به گزارش خبرگزاری مهر، در این نامه که خطاب به رییس سازمان محیط زیست نوشته شده آمده است: برای ما دوستداران طبیعت و مدافعان زیست پایدار در سرزمین ایران، جای شگفتی است که چگونه در دولت تدبیر و امید، که بیش از تمامی دولتهای پیشین اظهار علاقه به محیط زیست کرده است، امکان دارد به طرحهای مغایر با حفظ تمامیت مناطق حفاظتشده مجوز داده شود؟! یکی از این موارد، موافقت سازمان حفاظت محیط زیست با طرح تعریص جادهی خاکی نیریز ـ خرامه ـ شیراز در محدودهی پناهگاه حیاتوحش و پارک ملی بختگان است که حتی در دولت پیشین هم مجوز آن صادر نشد.
نیازی به یادآوری نیست که به موجب قانون الحاق ایران به کنوانسیون رامسر و کنوانسیون تنوع زیستی، دولت ایران مسؤول حفظ تنوع زیستی و شبکه مناطق حفاظتشدهی کشور و متعهد به حراست از تالابهای بینالمللی کشورمان شده است. از این رو، هرگونه اقدامی که موجب از میان رفتن یکپارچگی این مناطق شود، نشانگر ضعف دولت در عمل به تعهدات ملی و بینالمللی تلقی خواهد شد. ساخت جاده نیریز ـ خرامه در مجموعهی حفاظتشدهی بختگان، حتی به گفتهی معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست (نامهی مورخ 26/9/1393 به شمارهی 45537/93) «مغایر قوانین و مقررات جاری کشور در حفاظت از محیط زیست است و علاوه بر ایجاد جدایی اکولوژیکی (جزیرهای شدن و قطع تبادلات حیاتی) و کاستن از ارزشهای زیستمحیطی، موجب کاهش منزلت و اهمیت پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان میشود».
درست است که دریاچهی بختگان در شرایط کنونی تقریباً به طور کامل خشک شده، اما ضروری است به جای تخریب بستر و حریم امن آن ــ که به معنای نداشتن تعهد به احیای آن خواهد بود ــ برای رفع علل خشک شدن و گرفتن حقابهی آن بکوشیم. تردیدی نیست که ساخت این جاده، افزون بر وارد ساختن یک ضربهی جبرانناپذیر دیگر بر پیکر این منطقهی باارزش، موجب آلودگی و بروز انواع تنشها و همچنین سبب تبدیل تالاب و در کل مجموعه حفاظتی بختگان به یک کانون تولید گرد و غبار در منطقه خواهد شد؛ معضل بزرگی که هماکنون نیز بخشهایی از غرب کشور به آن دچار است و چندی پیش گوشهای از پیامدهای خانمانبرانداز و ویرانگر آن را در شهر اهواز لمس کردیم.
جای شگفتی است وقتی بارها و بارها از قول مسؤولان استانی و نمایندهی مردم خرامه در مجلس شورای اسلامی عنوان میشود که این جاده آغاز بهرهبرداری از «معدن سنگآهن بهرام گور» است، باز هم با بیتوجهی به پیامدهای ساخت این جاده برای پناهگاه حیات وحش و پارک ملی بختگان و همینطور پیامدهای بعدی آن برای منطقهی حفاظتشدهی بهرام گور و پارک ملی قطرویه ــ که یکی از دو زیستگاه گورخر ایرانی محسوب میشود ــ با جادهسازی در مجموعهی بختگان موافقت میکنند! آنهم هنگامی که سه جادهی دیگر (در واقع چهار مسیر، با احتساب دو راه قدیمی و جدید نیریز ـ استهبان ـ شیراز) شهر نیریز را به شیراز متصل میکند.
در چنین موقعیت نامناسب اقتصادی کشور ــ آن هم وقتی که دولت برای طرحهای دیگر، مانند جاده جایگزین پارک ملی گلستان به جای جادهی کنونی که از میان آن منطقه حفاظتشدهی ارزشمند میگذرد و سبب مرگِ روزانهی شماری از جانوران میشود، بودجه و اعتبار ندارد واقعاً چه نیازی به ساخت این جادهی غیرراهبردی، آنهم در قلب بختگان، است؟! آیا بهتر نیست که در صورت لزوم، یکی از همین جادههای آسفالتهی موجود را ارتقا داد؟! تردیدی نیست که پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش بختگان میراث ملی و طبیعی این کشور است و نباید قربانی تمایلات پارهای محفلهای محلی و استانی شود.
از این رو، ما سازمانهای غیردولتی و فعالان محیطزیستی کشور از سرکار عالیه درخواست داریم مجوز ساخت جادهی یادشده را لغو کنید و با جلب مشارکت اهالی محل نسبت به جلوگیری از تخریب بیشتر تالاب بختگان و احیای محیطزیست منطقه و توقف عملی جادهسازی در این منطقه اقدام فرمایید.
اسامی شماری از انجمنهای محیط زیستی که این نامه را امضا کرده اند در ادامه آمده است:
جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست، جمعیت داوطلبان سبز، انجمن پایشگران محیط زیست ایران (پاما)، انجمن کوهنوردان ایران، کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران انجمن حافظان طبیعت شهر کرد، مؤسسهی مهرگان پرتو پژوه، انجمن پیشگامان خورشید استهبان، گروه دیدهبان کوهستان، گروه دوستداران و نگاهدارندگان زیستگاه (سرو کوهی)، گروه کوهنوردی اورامان، انجمن محیطبانان جوان، گروه کوهنوردی کُهبُد، هیلو جنبش علفزار (کرمانشاه)، بنیاد درخت و کودک، مؤسسهی خزندهشناسان پارس، بومشناسان آریایی، انجمن زیستمحیطی بلوط (لرستان)، مؤسسهی کوهستان سبز، آوای سبز داربن، گروه آشتی با زمین، گروه بچههای آب، مؤسسهی طبیعتپژوهان زیما، انجمن توسعهی زیستبوم پاک، گروه پرندهنگری و پرندهشناسی طرلان، پیشگامان نور البرز، کانون دیدهبان حقوق حیوانات، تشکل محیطزیستی دروازههای سبز پارس، انجمن پرندگان ایران (دانشنامهی چندرسانهای پرندگان)، خانهی هنرمندان استهبان، انجمن دامون، بنیاد حرمت حیات، گروه حمایت از حیوانات دماوند، گروه کوهنوردان گیاهخوار ایران و دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران.