به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «روز مبادا» شامگاه یکشنبه ۱۹ بهمن با حضور فائزه عزیزخانی نویسنده و کارگردان، نگار اسکندرفر تهیه کننده، شیرین آقارضاکاشی بازیگر، پیروز ایثار صداگذار، میرشجاع دراکویی صدابردار و ناهید عزیزخانی بازیگر در سالن سعدی مرکز همایش های برج میلاد برگزار شد.
فائزه عزیزخانی در این نشست با اشاره به اینکه ایده فیلم بر اساس یک داستان کوتاه که خودش آن را نوشته، شکل گرفته است، اظهار کرد: احساس کردم این داستان قابلیت فیلمنامه شدن را دارد. حضور هدیه تهرانی نیز در همین فیلمنامه شکل گرفته بود و مادر قصه برای آمدن او تلاش بسیاری کرد.
وی ادامه داد: مادر من اصرار داشت فیلمنامه را بخواند اما من متن را به او ندادم چون می دانستم مشغول تمرین می شود بنابراین فیلمنامه را تا لحظه ضبط پلان به او نمی دادم البته از تمرین های او هم فیلم می گرفتم چون لحظه هایی در کار او بود که مختص یک نابازیگر است و حس ویژه ای داشت.
اسکندرفر نیز درباره این همکاری توضیح داد: فائزه از دانشجویان کارگاه عباس کیارستمی بود و فیلم های کوتاهی که او می ساخت نیز در محیط خانه اش می گذشت. ما تلاش می کنیم فیلم های بلندی که دانشجویان مان می سازند را حمایت کنیم و من اگر شده به عنوان مجری طرح هم با آنها همکاری می کنم. در این کار هم که تهیه کننده بودم.
وی تاکید کرد: جا دارد از هدیه تهرانی تشکر کنم که بدون هیچ چشمداشتی با صمیمیت آمد و به ما کمک کرد البته دم به تله نداد که در موقعیت رسمی از او تشکر کنیم. همکاری عباس کیارستمی هم قابل تقدیر است.
این تهیه کننده یادآور شد: دغدغه من آموزش است و قبل از اینکه به تهیه کنندگی فکر کنم دلم می خواهد جوانانی که در موسسه کارنامه آموزش می بینند به عرصه حرفه ای وارد شوند.
در ادامه شیرین آقارضا کاشی مادر کارگردان و بازیگر نقش مادر درباره این حضور توضیح داد: من در بازیگری تجربه خاصی نداشتم و به عنوان مادر فائزه در فیلم های کوتاهی که در خانه می ساخت همکاری کرده بودم و جایزه هم گرفته بودم. همانطور که در فیلم مطرح شد دوست داشتم دخترم یک روز فیلم بلندش را هم بسازد. کار بچه ها خیلی سخت بود و ما گروه خوب و دوست داشتنی داشتیم.
وی ادامه داد: من نوشته ها را همانطور که در متن بود می گفتم و بقیه اتفاقات خودشان رخ می دادند. در ادامه وحید عزیزخانی برادر کارگردان و بازیگر نقش برادر هم گفت: من تجربه بازی در فیلم های کوتاه خواهرم را داشتم و علاقه به خواهرم و البته فیلمنامه باعث شد در این فیلم بلند هم حاضر شوم.
پیروز ایثار صداگذار پروژه نیز با بیان اینکه «روز مبادا» دارای دکوپاژ و فیلمنامه بوده است تاکید کرد: همه چیز از روی فیلمنامه اجرا می شد البته من انتظار نداشتم فیلم آنقدر جالب باشد و نمونه چنین کاری را کمتر دیده بودم. مثل فیلم «زندگی و دیگر هیچ». عباس کیارستمی که مرز بین واقعیت و درام در آن مشخص نیست.
میرشجاع دراکویی صدابردار نیز با اشاره به فیلمبرداری این اثر به شیوه دوربین روی دست یادآور شد: این طور کارها مشکلات خودشان را دارند و ما مجبور بودیم از بروز برخی مشکلات جلوگیری کنیم. از طرفی ما بازیگران غیر حرفه ای داشتیم که لحظات طبیعی زندگی آنها را سخت می کردیم.
وی ادامه داد: ما برای این کار هم از میکروفن های یقه ای و هم میکروفن بوم استفاده کردیم و در سکانسی مثل مهمانی شام ۱۴ میکروفن یقه ای مورد استفاده قرار گرفت. همکارانمان در این فیلم اکنون نمی توانم بگویم مثل خانواده اما حالا دیگر جزو دوستان خوب ما شده اند.
در ادامه فائزه عزیزخانی درباره نامشخص بودن مرز واقعیت و تخیل در این فیلم گفت: وقتی در فیلم قصه ای روایت می شود محال است آن فیلم مستند باشد. من یک صفحه دیالوگ به مادرم می دام و او گاهی لحظاتی را به سکانس اضافه می کرد گرچه گاهی این کار او باعث افتادن ریتم فیلم می شد اما بخاطر حس ویژه ای که ناشی از حضور یک نابازیگر بود گاهی من این نوع سکانس ها را به سکانس اصلی ترجیح می دادم.
وی همچنین درباره واقعه مرگ پدرش در حین ساخت فیلم تصریح کرد: فوت پدر جزو فیلمنامه نبود اما چون او دیگر رفته بود من نمی توانستم از واقعیتی که در قصه زندگی من اتفاق افتاده صرف نظر کنم بنابراین من انتخاب کردم که پایان قصه ام را با واقعیت گره بزنم.
این کارگردان جوان همچنین درباره شباهت فیلمش به آثار رضا داوودنژاد تنها به این نکته بسنده کرد که آثار داوودنژاد را دوست دارد و ممکن است این علاقه در ناخودآگاه او تاثیر گذاشته باشد.
به گزارش مهر، برخی از سوال هایی که برای کارگردان می رسید به این موضوع اشاره داشت که وی اسلام را مورد تمسخر قرار داده و صحنه حساب و کتاب مبلغ هر رکعت نماز قضا یادآور معامله بهشت در کلیسای قرون وسطی است که عزیزخانی در این زمینه پاسخ داد من نمی دانم چه جوابی بدهم. من آنچه را دیدم روایت کردم و نماینده من مادر خودم است.
البته این پاسخ برای چند نفری که این پرسش مشترک را طرح کرده بودند کافی نبود و یکی از آنها قصد داشت سوالش را شفاهی مطرح کند که با این موضوع مخالفت شد.
اسکندرفر تهیه کننده فیلم در این زمینه گفت: حضور خانم آقارضا کاشی که خود فردی مذهبی و پایبند به دین است نشان می دهد چنین قصدی در کار نبوده است.
یکی از مردان حاضر در جلسه به این پاسخ واکنش نشان داد و گفت: مشاور مذهبی فیلم ایشان بودند؟
مسئول جلسه از این فرد نیز خواست سوالش را به صورت شفاهی مطرح نکند.
آقارضا کاشی نیز در این باره اظهار کرد: ما قدیمی ها این طور هستیم که اگر خوابی ببینیم از خانم های مذهبی درباره اش کمک می گیریم، مسجد می رویم و سوالمان را مطرح می کنیم این موضوع خیلی طبیعی است و روال زندگی خود من است.
اسکندرفر نیز در پایان نشست تاکید کرد: فوت پدر این خانواده فضا کار ما را که در حال تولید یک فیلم رئال بودیم به فضای سورئال تبدیل کرد و من به کیارستمی می گفتم ما قرار بود قصه ای درباره مرگ مادر بسازیم اما پدر خانواده در میانه کار فوت کرد.