به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «ماهی سیاه کوچولو» با حضور مجید اسماعیلی کارگردان، علی طالب آبادی نویسنده، محمد رضا شفیعی تهیه کننده، مریلا زارعی، مصطفی زمانی، جمشید گرگین و همایون ارشادی بازیگران و هاشم مرادی فیلمبردار امروز جمعه 17 بهمن در تالار سعدی برج میلاد برگزار شد.
علی علائی منتقد سینما اجرای این نشست را برعهده داشت که در ابتدا برای حسین معززی نیا و زاون قوکاسیان آرزوی سلامتی و برای خودش التماس دعا کرد.
در ادامه اسماعیلی درباره این تجربه توضیح داد: من دو همکاری با طالب آبادی داشتم و برای این فیلم نیز از طرف شفیعی و طالب آبادی با من تماس گرفته شد آن زمان فیلمنامه در مرحله طرح بود ولی من آن را دوست داشتم و کار کم کم پخته تر شد.
شفیعی نیز در مورد روند تولید کار اظهار کرد: موضوع از یک سال قبل شروع شد و ما در حادثه ای که سال 60 در آمل اتفاق افتاده دقیق شدیم و فهمدیم کمتر کاری درباره این رویداد ساخته شده در حالی که جزو وقایع مهم اول انقلاب به حساب می آید. طالب آبادی قریب به یک سال در مورد این موضوع تحقیق کرد و ما به شخصیت جالبی به اسم شهرزاد رسیدیم که «ماهی سیاه کوچولو» براساس او شکل گرفت.
گرگین دیگر بازیگر این اثر نیز در مورد همکاری اش در این فیلم توضیح داد: من اواخر کار به این پروژه پیوستم پیش از این با آقای شفیعی یکی دو کار داشتم و همکاری در چند پروژه نیز میسر نشده بود. شفیعی به من گفت ما کاراکتری داریم که برایمان مهم است چه کسی آن را ایفا کند من هم بابت اعتمادی که به این تهیه کننده دارم و چون با دیدن آثار سینمایی اش همچون «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» و «سر به مهر» در کنار آثار متعدد تلویزیونی همچون «وضعیت سفید» و «مادرانه» به زمینه فرهنگی هنری آثار او اشراف دارم این دغدغه را در تهیه کننده دیدم که به هنر سینما نگاه ویژه ای دارد بنابراین به او گفتم شما وکیل هستید و من قبول می کنم. تیم حرفه ای کار نیز از جمله مجید اسماعیلی کارگردان تجربه دوست داشتنی را رقم زدند.
در ادامه ارشادی که علائی او را استاد خطاب کرده بود در سخنانی گفت: من قربان همه تان بروم خواهش می کنم من را استاد خطاب نکنید من استاد نیستم بلکه شاگردم و شما اینگونه ارزش استاد را پایین می آورید.
وی تاکید کرد: چند سال پیش مصاحبه مطبوعاتی در همین سالن داشتیم که به خاطر یک صندلی اضافه دعوا درست شد و مصاحبه لغو شد اما حالا من در سالن عوامل را می بینم که اینجا نشسته اند اگر صندلی های بیشتری بود امکان حضور آنها روی سن فراهم می شد.
این بازیگر تصریح کرد: باور کنید صدا، دوربین، فیلمبردار و ... مهمتر از من بازیگر است و اگر آنها نباشند ما هم نیستیم.
علائی نیز به این نکته اشاره کرد که افراد حاضر در جلسات توسط تهیه کننده انتخاب می شوند. وی همچنین از چرخش مریلا زارعی نسبت به نقشی که سال گذشته در «شیار 143» ایفا کرده بود و در مقابل اکنون ایفای نقش یک چریک چپ را برعهده گرفته سخن گفت که زارعی در پاسخ عنوان کرد: این حرکت چرخش نبود من روی این کلمه حساسم.
وی ادامه داد: اول به همه عوامل موثر در تولید از آقای اسماعیلی که تجربه اول فیلم سینمایی اش را داشت تا آقایان شفیعی و طالب آبادی و دیگر همکاران و بازیگران خود از جمله هاشم مرادی که زحمت زیادی برای کار کشید و آقای بشاش صدابردار که پروژه دشواری را پشت سر گذاشت تبریک و خته نباید می گویم.
در این هنگام یک صندلی به سن اضافه شد و هاشم مرادی نیز به دیگر عوامل فیلم پیوست.
زارعی ادامه داد: این پروژه بسیار سخت بود اما حالا که در کنار شما برای اولین بار آن را تماشا کردم احساس می کنم سختی ما خیلی به چشم نمی آید. بعد از «فیلم شیار 143» و «چ» اتفاقاتی افتاد که به آنها واقف هستیم از جمله استقبال و مهری که من از مخاطبان گرفتم. برایم شفاف بود اگر خدا بخواهد و توفیق بدهد من نقشی را قبول نمی کنم مگر اینکه 180 درجه در نقطه مقابل «شیار 143» باشد. این موضوع ربطی به تحلیل های ذهنی شما ندارد بلکه یک چالش بازیگری برای خود من است. به احترام الفت که نقشش را بازی کردم می خواستم با نقش دیگری این لباس را از تن بیرون کنم و خدای ناکرده به نقشی الصاق نشوم و باعث سو استفاده شخصی نشوم، من این کار را برای بقای الفت انجام دادم. برای بازیگری که طعم خوب ایفای نقشی چنین خوب را چشیده این موضوع دردناک بود اما من 14 ماه صبر کردم و فقط سناریو خواندم.
این بازیگر ادامه داد: امسال خیلی از سناریوها را خواندم و اکنون در بخش های مختلف جشنواره فیلم فجر همکارانم را در نقش هایی که به من پیشنهاد شده بود، می بینم که درخشیده اند اما من برای خودم یک نقطه گذاری داشتم و می خواستم به هیچ وجه نقش مادرانه و زنانه ای نداشته باشم. آن زمان می دانستم احتمالا یک سال تا دو سال بیکار خواهم بود تا اینکه علی طالب آبادی با من تماس گرفت و این سناریو را مطرح کرد. دعوت از سوی نویسنده و تهیه کننده رخ داد و بعد با کارگردان آشنا شدم. به نظرم باید به نیروهای جوان اعتنا کرد البته نه به شرط اینکه پیشکسوتان را کنار بگذاریم من با این موضوعی که اخیرا باب شده مشکل دارم. این تجربه جدید به منزله یک رفرش در کار من بود.
وی ادامه داد: وقتی طالب آبادی فیلمنامه را برایم تعریف کرد احساس کردم ویژگی های «شهرزاد» همان نقشی است که می خواهم و ربطی به کارهای دیگر من ندارد. به ویژه اینکه به بخشی از تاریخ مملکتمان مربوط می شود که خود من هم آن را نشنیده بودم و برایم جذاب بود. به هر حال وقتی با یک فیلمساز فیلم اولی وارد گود می شویم کار سختی است البته اینها را نمی گویم که شما دلتان بسوزد و ایراد نگیرید بلکه شما باید به ما سخت بگیرید چون سینما این طور جلو می رود.
بازیگر فیلم سینمایی «خوابم میاد» تاکید کرد: این تجربه بسیار دلنشین بود نه صرفا به عنوان یک فیلم سینمایی بلکه برای اینکه نقش هایی که برای زنان نوشته می شود محدوده ای پیدا کرده که برای نوشتن آن باید جسارت داشت و صبوری کرد. نقش های یکسان را نپذیرفت و سینماگران را وادار کرد نقش های متفاوت در فضاهای متفاوت بنویسند.
زارعی یادآور شد: وقتی 20 سال در سینما کار می کنی ممکن است مخاطب از تو خسته شود اما اگر در زمینه فیلمنامه ها این همکاری با ما صورت بگیرد کمک می کند تا ما سال های سال روی پرده سینما تحمل شویم و فیلمسازان هم روی توانایی های بازیگران به ویژه زنان حساب باز کنند. جا دارد به خاطر این موضوع از طالب آبادی تشکر کنم که این نقش را نوشته است.
در ادامه زمانی درباره «ماهی سیاه کوچولو» گفت: من این فیلم را در شهر پدری ام بازی کردم من دو رگه گیلانی و مازندرانی هستم و این را دیگر ثبت احوال باید جواب بدهد. من سر پروژه «شهرزاد» حسن فتحی بوده و قرارداد داشتم اما این پروژه به تاخیر افتاد و به مهرماه رسید. برای یکی دو فیلم دیگر هم صحبت کرده بودم اما دیدم عملا دیگر نمی توانم جز «جامه دران» فیلم دیگری داشته باشم.
وی ادامه داد: از قصه «ماهی سیاه کوچولو» خیلی خوشم می آمد و به آن ایمان داشتم و وقتی فهمیدم پارتنر من زارعی است بیشتر علاقمند کار در این فیلم شدم اما این فیلم متعلق به یک کارگردان فیلم اولی بود و وقتی هم که با او قرار گذاشتم 40 دقیقه دیر آمد و من با خودم گفتم برایت دارم. 20 دقیقه حرف زدیم و بعد از آن تصمیم گرفتم با پروژه همکاری کنم. همه چیز درست پیش می رفت اما حالا که در سالن فیلم را تماشا کردم از قول یکی از صمیمی ترین دوستان که کارگردان مطرحی است شنیدم که به یکی از دوستان گفته زمانی می داند برای چه فیلمی می رود؟ این فیلم فیلم، فیلم جهتداری است از آنهایی که وسطش دست می زنند.
زمانی ادامه داد: این فرد من را می شناسد نمی دانم چرا درباره من تردید داشت من برای اولین بار با شما فیلم را دیدم که فضای خاصی زمان اکران آن در سالن حاکم بود. دو سه باری سمت راست سالن جرقه هایی زد اما آتش نگرفت به اعتقاد من فیلم در همان لحظه به تو می گوید خوب است یا نه، باقی حرف هایی است که هرکسی می تواند بزند. خود من که احساس کردم فیلم خیلی درست است و باید به این کارگردان جوان، باهوش و بااستعداد احترام گذاشت و من از همکاری با اسماعیلی لذت بردم.
در ادامه سوالی درباره جای خالی لهجه در فیلم مطرح شد که زارعی به شوخی این طور پاسخ داد: انگار بد عادت شده اید.
اسماعیلی نیز در این زمینه گفت: دلیل این موضوع در خود فیلم مشخص بود چون اصلا شخصیت های فیلم برای آن منقطه جغرافیایی نیستند.
همچنان شفیعی در پاسخ به اینکه سرمایه گذار «ماهی سیاه کوچولو» چه کسی است تصریح کرد: همان طور که در تیتراژ دیدید موسسه وصف صبا است.
زارعی نیز گفت: راستش را بگویید آقای شفیعی.
در ادامه زمانی تصریح کرد: وقتی قرار بود من در فیلم بازی کنم همین سوال را از شفیعی پرسیدم و اعلام کرد بودجه اش شخصی است و دستمزد نرمالی هم به ما داد و وقتی هم سر لوکیشن رفتیم و من پاسگاهی که ساخته بودند و ماشین هایی که آتش زده می شد را دیدم به او گفتم این فیلم نمی تواند بودجه خصوصی داشته باشد و شما به من دروغ گفته اید شفیعی هم صادقانه جواب داد بعد ها می توانید تیتراژ فیلم را ببینید. من هم امروز تیتراژ را چک کردم و واقعا از جایی تشکر نشده بود.
شفیعی نیز درباره این موضوع اظهار کرد: متاسفانه یا خوشبختانه وقتی فیلمهایی در این ژانرها ساخته میشود و دستگاههایی هم روی آنها سرمایهگذاری میکنند، نهایتا فیلمها شبیه سفارشدهندهها میشود. نمیخواهم بگویم ما خیلی وضعمان خوب است اما از کسی کمک نخواستیم چون نمیتوانستیم آنطور که آنها دوست دارند محتوای فیلم را بگوییم. ما در روش گفتن موضوع با آنها مشکل داشتیم و ترجیح دادیم همکاری صورت نگیرد.
وی ادامه داد: بنابراین با این تصور که فیلم میتواند اقتصاد خودش را داشته باشد، فیلم را ساختیم. انشالله هم همینطور خواهد بود.
پس از این طالب آبادی توضیحاتی درباره استفاده از یک حادثه در بستر اتفاقات آمل در فیلمنامه و شخصیت دختر چادری ارائه کرد و درباره فضای حاکم بر سالن و برخی خندهها گفت: خنده اول و دوم به خاطر قسمی است که مازیار میخورد اما خنده سوم را نمیدانم. یک جاهایی هم مخاطبان احساس کردند فیلم دارد تمام میشود و دست زدند. به اعتقاد من بودن در این فضا خیلی جذاب است و من زمانی که مخاطبی سالن را ترک میکرد دقت میکردم او در دقیقه چند از جایش بلند شده و چرا؟ این اتفاقات در سینماهای مردمی که تماشاگران خیلی منضبط فیلم نگاه می کنند رخ نمیدهد. اما اینجا افراد خیلی رها کارها را میبینند و این برایم جذاب است و مرا یاد صحنههای تئاتر میاندازد که در جوانی بازیگریاش را تجربه کردم.
زمانی نیز در واکنش به سوالاتی که مطرح میشد، گفت: این سوالها بامزه است و باید جوابهای خوشمزهای به آنها داد. در دو ساعت نمیشود دو ماه کار کسی را نقد کرد. در جشنوارههای بزرگ دنیا هم این اتفاقات نمیافتد و وقتی مردم از فیلمی خوششان نمیآید بیرون میروند.
در ادامه نشست دچار حاشیههایی چون بحث بر سر خندیدن و دست زدن مخاطبان در سالن شد و حتی کار به جایی رسید که علائی این نکته را مطرح کرد که از 3 هزار نفری که کارت گرفته اند تنها 40 نفر را میشناسد و او هم ترجیح داده در سینما فلسطین، فیلم ببیند. همچنین مخاطبی سوالی را نوشته بود که بخشی از آن ناواضح بود و نسبت به نحوه خواندن سوالش توسط علایی اعتراض کرد و او به ناچار دوباره سوال را شمرده شمرده خواند. سوالی که در آن از زارعی خواسته شده بود بعد از الفت نقش های دیگر را نپذیرد و در آن نقش اسطوره شود همانطور که بازیگرانی چون همفری بوگارت در یک نقش اسطوره شده اند.
زارعی در پاسخ گفت: من 20 سال است بازی میکنم و تمام تلاشم این است با هر نقش بخشی از تواناییهایم را به چالش بکشم. الفت به مذاق شما خوش آمد، همانطور که به مذاق من خوش آمد و احترام، عزت، جذابیت، جایزه، فروش 4 میلیاردی و... را به همراه داشت. اما اینها دلیل نمیشود من در این قالب بمانم تا طبق نظر شما اسطورهسازی شود. اسطوره الفت واقعی است. اما من مریلا زارعی هستم. همانطور که گفتم خدا نکند به نقشی الصاق شوم.
وی تأکید کرد: من به احترام الفت این کار را کردم. نظر هیچ کدام از جریانات هم برای من تعیین کننده نیست. من با فراغ بال فیلمنامه خواندم. اما شرایطی ایجاد شد که تهیه کننده دست و دلش میلرزید برای من فیلمنامه طنز بفرستد. مگر من چه تغییری کردم؟! من همه نقشهایم را با اعتقاد بازی کردم از الفت گرفته تا نقشم در «دو زن» و «خروس جنگی». همه نقش های من برای من عالی و درجه یک بودند و برای همهشان ارزش و انرژی گذاشتم. خود شما اگر من 10 سال در نقش الفت بمانم به من میخندید. مماهی سیاه کوچولون نیز برگی از تاریخ مملکت ما است.
این بازیگر تصریح کرد: من حاضرم برای اینکه مظلومیت امام حسین ثابت شود نقش یزید را هم بازی کنم. همه انتخاب های من آگاهانه و با استدلال بوده و امروز هم از نتیجه کارهایم راضی هستم. من نمیخواهم خودم را تکرار کنم و دیگر مشابه شهرزاد را هم بازی نخواهم کرد.
در پایان این نشست هاشم مرادی فیلمبردار نیز گفت: امیدوارم توانسته باشم در راستای فیلم حرکت کنم و فیلمبرداری در همین راستا باشد. بخش اعظم موفقیت این فیلم مدیون همکاری این گروه همدل بوده است.