تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۰

منتقد سایت فدراسیون جهانی منتقدان فیلم با نگارش یادداشتی بر فیلم ایرانی «پریدن از ارتفاع کم» آن را تحسین کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلم «پریدن از ارتفاع کم» ساخته حامد رجبی با بازی رامبد جوان و نگار جواهریان که توانست جایزه فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) از بخش پانورامای جشنواره برلین را دریافت کند و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم اول در این دوره از جشنواره بود، با نقدهای خوبی نیز روبه رو شد. این فیلم در حال حاضر در گروه «هنر و تجربه» در ایران روی پرده است.

زولت گاینگ منتقد سایت فیپرشی نیز نقدی بر این اثر نوشته است که در سایت انجمن جهانی منتقدان سینما منتشر شده است. خواندن این نقد خالی از لطف نیست.

وی می‌نویسد: افسردگی و سایر بیماری‌های روانی در سال‌های اخیر موضوع فیلم‌های بسیاری بوده‌اند ـ برای نمونه می‌توان به «تریلوژی افسردگی» لارس فون‌تریه اشاره کرد ـ اما کارگردان ایرانی این فیلم، رویکرد متفاوتی نسبت بدانچه تاکنون به آن عادت داشته‌ایم، دارد. حامد رجبی، به جای تمرکز بر تجربه درونی روان آسیب دیده، نشان می‌دهد که یک فرد افسرده در روابط اجتماعی‌اش چگونه عمل می‌کند و به ویژه محیط پیرامون چگونه با این موقعیت روبه‌رو می‌شود.

ساختار کلی فیلم بنا دارد به شیوه‌ای بسیار موشکافانه و دقیق، فرد افسرده و محیط پیرامون وی را تصویر و موقعیت‌هایی خلق کند که براساس آنها نتوانیم در نهایت هیچ یک از شخصیت‌ها را به طور کامل و قطعی قضاوت کنیم. با مشاهده فیلم  نه تنها فرد ناخوش را بهتر درک می‌کنیم، بلکه در بیشتر موارد عکس‌العمل‌های معمول خود در برابر افراد افسرده را نیز بهتر می‌شناسیم.

داستان با شخصیت اصلی آغاز می‌شود؛ او مطب زنان را با خبر مرگ جنین در رحمش  و اینکه در روزهای آینده سقط جنین خواهد داشت ترک می‌کند. با وجود این‌که او می‌تواند مستقیم و به طور ناگهانی، ماجرا را به اولین غریبه‌ای بگوید که در گوشه مطب پزشک نزدیکش می‌شود، اما پس از آن و در طول فیلم قادر نیست مساله خود را برای نزدیک‌ترین افراد خانواده مانند مادر و همسرش بیان کند. دوربین آرام و نماهای بلند حامد رجبی، این زن را در روزهای آینده دنبال می‌کند که کارهای معمول زندگیش را انجام می‌دهد مثلا به دنبال آپارتمان جدیدی برای خانواده فرضا رو به بزرگ شدنش می‌گردد، تا آنجا که قدم به قدم در مقابل جهان خود عصیان می‌کند.

این نکته بسیار مهم است که در ابتدای فیلم متوجه می‌شویم که نگار اخیرا از یک دوره افسردگی رنج می‌برده و از آن بهبود یافته است. این موضوع احتمالا توضیح دهنده‌ این امراست که چرا خانواده‌ او خیلی ساده به حرفش گوش نمی‌دهند. با وجود اینکه مادر، خواهر و شوهرش به نظر نگران او هستند و مرتب از او می‌پرسند که چه مشکلی دارد اما ما می‌توانیم از لحن و رفتار آن‌ها احساس کنیم که خیال می‌کنند حال بد نگار تنها دوره کسل کننده دیگری از افسردگی‌اش است  و این لحظه‌ایست که نقد اجتماعی تیز رجبی وارد میدان می‌شود. جوامع شرقی غالبا به سبب نقش مهم خانواده‌ بزرگتر که گاه حتی می‌تواند برخی از عملکردهای سیستم تامین اجتماعی را انجام دهد ستوده می‌شوند. با وجود این، چیزی که در اینجا می‌بینیم خانواده ای پر از دخترخاله و پسرخاله‌ها و عمه‌ها و عموهاست که در توجه بر یکی از اعضایش به طور کامل ناتوان است.

«پریدن از ارتفاع کم» فیلمی کند با زبانی نرم است که در آن ریتم صحنه‌ها، رنگ‌های بی‌فروغ و ترکیب بندی مینیمال نماها به شیوه‌ای بسیار آگاهانه برای نشان دادن موضوع مورد نظر نظام یافته اند. در اینجا طراحی فضا نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند، چرا که بیشتر صحنه‌ها یا در آپارتمان قدیمی زن و شوهر که آماده‌ اسباب کشی هستند و یا در آپارتمان جدیدی که هنوز خالی است اتفاق می‌افتد. این دو محیط سرد و خالی به کارگردان کمک می‌کنند که از لحاظ بصری فضایی افسرده را به شکلی خلق کند که ما همچنان بتوانیم در زمینه‌ واقع‌گرایانه فیلم باقی بمانیم.

انتخاب نماهای بلند، انتخابی جسورانه است، آنهم وقتی که در فیلم‌های دیگر معمولا برای تصویر کردن وضعیت روان‌پریش و رنج‌آور شخصیت‌ها از جامپ کات‌های سریع استفاده می‌شود. در این راستا، مجید گرجیان تصویربردار فیلم، دوربین روی دست بسیار سیاری را به کار برده که می‌تواند قهرمان را غالبا بدون کات زدن در صحنه ها در همه جا دنبال کند و این جایی است که می توانیم متوجه مهم‌ترین انتخاب بصری کل فیلم شویم و آن این که دوربین حتی برای یک لحظه به نهال اجازه خارج شدن از قاب را نمی‌دهد. اصرار لجوجانه‌ تصویر برای نشان دادن نهال به شکلی حیرت آور و عمیق، فروماندگی زن برای گذشتن از کودک مرده اش را بازسازی می‌کند.

تمامی این‌ها می تواند تنها بازنمایی واقع گرایانه و موشکافانه ای از یکی از وضعیت‌های زندگی باشد که  از بازی‌های شایان توجه و ترکیب بندی بصری پالوده استفاده کرده است. اما آنچه این فیلم را بالاتر از بیشتر فیلم‌های دیده شده در برلیناله‌ امسال قرار داد صحنه‌ بونوئلی مهمانی آب پرتقال است که همزمان سورئال، خنده‌دار و ناخوشایند و وحشت‌آور است. در اینجا حامد رجبی توانسته است که خود و فیلم خود را از داستان و شخصیت‌ها  فراتر برده و ما را به اندیشیدن در مورد موضوعی گسترده تر وا دارد.

«پریدن از ارتفاع کم» اولین اثر کارگردانی با توانایی فوق‌‌العاده‌ نوشتن و سبک بصری به شدت سنجیده است که می‌تواند با آن بخش از سینمای ایران که اکنون با آثار اصغر فرهادی شناخته می‌شود مقایسه شود.