به گزارش خبرگزاری مهر، تعدادی از عوامل فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» در یادداشت های کوتاهی درباره این اثر سینمایی که این روزها در سینماهای کشور روی پرده است، توضیحاتی ارائه داده اند. برخی از آنها از تجربه ای متفاوت در کارنامه شان گفته اند و عده ای دیگر هم درباره ویژگی های همکاری با کارگردان اثر.
بهرام توکلی کارگردان: در این فیلم از همان ابتدا دنبال یک ریتم دیوانه وار بودیم چون شخصیت های این داستان مدام در حال دیوانه تر شدن هستند. در واقع دوست داشتیم یک دنیای دیوانه بسازیم نه فقط دو خانواده دیوانه!
هومن بهمنش فیلمبردار: من در این فیلم سعی کردم دوربین را کلاسیک تر و نور را تجربه گراتر کنم. طبق صحبت هایی که با بهرام توکلی در پیش تولید برای ساحتار و فرم فیلم می کردیم قرار شد شیطنت های دوربین را به حداقل برسانیم. البته منظورم از شیطنت های دوربین بیشتر انتخاب لنزها و زوایای دوربین است وگرنه حرکت های دوربین بسیار افسار گسیخته و پیچیده طراحی شده و با ابزارهای سینمایی ما کاری پیچیده و طاقت فرسا بود. در فیلم های این چنینی با این حجم تحرک و جابه جایی بازیگر در سینمای ما ساده ترین انتخاب، دوربین روی دست است اما سهل انگاری در این انتخاب می توانست دامان این فیلم را بگیرد بنابراین تصمیم گرفتیم تصویری سیال و روایتی کلاسیک تر برای عملکرد دوربین انتخاب کنیم.
کیوان مقدم طراح صحنه و لباس: «من دیه گو مارادونا هستم» بدون شک یکی از آثار متفاوت بهرام توکلی و شاخص ترین کار من در زمینه طراحی فیلم است.
محمود سماک باشی صدابردار: زمانی که فیلمنامه ای می خوانی که در آن سکانس و صحنه که هیچ بلکه خطی یا جمله ای یا حتی کلمه ای زائد، بی ربط و اضافی نمی یابی، تو باید خیلی خیلی صدابرداری بلد نباشی که کاری قابل قبول و قابل تحسین ارائه ندهی.
محسن دارسنج طراح چهره پردازی: قبلا فکر می کردم برای فضاهای کمدی و فانتزی می توان چهره های عجیب و غریب و خنده دار یا مثلا موهای نافرم طراحی کرد تا به شخصیت پردازی و فضای آن کمک کند، اما کار در این فیلم، حس دیگری به من داد که چهره ها با طراحی رئال و جدی هم می توانند در فضایی فانتزی اثر مطلوب خود را داشته باشند مثلا مواجهه دو نویسنده قصه در مقابل هم با وجود شباهت های ظاهری که دارند (سر تراشیده، چشمان گودرفته، چهره های رنگ پریده و...) به قدر کافی فضای فانتزی ایجاد می کند.
بهرام دهقانی تدوینگر: فیلم یک موجود تنیده شده و بافته شده در هم است. درست است که از یک مجموعه نما تشکیل شده اما بعضی فیلم ها از نماهای کمتر و بعضی ها از نماهای بیشتر استفاده می کنند. ما با دستور سینما باید فیلم بسازیم نه با دستور زندگی. در این فیلم هم نمای بلند داشتیم هم نمای کوتاه هم مچ کات هم جامپ کات و... هرکدام را طوری انتخاب کردیم که در جای خود درست قرار بگیرد و منظور را برساند.
حامد ثابت آهنگساز: موسیقی «من دیه گو مارادونا هستم» از چند سبک مختلف در موسیقی بهره برده که همین امر به نوعی تنوع لحن در روایت را پوشش می داد و باید بگویم ساخت موسیقی این فیلم اصلا کار ساده ای نبود. موسیقی این فیلم، ترکیبی است از موسیقی بلوز، کلاسیک، کُرال، موسیقی ایرانی، فیوژن، موسیقی الکترونیک و راک.
ویشکا آسایش بازیگر: همه دیالوگ ها عینا در فیلمنامه وجود داشت. یک بار به شوخی به آقای توکلی گفتم این همه دیالوگ ها را از کجا آورده اید؟! در عین حال حفظ کردن دیالوگ ها گاهی سخت بود. حتی سخنرانی ام در فیلم با این که آن را از رو می خواندم برایم سخت بود. خوشحالم با کارگردانی کار کردم که فیلمی متفاوت ساخته و دست کم در کارنامه خودم شاهد فیلمی غیرکلیشه ای و خاص هستم.
هومن سیدی بازیگر: وقتی پیشنهاد نقش بابک به من شد که قرار بود تا حدی کمیک هم باشد، روی هوا این پیشنهاد را زدم! معتقدم وقتی به عنوان بازیگر در گونه ای از نقش ها کلیشه می شوی و یک باره چنین نقشی به شما پیشنهاد می شود، باید با کم ترین ضریب خطا این نقش را بپذیری تا خودت را در مدل دیگری از بازیگری محک بزنی.