به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه بررسی و نقد کتاب «مقدمهای بر رؤیاشناسی تاریخی» به تصحیح و تحقیق داریوش رحمانیان و زهرا حاتمی، با حضور بیژن عبدالکریمی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی، محمدامین قانعیراد ریاست انجمن جامعهشناسی و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، داریوش رحمانیان استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و زهرا حاتمی مدرس دانشگاه در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.
در ابتدای نشست رحمانیان ضمن خوشامدگویی گفت: کتاب پیشرو بخشی از یک طرح پژوهشی درازمدت است. رساله منامیه، رسالهای مغفولمانده از دوران قاجار است که به عنوان یک سند تاریخی نشاندهنده این است که چنین اسناد و شواهدی تا چه اندازه در پارادایم سنت تاریخنویسی مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است. اهمیت رساله منامیه موجب تدوین این کتاب شده است. همچنین اگر نگاهمان را به تاریخ و معرفت تاریخی تغییر دهیم میتوانیم به نتایج قابل توجهی دست یابیم.
در ادامه قانعیراد ضمن تأکید بر مطالعه جامعهشناسی رؤیا در کنار رؤیاشناسی تاریخی سخنان خود را این چنین آغاز کرد: مطالبی از این نوع را بررسی کردهام مانند مقاله «ساختار اجتماعی رؤیاها» که یک رؤیاشناسی اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است و مقاله دیگری که در پی آن است که آیا ما به جامعهشناسی رؤیا نیاز داریم یا نه؟ در مقاله «ساختار اجتماعی رؤیاها» فراوانی و توزیع انواع خوابها در میان زنان و مردان بررسی و از طرفی سیر تحول آنها مورد توجه قرار گرفته است.
وی افزود: یکی از مواردی که در این مقاله به آن پرداخته شده تجربیات جنسی زنان و مردان در عالم خواب میباشد. در این مقاله نشان داده شده است که مردان بیش از زنان خواب تجربیات جنسی را میبینند. در فاصله سالهای ۱۹۵۸ تا ۲۰۰۴ حدود ۹۳ مردان این نوع خواب را دیدهاند. اما ۳۶ درصد زنان در آن زمان خوابهایی با این مضمون میدیدند که این رقم اکنون به ۸۰ درصد رسیده است و این نشاندهنده تحول نگرش و ذهنیت زنان به مسئله تجربیات جنسی میباشد. مسئله مورد حمله واقع شدن در میان زنان بیش از مردان دیده شده است که این افزایش، نشاندهنده کاهش احساس امنیت در میان آنان است. خواب از جایی افتادن، پرواز و خواب افرادی که مرده اند نیز در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
وی افزود: کتبی مانند کتاب حاضر بر حوزههای مجاور خود نیز تأثیرگذار است علیالخصوص جامعهشناسی. در این کتاب به واقعیاتی برمیخوریم که بیان کننده توهم هستند لذا این کتاب مقدمهای است بر تاریخ بیداری ایرانیان. ناظمالاسلام کرمانی کتابی با همین عنوان دارد که در این کتاب رابطه افراد با سیاست به عنوان رابطهای آمیخته با توهم و خوابآلودگی نشان داده شده است. تداوم این رؤیاپردازی سیاسی تا به امروز ادامه دارد و خواب را ملاک عمل سیاسی قرار دادهاند و برمبنای آن مردم را به عمل سیاسی دعوت نمودهاند. خواب را شاید بتوان به دو دسته تقسیم کرد یکی خوابهای سیاسی که مربوط به تحولات و شخصیتهای سیاسی است و دیگری خوابهای فرهنگی که به زندگی روزمره برمیگردد. خواب به عنوان یک پدیده فرهنگی جزو سرنوشت همه انسانها میباشد. هر دو دسته از این خوابها باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
بیژن عبدالکریمی در این نشست بیان کرد: سالهاست و شاید بیش از دو یا سه دهه، ذهن بنده درگیر نحوه مواجهه ایرانیان با جهان معاصر است و شکاف عظیمی را میان ذهنیت ایرانی و جهان کنونی درک کردهام. حاصل پژوهش های بنده رمانی است تحت عنوان «دنکیشوت ایرانی» که با گذشت ۱۲ سال هنوز مجوز نشر دریافت نکرده است. در آن نشان داده شده است که در روزگاری که جهان اسیر تحولات ژرف بوده است ما اسیر چه رؤیاپردازیهایی بودهایم؟ در این رمان تلاش بنده این بوده که نحوه مواجهه ایرانیان را از منظر جنبش بابیه در دوران قاجار نشان دهم. در مطالعات خود مشاهده کردم که خواب یک عنصر اساسی در تاریخ ماست. و مرز واقعیت و توهم آنچنان در هم تنیده است که نمیتوان تشخیص داد در رؤیا هستیم یا در واقعیت؟
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: خوابها و رؤیا تجربه افکار، تصاویر، صداها و احساساتی است که در هنگام خواب انجام میپذیرد. خواب و رؤیا را میتوان از چشماندازهای مختلفی نگریست: چشمانداز دینی؛ همه انسانها در تمام دورههای تاریخی همواره اهمیت زیادی برای خواب قائل بودهاند و همواره در ادیان بدوی و حتی فرهنگهای متعالی خواب و رؤیا روزنهای به عالم خدایان بوده و از طریق خواب با عالم غیب و مقدسات ارتباط برقرار میکردند. و خواب مجرایی برای تماس انسانهای میرنده با دنیای نامیرایان بوده است. میتوان به خوابهای ابراهیم و یعقوب که در کتب مقدس آمده است اشاره کرد. در تورات و عهد عتیق رؤیاها به منزلة مجرایی برای ارتباط با دنیای ماورا الطبیعه میباشد.
وی افزود: در قرآن نیز به تبع کتب مقدس پیشین، خواب به عنوان یکی از وسایل انتقال وحی در اکثر پیامبران ذکر شده است. یوسف و دانیال نبی دو مفسر برجسته رؤیا هستند که قابلیت خودشان را هدیهای از جانب خداوند میدانند. تمامی رؤیاهای مقدس و خوابای عهد عتیف منتسب به آینده است و این در مقابل نقطه نظر علمی قرار میگیرد که خوابها را نشأت گرفته از مسائل گذشته میداند. در عهد عتیق رؤیاها غالباً نمادین هستند و نیاز به تعبیر دارند و تنها افراد خاصی قابلیت تعبیر صحیح رؤیا را دارند. در اناجیل است که شاهد حضور کابوسها و رؤیاهای بد میباشیم.
عبدالکریمی اظهارداشت: با چند چشمانداز علمی و تئوریک میتوان با خوابها برخورد کرد. یک چشمانداز، چشمانداز تاریخی است. بخشی از کار تاریخپژوهان نگارش تاریخ رؤیاها میباشد. منظر دوم، روانشناختی است که بررسی خوابها و فهم ارتباط آنها با شخصیتها و زندگی فرد میباشد. مشهورترین دیدگاهها در این مورد مبوط به فروید و یونگ است که البته نقطهنظراتشان در مقابل هم قرار میگیرد. به طوری که فروید خوابها و رؤیاها را حاصل سرکوب امیال جنسی و غریزی میداند اما یونگ ضمیر ناخودآگاه فروید را در حوزه وسیعتری دنبال میکند. یونگ برخلاف فروید ضمیر ناخودآگاه را در معنای وسیعتری به کار برده و از ضمیر ناخودآگاه جمعی صحبت میکند. وی بر مفهوم کهن الگو تأکید میکند و تاریخ را در تکوین ناخودآگاه فردی و اجتماعی دخیل میداند در صورتی که از نظر فروید، تنها تاریخ زندگی فردی در شکلگیری ضمیر ناخودآگاه نقش دارد.
وی افزود: چشم انداز دیگر، بیولوژیکی است که خوابها را براساس بخشی از فعالیتهای فیزیکی بدن تبیین میکند. چشمانداز فلسفی و متافیزیکی نیز میتوان به خوابها داشت. در قرن ۱۸ و ۱۹ علاوه بر بسط آگاهیهای تاریخی، نگرش تاریخی نیز ظهور پیدا کرد و نگاه تبارشناسانه که مبتنی بر نگرش هگلی بود رواج یافت. مسئله خواب و رویا در کتاب مقدمهای بر رؤیاشناسی، براساس چشمانداز تاریخ ـ سیاسی ـ اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
وی بیان کرد: اهمیت این کتاب از آن روست که نشان میدهد که رؤیاها نیز میتوانند موضوع پژوهش تاریخی قرار گیرند چرا که نگرش تاریخ کنونی فراتر از تاریخ پادشاهان، امور سیاسی و حوادث کلان است. اکروزه بیش از هر چیز بر تاریخ فرودستان، تاریخ زنان، کودکان و حتی تاریخ دیوانگان مدنظر قرار میگیرد. تاریخ خوابها و رؤیاها از جنبههای گوناگون میتواند مورد تحلیل سیاسی ـ اجتماعی قرار بگیرد. کتاب حاضر به دنبال اثبات درستی یا نادرستی خوابها نیست بلکه این مسئله است که رؤیاها در بافت سیاسیـاجتماعی جامعه چه نقش و کارکردی دارند و در کدام بافت سیاسیـاجتماعی پیدا شدهاند.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی در پایان سخنانش گفت: خواب یک امر فرهنگی است بدین معنا که خواب هر فرد با تاریخ و شرایط فرهنگی آن جامعه در ارتباط است و نیز نحوه مواجهه با خواب و تعبیر و تفسیرهای آن نیز تاریخی است. و اینکه رؤیاها و کابوسهای بشر نیز بخشی از تاریخ بشر است.
زهرا حاتمی با اشاره به اینکه از حدود یک دهه پیش تا کنون نگرش به موضوعات تاریخی به شدت تغییر کرده است و طرح چنین مضامینی در گذشته اگر نه غیر ممکن ولی دشوار بوده است. در ادامه دستاوردهای این کتاب برشمردند و گفتند: این کتاب میتواند نه تنها در میان مورخان و جامعه تاریخی بلکه در میان محققان رشتههای دیگر تشنگی ایجاد کند. همینطور بر آگاهیهای تاریخی ما خواهد افزود.
وی افزود: کتابهایی که تا قبل از این سخن گفتهاند به «صورت» پرداختهاند در حال که در این کتاب تلاش شده است تا گامی جدید در جهت مطالعات تاریخی برداشته شود و نگاهی فراتر از «صورت» به خوابها داشته باشد. آگاهیهای از این دست این شناخت را به ما میدهد که بسیاری از نسخ خطی و اسناد مربوط به دوران قاجار باید تصحیح شده تا به تبع آن اطلاعات تاریخی ما نیز تغییر پیدا کنند.
رحمانیان نیز خواب و رؤیا را پدیدهای شگفتانگیز و اسرارآمیز در زندگی بشر دانست و افزود: در دنیای قدیم بر آن بسیار تأکید میشده است و با ظهور فروید که به عنوان یک نقطه عطف در خوابشناسی به حساب میآید، خواب از آسمان به زمین میآید. قدمای ما بر خواب تأکید داشته و آن را منبع معرفت میدانستند. خواب و رؤیا به اندازهای دارای اهمیت است که نمیتوان تاریخ بشری را بدون توجه به آن درک کرد. رویکردهای ذاتگرایانه به خواب به درستی پاسخ نمیدهد و قانون واحدی برای تمامی خوابها و تعبیر آنها وجود ندارد. هم خواب دیدن و هم تعبیر آن به طور حتم امری تاریخی است.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: همانطور که عبدالکریمی به آن اشاره داشتند، مقصود ما درستی یا نادرستی خواب نبوده بلکه این بوده که خوابها چرا کارکرد تاریخی پیدا کردهاند و بافتی که آن را ایجاد نموده به چه شکلی بوده است. اهمیت رؤیاشناسی تاریخی به آن حد است که حتی خود میتواند به شعبهای از علم تبدیل شود. عنوان این کتاب کاملاً بدیع میباشد و به لحاظ واژهای اصطلاح «رؤیاشناسی تاریخی» یعنی تاریخی که براساس رؤیا نگاشته میشود تعبیری جدید است که ما در طول پژوهش چه در زبانهای فارسی و چه در سایر زبانها با چنین اصطلاحی برخورد نکردهایم. نکته آخر اینکه پرسش بنده این است که چرا این رساله ۱۰۰ سال مغفول و مسکوت ماند و کسی برای سخن گفتن از آن هیچ تلاشی انجام نداد؟ و چرا موضوعاتی از این قبیل پست و حقیر شمرده میشود؟