عزیزالله حاجی مشهدی منتقد فیلم و مدرس سینما در گفتگو با خبرنگار مهر در ارزیابی وضعیت مجموعههای تلویزیونی از نوروز تاکنون اظهار کرد: شاید هنوز زود باشد كه بتوان درباره برخی مجموعههای در حال پخش از جمله «شمعدونی» ساخته سروش صحت قضاوت دقیقی داشت؛ چرا كه همواره داوری درباره آثار چند بخشی را باید به زمان پایان یافتن پخش این گونه مجموعهها موكول كرد تا با توجه به نوع استقبال و توجه مخاطبان این گونه آثار از یک سو و با در نظر گرفتنِ كیفیت و محتوا و ساختار آنها از سوی دیگر، بتوان داوری دقیقتر و سنجیدهتری داشت.
حتی بهترینهای امسال هم از آثار پیشین سازندگانش ضعیفتر بود
وی افزود: با این همه، از برآیند مجموعه واكنشها و استقبال مخاطبان از برنامههای نوروزی ۹۴ شبكههای مختلف سیما میتوان چنین استنباط كرد كه تلویزیون در نوروز امسال برنامههای چندان چشمگیر و پرطرفداری را برای مخاطبان گسترده خود تدارک ندیده بود. از میان مجموعههایی چون «فوق سری» مهدی فخیم زاده، «كلاه قرمزی» ایرج طهماسب، «آسمان من» محمدرضا آهنج، «كوچههای خواب» حمیدرضا حسینی نادی و «در حاشیه» مهران مدیری در مجموع با در نظر گرفتن میان مایگی عمده كارها، به طور نسبی «فوق سری» و «در حاشیه» را شاید موفقتر از سایر كارها بتوان ارزیابی كرد و صدالبته كه این دو مجموعه در كارنامه مجموعه سازان خود یعنی مهدی فخیمزاده و مهران مدیری، در مقایسه با آثار پیشین خود آنها دارای سطح كیفی پایینتری بودهاند و به طور طبیعی انتظار مخاطبان خود را در حد مطلوب برآورده نكردهاند. در میان سایر برنامههای سرگرم كننده به ویژه برنامههایی چون مسابقات و سرگرمی در شبكههای دو، سه، آموزش و تهران، شاید بتوان مسابقه طنز «قندپهلو» را به طور نسبی موفقتر از سایر برنامهها ارزیابی كرد.
این منتقد در پاسخ به اینکه با گذشت حدود ۶ ماه از آمدن مدیران جدید صدا و سیما، آیا در این مدت در وضعیت برنامههای تلویزیون تحولی صورت گرفته است؟ تصریح کرد: به طور معمول وقتی مدیر یا مجموعه مدیران جدیدی وارد مجموعه بزرگی مثل صدا و سیما میشوند، بعید است كه از نخستین روز ورودشان بتوانند به گونهای برنامهریزی كنند كه همه برنامههایی كه روی آنتن میرود، منطبق با سیاستهای جدید و مورد نظرشان باشد. به این دلیل كه بی تردید در بدو ورود یک مدیر به تلویزیون، با بسیاری از تولیداتی روبرو میشود كه در نیمه راه تولید یا در انتهای مسیر تولید قرار دارند و طبیعی است كه در مرحله تدوین و آمادهسازی نهایی و انجام آخرین مراحل فنی مجموعهها و برنامه غیر زنده، كمتر میتوان در ارتقای كیفی آنها نقش تعیین كنندهای داشت.
تغییر در برنامههای خبری، گزارشهای شبانه و میزگردها
حاجی مشهدی تأکید کرد: شاید بهترین زمان قضاوت و داوری درباره این گونه آثار دست كم یک و حتی دو سال بعد از ورود یک مدیر جدید به صدا وسیما باشد. البته درباره برنامههای زنده، تركیب نوآورانه برخی برنامهها همچون خبر، گزارشهای شبانه و سایر میزگردها و برخی برنامههای گفتگومحور، شاید بتوان از همین حالا نیز قضاوت دقیقتری داشت.
وی در این زمینه که آنتن فعلی چه از نظر مجموعههای نمایشی و چه برنامههای مستند تا چه اندازه قابل دفاع است، یادآور شد: در مورد آنتن كنونی تلویزیون نیز به طور كلی و قطعی نمیتوان قضاوتی عادلانه داشت. خیلی دشوار است كه در فاصله اندک ۶ ماهه بتوان نمونههایی از تحولات جدی در برنامههای مختلف را برای نمونه و شاهد مثال ارایه داد. به نظر میرسد كه هنوز نمیتوان از برنامهها و تغییراتی كه سبک و نوع نگاه و سلیقه مدیریت جدید را نمایندگی كند، سخن گفت اما درباره اینكه تلویزیون از برنامههای جذاب، پركشش، قابل اعتنا و از نوع برنامههایی چون «سینما ۴، سینما ۱، مجله تئاتر و رادیو ۷» تهی شده است نمیتوان تردیدی داشت.
ایرانیهای بسیاری مشتری پروپا قرص شبکههای خارجی هستند
این مدرس سینما در پاسخ به اینکه آیا با توجه به وضعیت فعلی، ایرانیها تلویزیون خودی را ترجیح میدهند یا به سراغ تلویزیونهای بیگانه میروند؟ بیان کرد: بسیاری از خانوادهها، همچنین مجردها و یا آنهایی كه در سنین بالا و میانسالی به سر میبرند و نگرانی چندانی برای آسیبهای احتمالی ناشی از تماشای ماهواره برای فرزندانشان ندارند، مشتری پروپاقرص شبكههای خارجی هستند. بخشی از گرایشهای طبیعی آنها را باید به حساب كم جاذبه بودن برنامههای تلویزیون داخلی گذاشت و بخشی را نیز باید به دلیل وجود برخی جذابیتها، هرچند به اصطلاح جذابیتهای كاذب و استفاده از ترفندهای درست و دقیق برای جذب مخاطب در برنامههای برخی شبكههای خارجی از جمله مجموعههای تركی یا كرهای و ژاپنی دانست.
حاجی مشهدی درباره کپی برداری ناشیانه و بدون انطباق با فرهنگ ایرانی در تلویزیون از شبکههای ماهوارهای، توضیح داد: نمیتوان انتظار كپی كاری مستقیم از كارهای شبكههای بیگانه توسط فیلمنامه نویسان یا كارگردانهای خودمان داشته باشیم به ویژه كه در این تقلیدها، هیچ مزیتی وجود ندارد. البته از استفاده برخی الگوهای موفق با در نظر گرفتن فضای فرهنگی و ملی و بومی خودمان به عنوان مخاطبان ایرانی، نمیتوان چشم پوشی كرد.
وی در این باره که آیا موافق است تلویزیون وجه سرگرمی را بر وجه آموزشی ترجیح میدهد، گفت: به نظر میرسد كه رویكرد كلی برنامههای كنونی تلویزیون، بیشتر با تاكید بر وجه سرگرمی یا جنبههای سرگرمكنندگی آنها باشد. تهیه نمونههای سرگرم كننده سالم صد البته مشكلی ایجاد نمیكند، اما دور شدن از نمونههای مورد نیاز آموزشی و تربیتی با تاكید بر وجه آموزش غیرمستقیم نمونههای مورد نظر بسیار اهمیت دارد.
فیلمنامهنویسان باید از جوامع تخیلی حرف بزنند!
این منتقد همچنین در پایان درباره وضعیت فعلی طنز در تلویزیون نیز اظهار کرد: واقعیت این است كه درتلویزیون ما تولید كارهای طنز، چه در فیلم تلویزیونی و چه در مجموعههای چند بخشی، در مقایسه با سایر برنامههای تولیدی، كار بسیار دشوارتری است. تولید نمونههایی مثل «در حاشیه» به خوبی نشان داده است كه متاسفانه بسیاری از اصناف و قشرهای مختلف اجتماعی ما هنوز با مفاهیمی چون سعه صدر، شكیبایی و بلند نظری و تحمل برخی كنایهها و اشارههای طنز آمیز در مواردی مثل واگویه برخی گویشها و لهجهها و... بیگانهاند. به همین دلیل، هر روزه با موج اعتراضهای مختلف اصنافی چون پزشكان، پرستاران، معلمان، بنگاه داران، بساز و بفروشها و... شهرستانیها و گویشورانی از مناطق مختلف كشور، روبرو میشویم كه حتی به كمترین شوخیها و تلنگر زدنی به حرفه و صنف و پیشه خود رضایت نمیدهند. در این صورت فیلمنامه نویسان ما تنها میتوانند از موجودات فضایی و جوامعی تخیلی یا از زندگی آدمها و موجودات ناشناخته در كرات دیگر حرف بزنند.