به گزارش خبرنگار مهر، آسیه انصاری ۵۷ ساله متولد شهرستان نمین از توابع اردبیل و ساکن تهران است که این روزها خود و خانواده اش دست در کار احیای گوشه از تاریخ این کشور هستند که نه برنامه های راهبردی و نه طرح های کوتاه مدت نتوانسته در اجرای آن به مانند وی موفق عمل کند.
انصاری در بازگویی خاطرات آغاز فعالیت هنری به نیم قرن قبل باز می گردد. از هفت سالگی به عرصه شیرین هنر قدم گذارده است. پا به پای مادر هنرمند خود شاخه به شاخه توشه اندوزی کرده و در این سن و سال ۳۰ رشته هنری را آموزش دیده و مدرک رسمی اتمام دوره ۲۵ رشته هنری را دارد.
مربی گری قالی بافی، انواع گلسازی، لباس های محلی، سوزن دوزی، گلیم بافی، گبه بافی، دوخت های سنتی، قلاب بافی، قلاب دوزی، آشپزی، شیرینی پزی و سفره آرایی بخش هایی از طنازی این هنرمند است. خودش می گوید به هر هنری وارد شدم و حالا در تمامی هنرهایی که خودم زمانی شاگرد آن بودم آموزش می دهم.
انصاری مصداق بارز زنانی است که در مثل می گویند «از هر انگشتش یک هنر می بارد». در واقع تعداد هنرهایی که آموزش دیده و آموزش داده به حدی رسیده است که در کتابچه پیشکسوتان هنری تهران نامش ثبت شود و به عنوان کار آفرین نمونه و حتی مدیر عامل برتر تعاونی از او یاد شود.
اما این روزها تلالو ویژه این هنرمند در جمع آوری گوشه ای از مواریث تاریخی و فرهنگی کشور ایران جلوه یافته است.
انصاری وجب به وجب ایران را سفر کرده تا برای احیای این تاریخ گام بردارد. تاریخی که با تاسف می گوید اگر به دادش نرسیم از یاد کودکانمان خواهد رفت.
روستا به روستا به دنبال فرهنگ فراموش شده
این هنرمند هر چند تجربه سه بار ورشکست شدن در هنر را پشت سر دارد اما صحبت هایش درباره هنر به همان اندازه دلنشین است که پارچه های گلدار دست بافت لباس های اقوام ایرانی.
با شعفی غیر قابل وصف از جستجوهایش برای مدل های لباس اقوام ایرانی می گوید. روستا به روستا و شهر به شهر در این کشور سفر کرده و توانسته مجموعه عظیم از گنجینه تاریخ و تمدن ایران را جمع آوری کند.
حتی از ابزارهای مدرن بهره گرفته و از اینترنت تا کتاب ها هر لباسی از اقوام ایرانی پیدا کرده با هنر خیاطی مشابه آن را خلق کرده است.
تا جایی که به خنده می گوید حتی از پارچه های بقچه مادربزرگ ها و پارچه های روی لحاف تشک های قدیمی حتی اگر کهنه و متسعمل باشد جمع کرده ام. آخر از این پارچه ها دیگر پیدا نمی شود.
قیمت هر لباس بسته به مواد اولیه آن
از نظر انصاری همه لباس های ایرانی قشنگ اند. هر کدام بسته به فرهنگ و داشته های تاریخی شکل گرفته اند و هر یک حرف ها برای گفتن دارند. لباس هایی که این هنرمند دست به بازتولید آن می کند بسته به نوع مواد اولیه قیمت های مختلف می گیرد. لباس ترکمنی دارد که ۱.۵ میلیون تومانآب خورده است.
می گوید اگر نوارهای قدیمی، سنگ های گران قیمت و سکه کار کنی لباس گران تر است اما در مقابل اصالت و نزدیکی بیشتری نیز خواهد داشت.
تلاش های چندین سال انصاری به ۱۵۰ دست لباس متنوع رسیده است و این روزها با آتلیه سیار لباس های اقوام ایرانی را در شهرها و استان های مختلف معرفی می کند. در آتلیه اش از هر استان حداقل دو دست لباس دارد و از لباس های آذری نیز چهار دست متنوع را در گنجینه خود حفاظت می کند.
نباید فرزندانمان گذشته را از یاد ببرند
انصاری دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است. تعهد و مسئولیت نسبت به نسل آینده با کار وی عجین شده و این روزها دغدغه شیرینی دارد که در شعارهای پشت تریبونی بسیار شنیده می شود. اما این زن کارآفرین یک تنه به آن جامه عمل پوشانده است.
آرزوی این هنرمند احیای فرهنگ ایرانی به واسطه البسه اقوام است. می گوید همین حالا هم بچه های ما لباس قوم خود را به سختی می شناسند و نباید اجازه داد این فراموشی ادامه داشته باشد.
برای من کشورهای ژاپن، کره و چین را مثال می زند که به شکل مطلوبی همه جا لباس های سنتی خود را حفظ می کنند.
اما دل انصاری از بی مهری رفته بر این اصلات فرهنگی شکسته است. و در حالی که با تاسف سر تکان می دهد می گوید به جز کردستان و فارس در مابقی استان ها لباس اقوام رو به فراموشی است و اصلا توجه نمی شود.
به گفته این هنرمند به غیر از کردها و عشایر بختیاری شیراز به ندرت لباس محلی در سایر اقوام پوشیده می شود. و این یعنی از دست رفتن گوشه ای از فرهنگ این مملکت که باید به اصالت و گستردگی و تنوع آن افتخار کرد.
توریست های ملبس به لباس اقوام ایرانی
زیباترین خاطره انصاری از تمام تلاش هایش در راستای معرفی لباس اقوام به دو توریست خارجی بر می گردد.
در یکی از برنامه های آتلیه سیار این دو توریست متوجه لباس های متنوعی می شوند که به دست انصاری دوخته شده است. انصاری در خصوص آن ها توضیح می دهد و وقتی از وی می پرسند چرا خودش از این لباس ها نمی پوشد، پاسخ می دهد که تا به حال لباس ساده و بدون طرح ایرانی به تن نکرده و همین یراق های مانتواش طرح یک لباس ایرانی است.
این دو توریست به وجد می آیند و لباس های مختلف به تن کرده و عکس های یادگاری از نشانه های فرهنگ اقوام ایرانی ثبت می کنند.
انصاری در حالی که اشکی در گوشه چشمش حلقه زده می گوید: باعث افتخارم بود که فرهنگ ایرانی را به دو گردشگر خارجی نشان دادم.
این روزها که استقلال بودجه مد و لباس در مجلس طرح می شود و دغدغه زنان مجلس نهم اختصاص این بودجه مستقل با هدف اصلاح فرهنگ مد در کشور است، آسیه انصاری مدهای زیبا و همیشه شاداب لباس زنان و مردان ایرانی را احیا کرده و بدون اینکه حمایت چندانی ببیند بیشتر از هر طرح و برنامه و نمایشگاه مد و لباس توانسته خنده بر چهره کودکان ایرانی بنشاند.
اگر مرد بود از جایش بلند نمی شد
گفتیم که انصاری سه بار ورشکست شده است. خودش می گوید حتی اگر مرد بود از جایش بلند نمی شد. اما من خانه و ماشین و همه دارایی ام را فروختم تا اعتبارم حفظ شود.
همین هزینه ها بدون حمایت موجب می شود فرزندان انصاری با فعالیت های مجدد هنری وی بارها مخالفت کنند. اما انصاری زندگی در خانه مستاجری با رنگ و بو و اصالت هنر ایرانی را به زندگی بی روح متداول امروزی ترجیح می دهد.
حالا مادر چهار دختر و یک پسر به غیر از خود فرزندانش را شیفته هنر ایرانی کرده است. یک دخترش گرافیک و دیگری کارشناس ارشد صنایع دستی کمک دست مادر هستند. حتی نوه دختری، پسر و عروسش در آتلیه مستقلی در سرعین نیز به کار پرافتخار مادر مشغول اند.
با وجود اینکه ۱۸ سال است همسر خود را که دبیر ادبیات بود از دست داده در مقابل ناملایماتی ایستاده که کمر هر زن تنهایی را در هم می شکست.
این روزها هنر ایرانی مدیون دستان پر مهری است که برای نوازش آن حتی زخم های تنهایی، بی پولی و بی کسی را به جان می خرد.
دست هایی که حتی کودکان فردا را مدیون خود ساخته است.
گزارش و عکس: ونوس بهنود