خبرگزاري مهر - گروه "بين الملل": روسيه اعلام كرده است كه از ساخت خط لوله گاز ايران كه از طريق پاكستان به هند منتقل مي شود ،حمايت مي كند با عنايت به گمانه زني ها در خصوص وجود گزينه هاي ديگر براي اين طرح، اين اظهارات را مي توان فصلي نوين در عملياتي كردن اين پروژه دانست.

"ويكتور كريستنكو" وزير صنايع و انرژي روسيه در ديدار با همتاي هندي  خود در اين باره گفت : "شركت نفت و گاز «گازپروم» آماده است تا در فرايند ساخت اين لوله مشاركت كند.

اين اظهارات در حالي مطرح مي شود كه پس از توافقات اوليه ايران-هند و پاكستان برخي از محافل از ريسك پذيري بالاي مشاركت در اين طرح از سوي شركاي خارجي خبر داده بودند.

موضع گيري اخير روسيه در اين باره را مي توان در اين راستا ارزيابي كرد كه طرفها عليرغم فشارهاي آمريكا براي عملياتي نشدن اين پروژه بر نبود گزينه اي مناسب به جاي ايران كه تركمنستان و قطر از جمله آنها به شمار مي رفتند، باور دارند.

1) تاريخچه پروژه

به گزارش مهر، طرح ابتدايي اين پروژه كه از 4 الي 7 ميليارد دلار تخمين زده شده است به سال 1979 باز مي گردد اما شروع جدي تر بحث صادرات گاز ايران به هند در اوايل دهه 90 ميلادي آغاز شد كه با كشف ذخاير عظيم گاز طبيعي پارس جنوبي در سال 1988 تلاش هاي ايران نيز براي افزايش صادرات گاز به صورت  LNG يا انتقال گاز از طريق احداث خطوط لوله به اقصي نقاط جهان تشديد گرديد.

اين خط لوله با طول 2700 كيلومتر در عمق 1تا 5/1متري زير سطح زمين كه مي تواند روزانه بيش از يك صد ميليون متر مكعب گاز را از ايران به اين دو كشور منتقل نمايد  بنادر عسلويه ايران در خليج فارس، گوادرو كراچي در جنوب شرقي و جنوب مركزي پاكستان را به  هم متصل كرده و با امتداد مستقيم به يكي از نقاط مرزي هندخواهد رسيد. مدت پيشنهادي براي امضاي قرار داد اين پروژه 25 سال است كه تا پنج سال ديگر نيز قابل تمديد است .

اقدامات اعتماد سازي اخير پاكستان و هند كه با سرعت خيره كننده اي روابط دو كشور را بهبود بخشيده است، چشم انداز صادرات  گاز ايران به شبه قاره هند را بسيار روشن كرده است. حتي با قاطعيت مي توان گفت موضوع انتقال گاز ايران به هند و پاكستان خود به يك نوع محرك پايا در فرايند اعتماد سازي دو كشور تبديل شده است.

در پي اين ماجرا در22 بهمن ماه سال گذشته كابينه دولت هند به وزارت نفت آن كشور اجازه داد تا در خصوص ساخت لوله گاز براي واردات اين محصول ، با ايران، پاكستان،بنگلادش، ميانمار و تركمنستان وارد گفتگو و مذاكره شود و دولت واردات گاز را تنها راه حلي دانست كه مي توان از طريق آن رشد روز افزون 7 الي 8 درصدي كشور را حفظ كرد.

در همين راستا بود كه ديدارهاي دوجانبه و سه جانبه ميان دهلي-تهران و اسلام آباد برگزار شد و گرچه چالشهايي در اين مسير وجود داشت، اما روند هميشه رو به پيشرفت بوده است.

2) چالشهاي پروژه:

چالشهاي مهم در پيش روي اين پروژه در 2 حوزه بود كه يكي مخالفت آمريكا با اين پروژه و ديگري گزينه گاز قطر و تركمنستان بود كه دومي را مي توان معلول چالش نخست و گزينه آمريكايي عنوان كرد كه به اختصار به هر دو اشاره مي كنيم:

1-2) مخالفت آمريكا با پروژه:

به گزارش مهر، يكي از مسائل و چالشهاي مهمي كه اين پروژه با آن روبرو بوده و هست، مخالفت آمريكا با اين مسئله است.

يك ماه پس از درخواست كابينه هند از وزارت نفت اين كشور براي گفتگو با ايران در زمينه انتقال گاز، آمريكا در 20 اسفند ماه سال گذشته به مقامات هند يادآور شده است كه نگران احداث خط لوله گاز طبيعي از ايران به هند است.

"ديويد ملفورد" سفير آمريكا در هند به "ماني شنكر ايار" وزير نفت اين كشور گوشزد كرد كه واشنگتن نگران انعقاد اين قرار داد بين ايران و هند است و علت اين نگراني جدي نيزمشكلات برنامه هسته اي ايران و اين حقيقت است كه راه حل فوري براي برطرف شدن اين مشكل وجود ندارد" .

يك هفته پس از اين ماجرا "كاندوليزا رايس"  وزير امور خارجه آمريكا بر مخالفت واشنگتن براي احداث خط لوله انتقال گاز ايران به هند تاكيد كرد.

در سفر آسيايي رايس  به هند، وي در يك كنفرانس مطبوعاتي مشترك با " ناتوار سينگ" همتاي هندي خود در اين باره گفت: واشنگتن پيشتر مخالفت خود را با توافق ماه گذشته وزراي امور خارجه هند و پاكستان براي احداث خط لوله انتقال گاز 5/4 ميليارد دلاري ميدان گازي پارس جنوبي به هند از طريق منطقه نا آرام جنوب غرب پاكستان اعلام كرده بود.

گرچه مقامات آمريكايي بارها در ديدارهاي دوجانبه و در محافل ديپلماتيك نارضايتي  خود را از اين مساله اعلام كرده اند،ولي به نظر مي رسد، نيازهند به اين پروژه براي رفع نيازهاي خود و در سطحي بسيار خوشبينانه براي انتقال گاز به ساير كشورها سبب گرديد تا آمريكا نتواند دهلي و اسلام آباد را از اين امر منصرف نمايد.

به نظر مي رسد با اين حقيقت كه از نظر ذخاير گازي، 18درصد منابع گازي ثبت شده جهان در ايران قرار دارد و منابع گاز ايران بالغ بر 94 تريليون فوت مكعب تخمين زده مي شود و از اين نظر، ايران به لحاظ رتبه جهاني بعد از روسيه در مكان دوم جهان  قرار دارد. ذخاير سرشار گاز ايران مي تواند نيازهاي گازي هند و پاكستان را در 200 سال آينده تامين كند.

 در اين ميان ميدان گازي پارس جنوبي يكي از بزرگترين ميادين گازي جهان است كه در مركز خليج فارس واقع و از نظر جغرافياي نيز نزديكترين ميدان گازي قابل توجه به شبه قاره هند است كه ذخاير آن به تنهايي بالغ بر 450 تريليون فوت مكعب است

به لحاظ جغرافيايي شبه قاره هند و آسياي جنوبي يكي از بازارهاي  بكر و روبه گسترش مصرف انرژي جهان است .در اين ميان نيازهاي انرژي هند و پاكستان طي 15 سال گذشته ساليانه بطور متوسط 6 تا 7 درصد رشد داشته است. 

به گزارش مهر،تحليلگران انرژي  تقاضاي جاري انرژي هند را برابر با 310 ميليون تن نفت ارزيابي مي كنند كه در ده سال آينده دو برابر خواهد شد . هند روزانه به 150 ميليون متر مكعب گاز نياز دارد و عرضه جاري گاز در اين كشور  50 درصد كمتر از تقاضاي آنست و انتظار مي رود كه ظرف ده سال اينده به چهار برابر افزايش يابد .

ذخاير در حال تقليل نفت اين كشور باعث مي شود كه هند خواستار راه حل هاي سريع براي پر كردن خلاء عرضه و تقاضا باشد . بنا بر اين نياز هند به گاز طبيعي انكار نشدني است.

2-2) گزينه قطر- تركمنستان:

يكي از دلايلي كه آمريكا در مخالفت خود با تامين گاز از ايران داشت، مساله گزينه تركمنستان براي تامين انرژي مورد نياز هند بود.

اما اين سؤال مطرح مي شود كه چرا دهلي بدنبال تامين نياز هاي گازي خود از ايران است؟

علت اين امر در مزيت هاي تامين گاز از ايران نهفته است زيرا صرف نظر از مشكلات تكنيكي انتقال گاز از قطر گفته مي شود كه واردات گاز از قطر براي كشورهاي جنوب آسيا پانزده درصد گرانتر از گاز ايران تمام خواهد شد.اين وضعيت درمورد تركمنستان به مراتب بدتر است، زيرا  گاز تركمنستان در مقايسه با گاز ايران براي هند 20 درصد گران تر تمام خواهد شد.علاوه بر آن منابع گاز اين كشور محدود و غير قابل اتكاست. از طرف ديگر حجم منابع گازي ايران در مقايسه با منابع اين دو كشور قابل مقايسه نيست و از نظر امنيتي نيز سهل  الوصول ترين منبع تامين گاز براي پاكستان و هند ايران است. البته قطر منابع گازي نسبتاً قابل اتكايي دارد اما ظرفيت هاي توليد و فروش گاز اين كشور تا سال 2017 تكميل است و  اين كشور به سختي قادر است كه تعهد جديدي به مشتريان خارجي بسپارد. ظاهراً به همين علت است كه در سال هاي اخير شاهد تحول قابل توجهي در زمينه پيشبرد پروژه دلفين نبوده ايم.بنابراين مطمن ترين و طبيعي ترين منبع تامين اين  نياز ايران است .

به گزارش مهر، پاكستان نيز شرايط مشابه اي دارد، اين كشور در شرايط جاري 16 ميليون تن نفت وارد مي كند كه واردات آن در سال 2025 به صد ميليون تن افزايش خواهد يافت. اين كشور در سال 2015 بالغ بر 4/1bcfd كمبود گاز خواهد داشت كه در سال 2025 به 7/2 bcfd افزايش خواهد يافت .

در شرايط جاري اجراي اين خط لوله باعث صرفه جويي ساليانه 2 ميليارد دلار براي هند و 400 تا 600 ميليون دلار در آمد ترانزيت براي پاكستان خواهد شد.

نتيجه گيري:

آثار مثبت اجراي اين طرح از نظر اقتصادي وسياسي آن قدر مثبت و درخشان است كه سه كشور ايران ، پاكستان ، هند در جنوب و غرب آسيا نمي توانند از آن چشم پوشي كنند . اجراي اين طرح براي ايران درآمد ارزي قابل توجهي پديد مي آورد و در ارتقاء جايگاه منطقه اي آن نقش بسزايي ايفا خواهد كرد. تحقق  اين طرح در پاكستان و هند منجر به افزايش قابل توجه اشتغال، بهره وري و نهايتاً افزايش مزيت هاي اقتصادي آنها در مقابل رقباي منطقه اي خواهد شد. پروسه صلح ميان اين دو كشور را تحكيم و زمينه هاي امكان برخورد اين دو قدرت نوظهور هسته اي را بشدت كاهش مي دهد.

به گزارش مهر، مقامات، ديپلماتها و نويسندگان متفقاً و به درستي خط لوله  انتقال گاز ايران به پاكستان را "خط لوله صلح" مي نامند، بهبود روابط هند و پاكستان كه به دنبال جدي تر شدن بحث هاي مربوط به اين خط حاصل شده اين موضع را تقويت كرده است . به همين دليل است كه هرگونه مخالفت با اين پروژه، بويژه اگربا فروش تسليحات همراه باشد مخالفت با صلح تعبير مي شود.

پاره اي از كشورها ممكن است با توجه به مزيت هاي اين پروژه نگران باشند كه احداث آن به نفع توسعه سريعتر اقتصاد جنوب آسيا تمام شود و برتري آسيا در امور اقتصادي جهان را تسريع كند و اين امر به ضرر آنها باشد. با توجه به نگرانيهاي زيست محيطي و افزايش سرسام آور قيمت هاي نفت در سطح جهان حتي اگر چنان تحليلي هم درست باشد مخالفت با اين طرح منطقي و عاقلانه نخواهد بود.