رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به آنچه که امروز به عنوان فیلم، سریال و برنامه های گفتگومحور و ترکیبی از تلویزیون روی آنتن می رود، گفت: بازنگری کلی در برنامه سازی های تلویزیون ایران یک نیاز قطعی است.
وی ادامه داد: صداوسیما برای برون رفت از دایره تنگ کلیشه ها و ساختارهای کهنه و رویکردهای دِمُده اش، چاره ای ندارد که در برنامه سازی هایش دست به تحول بزند، گو آن که پس از تغییر در مدیریت - آن هم پس از ده سال - چنین انتظاری هم می رفت.
آسیب های انتخاب مجریان اشتباهی
این منتقد سینما با اشاره به شکستن ساختارهای کهنه در دو حیطه برنامه سازی و حضور افراد اندیشمند و کارآشنای رسانه در تلویزیون عنوان کرد: می توان مدعی بود که هم در برنامهسازی و هم در دایره افرادی که این دستگاه با آنها کار می کند، تلویزیون ایران محدودیت هایی بی دلیل برای خود تراشیده است. سابقا دایره افرادی که این رسانه آنها را خودی برمی شمرد، بسیار بسته و محدود بود، البته مدیریت پیشین همواره دلایلی چون ضرورت های شرایط و زمان ویژه را پیش می کشید، اما امروز که شرایط مطمئن تر و بهتری در جامعه داریم، شایسته است که با تغییرات مثبت، این دستگاه، خود را از محدودیت ها برهاند و اتفاقات خوبی را رقم بزند.
درستکار در بخشی از گفتگوی خود به مجریان تلویزیون اشاره و بیان کرد: بسیاری از مجریانی که در این رسانه فعالیت دارند فاقد دانش، تسلط، شناخت و حتی شیرینی لازم برای ارتباط با مخاطبان خود هستند چون رسانه باید بتواند با طیف گسترده ای از مردم ارتباط برقرار کند و بسیاری از برنامه ها، فقط به همین یک دلیل، یعنی به دلیل انتخاب مجری اشتباهی، آسیب های جدی می بینند و مخاطبان واقعی خود را از دست می دهند.
رقابت با سریال های بی و سر و ته ماهواره
وی با اشاره به بسیاری از سریال هایی که در صداوسیما ساخته می شود و رقابتی که با سریال های ماهواره ای دارند، گفت: تقریبا دارم باور می کنم که اگر همین سریال های بی سر و ته ماهواره نبود، تلویزیون ایران، زحمت ساخت همین تولیدات معمول را هم به خود نمی داد.
این روزنامه نگار و مستندساز اظهار کرد: برای مدیوم تلویزیون کارکردهایی از جمله سرگرم کنندگی، اطلاع رسانی، آموزش و ایجاد وحدت در بین آحاد مردم را برشمرده اند و عجیب این که تلویزیون ما، کارکردهای سرگرم کنندگی اش را از دست داده است.
بهترین مجموعه پس از چند سال همچنان «کلاه قرمزی» است
درستکار به رویکرد تلویزیون در پخش برنامه های مناسبتی اشاره و عنوان کرد: بدترین استراتژی تلویزیون ایران، درست در زمان مناسبت ها رخ می دهد و آنجاست که آشکار می شود که چنته تلویزیون چقدر خالیست. به طور مثال در ایام نوروز شاهد بودیم که چه برنامه هایی از این رسانه پخش شد و فکر کنم این رسانه، بدترین آثار خود را در ایام شادی ایرانیان روی آنتن برد. وقتی بهترین مجموعه تلویزیون ما پس از گذشت چند سال، همان مجموعه «کلاه قرمزی» است، بدیهی است که آشکارا برنامه های دیگر توفیق لازم را ندارند و چیزی حرکت نمی کند.
وی سریال های پخش شده از شبکه های مختلف سیما در این مدت را دارای ساختاری ضعیف دانست و بیان کرد: سریال هایی که این شب ها روی آنتن می رود از جمله «شمعدونی» و یا سریال «میکائیل» که هفته گذشته پخش آن به پایان رسید، گاهی قدرت حتی یک شب نگهداشتن مردم را در مقابل تلویزیون ندارند. البته ممکن است عده ای از مردم این سریال ها را دنبال کنند، اما از وجه کلی، ساختار آنها از کیفیت لازم و قابل قبول برخوردار نیست.
همه تولیدات تلویزیونی به یک یا دو نفر واگذار می شود
درستکار با بیان اینکه مدیران تلویزیون باید کارها را به تعداد بیشتری از برنامه سازان و خبرگان کار ارایه کنند، گفت: در این زمینه، گردش محدودی را شاهدیم که نقدهای جدی بر آن وارد است. تا زمانیکه مدیران تلویزیون تصمیم دارند که همه تولیدات را به یک یا دو نفر واگذار کنند و آن شخص بپندارد که هر فیلمنامه ای را می تواند بسازد، آب از آب تکان نخواهد نخورد.
وی اضافه کرد: صداوسیما به این ترتیب جلوی رقابت در کارها را می گیرد، درحالی که هنرمند همیشه باید احساس کند که رقیبی دارد، در واقع باید گفت که تلویزیون رقابت سالم و گردش لازم را از بین برده است.
این منتقد همچنین به سریال هایی که شبکه دوم سیما پخش می کند اشاره و بیان کرد: رویکرد این شبکه هم به پخش آثار منقضی و تولید شده در سال های گذشته خلاصه شده است که به قول معروف و به این ترتیب، دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
مدیر نباید به هنرمند بگوید که «چه بکن چه نکن!»
وی همچنین بخش دیگری از مشکلات را به نحوه مدیریت در سازمان صداوسیما مرتبط دانست و عنوان کرد: مدیران ما باید از دانش، شناخت ، صلابت و روش، بهره مند شوند تا بتوانند طرحی نو در این دستگاه عریض و طویل در اندازند، داشتن اطلاعات برای مدیریت، شرط لازم است اما کافی نیست. اکنون بسادگی می توان تشخیص داد که مدیران ما عملکردهایی ضعیف دارند و روش هایی که به کار می گیرند فاقد صلابت و روش مندی است. مدیر که نباید دایم به هنرمند بگوید که «چه بکن چه نکن!» به این ترتیب فقط هنرمند را پژمرده کرده ایم و خروجی های رسانه چیزی شده است که هیچ کس حاضر نیست پای آن بایستد.
درستکار در پایان با اشاره به سریال «در حاشیه» مهران مدیری بیان کرد: از جمله این آثار که چنین اتفاقی برایش افتاد، می توان به سریال «درحاشیه» اشاره کرد، این سریال حتما موجب تغییراتی در رفتار جامعه پزشکی با مردم و مراجعان می شد، اما آنچه در پایان رخ داد غیر قابل قبول بود و در نهایت و در این برهوت، به تلف کردن انرژی های یک گروه خوب و سازنده ختم شد.