خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: پنجشنبه؛ ۱۶ بهمن ماه؛ خیابان اتقلاب، خیابان دانشگاه. ساعت به ۹ نرسیده؛ سه- چهار نفری روبهروی انتشارات توس هستند و جمعیت اندکی که تعدادشان به ۵۰ نفر هم نمیرسد در بنبست پورجوادی منتظر ایستادهاند تا برای آخرین بار با محسن باقرزاده که زندگی و جوانیاش را صرف کرد تا تاریخ و فرهنگ و اسورههای ایران زمین را به من و تو بشناساند، دیدار کنند. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و جمال میرصادقی هم آمدهاند تا یار دیرین خود را ببینند و به او بگویند غمی نیست اگر نه وزیر فرهنگ و ارشاد پیام تسلیتی فرستاده تا در مراسم خداحافظی با تو خوانده شود و نه معاون فرهنگیاش به اینجا آمده؛ مهم این است که تو کار خود را کردی و رسالتت را به انجام رساندی.
راس ساعت ۹، آمبولانس نقرهای رنگی وارد کوچه بنبست میشود؛ محسن باقرزاده، اینبار هم وقتشناس است. او را در ترمهای پیچیدهاند. یکی از حاضران به دوستش می گوید: «این اواخر چه ضعیف و بیجان شده بود؛ پوستی بر استخوان؛ چیزی از او باقی نمانده بود.» حسن کیائیان، مدیر نشر چشمه، نخستین کسی است که از مدیر انتشارات توس میگوید:«سال ۱۳۷۵ بود که من و باقرزاده به اتحادیه ناشران رفتیم و و من شاهد بودم که چگونه او با حضور خود اتحادیه را روزآمد کرد و چه تاثیر مثبتی بر آن گذاشت. »
به گفته مدیر نشر چشمه، دغدغه محسن باقرزاده فرهنگ بود و خط قرمزش نیز... اگر میدید کسی نسبت به مسایل فرهنگی بی اهمیت است برافروخته میشد. کتابهایی که او منتشر کرده، آثار بسیار بارارزشی است و تا وقتی یک نسخه از کتابهای انتشارات توس در کتابخانهای وجود داشته باشد یعنی محسن باقرزاده هنوز هست و به زندگی خود ادامه میدهد.
نگاهی به اطراف میاندازی. غلامرضا امامی و مهدی جهرمی و نادر قدیانی هم آمدهاند. چند خانم، آرام آرام گریه میکنند. انگار رفتن مدیر انتشارات توس را باور کردهاند. محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان، بسیار کوتاه سخن میگوید و فرهنگ را دغدغه اصلی باقرزاده میداند و ضمن ابراز تاسف از رفتن او برای بازماندگانش، شکیبایی آرزو میکند.
جعفر همایی، مدیر نشر نی نیز از سابقه همکاری با محسن باقرزاده میگوید و همه آنچه از او آموخته است:«سالها پیش وقتی وارد کار نشر شدم، محسن باقرزاده، راهنمای خوبی برای من بود و تجربیاتش را سخاوتمندانه در اختیارم گذاشت. امروز آمدهام تا از او تشکر و برایش آرزوی رحمت کنم. »
محسن باقرزاده، سال ۱۳۴۰ انتشارات توس را در مشهد مقدس بنیان میگذارد و عمده فعالیت خود را بر انتشار آثاری در زمینه ایرانشناسی، تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران متمرکز میکند. «شعر امروز خراسان»، نخستین مجموعهای است که از سوی انتشارات توس منتشر میشود. ۱۰ سال بعد، کتابفروشی توس در تهران و در خیابان دانشگاه آغاز به کار میکند و...
امروز، ۱۶ بهمن ماه است. علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران آمدهاند تا با کسی که ۵۳ سال از بهترین سالهای عمر خود را صرف کرد تا هموطنانش، ایران را بشناسند، خداحافظی کنند و تو میمانی آیا شمار دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران تا این اندازه اندک است!؟
مراسم بدرقه با مدیر انتشارات توس، ۹ صبح آغاز و یک ربع بعد به پایان میرسد. پیکر او را بر شانههای خود بدرقه میکنند در حالیکه لا اله الا الله و یا حسین میگویند. محسن باقرزاده، بی حاشیه، بی سر و صدا و بدون حضور یک نفر از مسئولان فرهنگی به خانه ابدیاش میرود؛ آخر او بود که دغدغه فرهنگ داشت و حالا «از شمار دو چشم، یک تن کم/ وز شمار خرد، هزاران بیش».