خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: همانند تمامی کشورهایی که دین اسلام در آنها رایج است، شاخه های مختلفی از اسلام نیز در هند وجود دارد و بیشترین جمعیت مسلمانان هند را سنیان به خود اختصاص داده اند.
بر اساس آمار موجود در سایت جمعیت مسلمانان کشورهای مختلف جهان در سال ۲۰۱۴ میلادی، مسلمانان ۲۰ درصد از جمعیت یک میلیارد و ۲۷۸ میلیون نفری هند ار تشکیل می دهند و در سال ۲۰۱۱ اعلام شده بود که ۱۷۲ میلیون نفر از جمعیت هند را مسلمانان تشکیل می دهند.
در ویکی پدیا آمده که اسلام برای اولین بار در قرن هفتم میلادی وارد هند شد و سپس در قرن ۱۱ میلادی به ایالت گجرات رسید. در قرن اول هجری، اسلام به هند راه یافت. بازرگانان مسلمان و نیروهای نظامی در این مورد نقش مهمی بر عهده داشتند. در ابتدای قرن یازدهم میلادی، محمود غزنوی، تحت عنوان جهاد اسلامی و نبرد با بت پرستی و بی دینی به سرزمین هند یورش برد و بخش بزرگی از هند را فتح کرد. در زمان پادشاهان غزنوی، گروهی از دانشمندان ایرانی از جمله ابوریحان بیرونی به هند رفتند.
در دوران حکومت مسلمانان در هند، با این که آزادی وجود داشت، خیلی ها مسلمان شدند و تا قرن ها زبان فارسی، زبان رسمی کشور بزرگ هندوستان بود تا این که بعدها با توطئه های استعمارگران انگلیسی، هندوستان مستعمره انگلیس شد.
در مورد جمعیت شیعیان هند آمار دقیقی در دست نیست اما گفته می شود هفتاد درصد مسلمانان هند سنی و پیرو مکتب حنفی اند. لکنهو که به عنوان یکی از بلاد مهم هند به شمار می رود، یگانه مرکز و کانون فعلی شیعه اثنی عشری در هند است. در این شهر، بخش مهمی از آثار شیعه از قبیل مساجد و حسینیه ها دیده می شود.
«محمدباقر رضا» دبير همايش بررسي وضعيت حوزههاي علميه هند در سال ۱۳۸۸ در حاشیه همایش وضعیت حوزه های علمیه هند با اشاره به جمعیت مسلمانان و شیعیان این کشور گفت: جمعيت مسلمانان هند به حدود ۲۰۰ ميليون نفر می رسد كه از اين ميان بالغ بر ۵۰ ميليون نفر را شيعيان تشكيل ميدهند. وي افزود: از اين نظر پس از كشور ايران، هند با ۵۰ ميليون شيعه، دومين كشور دارای جمعيت شيعه در جهان است.
در ویکی پدیا آمده که بر اساس گزارش روزنامه های هند همچون تایمز هند، دیلی نیوز و آنالیزیز، جمعیت شیعیان هند بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ بین ۲۵ تا ۳۱ درصد از جمعیت مسلمنان این کشور را که بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر می شوند را شامل می شوند.
مسلمانان هنگام اقتدار خود در هند آثار و بناهای جالبی از خود به یادگار نهاده اند. از نمونه های درخشان معماری اسلامی در هند، بنای عظیم تاج محل است که نمونه ای گویا از عظمت و پیشتازی معماری اسلامی است. این بنا از جذابیت های جهانگردی هند به شمار می آید.
در هند، احزاب شیعه، مثل اتحاد المسلمین، انجمن شرعی شیعیان، انجمن شیعه، انجمن علما و واعظین و ... فعالیت می کنند. مراکز مختلف فرهنگی و مدارس ویژه شیعیان هم در بخش های مختلف فعالیت دارند.
شیعیان هند مشکلات اقتصادی فراوانی دارند و اطلاعات مذهبی هم با وجود فعالیت مراکز مختلف، به آن ها کم تر می رسد. با این حال بعد از انقلاب اسلامی ایران، توجه به شیعیان و رشد فکری آن ها بیش تر شده است. متأسفانه شیعیان از نظر سیاسی، جایگاه ویژه ای ندارند، اما به دلیل موازنه موجود در قدرت، رای جامعه شیعیان در انتخابات عمومی هند بااهمیت است.
تاریخ و دوران اقتدار تشیع در هند
تاریخ تشیع در برخی از مناطق شبه قاره هند سابقهای دیرینه دارد. افزون بر حضور جمعیتهای شیعی، در دورههای مختلف تاریخی، حکومتهای شیعی نیز در این مناطق تشکیل شد. از نظر جغرافیایی میتوان تاریخ تشیع و جوامع و حکومتهای شیعی را در دو بخش شمال و جنوب شبه قاره هند مورد بررسی قرار داد. بخش عمده مناطق شیعه نشین در شمال هند که شامل حوزه جغرافیایی دره سند است، امروزه در کشور پاکستان قرار دارد.
تشیع در دکن
واژه دکن که ریشهای سانسکریت دارد، به معنای جنوب است و به بخشی از جنوب شبه قاره هند اطلاق میشود. مرزهای جغرافیایی دکن در طول تاریخ تا حدودی متفاوت بوده است اما به طور کلی میتوان دکن را شامل سرزمینهای جنوب رشته کوههای ویندهیا تا منتهاالیه جنوب شبه قاره هند دانست.
ریشههای تاریخی گسترش تشیع در هندوستان را مهاجرت بسیاری از ایرانیان به این سرزمین، در سالهای بعد از حمله مغولان به ایران دانستهاند. برخی شواهد تاریخی درباره گرایش برخی از شاهان تغلق به تشیع، این ادعا را تقویت میکند.
با این حال تشیع در سده نهم هجری و در پی افزایش مهاجرت ایرانیان و سادات به دکن، در این منطقه رشد زیادی یافت. همزمان که شیعیان با نفوذ در حکومتهای محلی دکن نقش سیاسی و اجتماعی بارزی مییافتند در ایران پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند و تشیع را مذهب رسمی ایران کردند. در سده دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف دکن تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند. حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد که همچنان در بناهای به جای مانده از آن روزگار قابل مشاهده است.
بهمنیان
حکومت شاهان بهمنی (۷۴۸-۹۳۲ق.) به دست «حسن کنگو» تاسیس شد. در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیادی از ایران و سادات حجاز به این منطقه مهاجرت کردند و این خود از عوامل رواج تشیع در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزاش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد.
ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت بهمنیان نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند و زبان رسمی بهمنیان زبان فارسی بود. با اینکه شاهان بهمنی سنی بودند و مذهب حنفی داشتند، از شیعیان حمایت می کردند.
از میان شاهان بهمنی احمد شاه اول (۸۲۵- ۸۳۸ق.) رسما شیعه شد. پیش از او شاهان بهمنی مریدان خاندان شیخ سراج الدین جنیدی بودند اما او مرید احمد گیسودراز صوفی شیعه شد و از نعمت الله ولی شیعه ایرانی برای سفر به دکن دعوت کرد. با همه این احوال او تشیع را مذهب رسمی قلمرو خود نساخت و در زمان حکومت بهمنیان اکثریت مسلمانان این منطقه سنی بودند.
در اواخر پادشاهی بهمنیان، اختلافات آفاقی-دکنی باعث ایجاد درگیریهایی شد که به کشتار شیعیان انجامید. از جمله درگیری قلعه چاکِنَه که به کشته شدن ۱۲۰۰ تن از سادات و شیعیان منجر شد. ریشه چنین درگیریهایی بیشتر قومی بود تا مذهبی.
نفوذ طریقه نعمت الهی در دکن
مهاجرت مریدان شاه نعمت الله ولی به رواج گرایشهای شیعی یاری رساند. صوفیان نعمت الهی با اینکه سنی بودند به دوازده امام(ع) مهر میورزیدند و بسیاری از مظاهر تشیع را در آداب و سنن خود رعایت میکردند.
محمود گاوان وزیر ایرانی شیعه: یکی از مهمترین دورههای تشیع در دکن دوره وزارت محمود گاوان (۸۱۳-۸۸۶ق.) وزیر سرشناس و قدرتمند بهمنیان مشهور به صدر جهان است. با اینکه درباره تشیع اعتقادی محمود گاوان تردیدهایی مطرح است، درباره علاقه او به دوازده امام و نزدیکی او بهاندیشه شیعه شواهد اطمینان بخشی وجود دارد.محمود گاوان در دوره چند تن از سلاطین بهمنی وزارت را بر عهده داشت.
عادل شاهیان
رواج تشیع در دوران بهمنیان در پایان پادشاهی آنان، منجر به تشکیل حکومتهایی شیعه شد. یکی از این حکومتها پادشاهی عادل شاهیان بود که بنیانگذار آن، یوسف عادلشاه، از دست پرودگان محمود گاوان وزیر شیعی بهمنیان بود. بنابر برخی روایات، یوسف، از شاهزادگان عثمانی است که از بیم کشته شدن به دست سلطان عثمانی به ایران گریخت و سپس در سال ۸۶۴ به همراه خواجه عمادالدین تاجر به دکن رفت.
محمود گاوان وزیر بهمنیان یوسف را به عنوان یکی از غلامان دربار بهمنیان پذیرفت و یوسف به سرعت رشد کرد و به مناصب نظامی دست یافت. بعد از مرگ محمود گاوان و سلطان محمد سوم بهمنی که به هرج و مرج در حکومت بهمنیان منجر شد، یوسف با همراه کردن گروهی از سران لشکری، با لقب عادل شاه در بیجاپور علم استقلال برافراشت و تشیع را مذهب رسمی در قلمرو خود اعلام کرد. بعد از مرگ یوسف در سال ۹۱۶ هشت تن از خاندان وی بر قلرو عادل شاهیان حکم راندند. انقراض حکومت عادل شاهیان به دست اورنگ زیب (۱۰۶۹-۱۱۱۸ق.) بود.
سیاست مذهبی عادلشاهیان
عادل شاه با وجود رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، برای پرهیز از دشمنی میان شیعه و سنی، بدگویی به خلفا را ممنوع کرد و افرادی را که به طعن اهل سنت می پرداختند مجازات می کرد. عادلشاه همچنین اجازه داد تا اهل سنت در مساجد خود به شیوه خود اذان بگویند و با بخشیدن اقطاعات خاص بدانان از ایشان دلجویی کرد. با این همه وی دچار دشمنی سنیان دکن به رهبری سلطان محمد بهمنی شد و مدتی مجبور شد مظاهر تشیع را محدود کند.
قطب شاهیان و تاسیس شهر حیدرآباد
یکی از این پادشاهیهای شیعه دکن که بعد از تجزیه قلمرو بهمنیان تشکیل شد، قطب شاهیان (901-1098ق.) بودند. بنیانگذار این سلسله، سلطان قلی، یکی از شاهزادگاه قراقویونلو بود که در زمان سلطان یعقوب آق قویونلو(883-896ق.) از خطر خشم سلطان گریخت و در سال 883 در حالی که 12 سال داشت همراه با عمویش الله قلی به دکن مهاجرت کرد. وی در آنجا با استقبال و حمایت شاهان بهمنی روبرو شد. سلطان قلی در سال 901 هنگامی که به سلطان محمود بهمنی(887-924ق.) در غلبه بر شورشیانی که در صدد قتلش بودند، یاری رساند و جان سلطان را از سوء قصد رهایی داد، نزد شاه مقامی والا یافت و از سوی وی حاکم منطقه تلنگ و گلگنده و ورنگل شد و لقب قطب الملک یافت.
با ضعف بهمنیان، سلطان قلی در سال 918ق. مستقل شد و مذهب رسمی قلمروی خود را تشیع اعلام کرد و دستور داد به نام امامان(ع) دوازدهگانه خطبه خوانده شود و سکه ضرب شود و نیز «حی علی خیر العمل » در اذان ذکر شود. قطب الملک همچنین در خطبه نام شاه اسماعیل صفوی را پیش از نام خود ذکر کرد.
میر محمد مومن استرآبادی
حکومت قطب شاهیان دوره بالندگی شیعیان بود، در این دوران افزون بر شاهان، درباریان نیز از شیعیان بنام بودند که از آن میان میتوان به مصطفی خان اردستانی نخست وزیر ابراهیم شاه و میر محمد مومن استرآبادی اشاره کرد. میر محمد مومن از سادات استرآبادی بود و از نزدیکان به درباره شاه طهماسب صفوی و آموزگار فرزندان شاه بود. او در زمان سلطان محمد خدابنده از ایران خارج شد و بعد از سفر حج به دکن رفت و در آنجا از سوی محمدقلی قطب شاه به مقام پیشوایی رسید، مقامی که قدرت زیادی در حکومت قطبشاهیان داشت.
شهر حیدرآباد
استرآبادی به آبادانی قلمرو قطب شاهیان و افزایش توان اداری و گسترش فرهنگ تشیع در آنجا کمک فراوان کرد. در زمان او شهر حیدرآباد ساخته شد که معماری آن و بنایی که در وسط شهر قرار داشت، برگرفته از معماری شهر مشهد و بارگاه امام رضا(ع) دانسته شده است. این بنا که به چارمنار معروف است و امروزه در استان آندراپردیش هند قرار دارد، همچنان از نمادهای نفوذ فرهنگ ایرانی و شیعی در دکن به شمار میرود. استرآبادی به آیین های شیعی مانند برگزاری اعیاد شیعی رونق داد و به دعوت او بسیاری از علما و ادیبان فارسی زبان از ایران به حیدرآباد نقل مکان کردند.
نظامشاهیان
نظامشاهیان دیگر حاکمان شیعی بودند که از سال 895 تا 1046 ق. در بخشی از دکن به مرکزیت شهرهای جنیر و احمد نگر حکومت میکردند. بنیانگذار این سلسله، احمد نظام شاه، نیز مانند موسسان سلسلههای پیشگفته از سوی بهمنیان، حاکم بر شهر جنیر بود و با اعلام استقلال و پیروزی بر سپاه بهمنی در سال 895ق. حکومت مستقل نظامشاهی را تاسیس کرد. سلطان احمد خود شیعه نبود و نظام شاهیان در زمان جانشین او برهان اول شیعه شدند. در زمان برهان اول شاه طاهر جنیدی که از ایران آمده و نسب به فاطمیان میبرد، وزیر بود و زمام امور وی را در دست داشت. در سال 944 شاه برهان تحت تاثیر تعالیم طاهر جنیدی اعلام تشیع کرد. نظامشاهیان بعد از آن، با پادشاهان صفوی ارتباط نزدیکی برقرار کردند.
نواب شیعه اوده در شمال هند
اوده سرزمینی در شمال هندوستان است که در سده هجده میلادی زیر سلطه سلسلهای از نواب شیعی قرار داشت. در زمان حکومت نوابان اوده که از سادات موسوی و ایرانی تبار بودند، تشیع در این منطقه به آزادی گسترش یافت. نوابان اوده در این دوران به تقویت شیعیان، ساخت بناهای شیعی و برپایی مراسم شیعیان بود و برگزاری آیین های شیعی بخصوص عزاداری ایام محرم پرداختند. در دوران حکومت آنان علمای شیعی نفوذ زیادی یافتند. در این دوران بناهایی مانند شاه نجف که شبیه حرم امام علی(ع) بود، قصرالعزا مخصوص عزاداری امام حسین(ع)، امامباره آصفی و امامباره چهوتا بنا شد.
لکنهو شهر علمی تشیع
شهر لکنهو که مرکز حکومت نواب اوده بود و امروزه در مرکز ایالت اوتارپرادش قرار دارد، در زمان حکمرانی نوابان اوده، رونق بسیاری گرفت و به یکی از مراکز فرهنگ شیعی تبدیل شد. این شهر، تا زمان تاسیس کشور پاکستان، از مراکز مهم آموزش شیعی بوده و به دلیل وجود مدارس و حوزههای علمیه و کتابخانههای شیعی با شهر قم یا نجف مقایسه میشد.
کشمیر
ایالت کشمیر که پیش از استقلال پاکستان، امیر نشینی تحت نظارت بریتانیا بود یکی از مناطق مهم تشیع در شمال شبه قاره هند است. امروزه بخشی از منطقه شیعه نشین این ایالت، با نام گلگت-بلتستان در کشمیر تحت نظارت پاکستان قرار گرفته است. ایالت جامو و کشمیر که امروزه بخشی از کشور هند به شمار میرود نیز شامل شهرهای مهم شیعه نشین است که از آن میان میتوان به کارگیل و سرینگر اشاره کرد. تاریخ تشیع در این منطقه به سدههای گذشته و زمان سفر گروههایی از صوفیان و سادات به کشمیر باز میگردد. کشمیر همچنین شامل یک حکومت شیعی بود که به حکومت چک ها(۹۶۲- ۹۹۴ق)موسوم است.
ادامه دارد............