به گزارش خبرنگار مهر، مراسم اولین سالگرد درگذشت محمد ابراهیم باستانی پاریزی عصر جمعه ۲۱ فروردین با حضور اهالی فرهنگ و خانواده باستانی پاریزی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
حسن باستانی راد استاد دانشگاه شهید بهشتی و همشهری باستانی پاریزی به عنوان اولین سخنران این مراسم، گفت: در این برنامه می خواهم درباره سه زن صحبت کنم. اولی بانو حبیبه حائری همسر استاد باستانی پاریزی بود. به همین دلیل باید از مشتاقعلی شاه کرمانی صحبت کنم. ایشان داستان مفصلی دارد و همه دربارهاش شنیدهایم که از دراویش بنام بود و یک سیم به سه تار اضافه کرد و استاد باستانی پاریزی نیز در تصحیح تاریخ کرمان داستان مفصل او را آورده است. در آرامگاه مشتاقعلی شاه سه قبر وجود دارد که یکی از آنها قبر حاج میرزا یوسف، پدر بانو حبیبه حائری و به عبارتی پدرخانم استاد باستانی پاریزی است.
وی افزود: بانو حائری یک زن استثنایی و نادر بود. استاد باستانی اولین مقالهاش را با عنوان «تقصیر با مردهاست، نه زنها» در سال ۲۳ چاپ کرد. زمانی هم که بحث حضور زنها در مجلس و فعالیت های اشرف پهلوی مطرح بود مقالاتی در این باره نوشت. استاد در زمان جمهوری اسلامی هم کتاب «گذار زن از تاریخ» را نوشت و آن را به بانو حائری تقدیم کرد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: دومین زنی که میخواهم دربارهاش صحبت کنم بیبی صغری همسر حاج آخوند پاریزی، مادر استاد است. این زن در محیط پاریز، کم از پدرش نبود. استاد در کتابهایش وصف زیادی از حاج آخوند پدرش و در برخی فرازها نیز درباره مادرش آورده است. جالب است که اسم مادر حبیبه حائری هم بی بی صغری بود.
باستانی راد ادامه داد: سومین بانویی که می خواهم از او صحبت کنم همسر حمید باستانی پاریزی پسر استاد است که از زمان درگذشت بانو حائری بسیار به استاد کمک کرد. یک بار به استاد گفتم در این ییلاق و قشلاق هایی که می روید، چه می کنید؟ خسته نمی شوید؟ استاد به من گفت نگران باش به غیر از بچه های خودم، یک دختر دیگر هم دارم و منظورش عروسش بود.
فرهنگ ما به برنامههای تجلیل از اساتید نیاز دارد
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: چند بار خواستیم در زمان حیات استاد برایش مراسم تجلیل برگزار کنیم. ایشان اصلا موافق این گونه برنامهها نبود و وقتی هم که رئیس جمهور وقت می خواست به او نشان درجه یک فرهنگ بدهد، پسرش به جای ایشان به مراسم رفت. استاد به برنامه چهرههای ماندگار صدا و سیما هم نرفت و باز هم پسرش در مراسم شرکت کرد. هیچ گاه قبول نمیکرد برایش مراسم تجلیل بگیریم، اما طی یک سال گذشته که ایشان درگذشته، دهها مراسم برایش برگزار شده است. نکته این است که فرهنگ ما به این برنامه ها احتیاج دارد، اما اساتید به مراسم تجلیل احتیاجی ندارند.
باستانی راد گفت: استاد باستانی پاریزی ساده و بی پیرایه بود و عصایی که دستش بود همان عصای حاج آخوند پاریزی بود. تنها بود. تنها از این در می آمد و تنها از آن در می رفت. ایشان هیچ وقت پیش از انقلاب کراوات نزد و بعد از انقلاب هم ظاهرش را متناسب با زمانه تنظیم نکرد.
در ادامه این برنامه، کریم فیضی مسئول ضمیمه چهارشنبه روزنامه اطلاعات، گفت: من سه سال مشمول الطاف استاد بودم و پیش از این سه سال هم، سه سال پشت در بودم، یعنی وقتی درخواست می کردم، رد نمی کردند ولی می گفتند هفته بعد، ترم بعد، ماه بعد. به این ترتیب سه سال زیبا که بعدش همکاری ما شروع شد، بر ما گذشت.
وی افزود: ما طولانی ترین گفتگو را با ایشان انجام دادیم و از تندخوانی ایشان که متن ۸۰۰ صفحه ای گفتگو را در کمتر از یک ماه خواندند، حیران شدم. این خواندن هم خواندن دقیق بود نه خواندن مرور کردنی. اولین مسئله ای که در استاد دیدم، آرامش است. زمانی به شوخی گفتم آرامش این مرد دیوانه کننده است. من هیچ وقت نتوانستم او را عصبانی کنم. یک بار از او پرسیدم چرا شما عصبانی نمی شوید و گفت: «لزومی ندارد عصبانی شوم، چون عصبانی شدن دلیل می خواهد و من دلیلش را ندارم.»
تظاهر نمی کرد ولی دیندار بود
این روزنامه نگار پیشکسوت گفت: هیچ امری باعث تلاطم او نشد. نکته دوم درباره استاد باستانی پاریزی مسئله عدم تظاهر در اوست. یکی از بلایای تک تک ما، مسئله تظاهر و اداست؛ مسئله ریاست. ما ریاکاریم. ظاهرا هم دست خودمان نیست اما استاد باستانی پاریزی چنین خصیصهای نداشت، یعنی بلد نبود. در حال حاضر ایشان از دنیا رفته و لزومی ندارد از او تعریف کنیم چون مادح خورشید، مداح خود است و لزومی هم نیست من از خودم تعریف کنم چون من کسی نیستم. استاد باستانی پاریزی، تظاهر به دین و خداپرستی نداشت ولی یقین دارم که دیندار و خداپرست بود.
فیضی ادامه داد: ایشان تظاهر به اپوزیسیون بازی نمی کرد؛ در روزگاری که این کار مد شده بود. در روزگاری که استادها گول می زدند، باستانی پاریزی گول نزد، البته شجاعت او عاقلانه بود و دیوانه وار نبود. حرف هایش را می زد؛ اما به سبک خودش.
باستانی پاریزی پرکارترین محلی نویس تاریخ ایران است
سخنران بعدی این مراسم منصور صفت گل رئیس گروه تاریخ دانشگاه تهران بود که گفت: در فعالیت های تاریخ نویسی حوزه مهمی به نام تاریخ نویسی محلی یا ایالت نامه نویسی وجود دارد. تاریخ نویسی ایران از این نظر غنی است. از قدیم تا روزگار ما، در همه استانها و روستاها تاریخ نویسی محلی وجود داشته و کرمان نیز شعبه مهمی در تاریخ نویسی محلی ایران است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مهمترین ویژگی تاریخ نویسی محلی در کرمان، مربوط به دوران معاصر میشود که خیلی از آثار این دوره، با تصحیح و بررسی انتقادی استاد باستانی پاریزی به چاپ رسیده است و در حال حاضر سرمایه تاریخ کرمان است، اما آن دلیل اصلی که باعث شد تاریخ کرمان متمایز باشد این است که استاد تاریخ این خطه را به مثابه وسیلهای برای ورود به تاریخ ایران و جهان قرار داد. استاد را می توان به عنوان پرکارترین محلینویس تاریخ ایران معرفی کرد.
صفت گل در ادامه گفت: کرمان به مدد وجود استاد، بیشترین کتابهای تاریخ محلی را در ایران دارد. به نظر میرسد دکتر پاریزی دستاورد تجدد جامعه ایرانی است. در سالهای شاگردی ام، این دلبستگی به نگاههای نو، از استاد جدا نبود. این ویژگی مهم آثار استاد که توانسته ایرانیان را به تاریخ محلی کرمان علاقه مند کند، به همان نگاه نو برمی گردد. استاد، کرمان را مرکز تاریخ نگاری اش قرار می داد و شروع کارش از این شهر بود و به صورت شبکه ای تاریخ نگاری می کرد.
در ادامه این برنامه، مجید ناظم پور به عودنوازی پرداخت و حجت الاسلام برکت و عباس کشتکاران از دوستان زنده یاد باستانی پاریزی به بیان خاطراتی از وی پرداختند.
کشتکاران گفت: همیشه به او زنگ می زدم و سئوال هایم را می پرسیدم، او هم همیشه جواب میداد و اگر نمیدانست میگفت صبر کن تا درباره جواب تحقیق کنم. تنها دو نفر را می شناسم که این گونه بودند، یکی باستانی پاریزی و دیگری ذبیح الله صفا. این «نمیدانم» سخن بزرگی است ولی همه ما می گوییم می دانم، می دانم و می دانم.