سید علی موسوی نژاد درباره دلایل فروپاشی سریع یمن گفت:مردم یمن به ناکارآمدی و وابستگی حکومتشان پی برده ودنبال یک طرح جدید هستند و گزینه های روی میز قبلا تجربه شده بود ومردم این الگو ها را قبول نداشتند.

به گزارش خبرگزاری مهر، سید علی موسوی نژاد، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب و کارشناس مسائل یمن در جمع اعضای کمپین بین المللی "نسیم رحمت" در دفتر قم اتحادیه بین المللی امت واحده درباره بحران یمن گفت: آنچه که در یمن شاهد هستیم اجتماع همه کشورهای مرتجع و ادامه همان احزابی که در زمان رسول خدا در مقابل پیام اسلام ناب مقاومت کردند،است که امروزه جمع شده اند در سرزمینی بنام یمن برای خاموش کردن این صدا و برای اینکه اجازه ندهند که آن پیامی که در مناطق مختلف دنیا سالها است که روح تازه ای یافته و آن هم به برکت تفکر امام خمینی. که تفکرااسلام ناب را در اقصی نقاط جهان صادر کرد و همه اذعان دارند آن چیزی که در یمن در چند سال اخیر در حال رخ دادن است، همان بیداری اسلامی است و دوباره بحث صدور انقلاب اسلامی ایران وحشتی در دل کشورهای منطقه ایجاد کرده است.

وی تصریح کرد: این جریان کاملا شبیه جنگ صدام علیه ایران بود که به نمایندگی از کشورهای منطقه و حتی مستکبران جهان، بعلت ترس از نفوذ و تاثیر گذاری انقلاب بر ملت های جهان بود. و در یمن همان اتفاق در حال رخ دادن است.

موسوی نژاد خاطرنشان کرد: نقطه قوت این انقلاب مردم یمن با محوریت انصارالله، عقبه تاریخی است، اگر بخواهیم مقایسه ای بین این انقلاب و انقلاب های منطقه بکنیم، بمراتب عمیق تر و با ریشه تمدنی قوی تر است. یمن از زمان صدر اسلام مطرح بوده است و به اهل بیت و اسلام علاقه داشته اند و در یمن مسجدی به نام علی بن ابی طالب است و در طول تاریخ در نهضت های ضد امویان و عباسیان شرکت می کردند. و همین روحیه عدالتخواهی و ظلم ستیزی باعث حضور آنها در صحنه های اجتماعی و سیاسی شده است. البته عقائد عقلانی زیدیه نیز بی تاثیر نبوده است.

زیدی ها بسیار گرایشات نزدیک به امامیه دارند

وی بیان کرد: جمیعیت یمن در حال حاضر ۲۵ میلیون نفر برآورد شده است. که نیمی از جمعیت زیدی مذهب هستند. البته زیدیه در طول تاریخ گرایش های مختلفی داشتند که در حال حاضر، زیدی ها گرایش جارودی دارند و بسیار به شیعه امامیه نزدیک هستند.

موسوی نژاد ادامه داد: تبلیغاتی که کشورهای منطقه بر علیه زیدیه ها می گویند که اتفاقات اخیر تحت تاثیر ایران و سپاه قدس و حوزه علمیه قم است، کاملا اشتباه است و سابقه تاریخی اینها نشان می دهد، تفکرات این چنینی دارند.

تلاش های شهید حسین الحوثی برای جلوگیری از گسترش وهابیت

 استاد دانشگاه ادیان و مذاهب مطرح کرد: پنجاه سال قبل  در سال ۱۹۶۲ میلادی حکومت از دست زیدی ها گرفته شد، یک حکومت سکولار با طرفداری جمال عبد الناصر شکل گرفت. در واقع مصر به یمن لشکر کشی کرد و هزاران نفر از زیدی ها را کشت تا در یمن جمهوری سکولار با رهبری علی عبدالله صالح ایجاد شد. بعد از این کودتا زیدی ها در حالت انزوا قرار گرفتند و یک مقداری از روحیه انقلابی و عدالتخواهنه دور شدند. ولی اتفاقی که در دوره معاصر افتاده، تفکرات سید حسین الحوثی از نوادگان امام مجتبی(ع) باعث بازگشت به تعالیم شیعه زیدی شد. او بعد از پایان جنگ ایران و عراق حرکت های جدی خودش را شروع کرده و شروع بکار فرهنگی نمود. یکی از اقدامات او مقابله با گسترش وهابیت در شمال یمن بود. برای این کار با علما صحبت های زیادی کرد و انتقادات جدی به خود زیدی ها که چرا نشسته اید و حرکت نمیکنید.

وی تصریح کرد: در سال ۲۰۰۱ با آغاز تجاوز آمریکا به منطقه در ابتدا افغانستان و سپس در عراق، آقای حسین الحوثی وارد فاز سیاسی جدی شد. او بحث مقابله با خطر حضور آمریکا در منطقه و دخالت های آمریکا و بحث تروریزم در منطقه را مطرح کرد. او سخنرانی های آتشینی بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ دارد و از آن زمان حوثی ها بر سر زبان ها افتادند. حوث اسمی شهری است در وسط یمن. البته اینها اصالتا در یمن هستند، ولی در حال حاظر در صعده در شمال یمن زندگی می کردند.

شعارهای پنج گانه حوثی ها

موسوی نژاد گفت: در سال ۲۰۰۴ دولت علی عبدالله صالح جنگی را بر آنها تحمیل کرد، این در صورتی بود که حوثی ها نمی خواستند وارد جنگ و فاز نظامی شوند و استراتژی اصلی خود را دشمن اصلی که آمریکا و اسرائیل باشد، قرار داده بودند و عربستان و علی عبدالله صالح را دشمن اصلی نمی دانستند. و شعار پنج گانه آنها(الله اکبر، الموت للامریکا، الموت للاسرائیل، اللعنة علی الیهود، النصر للاسلام) بسیار بحث برائت از دشمنان خدا مخصوصا استکبار را تاکید می کند او می گفت اگر دستمان به اسرائیل و آمریکا نمی رسد، فریاد که می توانیم بزنیم، بعد از آن خودش شعار الموت لاسرائیل و آمریکا را فریاد میزد و بقیه تکرار می کردند!! که روزی که یوم الصرخه نامیده می شود ناظر به همین است. ایشان یوم القدس العالمی را زنده کرد و به امام راحل نیز بسیار ارادت داشت و تفکر او را احیا کننده ایران می دانست و خیلی مظلومانه به شهادت رسید.

وی ادامه داد: با اینکه حسین الحوثی دشمن شناسی را درست ترسیم کرده بود، اما وقتی ارتش یمن به دستور آمریکا و عربستان و اسرائیل به حوثی ها حمله کردند، آنها ناگزیر از دفاع بودند. ارتش نتوانست حوثی ها را شکست دهد و در بمبارانی که یکی از کوه ها را کردند، در آنجا حسین الحوثی شهید شد. و این با توجه به موقعیت جغرافیای یمن و وجود رشته کوه های فراوان در آن ست که جنگ و درگیری را بسیار سخت می کند. در واقع می شود گفت که رهبری اصلی را آنها داشتند و الان هم چهره کاریزمای خود را حسین الحوثی می دانند.

این کارشناس مسائل یمن بیان کرد: در حال حاضر هم عبدالملک الحوثی برادر حسین الحوثی رهبر حوثی ها است و مقبولیت خوبی در بین مردم دارد. حسین الحوثی نقشه ای را از اندیشه قرآن بنام(المسیرة الآقرانیه) که راه و رسمی قرآنی را با نگاه به مسائل روز مطرح می کرد، ترسیم کردند. حوثی ها بشدت تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی(ره) هستند و پدر ایشان بنام علامه بدرالدین الحوثی در جنگ بین یمن شمالی و جنوبی به ایران آمد و بمدت یکسال زندگی کرده است. اما اینکه می گویند حوثی ها اینجا درس خواندن وایران بر روی فکر اینها کار کرده و وعده و وعید هایی به آنها داده اند اشتباه است.

موسوی نژاد اظهار داشت: از طرفی مردم یمن بصورت طبیعی مسلح هستند و آنجا اسلحه داشتن یک امر طبیعی و عادی است.  یکی از شایعاتی که رسانه های عربی مطرح کردند، این بود که در شهریور سال گذشته که حوثی شهرصنعا را تصرف کردند، رسانه ها گفتند که از زور اسلحه این اتفاق افتاد. بله همه اسلحه داشتند ولی انقلاب با زدن چادر در خیابان ها و بصورت مردمی انجام گرفت و بدون شلیک گلوله شکل گرفت. فقط در مرحله آخر که تعدای از مزدوران وهابی عربستان به مردم حمله کردند، آنها از خودشان دفاع کردند و یک نفر کشته شد.

وی افزود: بعد از جنگ اول، پنج جنگ دیگر را بر حوثی ها تحمیل کردند و آخرین آن  سال ۲۰۰۹  بود و این جدی ترین جنگ علیه حوثی ها بود که عربستان نیز در آن حضور داشت. اما در آن جنگ هم نتوانستند حوثی ها را شکست دهند و نهایتا با گفتگو تبادل اسرا صورت گرفت. نتیجه این شش جنگ، قوی شدن انصارالله و در اختیار قرار گرفتن بخشی از سلاح های ارتش در خدمت انصارالله بود. و بخشی از قبایل شمالی یمن که بعلت تزریق پول های عربستان، سکوت کرده بودند به این نتیجه رسیدند که پنجاه سال است که وابسته به دیگری هستند ولی حالا که یک نیروی قوی آمده، چرا از او حمایت نکنیم.

این استاد افزود: در انقلاب ۲۰۱۱ حوثی ها یک ضلع انقلاب بودند. با سقوط علی عبد الله صالح، قرار شد بمدت دوسال مذاکراتی انجام شود که انصارالله هم جزئی از مذاکرات بود. و تفکر انصارالله هم این بود که نیامدیم که کل قدرت یمن را غبضه کنیم؛ آنها فقط میخواستند حقوق مردم یمن، بویژه مناطق شمالی یمن به رسمیت شناخته بشود و از ظلم و محرومیتی که طی دهه های گذشته داشتند، بیرون بیایند. و همچنین آنها یمن آباد و بدون وابستگی به قدرت های بزرگ دنیا را خواستار شدند.

وی تصریح کرد: در طی این مذاکرات که یکسال بیشتر طول کشید، جریانات سلفی که وزن کم تری از لحاظ سیاسی داشتند، با خدعه و حذف فیزیکی بزرگان انصارالله مثل دکتر عبدالکریم جبان، گفتگو کننده بلندپایه انصارلله در گفتگوهای ملی و دکتر شرف الدین و... جنبش انصارالله چاره را در یک نهضت مجدد دیدند که اینبار خودشان رهبری این نهضت را بدست بگیرند.

موسوی نژاد گفت: اما چطور یمن بسرعت فروپاشید؟ این بعلت این بود که مردم یمن به ناکارآمدی و وابستگی حکومتشان پی برده  و دنبال یک طرح جدید هستند. و همچنین گزینه های روی میز قبلا تجربه شده بود و مردم این الگو ها را قبول نداشتند و یمن زمینه ارائه الگو جدید را داشت. از طرفی انصارالله در مناطق شمالی که مسلط بود نشان داد که توانسته نظم خوبی بدهد و وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم هم به خوبی کنترل کردند. حتی ما سیر مهاجرت از جنوب به شمال داشتیم.

عدم ورود به خاک عربستان اقدام هوشمندانه انصارالله

وی ادامه داد : از طرفی اخوانی ها بعلت اینکه عربستان در مصر بر علیه آنها با سیسی همکاری کرده بود و موجبات سقوط اخوان مصر شده بود، با عربستان همکاری نکردند و از طرفی علی عبد الله صالح و حزب کنگره احساس می کرد که کشورهای حوزه خلیج فارس به او خیانت کردند، او بصورت سنتی در طول ۴۰ سال حکومتش، در خدمت عربستان عمل کرده بود و ناگهان احساس کرد همین عربستان و شورای همکاری خلیج او را کنار زدند و قصد عربستان این بود که تا الان هم پیمان یمن بودیم ولی از حالا با کمک وهابی ها یمن را تحت کنترل می گیریم. وقتی دیدند موفق نشدند تا مدتی منفعالانه برخورد کردند، ولی به امید درگیری های داخلی و شیعه و سنی، سیاست های جدید خود را شروع کردند. آقای عبده ربه منصور هادی را به عدن بردند و آنجا را پایتخت یمن اعلام کردند و سفارت خود را به آنجا انتقال دادند. وقتی دیدند انصارلله بدون مشکلی به دروازه های یمن رسید و مورد استقبال قبائل یمن قرار گرفت، عربستان از سر استیصال دست به انتحار زد و در حال حاضر در باتلاق یمن گرفتار شد.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: بخاطر اینکه حوثی ها نه دولت هستند که با زدن وزارت خانه ها از بین بروند و نه یک ارتش منظم که با زدن چند پایگاه تضعیف بشوند. یک جریان مردمی  گسترده و وسیع و اگر اشتباه کنند و زمینی در یمن حضور پیدا کنند، یمن قتلگاه آنها خواهد شد.

موسوی نژاد گفت: نکته هوشمندانه حوثی ها وارد نشدن آنها به خاک عربستان است. در حال حاظر چندین روز است که بحث کمک پاکستان به عربستان در پارلمان گیر کرده و گفتند ما نیروی نظامی برای دفاع از خاک عربستان ارسال می کنیم. اما برای حمله اقدام نمی کنیم. همچینین غرب از رشد القاعده در این منطقه بشدت هراس دارد لذا دست به عصا موضع خود را اعلام می کند.

این کارشناس بیان کرد: انتقادی که به ایران می توانیم بکنیم، این است که عربستان بمباران نظامی می کند ولی آن را دخالت نمی نامد، ولی ما از ترس اینکه بگویند ما دخالت می کنیم در کشورهای منطقه، حتی حاضر نیستیم در خیابان ها بیاییم و حمایت خود را از کودکانی که در حال کشته شدن هستند، اعلام کنیم. آیا در زمان سقوط صنعا، عبدالله عبده ربه، منصور هادی رئیس قانونی کشور بودند؟ و این یعنی انصارالله کودتا کرد؟

وی خاطرنشان کرد: انصارالله شروع به تظاهرات مسالمت آمیز در خیابان های صنعا کردند، چادرهای خود را در خیابان های اصلی برپا کردند و مرحله آخر هر انقلابی گرفتن پادگان ها است، مثل ایران. کودتا یعنی بدون حضور مردم، درحالی این یک جریان اجتماعی بود. و حمله به یک پادگان بعلت این بود که در ابتدا آنها به تظاهرات کنندگان حمله کردند. چرا عربستان برای سقوط دولت علی عبدالله صالح نمیگویند کدتا بود؟ برای اینکه شورای همکاری خلیج فارس یک طرحی را به انقلابیون یمنی تحمیل کرد، اتفاقی که در هیچ کدام از انقلاب های منطقه نیافتاده بود.

موسوی نژاد بیان کرد: به روایتی دیگر شورای همکاری خلیج فارس طرحش تا ۲۰۱۳ بود که به مدت یکسال تمدیدکردند، ولی بعد از آن کسی عبده ربه منصورهادی را تمدید نکرد و ایشان کلا غیر مشروع شده بودند. آیا ارتش یمن که در حال حاظر هم پیمان انصارالله است، هم پیمان عربستان نیست؟

وی بیان کرد: ارتش یمن تقریبا قبائلی و جناحی عمل می کند. بخشی از آن دست وهابی ها است. یک بخش عمده ای از آنها طرفدار علی عبدالله صالح هستند و بخشی هم با قبائیل همراهی می کردند که این گروه بسیار زودتر با انصارالله متحد شدند.