حبیب احمدزاده فیلمنامه نویس سینمای ایران که از جمله مهمانان ویژه پنجاه و دومین جشنواره منطقه ای سینمای جوان «اروند» است درباره ظرفیت های دو شهر آبادان و خرمشهر برای نگارش داستان، فیلمنامه و ساخت فیلم به خبرنگار مهر گفت: ظرفیت های سینمایی دو شهر آبادان و خرمشهر را از دو منظر می توان ارزیابی کرد وجه نخست این ارزیابی در حوزه نرم افزاری است که به حوزه داستان نویسی و خاطره گویی مردم بومی این دو شهر برمی گردد.
وی بیان کرد: در واقع خاطرات شفاهی مردم جنوب کشور به خصوص در دو شهر آبادان و خرمشهر باید به صورت مکتوب ثبت و ضبط شود تا بتوان از این خاطرات در جهت نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم های ضد جنگ با موضوعات انسانی در سینمای ایران استفاده کرد.
وی ادامه داد: در واقع حوزه خاطره نویسی هم در حوزه داستان نویسی و هم درعرصه فیلمسازی جذاب و کارآمد است. از همین رو توجه ویژه به ثبت خاطرات شفاهی مردم جنوب کشور به خصوص در دو شهر آّبادان و خرمشهر از ضروریات زیرساخت های فرهنگی است.
احمدزاده متذکر شد: بر همین اساس این خاطرات باید به صورت مکتوب ثبت و ضبط شوند تا بتوان در جهت نگارش فیلمنامه قلم زد و فیلم های ضدجنگ با موضوع های انسانی در سینمای ایران ساخت و به یادگار گذاشت.
فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «۵۰ قدم آخر» با اشاره به اینکه نگارش فیلمنامه براساس خاطره گویی از نکات مغفول مانده در عرصه فیلمنامه نویسی است، گفت: تصور غالب این است که برای نگارش فیلمنامه درحوزه جنگ باید یک لشکر بسیج شوند تا بتوانند فیلمنامه ای با موضوع جنگ را به تصویر بکشند اما چنین تصوری از اساس اشتباه است.
وی ادامه داد: بر همین اساس می توان خاطره گویی های مردم بومی این دو شهر را مبنای نگارش فیلمنامه قرار داد. در مدرسه ای با نوجوان های کم سن و سال که متعلق به نسل بعد از جنگ بودند، صحبت می کردم و آنها در صحبت های خود می گفتند که خاطره و یا پیش ذهنی از دوران جنگ ندارند.
احمدزاده اضافه کرد: در پاسخ به این نکته خطاب به نوجوان ها گفتم که فرض کنید روز اول جنگ مادر شما در آبادان چمدان جمع می کند و برای نجات جان فرزندان خود به شهری مثل شیراز مهاجرت می کند و پدر هم همراه با دیگر همرزم های خود برای دفاع در شهر می ماند. بعد از اینکه مستقر می شوید و مادر چمدان خود را باز می کند می بیند یک موش از چمدان بیرون می پرد و مادر می ترسد اما با وجود ترسی که دارد به هیچ عنوان حاضر به مرگ موش نمی شود و می گوید که این موش هم از همشهری های آبادی اش است و برای فرار از جنگ مهاجرت کرده است و بعد ادامه داستان.
کارگردان فیلم مستند «بهترین مجسمه دنیا» تصریح کرد: بنابراین قرار نیست برای نگارش فیلمنامه سراغ موضوعات سخت و به اصطلاح با هزینه سنگین رفت و می توان با همین داستان های انسانی فیلمنامه های جهانی ساخت. حال اینکه روایت داستان هایی از این دست در خاطره گویی مردم موج می زند و می توان با یک برنامه ریزی درست از این ظرفیت بالقوه بهترین استفاده را کرد.
احمدزاده با اشاره به اینکه هموطنان آبادان و خرمشهر تاریخ شفاهی جنگ محسوب می شوند، گفت: به اعتقاد من به تعداد آدم هایی که در شهرهای مرزی زندگی می کنند خاطره از دوران جنگ وجود دارد منتها وضعیت در شهرهای جنگ زده ای چون آبادان و خرمشهر تا اندازه ای متفاوت است. چراکه به دلیل مهاجرت از شهرهای خود از زندگی عادی تا اندازه ای فاصله گرفته اند و بزرگ ترهای این شهر که در آن دوران دلاورانه دفاع کردند تاریخ شفاهی جنگ به شمار می آیند.
وی افزود: اما متاسفانه به این دلیل که ما تجارب خود را مکتوب نمی کنیم اشتباه های گذشته را تکرار می کنیم. این در حالی است که خاطره نویسی از زندگی شخصی و اجتماعی باید به یک فرهنگ تبدیل شود. از این جهت فکر می کنم یکی از مشکلاتی که در آینده دو شهر آبادان و خرمشهر با آن مواجه می شوند این است که خاطرات این شهر مکتوب نشده است.
نویسنده فیلم سینمایی «اتوبوس شب» بیان کرد: نکته دیگر اینکه برای نسل جوان در آبادان و خرمشهر موضوع جنگ به درستی تجزیه و تحلیل نشده است و از هشت سال دفاع مقدس تنها قسمت جنگ زدگی را به یاد می آورند و پس از آن هم با مشکلات و مصائب پس از جنگ مواجه شدند. با این اوصاف معتقدم که برگزاری جشنواره های فیلم های منطقه ای فرصت خوبی است تا خاطرات مردم این دو شهر به گوش هنرمندان برسد و بازتاب آنها را در جلوه های هنری ببینند.
حبیب احمدزاده در پاسخ به این سوال که چرا احساس جنگ زدگی در مردم جنوب کشور همچنان وجود دارد، گفت: واقعیت این است که مردم جنوب کشور انسان های نجیبی هستند و تجربه نشان داده است که این نجابت در بعد از جنگ به کم توقعی تعبیر شده است و همین مسئله باعث شده بعد از ۲۵ سال، جنگ زدگی هموطنان مان در جنوب کشور همچنان ادامه پیدا کند.
وی در پایان صحبت هایش ابراز کرد: از سوی دیگر نمایندگان مجلس هم می خواهند وضع موجود را نگه دارند و اصولا اهل خطر کردن نیستند. این درحالی است که بعد از ۲۵ سال مسئولانی باید در جنوب کشور فعالیت کنند که اصولا تغییر را دغدغه مندانه دنبال می کنند و به اصطلاح اهل خطر هستند.