهاند بلکه برخی خاورشناسان نیز بودهاند که به عمد به سراغ منابع ضعیف مسلمانان میرفتند و قضاوتهایشان را نیز بر اساس همین منابع ضعیف انجام میدادند.
یادآور می شود، کریستین بونو، «یحیی علوی» یا «یحیی بونو» در سال ۱۹۵۷میلادی در شهر فرایبورگ آلمان در خانوادهای مسیحی و کاتولیک، دیده به جهان گشود. وی به خاطر شغل پدر تا سن ۱۰ سالگی در آلمان و الجزایر میزیست و پس از آن راهی استراسبورگ فرانسه شد.
بونو با آثار رنه گنون فیلسوف مسلمان فرانسوی آشنایی پیدا کرد و تحت تأثیر آثار او در سال ۱۹۷۹ به دین اسلام درآمد. پس از آن در رشته زبان و ادبیات عرب و اسلامشناسی به تحصیل پرداخت و آنجا بود که در دانشگاه با آثار هانری کربن که عرفان شیعی را به غرب شناسانده بود آشنا شد.
وی تحت راهنماییهای احمد حمپاته ـ عارف آفریقایی و از رؤسای سلسله تیجانیه ـ بود که به مذهب شیعه درآمد و نام خود را به یحیی علوی مبدل ساخت.
یحیی علوی در سال ۱۹۸۷ مدرک پروفسور اگرژه را اخذ نمود و در سال ۱۹۹۵ از رساله دکتری خود تحت عنوان الهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی در دانشگاه سوربون دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ به عنوان پژوهش سال برگزیده شد.
وی برای تدوین رساله خود از سال ۱۹۹۱ به ایران آمد و مدت هفت سال از جلسات سید جلالالدین آشتیانی در مشهد، در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی استفاده کرد. وی ۱۵ سال در مشهد سکنی گزید و اکنون برای گذراندن دوره فوق دکترا به طور موقت ساکن فرانسه است و در زمینه «حکمت متعالیه ملاصدرا، پاسخی به انتظارات صدرالدین قونوی» مشغول به تحقیق است.
کریستین بونو هماکنون مشغول تالیف، ترجمه و تفسیر قرآن کریم به زبان فرانسوی است.
از آثار و تألیفات وی میتوان به «تصوف و عرفان اسلامی به زبان فرانسه / پاریس ۱۹۹۱»، «امام خمینی عارف ناشناخته قرن بیستم به زبان فرانسه، پاریس/بیروت ۱۹۹۷»، «آیین انقلاب اسلامی (منتخبی از آثار و بیانات امام خمینی در حدود ۷۰۰ صفحه) به زبان فرانسه / ۲۰۰۳»، «آیین و اندیشه در دام خودکامگی / (اثری از سید محمد خاتمی) به زبان فرانسه، پاریس۲۰۰۵» و «مبارزه با نفس یا جهاد اکبر / اثر امام خمینی به زبان فرانسه، تهران ۲۰۰۶» اشاره کرد.