آیین شب شعری که همزمان با افتتاح چهارمین جشنواره شعر انقلاب برگزار شد، در کنار قرائت شعرهای تحسین برانگیز حاشیه های جذابی هم داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، آیین جشنواره شب شعر انقلاب که شب گذشته (یکشنبه 14 دیماه) در سالن اجتماعات سازمان تبلیغات استان سیستان و بلوچستان برگزار شد، حاشیه هایی هم داشت.

عباسعلی صباغ زاده از شاعران سیستانی یکی از چندین شاعر بومی استان بود که شعر خود را به زبان محلی خواند اما در مقدمه شعرخوانی خود با نقل خاطره ای گفت: خاطرم هست در تبریز به داروخانه ای مراجعه کردم و چیزی خواستم اما متولی آنجا به زبان ترکی پاسخم را داد؛ چیزی نفهمیدم و خواستم که به فارسی توضیح دهد اما او گفت: «ظلم نیست در شهر خودم به زبان خودم حرف نزنم!؟» وقتی اصرار کردم که واقعاً نمی فهمم گفت: «جون بکَن یاد بگیر!» همین خاطره باعث شد که سعید بیابانکی پس از شعرخوانی صباغ زاده به زبان محلی گفت: «ما هم باید جون بکنیم بفهمیم!»

* رستم عجمی شاعر تاجیکستانی که در این آئین مهمان ویژه جشنواره بود بعد از قرار گرفتن در پشت تریبون، گفت: «احساس میزبانی می کنم چون اسمم رستم است و اینجا سرزمین رستم است!» این اظهارنظر با تشویق حاضران همراه شد.

* علی‌اصغر شیری از شاعران جوانی بود که شعرش با واکنش مثبت و تحسین حاضران در شب شعر مواجه شد. «ناشرانی که تاجرند انگار» بخشی از یک مصراع شعر او بود که سعید بیابانکی در میانه تشویق حضار، آن را تکرار کرد و با اشاره به محمد حمزه‌زاده که در سالن حضور داشت، گفت: «می دانید که آقای حمزه زاده هم اتفاقا مدیر انتشارات سوره مهر هستند که البته منظور شاعر ایشان نیست!»  بیابانکی با اشاره به بخش دیگری از شعر شیری که اشاره به کافه نشینی برخی شاعران داشت گفت: «منظور شاعر ما اصفهانی ها هم نیستیم چرا که کلاً اهل کافه نیستیم چون گران است!»

* یکی از میان برنامه های آیین شب شعر انقلاب پخش کلیپ سرودی حماسی درباره سیستان و بلوچستان و دعوت به ایرانیان برای بازدید از این استان بود. پس از پخش این کلیپ بود که سعید بیابانکی اعلام کرد خواننده آن محسن ذوالفقاری رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان سیستان و بلوچستان است. این آوازخوانی آقای مدیر برای استانش با تشویق و تحسین حضار همراه شد.

* علیرضا رجبعلی زاده هنگامی که برای شعرخوانی پشت تریبون رفت با اصرار علیرضا قزوه برای خواندن یکی از غزل های معروفش مواجه شد. این شاعر جوان که اعلام کرد برای بازخوانی این غزل حضور ذهن ندارد، با اصرار قزوه و بیابانکی شعر معروف خود با مطلع «شتک بر سینه آفاق زد زین پیشتر خون دلیرانت...» را آغاز کرد اما حافظه اش برای خواندن کامل این شعر یاری اش نکرد. نکته جالب اینکه برخی شاعران حاضر در سالن این شعر تحسین شده رجبعلی زاده را حفظ بودند و بخش های فراموش شده را یادآوری می کردند. در واکنش به این شرایط سعید بیابانکی به کنایه یک رَم (حافظه همراه) به این شاعر تعارف کرد که او هم رَم را گرفت!

* محمدجواد آسمان یکی از شاعرانی بود که برای خواندن شعر خود با موضوع وحدت، ابتکار متفاوتی زده بود و شعر فارسی خود را به زبان بلوچی خواند. این شعرخوانی که شاعر را به زحمت انداخته بود، با استقبال ویژه و تشویق چندباره بلوچ زبانان حاضر در سالن مواجه شد. سعید بیابانکی در واکنش به این ابتکار، گفت: نمی دانم آقای ظریف هم وقتی در خارج انگلیسی حرف می زند، اینقدر زجر می کشد!؟