برزو ارجمند بازیگر نقش اسماعیل در فیلم سینمایی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به آشنایی طولانی خود با وحید جلیلوند کاگردان این فیلم گفت: من برادر ندارم ولی می توانم به جرات بگویم که وحید جلیلوند یکی از برادران صمیمی من است و ما سال ها است که با هم معاشرت داریم و خیلی با هم گپ و گفت می کنیم. طی این 10 سال که با هم هستیم، یک سری شاخصه ها را در من دید که این نقش را به من پیشنهاد داد.
بازیگر نقش امیر در «روز سوم» بیان کرد: هنگام نگارش فیلمنامه «چهارشنبه 19 اردیبهشت» هیچ پیشنهادی برای بازی در این نقش از سوی وحید به من نشد و زمانی که تصمیم گرفتند «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را بسازند، از من خواست تا نقش اسماعیل را بازی کنم. من بدون آن که فیلمنامه را بخوانم این نقش را پذیرفتم. به او گفتم تو اگر بگویی یک پلان هم بازی کن من قبول می کنم. او از من خواست که فیلمنامه را بخوانم و بعد از مطالعه فیلمنامه به اندازه از قصه فیلم خوشم آمد که می توانم بگویم از خواندن آن ذوق زده شدم، چرا که بعد از سال ها یک فیلمنامه درست و خوب به دستم رسید.
وی ادامه داد: نقش من در این فیلم طول زیادی ندارد اما عرض آن خیلی زیاد است به همین دلیل تلاش کردم آنچه را که مد نظر وحید جلیلوند بود پیاده کنم، قبل از فیلمبرداری وزن من 104 کیلو بود و وحید از من خواست برای این نقش 20 کیلو وزن کم کنم و برای بازی در این نقش در طول 2 ماه 18 کیلو وزن کم کردم.
برای اسماعیل ما به ازا پیدا کردم
این بازیگر سینما و تلویزیون بیان کرد: راهبری وحید جلیلوند به عنوان یک کارگردان بی عیب و نقص بود، پدر من همیشه می گفت که برای هر بازیگری، بازی برای بعضی از کارگردانان نعمت است و من هم می گویم برای بسیاری بازیگران کارکردن با کارگردانی مانند وحید جلیلوند نعمت است، چرا که هم خودش بازیگری را تجربه کرده و هم علم تدوین را خیلی خوب می داند و از جمله کارگردانان تکلیف روشن سر فیلمبرداری است.
وی ادامه داد: اگر اسماعیل را در این فیلم پرخاشگر احساس می کنید به این دلیل است که عاشق است. برای اینکه بتوانم این نقش را به خوبی بازی کنم کمی ما به ازا برای آن پیدا کردم. من تا 20 سالگی در مشهد زندگی می کردم و با توجه به آشنایی با چنین فرهنگ و نگرشی توانستم ما به ازای این نقش را به خوبی پیدا کنم. افرادی که با اسماعیل در یک رده اجتماعی قرار دارند، همیشه به دنبال این هستند که یک چیز از طرف مقابل خود ببینند و یا با اصطلاح مچ بگیرند، به عنوان مثال یکی از مهمترین دیالوگ هایی که در ذهن آن ها رد و بدل می شود، این است که مچ طرف مقابل را گرفتند.
ارجمند گفت: اسماعیل از اینکه مچ ستاره را گرفته است، ناراحت است و از این عصبانی است که احساس نکرده بود ستاره به سنی رسیده که می تواند از او خواستگاری کند، ناراحت از این است که چرا ستاره را تا این اندازه کم سن و سال فرض کرده است. شرایط ستاره در این فیلم سخت است، او در زلزله بم پدر و مادر خود را از دست می دهد و تمام زندگی او در عمه، شوهر عمه و پسرعمه اش تعریف می شود و در این میان اسماعیل به عنوان پسرعمه ستاره عاشق او است.
بازی در این فیلم من را راضی کرد
وی بیان کرد: من باید تنها در 2 سکانس تمام عشق، عصبانیت و اندوه اسماعیل را نسبت به اتفاقی که برابر او رخ داده نشان می دادم و امیدوارم که تمام این حس ها درآمده باشد.
این بازیگر با اشاره به نقش هایی که بازی کرده توضیح داد: بسیاری از نقش هایی که در بسیاری از فیلم ها بازی کردم دوست دارم؛ مانند امیر «روز سوم»، منوچهر «ساعت شنی»، رامین «صاحب دلان»، آهنگسازی که در «طهران، تهران». همه این نقش ها نتوانسته بود ته دل من را راضی کند، هرچند همه این نقش ها از نظر من نقش های بی نظیری بود، اما من را به عنوان یک بازیگر راضی نمی کرد.
ارجمند در پایان با اشاره به نقش اسماعیل بیان کرد: زمانی که نقش اسماعیل به من پیشنهاد شد، به خودم گفتم این گوی و این میدان. من تنها 8 دقیقه وقت داشتم تا بتوانم آن چه را که می خواهم برای این نقش انجام دهم. تا امروز چنین نقشی به من پیشنهاد نشده بود تا بتوانم خود و تجربه ام را به چالش کشم.