به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از گاردين، مايكل كين كه در پنجاه سال اخير براي نخستين بار در جشنواره فيلم كن حاضر شده بود از نقش جديدش در فيلم «جواني» پائولو سورنتينو و درباره سالخوردگي حرف زد.
۴۹ سال از آخرين باري كه مايكل كين پايبش را در كن گذاشت مي گذرد. بازيگر سرشناس بريتانيايي كه اكنون ۸۲ ساله است مي گويد: آن موقع با فيلمي به نام «الفي» اينجا بودم. فيلم جايزه برد، اما من نبردم. براي همين ديگر هرگز برنگشتم. هيچوقت بيخودي جايي نميروم.
با اينحال كين قانون خودنوشتهاش را براي فيلم جديدش «جواني» شكست. «جواني» دومين فيلم انگليسي زبان پائولو سورنتينو كارگردان ايتاليايي است؛ كسي كه دو سال پيش براي فيلم «زيبايي بزرگ» موفق به دريافت اسكار در بخش فيلم خارجي شد.
كين گفت: من عاشق اين فيلمم. يك بار با آزادي كامل فيلم بازي كردم، اما اين را به تهيه كنندگانش نگفتم.
مايكل كين در اين فيلم به نحوي عالي در نقش آهنگسازي بازنشسته در برابر هاروي كيتل و جين فوندا بازي مي كند؛ اپرايي كه به طرزي تملق آميز از ترحم ميگويد.
او نقش يك آهنگساز مشهور را ايفا ميكند كه در سوييس با دخترش با بازي راشل وايز و دوست كارگردانش با بازي هاروي كيتل براي استراحت رفته است. او فلش بكهايي به گذشته ميزند و دلش براي همه تلاشهايي كه در حين كار مي كرد، تنگ شده است. او در عين حال هميشه در حال خواندن گاردين است.
«جواني» به عنوان مديتيشني درباره روند پير شدن ناميده شده و شخصيت كين احساس ميكند حافظه اش را از دست مي دهد و در صحنههاي زيادي با پوستي كه به دليل بيماري كبدي خال خال است و پر چين و چروك، زير دست مسئول ماساژ هتل مي رود.
كين ميگويد از اين كه چنين نقشي داشت خيلي خوشحال بود چون: تنها نقش جايگزين براي بازيگران مسن بازي در نقش يك مرده است. براي همين هم من نقش افراد پير را انتخاب مي كنم. فكر بهتري است.
او گفت درك مي كند كه وارد بخش جديدي از زندگي كارياش شده است.
کین تعرفی می کند وقتي فيلمنامه را برايش فرستادند او آن را خواند و بازپس فرستاد، چون به نظرش نقش زيادي كوتاهي بود اما بعد تهيه كننده به او گفت كه منظورش اين نبوده كه نقش عاشق قصه را بخواند بلكه نقش پيشنهادي به او نقش پدر فيلم بود. كين گفت: فهميدم كه نميتوانم به دختر قصه برسم اما مي توانم بخش هاي بيشتري را داشته باشم.
در اين نشست كارگردان فيلم هم حضور داشت. سورنتينو گفت اميدوار بود بتواند با نگاهي اميدوارانه از ترسهايمان سخن بگويد و از موضوعي كه براي همه جالب است بگويد؛ اين كه چقدر وقت برايمان باقي مانده است.
كين گفت هر چه سنش بالاتر ميرود حافظه اش را از دست مي دهد و ديگر حتي جوكي را كه ملكه در يك مهماني برايش تعريف كرده بود فراموش كرده است. شخصيت او در اين فيلم توسط يك فرستاده سلطنتي استخدام ميشود تا مشهورترين اثرش را در كنسرتي كه براي تولد شاهزاده فيليپ برگزار ميشود بنوازد.