به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از آلبوم «شکوه» با حضور محمد اصفهانی، عبدالجبار کاکایی، علیرضا کهندیری و پدرام کشتکار عصر شنبه ۱۳ دی ماه در خبرگزاری مهر برگزار شد.
محمد اصفهانی خواننده آلبوم «شکوه» در این جلسه در توضیح خود درباره همفکری هایی که با موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) در تولید آلبوم داشته است، بیان کرد: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) دست ما را در اعمال نظر باز گذاشته بود. شاید بتوان گفت تنها نقطه تاریک این آلبوم طولانی شدن مدت زمان تولید بود که به دلیل مشکلات مدیریتی همان موسسه پیش آمد و در حقیقت ما در زمینه محتوایی تولید آلبوم مشکلی نداشتیم.
وی اضافه کرد: این آلبوم آن چیزی بود که من اعتقاد دارم و فکر می کنم باید به مخاطب عرضه کنم و حالا اگر راه را اشتباه می رویم مخاطب ما را تصحیح می کند زیرا ما مبرا از اشتباه نیستیم. اما اینکه من به فکر ریزش و رویش مخاطب باشم و بر این اساس بخواهم جدول کاری تنظیم کنم که ببینم بازار چه می طلبد و باید بگویم به چنین مساله ای اعتقاد نداشته و ندارم.
اصفهانی در ادامه با اشاره به خاطره ای بیان کرد: می خواهم یک خاطره تکراری را بیان کنم که شاید شما دوستان رسانه ای آن را شنیده باشید. اولین کاری که می خواستم به صورت آلبوم ارایه بدهم که یک کار مذهبی به نام «گلچین» بود این کار از ابتدا قرار نبود به صورت مجموعه ای باشد بلکه آثار پراکنده ای بود که برای صدا و سیما اجرا کرده بودم و بعد شرکت سروش اعلام کرد که این آثار می توانند به صورت مجموعه ای به بازار ارایه شوند. بعضی از دوستان در آن زمان که خیرخواه هم بودند اما شاید طرز فکر ما با هم نمی خورد از من می خواستند که اولین کار خود را به صورت مذهبی نخوانم و می گفتند که به این ترتیب به زمین می خورم. به گمان این دوستان، من از صدای خوبی برخوردار بودم و آینده روشنی می توانستم داشته باشم. بنابراین توصیه می کردند که اول با اثری عاشقانه شروع کن تا بتوانی خودت را میان مردم جا بیندازی و بعد به سراغ حرف های دلی با مردم و یا آثار مذهبی برو زیرا در غیر این صورت زمین خواهی خورد.
خواننده آلبوم «بی واژه» ادامه داد: اما من قبول نکردم و گفتم که اگر قرار باشد زمین بخورم دوست دارم با آلبوم «گلچین» زمین بخورم و اتفاقا این چنین نشد و این آلبوم به شهادت شرکت سروش پرفروش ترین کار مناسبتی این شرکت شد. من فکر می کنم جمله معروف «النجاه فی الصدق» همیشه صادق است. یعنی اگر ما با مخاطب خود روراست باشیم این صداقت اثر بیشتری دارد تا بخواهیم استمزاج کنیم و دائم به دنبال این باشیم که چه خوراکی در مقابل مخاطب بگذاریم که دوست داشته باشد و آن را تحسین کند. ما نباید به فکر تحسین مخاطب باشیم ما باید به سلیقه مخاطب احترام بگذاریم و سعی کنیم اگر تخصص داریم سلیقه را ارتقا بدهیم. تاکید می کنم که من فکر می کنم اگر صادقانه برخورد کنیم به راه صواب نزدیک تر هستیم و ارایه اثری با کیفیت با شیوه ای صادقانه بیش از هر چیز دیگری در ذهن مخاطب موثر است.
خواننده آلبوم «شکوه» در ادامه در پاسخ به خبرنگاری درباره تعداد قطعات آلبوم که قرارداد اولیه برای ۱۰ قطعه بوده است و دلایل اینکه با فریدون شهبازیان همکاری نشده است، گفت: همچنان که عرض کردم به خاطر طولانی شدن زمان و تغییر مدیریت های موسسه تنظیم و نشر آثار امام آلبوم ما هم دچار تغییرات شد بالاخره در یک پروسه طولانی حوادث ناخواسته ای رخ می دهد. به طور مثال زمانی که شما می خواهید قطعه ای را در ۵ یا ۶ ماه بسازید وقتی کار به تاخیر می خورد و ۵ یا ۶ سال طول می کشد ممکن است در این حین کارهای دیگری را قبول کنید و حوادث ناخواسته در طول کار ما موجب تاخیرهای پی در پی شد.
وی ادامه داد: به هر حال در قرارداد ما ذکر نشده بود که چه کسی قرار است کار را انجام دهد. طبیعی است که من در همه کارهایم دوست داشتم از استاد فریدون شهبازیان استفاده کنم. مثل آلبوم «ماه غریبستان» که موفق شدم با ایشان همکاری داشته باشم اما در این آلبوم این اتفاق نیفتاد و البته چنین قراری هم نبود که آقای شهبازیان تمام آثار را آهنگسازی کنند؛ قطعاتی هم که قرار بود ساخته شود ۷ قطعه بودند و نه ۱۰ قطعه که از این میان ما ۵ قطعه ساختیم و بعد خود موسسه اعلام کرد که دو قطعه دیگر را نسازید و همین ۵ قطعه کافی است.
این خواننده با بیان اینکه به مسئولان موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) گفته است ۵ قطعه برای یک آلبوم کم است، افزود: البته باید این را هم اضافه کنم که این تعداد در ایران کم محسوب می شود وگرنه در خارج از کشور اینگونه نیست و حتی گاه آلبومی با دو قطعه منتشر می شود. به هر حال اینجا مرسوم نیست و من هم به این دوستان اعلام کردم که عرف هنری کار باید رعایت شود و در نهایت در صحبتها به این نتیجه رسیدیم که حالا کار را با قطعات کلیپ، بیشتر تزیین کنیم و به این ترتیب برای قطعات کلیپ هایی ساخته شد.
در ادامه این نشست اصفهانی در پاسخ به خبرنگار دیگری درباره ویژگی های آلبوم «شکوه» یادآور شد: در طی پروسه تولید این آلبوم، کشور ما آبستن حوادثی شد و ما هم چون در طول این حوادث در میان مردم بودیم شاید آلبوم ما انعکاس حرف های یک دوران حساسی از وقایع جامعه باشد. در این دوران شاهد صف آرایی های اجتماعی بودیم، به این ترتیب که بسیاری نسبت به یکدیگر جبهه گرفتند و یا راه خود را از هم جدا کردند البته شاید مسایلی هم تلطیف شد اما دیگر مثل قبل نشد و این آلبوم شاید انعکاس دهنده وقایع دوران شکل گیری خود باشد.
اصفهانی اضافه کرد: هر آدمی نسبت به فضای اطراف خود به گونه ای واکنش نشان می دهد اما غالبا هیچ تعمدی و یا سعی و تلاشی در ایجاد تنوع در واکنش ها وجود ندارد بلکه این تنوع و تطور، خود بخود ایجاد می شود زیرا احوالات آدمی به شکل ناخودآگاه در گذر زمان تغییر پیدا می کند. حکایت این آلبوم هم از همین دست است و ما در آن حرف دل خود را بنا به بازه زمانی که قطعات در آن تولید شدند بیان کردیم حتی پیش آمده است که من از آقای کاکایی خواسته ام بیتی را در طول زمان تغییر دهند؛ سپس آن بیت را اجرا کرده ایم اما دوباره آن را تغییر داده و به همان اجرای قدیمی بازگشته ایم و حالا با تمام این مسایل تنها می توان گفت که این آلبوم یک کار دلی بوده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اینکه موسسه، آنها را نسبت به تولید آلبوم توجیه کرده است، گفت: من نگفتم که توجیه شدیم بلکه بیان کردم که ما به تفاهم رسیدیم یعنی دیدیم نقطه نظرات مورد نظر هر دو طرف به یکدیگر نزدیک است و یا اگر اختلافی وجود دارد در مباحثی است که می توان به تجمیع رسید. در واقع نقطه نظرات ما به لحاظ محتوایی در تولید این آلبوم قابل توافق بود.
عبدالجبار کاکایی در ادامه این جلسه در توضیح مسایل مطرح شده اظهار کرد: تلاطم هایی که در این چند سال اخیر اتفاق افتاد باعث شد که بسیاری از ارزش های جنگ ما مورد تهاجم، غفلت یا فراموشی قرار می گیرد. به نظرم هر وجدانی در این جور شرایط سعی می کند ارزش ها و نیازهای ملی را از دستبرد یا انحصار طلبی نجات دهد. تلاش ما برای نگاه انسانی و توجه ویژه به جنگ به این دلیل بود که در طول این سال ها شاید به نوعی احساس می کردیم که این موضوعات تحت الشعاع قرار گرفته است.
وی با اشاره به سخن بعضی از خبرنگاران که موضوع جنگ را سفارشی می دانستند، بیان کرد: موضوع جنگ به نظر من بسیار بالاتر و بزرگتر این است که نهادی بخواهد آن را سفارش دهد. آنقدر حجت اساطیری این مساله بزرگ است و در تاریخ ما سنگینی می کند که هیچ نهادی نمی تواند در آن قرائت خاصی داشته باشد و یا آن را سفارش دهد.
این ترانه سرا با اشاره به طول کشیدن پروسه این کار اضافه کرد: یکی از دلایلی که این کار طول کشید این بود که اصل کار پر از چالش و گفتگو بود طرفین با یکدیگر مماشات کردند و چون مسئولیت واحد ادبیات موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) با من بود سعی می کردم ذهنیت دو طرف را به یکدیگر نزدیک کنم تا اتفاقی رخ دهد که شایسته ماندگاری باشد.
در ادامه مراسم اصفهانی در پاسخ به پرسش خبرنگار یک خبرگزاری درباره اینکه چرا کمتر به سمت موسیقی ایرانی حرکت کرده است در حالیکه صدایش ویژگیهای مناسب آواز ایرانی را دارد؟ گفت: من برای شروع کارم راه پاپ- سنتی را انتخاب کردم چون دیدم در مسیر موسیقی سنتی تقریبا حرف های جدی و بزرگ بیان شده است و آدم های بزرگ با توانایی هایی عظیم در این راه قدم برداشته اند بطور مثال ما صدایی را در موسیقی سنتی و «گلها»یی با نام ایرج داریم و یا صدایی تکنیکی با نام محمدرضا شجریان... من با خودم گفتم که بعد از چنین افرادی چه می توانم بگویم و چه حرفی برای گفتن دارم. بنابراین تصمیم گرفتم کار دیگری انجام دهم و چون به موسیقی الکترونیک و پاپ علاقه مند بودم به سمت تلفیق اجرای آواز ایرانی با این نوع موسیقی رفتم.
وی با اشاره به افرادی که در چنین راهی قدم می گذارند، گفت: چنین افرادی را «پاپ سنتی» خوان می دانند. به همین دلیل من تمرکز خود را روی آثار پاپ گذاشتم و تصنیف هایی را که بیشتر به حال و هوای موسیقی ایرانی نزدیک بود انتخاب می کردم و حتی کارهایی همچون «تنها ماندم» را که از ساخته های استاد همایون خرم بود اجرا کردم. به هر حال امیدوارم با سامان گرفتن تجهیز استودیوی شخصی ام تولید آلبوم های موسیقی توسط اینجانب و همکاران روال و نظم بهتری پیدا کند و شاید در این مسیر قسمت شود یک کار سنتی محض با حال و هوایی که خودم دوست دارم انجام دهم.
در ادامه جلسه عبدالجبار کاکایی درباره ترانه خود در آلبوم «شکوه» و همچنین اولین ترانه های خود با موضوع جنگ توضیح داد و گفت: آثاری که من در حوزه موسیقی پاپ سنتی تاکنون منتشر کرده ام تقریبا از نظر نگاه به هم شبیه بوده اند. به طور مثال «کبوتر» اولین ترانه و حتی اولین پیوند من با عالم موسیقی بود و بعد از آن هم «بوی سیب» هم نگاهی داشت که درواقع نگاه به آیینه بغل بوده است و نه نگاه به جلو.
وی در بیان و تشریح خود از نگاهی که در این ترانه ها داشته است، یادآور شد: در اینها نگاه انسانی است که وضعیت طبیعی یک مادر را در جنگ در مواجهه با مسایل بیان می کند و این نگاه در همه پدیده ها هم به نوعی وجود دارد. به طور مثال ما در عاشورا هم جمله «و ما رایت الا جمیلا» را داریم و هم جمله «انکسر ظهری» را داریم. بهرحال این واقعیتی است که اتفاق جنگ عده ای را خرد کرد و عده ای در اندوه عمیق فرو رفتند. خود من بچه منطقه جنگی بودم و هم در جنگ حضور داشتم و از نزدیک این مسایل را دیده ام.
این شاعر درباره چگونگی طرح ایده شعر خود در آلبوم عنوان کرد: نطفه شعر «قاب» زمانی بسته شد که پدری می خواست فرزند خود را دفن کند و از من خواست نام فرزندش را روی شیشه ای بنویسم و آن را همراه با کفن دفن کنند که اگر امکان جابجایی فرزند شهیدش به شهرشان پیش آمد راحت تر این امر محقق شود. تاثری که پدر در ان لحظه در چشمانش بود از هیچ رسمیتی برخوردار نبود. من شکستن کامل یک مرد را دیدم که تجلی آن در این شعر در یک زن پیدا شد و حتی در شعر بعدی که مکمل «قاب» است که بدین گونه آغاز می شود و ادامه پیدا می کند «مادر کنار باغچه تنها نشسته است/ سرشار از سکوت و مدارا نشسته است
مادر فرشته ای است که من فکر می کنم بر روی خاک معجزه آسا نشسته است
مادر پرنده ای است که با بال های خیس بر شاخه شکسته رویا نشسته است
مادر بایست تا بنشیند غبار یاس می خواهم او بنشیند اما نشسته است»
اما نشستن در اینجا نگاه انسانی است که ما نباید از ان غافل شویم و نباید فکر کنیم اما ابهت جنگ فرو ریخت و یا کاسته شد. جنگ در هیچ یک از ملت ها چیز خوشایندی نیست و ما در لحظه ای که در جنگ هستیم مبارزه می کنیم و پس از آن باید ثابت کنیم که ملتی هستیم که جنگ را نمی پذیریم و نخواسته ایم. بهرحال این شعر فکر می کنم مخاطبان خاص خود را خواهد داشت.
در ادامه جلسه پدرام کشتکار در پاسخ به خبرنگاری درباره مدت زمان طولانی اثر و اینکه ممکن است باعث تاریخ انقضای آن شود، گفت: باید به مساله ای توجه کرد و آن این است که چطور بسیاری از آثار کلاسیک و قدیمی ما که در گذشته پدید امده اند همه دوست داشتنی هستند. چرا نسل امروز نگران این است که کاری که فردا منتشر می شود شنیده نشود. ای کاش به گونه ای روی آثار برنامه ریزی شود که با اعتماد بیشتری به میدان وارد شود. در این آلبوم هم، همه این احتمالات در نظر گرفته شده است. البته خود من تنها یک قطعه را بر عهده داشتم اما چرا باید قدیمی شود. آنطور که شما می گویید ما ریسک نکردیم بلکه این کاری بود که همه به نوعی تجربه ان را داشتند و پیش از این چنین موسیقی را توسط اصفهانی شنیده بودند. من فکر می کنم تیپ یک خواننده یا مجری با تفکرش هماهنگ شود در این آلبوم هم این هماهنگی بود. همانطور که آقای اصفهانی گفت اگر نقطه ضعفی هم بوده است با هزینه های مجدد برطرف می شد.
وی همچنین درباره اتفاقی که قرار است با همکاری محمد اصفهانی داشته باشد، توضیح داد: ما چند سال پیش آخرین همکاری پاپی مشترکی با اقای اصفهانی داشتیم که با آلبوم «بی واژه» تمام شد و مجددا این اواخر به هم پیشنهاد همکاری مجدد داریم.
در ادامه این جلسه پدرام کشتکار مباحثی درباره ارتباط هنرمندان با رسانه ها و همچنین انعکاس مطالب در رسانه ها بیان کرد.
اصفهانی نیز با اشاره به این مباحث و ارتباط هنرمندان و رسانه ها بیان کرد: ارتباط ما با یکدیگر یک ارتباط دو طرفه است. در قشر هنرمندان موسیقی هم کسانی هستند که به اصطلاح «جور» نیستند و به همین دلیل لفظ مطرب، گاه درمورد آنها استفاده می شود. در قشر مطبوعات هم افرادی هستند که رعایت امانت نمی کنند و همچنین در قشرهای دیگر هم چنین افرادی وجود دارند. مساله این است که باید به تفاهم بیشتر برسیم شاید بسیاری موانع و سدها باید از میان ما برداشته شود و هدف هم اصلا مطرح شدن من یا آقای کاکایی و دیگر دوستان نیست بلکه بحث بر سر ایجاد یک جریان سالم فرهنگی است که این جریان ویژگی های متعددی دارد و دو عنصر مهم آن بحث هنر و بحث ژورنالیستی است اما باید بتوانیم خوب این جریان را به راه بیندازیم. بهینه سازی این پدیده ها به نظر اینجانب بزرگترین اقدام فرهنگی و نوعی عبادت است... اینکه مردم احساس کنند اگر خبر یک خبرنگار را درباره یک رویداد فرهنگی می خوانند در ان رعایت امانت و صداقت شده است یا اگر هنرمندی حرفی می زند واقعا امانت را رعایت کرده است و اگر این تفاهم و حس اعتماد ایجاد شود مسایل حل می شود. خود من به طور مثال بسیاری از خبرنگاران را نمی شناسم و باید ابتدا این حس اعتماد دو طرفه ایجاد شود. باید جلسات گفتگویی فراهم شود تا این احساس دوباره بین دو طرف حاکم شود و بهترین راه برای حاکمیت حلقه مفقوده اعتماد ممیزی های درونی توسط اصناف مورد اشاره است یعنی اینکه خوانندگان به هم و خبرنگاران به هم و آهنگسازان به یکدیگر نقایص و اشکالات کاریشان را با محبت گوشزد کنند و خود ما با صمیمیت دادگاه خودمان شویم.
در ادامه این جلسه علیرضا کهن دیری در پاسخ به سوال خبرنگاری که به موسیقی پاپ کشور نمره ۱۴ داده بود و بعد پرسیده بود که این اثر برای افزایش نمره خود در میان آثار پاپ چه المانی را به کار گرفته است، گفت: چه کسی قرار است این نمره را بدهد، ما نمی توانیم از طرف خود مساله ای را ارزش گذاری کنیم و به طور مثال مثل صداوسیما بیان کنیم که سریال حضرت یوسف بهترین کار ماست. اینکه بگوییم نمره موسیقی ما ۱۴ است معیار مشخصی ندارد.
کهن دیری در این جلسه پیرامون نقد موسیقی در فضای رسانه ای کشور و آنچه که باید رسانه ها در این فضا به آن بپردازند و همچنین مسایلی که بهتر است درگیر ان نشوند سخنانی بیان کرد.
وی همچنین در پاسخ به خبرنگاری درباره المان های موسیقی جنگ بیان کرد: من فکر نمی کنم موسیقی جنگ المان خاصی داشته باشد به هرحال تا حدی می تواند برداشت شخصی هنرمندی باد که شعری درباره جنگ گفته است و نگاه خود را عرضه می کند و المان خاصی به نظرم ندارد.
کشتکار نیز در پاسخ به این سوال اظهار کرد: موسیقی جنگ را باید به کسی سپرد که آن را حس کرده باشد یعنی به نوعی بوی باروت و تلخی جنگ را چشیده باشد. اگر من برای جنگ موسیقی ساختم این یک انتخاب ویژه بوده است. زمانیکه من می خواستم ملودی «ماهی سرخ عاشق» را بسازم باید خودم ابتدا این ملودی را می خواندم اما در قسمت هایی من نمی توانستم این ملودی را بخوانم یعنی بغضی که از درک این ترانه برای من پیش امده بود باعث شد نوعی خفگی عاشقانه بوجود آورد که من نتوانم ملودی خود را بخوانم.
وی افزود: المانی که برای موسیقی جنگ نیاز است در واقع آدمی است که با نگاه غیرت این کار را انجام دهد و کسیکه به ساختار موسیقی وطنی و ملی آشنایی داشته باشد. علیرضا کهن دیری از لحاط فنی بیان کرد که نظر شخصی هنرمندی که موسیق را خلق می کند در آن موثر است و رنگ آمیزی هم که دارد انتخاب همان شخص هنرمند است.
در ادامه این جلسه محمد اصفهانی درباره ویژگی آلبوم «شکوه» و تمایزهای آن نسبت به آثار قبلی خود اظهار کرد: باید گفت اعتراض و نگاه اعتراضی نسبت به وقایع، لزوما براندازانه نیست. من به بیان این حرف اصرار دارم. زمانی شما بنا به ضرورتی فرزند خود را برای تحصیل به خارج از کشور می فرستید و بعد دلمشغولی ها و دلتنگی هایی پیدا می کنید که ممکن است روزی آن را با دوستی در میان بگذارید و دلتنگی های خود را به این شکل جبران کنید.
وی با بیان اینکه ما دلتنگی هایی در کشور داریم که ممکن است برای مادران شهدا و جانبازان شیمیایی هم پیش بیاید، یادآور شد: تعدادی از این جانبازان شیمیایی در آسایشگاه های خود در غربت به سر می برند و دلتنگ هستند. بسیاری از مادران شهدا وقتی یک ناهنجاری در اجتماع می بینند برای فرزندانی که از دست داده اند دلتنگ می شوند. ما خواستیم زبان حال دلتنگی این افراد باشیم و به نوعی موسیقی ما برای این افراد آرامش را به ارمغان بیاورد یعنی در حقیقت به این مساله امیدواریم و ایده آل ماست.
این خواننده با اشاره به سیاست های برخی کشورهای خارجی در ایجاد یک بحران مصنوعی برای سیاستمداران خود بیان کرد: آنها حتی در بعضی مواقع بحرانی برای رییس جمهور خود درست می کنند تا از این طریق سوپاپ اطمینانی ایجاد کرده باشند اما اگر چنین اتفاقی در کشور ما رخ دهد گفته می شود که هدف براندازی بوده است... اما اینها سوپاپ اطمینان است. اعتراض باید باشد و اتفاقا چه بهتر که از طرف کسانی باشد که در داخل همین کشور زندگی می کنند نه اینکه رسانه های بیگانه بخواهند بلندگوی این مسایل شوند.
اصفهانی تصریح کرد: این اعتراض ها اتفاقا در دراز مدت آرامش بخش خواهد بود و موجب شکوفایی، آزادی و تلطیف احساسات جمعی خواهد شد و این حس را به همه اقشار القا می کند؛ اعم از آنها که داخل یا خارج کشور هستند، مخالف و یا موافقند و یا حتی مادران شهدا و دیگر جانبازان و خانواده های آنها.
وی در پایان این نشست بیان کرد: ما سعی داشتیم در این آلبوم بابی را باز کنیم. به طور مثال وقتی منوی صبحانه یک رستوران باز می شود ممکن است ابتدا هرکسی بیش از حد خود بردارد اما در نهایت هرکسی می فهمد که سهم مورد نیازش چقدر است. ما باید از این مراحل عبور کنیم و آلبوم «شکوه» به نظرم یکی از آن مراتب کوچک این «گذار» است.