یک استاد دانشگاه در همایش جغرافیای تاریخی گفت: تاریخ و جغرافیا از گذشته به عنوان دو عامل تأثیرگذار بر زندگی مطرح بوده و به عنوان مکملی برای یکدیگر در سیر بررسی تحولات در یک منطقه مطرح می‌باشند.

به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین همایش ملی «جغرافیای تاریخی» با حضور اساتید، صاحب‌نظران، دانشجویان و علاقه مندان حوزه تاریخ، جغرافیا، باستان‌شناسی، معماری و سایر رشته‌های مرتبط در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

دومین بخش از نشست روز اول با حضور ابوالفضل حسن‌آبادی، سهراب امیریان و بهرام امیراحمدیان آغاز شد.

ابوالفضل حسن‌آبادی دکترای تاریخ محلی به عنوان اولین سخنران این بخش سخنرانی خود را با عنوان «تأملی بر مفهوم و کارکرد جغرافیای تاریخی در دوره معاصر» ارائه داد و گفت: تاریخ و جغرافیا از گذشته به عنوان دو عامل تأثیرگذار بر زندگی مطرح بوده و به عنوان مکملی برای یکدیگر در سیر بررسی تحولات در یک منطقه مطرح می‌باشند. نگاه به این دو حوزه و ارتباط آنها با یکدیگر در داخل و خارج از کشور دو مقوله مجزا می‌باشد.

وی افزود: علت طرح موضوع جغرافیای تاریخی در اینجا به این دلیل است که بسیاری از پژوهش‌های تاریخی که در ذیل عنوان جغرافیای تاریخی در تاریخ معاصر ایران انجام شده در واقع تاریخ‌های محلی بوده که ناآگاهانه جغرافیای تاریخی نامیده شده و به علت مشخص نبودن مفاهیم و مبانی جغرافیای تاریخ هیچ سازوکار و ساختار خاصی در این تحقیقات رعایت نشده است.

وی در ادامه با ارائه تعاریف استاندارد و بررسی آرای متخصصان این حوزه به تبیین مرزهای جغرافیایی و ارتباط آنها با تاریخ و جغرافیا و همچنین ارائه پیشنهادهایی برای استفاده مبانی جغرافیای تاریخی برای پژوهش‌های محلی در تاریخ معاصر پرداخت.

سهراب امیریان استادیار جغرافیای دانشگاه پیام‌نور ایلام دومین سخنران این بخش سخنرانی خود را با عنوان «ماهیت، قلمرو و کابرد جغرافیای تاریخی» ارائه داد و گفت: مشکل بنیادی تعریف از جغرافیای تاریخی در این حقیقت نهفته است که جغرافیای تاریخی مبهم باقی مانده است. همانند جغرافیای کنونی، جغرافیای تاریخی هم می ­تواند به دو بخش ناحیه ­ای و عمومی تقسیم شود.

وی اظهارداشت: جغرافیای تاریخی ناحیه ­ای مختص نواحی مختلف است و جغرافیای تاریخی عمومی که به دنبال قواعد، قوانین و کلی­نگری می ­باشد. در جغرافیای تاریخی، همه شاخه ­های جغرافیا مد­نظر است و بر فرایندها به ویژه فرایندهای اجتماعی تأکید می­ شود.

وی در ادامه پیشینه‌ای از جغرافیای تاریخی، موضوعات و تعامل جغرافیا و تاریخ را مطرح کرد و گفت: دو متغیر فضا و زمان و درک مفاهیم آنها باید یکی از موضوع های بنیادی در تلاش برای تعریف جغرافیای تاریخی  باشد. جغرافیای تاریخی با تاریخ آغاز شده و فصل مشترک بین دو علم تاریخ و جغرافیا است. این دو علم در زمینه مسائل جغرافیای عمومی از هم جدا ولی در زمینه مسائل جغرافیای ناحیه ای به هم نزدیک بوده اند.

وی تصریح کرد: تاریخ جغرافیایی و جغرافیای تاریخی شاید مشترکات فراوان داشته باشند ولی یکی نیستند، زیرا هر کدام از زاویه ای خاص و روش شناختی و نظام علمی خاصی به موضوع های به نسبت متفاوت می‌نگرند.

حسن آبادی در انتها در ارتباط با چشم‌انداز آینده جغرافیای تاریخی گفت: به نظر می رسد آینده جغرافیای تاریخی غیر قابل پیش بینی باشد. با وجود بیش از سی سال آموزش چشمگیر، جغرافیدانان تاریخی خود را هرچه بیشتر در حاشیه جغرافیا می بینند. با وجود این، جغرافیای تاریخی قرن بیست و یکم برگذشته نزدیک تمرکز کرده است. روندی که از طریق نیاز به داده های فضایی گسترده و قابل اعتماد تعیین شده و تحت‌تأثیر این فرضیه ساده انگارانه بوده که پژوهش‌های تاریخی در جغرافیا باید نسبتی مستقیم با موضوع های معاصر داشته باشند.

بهرام امیراحمدیان دکترای جغرافیای سیاسی آخرین سخنران این بخش سخنرانی خود را عنوان «جغرافیای تاریخی قفقاز» ارائه داد و بیان کرد: «منطقه قفقاز» به وسعت حدود ۳۰۰ هزار کيلومتر مربع، منطقه اي جغرافيايي ـ قومي واقع در جنوب غربي روسيه، شمال غربي ايران و شمال شرقي ترکيه است. نام قفقاز برگرفته از نام رشته کوههاي عظيمي است که به طول حدود ۱۵۰۰ کيلومتر در جهت شمال غربي ـ جنوب شرقي از تنگه کرچ واقع بين درياي سياه و آزوف در شمال غربي تا شبه جزيره آبشرون (شهر باکو پايتخت جمهوري آذربايجان و پيرامون آن در اين شبه جزيره واقع است) در غرب درياي خزر کشيده شده است.

وی اظهارداشت: اساساً اين منطقه‌، كوهستاني است‌. كوه هاي «جانبي‌»، كوههاي «صخره‌اي‌»، كوه هاي «آب پخشان‌» (از رشته كوههاي قفقاز بزرگ‌)، دشتهاي ماورأ قفقاز، فلات ماورأ قفقاز و رشته كوههاي قفقاز كوچك‌، كوههاي تالش‌، دشت مغان‌، جلگه كُرـ ارس‌، جلگه لنكران‌، دشت آرارات‌، جلگه كولخيس‌، پستيها و بلنديهاي مهم آنرا تشكيل مي‌دهند. گذرگاه داريال (در آلان)، در مرکز رشته کوههاي قفقاز بزرگ که دامنه هاي شمالي را به دامنه هاي جنوبي متصل مي کرد، توسط روسيه بازسازي و با پيمان الحاق گرجستان به روسيه مورد بهره برداري قرار گرفت و حضور روسيه در قفقاز جنوبي و اشغال آن را فراهم آورد. رشته کوههای قفقاز بزرگ این منطقه را به دو منطقه مجزای قفقاز جنوبی(ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقیسم می کند.

وی در ادامه به بررسی این منطقه در گذر زمان و در سده‌های پیشین پرداخت و عوامل پیش‌روی روسیه به جنوب و آغاز جنگ‌های روسیه علیه ایران در قفقاز را شرح و در انتها به بررسی اهمیت استراتژیکی این منطقه و همچنین اهمیت آن برای روسیه پرداخت.