به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین همایش ملی «جغرافیای تاریخی» با حضور اساتید، صاحبنظران، دانشجویان و علاقه مندان حوزه تاریخ، جغرافیا، باستانشناسی، معماری و سایر رشتههای مرتبط در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
سومین بخش از نشست روز اول با حضور علیرضا ملائیتوانی، لیلا خسروی، حسن بیکمحمدی و محمدرضا احتشامی برگزار شد.
علیرضا ملائیتوانی دانشیار پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اولین سخنران این بخش سخنان خود را تحت عنوان «ماهیت، چیستی و قلمرو جغرافیای تاریخی» ارائه داد.
وی گفت: جغرافیای تاریخی به عنوان یک علم از تعامل دو دانش جغرافیا و تاریخ پدید آمده است و تاکنون در ارتباط با روششناسی جغرافیای تاریخی به عنوان یک علم میان رشتهای مطالعات قابل ملاحظهای صورت نگرفته است. به همین دلیل فهمهای متنوع و ابهاماتی در این رشته وجود دارد. مجموعه تلاشهای انجام گرفته در این حوزه نشان میدهد که افرادی سعی بر آن دارند جغرافیای تاریخی را صرفاً در قلمرو علم جغرافیا یا به عکس، در حوزه علم تاریخ قرار دهند.
وی افزود: بنابراین نخستین پرسش مهم در این حوزه این است که جغرافیای تاریخی چیست و موضوعات، قلمرو، روشهای تحقیق در آن کدام است و تحت تأثیر چه علوم و دانشهایی قرار دارد. قلمرو موضوعی جغرافیای تاریخی فراتر از دانش جغرافیا و تاریخ است، ضمن اینکه از آموزههای هر دو دانش بهره میگیرد. موضوعات مورد مطالعه جغرافیای تاریخی وسیع است و به عنوان یک دانش میان رشتهای نه جغرافیاست و نه تاریخ بلکه در مرز علم و جغرافیا قرار دارد و از اصول و روشهای هر دو به صورت توام بهره میگیرد اما نه از نظر موضوعی و نه از نظر روشی هرگز در سطح دانشهای تاریخ و جغرافیا متوقف نمیشود.
لیلا خسروی استادیار گروه تاریخ پژوهشکده باستانشناسی دومین سخنران این بخش، سخنرانی خود را با موضوع «مکانیابی احتمالی سرزمین ساماتورا مرکز حکومت سَمَتیان براساس کتیبهها و متون تاریخی» ارائه داد.
وی گفت: پیشینه تاریخی مناطق تحت نفوذ ایلام و کشف گنجینههای نفیس ارجان، کلماکره و رامهرمز موضوع بسیار مهمی است که باید مورد توجه باستانشناسان و پژوهشگران قرار بگیرد. گنجینه غار کلماکره لرستان در سال 1368 در 20 کیلومتری شمال غرب پلدختر به طور اتفاقی توسط روستائیان کشف شد. با توجه به كتيبه هاي منقور روي اشياء، شاهكان ساماتورا صاحبان گنجينه كلماكره هستند كه از اقوام هند و ايراني بودند كه در هزاره اول ق.م دركنار رود سيمره در جنوب لرستان ساكن شدند و سلسله محلي سَمَتي را پايه گذاري كردند.
این محقق اظهارداشت: روي برخي از اين اشياء كتيبههايي به خط آرامي كهن، آشوري نو و ايلامي ديده ميشود كه اشاره به نام پنج نسل از فرمانروايان محلي سَمَتي دارد. سران اين خانواده به دومين نسل، عنوان پادشاه ساماتورا دادند كه بيشتر اشياء كلماكره متعلق به اين پادشاه است. اسامي خاص آنها به ما اجازه ميدهد كه اين اشياء را به گنجينهاي از اشياء قيمتي جمع شده، در يك خانواده سلطنتي محلي، منتسب بدانيم، اما نام سرزمين ساماتورا تا امروز به درستي شناخته نشده است.
وی تصریح کرد: ساماتورا نام يكي از ممالك كوچك لرستان در حوضه رود سیمره بوده كه در طول قرن هفتم و اوايل قرن ششم ق.م به وسيله شاهكان محلي سَمَتي كه در آن زمان در ميان قلمروهاي سياسي پرشمار زاگرس موقعيت ممتازي داشت، اداره ميشده است كه فرانسوا والا از آنها با عنوان حكمرانان سمتي نام ميبرد. حال آنكه سرزمين آنها در يك مفهوم وسيع مادي در نظر گرفته ميشود. آنان مانند اللیپیها در عين حال كه ايلامي مآب بودند، اما روابط دوستانهاي با آشوريان داشتند، ولي آشور هميشه براي آنان دشمني خطرناك به حساب ميآمد و به همين دليل آنها از ترس غارت و دستبرد توسط آشوريان، گنجينه سلطنتي اجداديشان را در غار صعبالعبور كلماكره پنهان ميكنند. مطالعه اين اشياء موجب آشكار شدن نام يك سلسله گمنام محلي ايراني گرديد كه عرصه جديدي را در مطالعات باستان شناسي دوران تاريخي به وجود آورد.
سومین سخنران این بخش حسن بیکمحمدی دانشیار دانشگاه اصفهان شاخص پژوه در مورد ارتباط بین تاریخ و جغرافیا گفت: تاریخ، علم زمان است و در تمام حوادث تاریخی زمان دارای اهمیت است. تاریخ دو چهره دارد بخشی از آن مربوط به حوادث گذشته است که تمام این حوادث ثبت نشدهاند و تحت عنوان تاریخ سینه به سینه یا محلی منتقل شدهاند. حوادث، زمانی به تاریخ میپیوندند که مدت زمان آنها سپری شده باشد لذا تاریخ بسیاری از حکومتها دوگانه است.
وی افزود: جغرافیا مکان است، حوادث تاریخی در یک مکان رخ میدهند و این مکان جغرافیاست. ارتباط تنگاتنگی بین حوادث تاریخی و مکانهای جغرافیایی وجود دارد که قابل قابل تفکیک از یکدیگر نیستند. جغرافیا و تاریخ رابطهای بسیار دیرینه دارند و چنان درهم آمیختهاند که جدایی آنها مشکل به نظر میرسد. هرودوت اولیت مورخ و جغرافیدانی است که حوادث تاریخی را در یک بستر جغرافیایی مورد مطالعه قرار داده است. درنهایت اینکه کشف سرزمینهای جدید منجر به فعالیتهای تاریخی شده و فعالیت های تاریخی نیز در جهت کشف سرزمینهای جدید بوده است.
آخرین سخنران این بخش محمدرضا احتشامی دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی بود که سخنرانی خود را تحت عنوان «فضایی اندیشی در تاریخ: جغرافیای تاریخی یا تاریخ جغرافیایی؟» ارائه داد. وی در این سخنرانی به ارائه مقالهای که با همکاری یاشار ذکی استادیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران به نگارش درآمده بود پرداخت.
وی بیان کرد: انسجامی ساختاری و پیوندی ارگانیک، مستمر و معنادار میان دو علم جغرافیا و تاریخ وجود دارد که ماحصل ترکیبی آن جغرافیای تاریخی را شکل میدهد. جغرافیا به عنوان «تاریخِ زمانِ حال» و «وجه مادی تاریخ»، سازهای است که به تدریج و بدون انقطاع در مسیر تاریخ تحول و تکامل یافته است. از این رو، پیوستن این دو رشته علمی در فضاهای مرزی شان تولد دو فرزند میان رشته ای، «جغرافیای تاریخی» و «تاریخ جغرافیایی»، را به همراه داشت.
احتشامی گفت: در طول زمان، جغرافیا به شدت تحتالشّعاع مؤفقیت فزایندۀ تاریخ قرار گرفت چون تاریخ خود یک رشتۀ دانشگاهی و عنصر بنیادین ایدئولوژی مدرنیستی پیشرفته بود. به طوری که آن عموماً خود را به توصیف عناصر اصلی عرصۀ جغرافیای طبیعی محدود مینمود که رویدادهای تاریخی و داستان تاریخ بشری بر روی آن به معرض نمایش درمی آمد.
در ادامه سه روند و خط پژوهشی را که در تکوین جغرافیای تاریخی می توان ردیابی کرد را در سه طبقه: بازساخت چشم اندازهای گذشته، چشم اندازهای تاریخی، روابط متقابل محیطی بررسی کرد.
وی اظهارداشت: در نهایت اینکه جغرافیای تاریخی این است که بخشهایی از تاریخی را در دالان زمان برش دهیم که به موجب آن برشهای ایجاد شده بتوانیم تصویر جغرافیایی کامل از منطقه یا کشور مورد بحث را در لحظه برش تاریخی ارایه نماییم. عملکرد واقعی جغرافیای تاریخی آن است که جغرافیای منطقه ای زمان گذشته را بازسازی نماید.
این محقق با اشاره به اینکه مهارتهای فضایی اندیشی یک مجموعه مهم از توانمندیهایی است که می توان با آن جهان پیرامون را بررسی کرد، گفت: این مهارتها جغرافیدانان را قادر می سازند که روابط فضایی بین اشیا مانند موقعیت، فاصله، جهت، شکل و الگو را مجسم نماید و تحلیل کند. در فضایی اندیشی تاریخ، زبان و متن و نیز تجسمها مورد تأکید و تمرکز هستند اینجاست که پای تاریخ دیجیتالی به عرصه باز می شود و به معنی آن است که از کامپیوتر در تاریخ فضایی استفاده نماییم. در فضایی اندیشی جغرافیای تاریخی، حیاتی ترین جنبه خروج ما از هنجارهای این حیطه علمی همانا تأکید مفهومی ما بر فضاست.