به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین همایش ملی «جغرافیای تاریخی» با حضور اساتید، صاحبنظران، دانشجویان و علاقمندان حوزه تاریخ، جغرافیا، باستانشناسی، معماری و سایر رشتههای مرتبط در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
بخش دوم همایش در روز دوم با حضور محمود حیدریان، مجید ساریخانی، صفورا برومند، مهرداد ملکزاده و عبدالرضا کلمرزی برگزار شد.
اولین سخنران این بخش محمود حیدریان استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد سخنرانی خود را تحت عنوان «جغرافیای تاریخی سنقر و کلیائی براساس منابع مکتوب و غیر مکتوب» ارائه داد. این مقاله با همکاری وی و مجید ساریخانی استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد و شهرام پارسه دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی نگاشته شده بود.
وی در ارائه این مقاله گفت: شهرستان سنقر و کلیائی در شمال شرقی استان کرمانشاه قرار دارد؛ این شهرستان از شمال و شمال غربی با استان کردستان، از شرق با استان همدان و از جنوب با شهرستانهاي کنگاور و صحنه همسایه است. آثار به دست آمده از پژوهشهای باستانشناختی نشان می دهد منطقه سنقر از دوره پارینه سنگی میانی تا به امروز به صورت مداوم مورد سکونت قرار گرفته است که علت این امر را باید در شرایط جغرافیایی مناسب منطقه جستجو کرد. عوامل محیطی فراوان به عنوان یک حصار دفاعی طبیعی و نیز عاملی عمده در به وجود آمدن منابع آبی منطقه می باشد.
وی افزود: علاوه بر شرایط طبیعی، قرارگیری در نزدیکی مسیر غربی جاده خراسان، این منطقه را به یکی از مناطق مورد توجه سکونت در دوران تاریخی و اسلامی تبدیل نموده است. منابع مکتوب ساخت شهر را به دوره سلجوقی نسبت می دهند، ولی مدارک نشان می دهد اوج آبادانی و شهرت این شهر مربوط به دوره صفویه می باشد. پژوهشهای باستان شناختی و تحلیل نتایج حاصل از آنها بر اساس عوامل جغرافیایی موجب گردید تا دلایل استقرار در منطقه سنقر و کلیائی تا حدودی تبیین گردد.
حیدریان در ادامه سخنانش اظهارداشت: نتایج پژوهش نشان دهنده اهمیت بالای محیط جغرافیایی در شکل گیری تاریخ شهرستان است. در دوران پیش از تاریخ بیشتر استقرارها به واسطه وجود شرایط محیطی مناسب برای زندگی جوامع کوچرو و روستانشین، تشکیل شدند که قرار گرفتن بیشتر محوطه ها در مجاورت منابع زیست محیطی بیانگر این امر است. در دوران تاریخی اهمیت کشاورزی و دامداری به مراتب بیشتر شد و به همین دلیل جمعیت منطقه افزایش یافت، اما عوامل دیگر جغرافیایی همچون وجود کوهستان سخت و صعبالعبور بودن منطقه، از تشکیل جامعه شهری در منطقه جلوگیری کرد.
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: در دوران اسلامی به دلیل تغییر مراکز قدرت و بروز مسائل برون مرزی، این منطقه از نظر موقعیت جغرافیایی اهمیت یافته که موجب شکل گیری پایه های زندگی شهری شد. رشد شهرسازی در دوره صفوی و نیز رویارویی با دولت عثمانی باعث شد این شهرستان گسترش بیشتری پیدا کند. امنیت مرزهای غربی و فاصله از راههای اصلی در دوره های بعد موجب شد تا از اهمیت منطقه کاسته شود.
دومین سخنران این بخش صفورا برومند استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی خود را تحت عنوان «جغرافیای تاریخی اردشیر خورّه: شاخصها و پیامدها» ارائه دادند.
این محقق در ابتدای سخنانش گفت: نام اردشیر خورّه یا گور، از قدیمیترین شهرهایی میباشد که در زمان ساسانیان احداث شده است. این شهر طی بیش از چهار قرن حکومت ساسانیان و نیز در قرون نخستین اسلامی، که جور یا فیروزآباد نامیده میشد، یکی از شهرها و کورهها یا زیر مجموعههای مطرح در ایالت فارس به شمار میرفت. نوزده دهستان، هفت بندر و جزایر لافت، أوال و خارک در خلیج فارس نیز از توابع اردشیر خورّه بودند. اردشیر خورّه و توابع آن محدوده وسیعی را در بخش جنوب غربی ایالت فارس تشکیل میداد که راههای مهم تجاری نواحی غرب؛ جنوب غرب و جنوب ایران و نیز راههای تجاری منتهی به سواحل شمالی خلیج فارس را در بر داشتند.
وی تصریح کرد: شاخصهای جغرافیایی چون چشمههای پر آب، رودخانه دائمی، دریاچه ،کوهستانهای مشجر و قرار داشتن در مرز منطقه سردسیر و گرمسیر، در دگرگونی و پویایی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اردشیر خورّه نقش دارند. یکی از مهمترین آتشکدههای دوره ساسانی و قرون نخستین اسلامی، اسقفنشین مسیحیان جنوب غرب ایران و سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و درمخانهای با بیش از هشتصدسال فعالیت، از نشانههای پویایی به شمار میروند.
سومین سخنران این بخش مهرداد ملکزاده دکترای تخصصی باستانشناسی دوران تاریخی ایران، دانشگاه تربیت مدرس، سخنرانی خود را تحت عنوان «رویکرد جغرافیایی به تاریخ ماد» ارائه داد.
وی گفت: دورۀ ماد در تاریخ ایرانِ باستان، همچون مقدمۀ تاریخی و فرهنگیِ دورۀ هخامنشی، و هم از نگاهی مستقلتر، از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما حجم دانستههای دانشِ روزگار ما از تاریخ این دوره در برابر بزرگیِ نادانستههایمان قلیل است.
ملک زاده در ادامه سخنانش اظهارداشت: بنیادیترین دشواری برای فهم پیچیدگیهایِ تاریخ و فرهنگ دورۀ ماد، گویا، نبودِ منابعِ بسنده و کافی از این دوره باشد و ناشناخته ماندن منابع انگشتشمار این دوره! در کنار این مشکلِ بزرگ، نبودِ چهارچوبِ نظریِ کارآمد برای تحلیل و تفسیر همان اندک دادهها و دانستهها هم مزید بر علت است. در نبودِ آگاهیهایِ روشن و سرراستِ تاریخی، پژوهشگر تاریخ مادان بهناچار میبایست چشم امید به دستاوردهایِ رشتههایِ موازی داشته باشد: باستانشناسی، زبانشناسیِ تاریخی، و شاید (در این موردِ به خصوص) از همه مهمتر: جغرافیای تاریخی.
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: چشمانداز جغرافیاییِ نیمۀ غربی و شمال غربِ فلاتِ ایران (سرزمینی که مادان در آن نامبردار شدند) پیش از دورۀ هخامنشی، تصویری درهموبرهم، و کمی کدر است؛ نبشتههایِ رسمیِ امپراتوری آشور نو (۹۱۱ تا ۶۰۵ قم) که از معدود سرچشمههای آگاهیهایِ مربوط به نواحیِ پیشگفته و هم از دورۀ مورد اشارۀ ماست، بیانگر وجودِ صدها واحدِ جغرافیایِ سیاسیِ پراکنده و دهها گروه جغرافیایِ قومی و فرهنگیِ متنوع است. در کنار بومیانِ ناایرانی و پیشایرانیِ لبۀ غربیِ فلات ایران همانند عیلامیان و لولوبیان و کوتیان و کاسیان و حوریان، آرام آرام عنصر قومی و زبانیِ ایرانی (در اینجا: مادی) در حال ریشه دوانیدن در این سرزمین بوده و همین امر، دیگِ هفتجوشی از قومیتها و زبانها و فرهنگها و دینهایِ گونهگون وگاه بسیار بسیار متفاوت از هم را تداعی میکند.
وی تأکید کرد: همچنین به دلیل سرشتِ جغرافیایِ طبیعیِ متفاوتِ کوهپایههای البرز و دشتهای فراخ جنوبیتر از آن: دشت تهران و دشت ری و دشت قم و دشت کاشان و دشت اصفهان (همچون نواحی درونیتر و شرقیترِ مادستان) و کوهسارهای زاگرس و دشتهای میانکوهی آن (همچون نواحی برونیتر و غربیتر)، فرهنگِ جغرافیایی، بههمسانی میان ماد شرقی و ماد غربی، تطور و تکامل پیدا نکرده بود؛ پارۀ غربی مادستان تحت تأثیر مستقیم فرهنگ میانرودانی میبود و پارۀ شرقی آن بیش و بیشتر ایرانی و بومی مانده بود. فهم تاریخ ماد و بازنوشتِ آن، بیتردید در گرو درک پیچیدگیهای جغرافیایی است؛ پژوهشگر دورۀ ماد نمیتواند بدون رویکرد جغرافیایی، تاریخ این دوره را بازشناسد و بنویسد.
سخنران بعدی این نشست محمود حیدریان سخنرانی خود را تحت عنوان «هرسین از دیدگاه مطالعات جغرافیای تاریخی و باستانشناسی» ارائه داد. این مقاله با همکاری محمود حیدریان، پریسا ناصری دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی و محمد اقبال چهری دکترای باستانشناسی نگاشته شده است.
وی در ابتدای سخنانش گفت: شهرستان هرسین، شامل دو بخش هرسین و بیستون، در جنوب شرقی استان کرمانشاه قرار دارد و به دو منطقه کوهستانی (هرسین) و دشت (بیستون)، تقسیم می شود. این شهرستان از شهرهای باستانی ایران است که دارای پیشینه سکونتی از دوران پارینه سنگی و تداوم آن تا دوران معاصر میباشد. یافته ها و داده های باستان شناسی و همچنین آثار مورخان اسلامی و غربی نشان از اهمیت این شهر در دوره های مختلف و همچنین رونق و شکوفایی آن در گذشته بوده است. به نظر می رسد این منطقه با توجه به تعدد آثار باستانی همچون غارها و تپه های پیش از تاریخی، گوردخمه های مادی، کتیبه هخامنشی، آثار پارتی و ساسانی و همچنین آثار دوران اسلامی از دیرباز به خصوص در دوره های تاریخ و اسلامی از موقعیت سوق الجیشی مهمی برخوردار بوده است.
حیدریان تصریح کرد: بسیاری از مورخین اسلامی عقیده دارند که شهر هرسین میتواند همان شاپورخواست، از شهرهای مهم دوران ساسانی و همچنین اسلامی باشد. شهرستان هرسین از مناطق مهم باستانی ایران محسوب می شده و نقش زیادی در ورود ایران به دوران تولید مبتنی بر اهلی سازی و پرورش گیاهان و حیوانات ایفا می کرده است. علاوه بر آن در گستره دوران تاریخی یکی از مهمترین شاهراه های اصلی از بین النهرین به فلات مرکزی محسوب می شده است. شهرستان هرسین از دیرباز مورد توجه جوامع انسانی بوده است. به دلیل وجود آب و هوایی مناسب و همچنین رودخانه های دائمی و فصلی و سرابهای موجود هرسین یکی از مناطق مستعد برای زندگی یکجانشینی و کوچ نشینی بوده و این استقرارها تاکنون نیز ادامه پیدا کرده است. کشف ابزارهایی از صد هزار سال پیش نشان از اهمت این منطقه در دوره های گذشته دارد.
سخنران پایانی این بخش عبدالرضا کلمرزی دانشجوی دکترای تاریخ دانشگاه تهران، سخنرانی خود را تحت عنوان «فراز و نشیبهای شهرهای ایالت کرمان در دوره سلجوقیان براساس نظریه جغرافیای شهری مقدسی» ارائه داد.
وی در سخنان خود گفت: مقدسی در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم» تعریف جدیدی از «مصر»، «قصبه»، «مدینه» و «قریه» ارائه کرده است. با توجه به نقش و کارکرد آنها در قبال یکدیگر، حیات هر واحد را در پیوند با واحد دیگری میداند.
وی برای تشریح پیوند آنها به یکدیگر از رابطه موجود بین شاهان، حاجیان، اسبسواران و پیاده نظامها کمک میگیرد. مقدسی در قالب این تشبیه در حقیقت رابطهای معنادار و منطقی از یکسو بین واحدهای مختلف جغرافیایی با یکدیگر و از سوی دیگر بین فراز و فرود این واحدها با قدرت سیاسی برقرار میکند.
این محقق اظهار داشت: در ادامه تئوری و دیدگاه مقدسی را بررسی و آنگاه فراز و فرود واحدهای جغرافیایی ایالت کرمان را در دوره سلجوقیان و نقشی را که قدرت سیاسی در این فراز و فرود دارد، شرح داد. شناخت الگوی بومی میتواند به محققان در تحلیل دیگر شهرهای مرکزی ایران و سرزمینهای اسلامی یاری رساند.