محمد علي جوشايي شاعر متعهد بمي و رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان بم است. او غير از مطالبي كه در مورد فعاليت‌هاي فرهنگي شهر بم بعنوان رئيس اداره ارشاد اين شهرستان داشت ، حرف‌هايي نيز بعنوان يك فرهنگي ، يكي از اهالي بم ، يكي كه مشكلات را از نزديك حس كرده است ، يكي كه خود زخم خورده اين حادثه تلخ است ، داشت. آنچه در پي مي‌آيد همين حرف‌هاي از سر سوز اوست.

محمد علي جوشايي رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان بم در گفتگو با خبرنگار اعزامي مهر به بم پيرامون مسائل و مشكلاتي كه طي اين دو سال به آن توجه نشده است و يا مورد كم توجهي قرار گرفته است گفت : من به عنوان يك فرد بومي حلقه‌هاي مفقوده‌اي را در اين قضيه مشاهده مي كنم كه بايد مورد بازبيني و توجه قرار گيرد. اصلي ترين آن امنيت و آرامش است كه هيچ كس به آن نپرداخت. امنيت يعني اينكه مردم از نظر روحي به اين ثبات برسند كه اين شهر بايد ساخته شود و بايد در آن زندگي كنند. مفهوم امنيت تنها اين نيست كه در شهر تيراندازي نشود.

وي در پاسخ به اين سوال كه چه كاري بايد براي حل اين مشكل نا امني روحي- رواني مردم انجام شود، تأكيد كرد: من نمي دانم ايجاد آرامش در اين فصل مي تواند گذشته را جبران كند يا خير؛ چراكه معلوم نيست آرامش به جبران منجر شود ولي حداقل جلوي ضرر را از هرجا بگيريم منفعت است.

رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي اظهار كرد: براي تسهيل و تسريع بازسازي از نظر من اولويت با برقراري آرامش و توجه به خواسته هاي روحي و اجتماعي مردم بم است. اينكه بگوييم سيمان در بم نيست، يا پيمانكار امين و خوب در بم كم است يا شرايط اقليمي بم به گونه اي است كه سرما يا گرما كار ساخت را تحت تأثير قرار مي دهد و... را همه مي دانند. مشكلاتي اين چنيني به اين دليل است كه وسعت خرابي به صورتي است كه يك شهر را بايد ساخت و كشور چنين تجربه اي نداشته هر چند كه به صورت پراكنده در زلزله رودبار و منجيل كار شده بود.

وي عدم حضور مسئولان فرهنگي در جلسات اوليه ستاد بازسازي را در بوجود آمدن جو نا امني قابل توجه دانست و گفت: مسئولين بومي و فرهنگي و افراد اصيل شهر هر بار اين مطلب را گوشزد مي كردند، اما وقتي در اين جلسات مدير كل ارشاد يا رئيس سازمان صدا و سيما يا مدير سازمان تبليغات دعوت نمي شوند، چه اتفاقي مي افتد؟ علت اين بي توجهي هم اين است كه تصميم گيرندگان واقعي تنها براي سيمان و آجر برنامه مي ريزند.  كدام مديران و مسئولين فرهنگي ما در ستاد بحران بم هستند؟ مثل اين است كه ستاد ويژه اي را تشكيل دهند اما وزير بهداشت و مسئولين درماني و بهداشتي در آن نباشند و اين كار آنها اين مطلب را مي رساند كه مسئله فرهنگي مهم نيست و تنها با بخشنامه آنرا درست مي كنيم.

مسئول اداره ارشاد بم در ادامه تصريح كرد: كارهاي بزرگ فرهنگي صورت گرفت اما تيترهاي غلط برخي روزنامه ها آنها را بي‌فايده كرد. دستگاههاي اجرايي كشور بسيار ناهمگن عمل مي كنند .

وي راهكار اصلي براي دوري از تنشها و ايجاد امنيت روحي در مردم بم را ايجاد هماهنگي هرچه بيشتر دستگاههاي اجرايي دانست و افزود: بايد اين هماهنگي جهت بازگرداندن آرامش به مردم از طريق دستگاههاي دولتي صورت گيرد.

اين شاعر متعهد شايعه را مخرب ترين مسئله در احساس ناامني عنوان كرد و افزود: با وجود اينكه دستگاههاي فرهنگي داخلي و حتي خارجي و NGOهاي بين المللي براي آرامش مردم تلاش كردند، اما شايعات همه چيز را خراب كرد. در طول 2 سال پس از زلزله گاهي  يك نفر با حرفي كه مي زد تمام تلاشها را از بين مي برد و همه چيز به هم مي ريخت. مردم بم هم به دليل شرايط بعد از وقوع زلزله در وضعيتي نبودند كه صحت و سقم  اخبار را تجزيه و تحليل كنند. و خب البته  اين مسئله را بايد بررسي كرد كه چرا مردم با سواد و با فرهنگ، اصيل و مقاوم اين شهر- كه به دروازه تمدن شرق معروف شد- يكباره اينقدر آسيب پذير شدند.

شايعات، دروغها، دلداري هاي بي جا، تهمت ها و...باقيمانده زندگي و آرامش آنان را تحت الشعاع قرار داد. خيلي از بمي ها شروع به فروش زمين كردند و عكس العملهايي را انجام دادند كه شايسته فرهنگ و تمدن و هنر اين شهر نبود. برخي بدون اينكه فكر كنند پرخاش مي كردند و تنها كاري كه در اين جو شايعه ساز مي توانستند انجام دهند پرخاش و درگيري بود.

وي با بيان اينكه در ايجاد اين مسئله من نمي خواهم نقش رسانه ها را پررنگ يا نقش دستگاههاي فرهنگي كشور را كمرنگ جلوه دهم افزود: حداقل مي توانم بگويم كه اداره كوچك ارشاد بم در اين مدت، چهار موتوره تلاش كرد. دانشگاهها و سازمان تبليغات، آموزش و پرورش، و...همه شروع به كار كردند اما شايعات ، بي مبالاتي ها، عدم كنترل جو شايعه زا همه چيز را از بين برد.

قصد زير سوال بردن رسانه ها را ندارم اما برخي‌ها كم لطفي كردند .گاهي رسانه اي به مسئله اي دامن مي زد تا مثلا كاري درست شود اما در بعضي مسائل افراط كردند .  وقتي به ناامني ، شرارت، مواد مخدر دامن زدند آنقدر قضيه بالا گرفت كه يكباره ديديم يكي از روزنامه ها  تيتر زد "مشكل فحشا در بم"! اين تيتر باعث عكس العمل شديد بمي ها شد. انتشار اين خبر مردم را بر آن داشت كه در مقابل فرمانداري تحصن كنند يا زنان بمي تصميم گرفتند به تهران بيايند و در مقابل مجلس شوراي اسلامي تحصن كنند يا دفتر اين روزنامه را به آتش بكشند، آيا در اين جو مي توان ساخت و ساز داشت، مي توان آرامش داشت؟

جوشايي همچنين اظهار داشت : بايد به مسائل همه جانبه نگاه كرد . نبايد يك‌سويه نگري داشت . مثلا مهاجرين و كارگران بسياري از شهرها و روستاهاي مختلف به بم آمده اند. خب معضلات و مشكلاتي را هم در اثر اين مسئله بوجود آمده است. ولي نبايد بطور ضربتي و نسنجيده با آن برخورد كرد. مسئولين اگر بخواهند مسئله كارگران را نيز حل كنند با اقدامات ضربتي و بدون پشتوانه فرهنگي اين كار را مي كنند كه عواقب آن دوچندان خواهد بود. مثلا بدون در نظر گرفتن مسائل ديگر تنها مي گويند بياييم با تشكيل شوراي تأمين تصميم به بيرون كردن آنها بگيريم در حاليكه اگر كارگر نباشد يكدفعه خواهيم ديد كه مزد كارگر 20هزار تومان مي شود و يا مي گويند كارگر ارزان براي مردم بم بهتر است اما عواقب اين مسئله را نيز در نظر نمي گيرند و تنها با اقدامات ضربتي تصميم گيري مي كنند.

اين شهر يك شهر فرهنگي و توريستي بود و افرادي كه از نظر فرهنگي و مالي در سطح متعادلي بودند زياد به اين شهر وارد مي شدند اما با وقوع زلزله اين رفت و آمدها كم شد و از طرفي هجوم كارگران از شهرهاي مختلف زياد شد. خب كارگر اين كارگر قطعا روزي 3 هزار تومان براي كانكس خرج نمي كند و حاضر است در گوشه خيابان بخوابد كه در بين آنها معتاد نيز وجود دارد و براي كسب درآمد نيز به مواد مخدر روي مي آورند و دوباره مسئله مواد مخدر به گردش در مي آيد. چون سيستم بازرگاني شهر كاملا تحت كنترل نيست كالاهاي بد، از تاريخ گذشته، ارزان و يا گران نيز وجود دارد. همه اينها دست به دست هم مي دهد تا مسئله فرهنگي در شهر بم را پيچيده كند و اين مسئله به طور مستقيم و غير مستقيم به بازسازي شهر بم برمي گردد.

رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي بم براي مثال به  مسئله گراني در اين شهر اشاره كرد و گفت: گراني در بم علت دارد نبايد گفت كه سوء مديريت در بازرگاني است. رئيس بازرگاني اين منطقه آدم بي سوادي نيست بايد بررسي كرد كه فردي كه سابقه دوازده ساله در بازرگاني اين منطقه دارد و مسلط تر از هر كسي به شهر است، چرا هنوز نتوانسته اين مشكل را حل كند اين سوء مديريت نيست ، علت آن شايد اين باشد كه آرامش و ثبات و امنيت در شهر نيست وقتي آرامش نباشد فرد خود را اذيت مي كند و حتي مجوز آزار و اذيت ديگران را نيز به خود مي دهد اما وقتي آرامش باشد فرد فكر مي كند كه چرا بايد اين كارها را بكند.

وي افزود: مردم شهر بم مردمي نا آرام نبودند، جريان ها آنها را به اين سمت هل داد. بمي ها بسيار افراد قدرشناس و مهرباني بودند كه قدرشناسي آنها ضرب المثل استان كرمان است. اما الان به دليل شرايط روحي كه دارند بي اعتماد شده اند و به كسي كه به اينجا آمده مي گويند "اگر پول و مأموريت به تو نمي دادند به اينجا مي آمدي؟"، "براي خودت آمدي تا پول جمع كني"، "آمدي حق ما را بخوري"و... اينها اينطور نبودند. فشارهاي رواني، ناآرامي جامعه توسط برخي مسئولين باعث اين قضيه شد كه با حرفهاي ضد و نقيض جامعه را به تلاطم كشيدند و اين عكس العملها بروز كرد.

جوشايي همچنين با ذكر نمونه هايي، عدم مديريت واحد را در ايجاد مشكلات پس از زلزله مؤثر دانست و افزود: پيمانكاراني هم وجود دارند كه صرفا به بم آمدند كه اينجا بار خود را ببندند. اينها تعارف بردار نيست، واقعيت جامعه ماست. جامعه خبري و رسانه اي كشور به جاي اينكه به دنبال تيترها و سوژه هاي جنجالي - كه شايد يك درصد صحت نداشته باشد - براي خبرگزاري يا روزنامه خود باشند بايد نگاهي ريشه اي به مسائل و مشكلات داشته باشند.

شاعر متعهد بمي در ادامه با لحني كنايه آميز گفت: كنترل بحران در كشور تازه تجربه مي شود و ان شاء ا...ستاد حوادث غير مترقبه ما كم كم يك ستاد خوب خواهد شد. كم كم ياد مي گيرند كه براي شهري كه فعلا در و پيكر ندارد و نمي توان براي آن در و پيكري قرار داد چه كار كنند، مي خواهند همينطور نگه اش دارند و مسائل بازتاب پيدا نكند تا خيلي مسائل و مشكلات را بزرگ نكنند.
وي در ادامه حلقه مفقوده ديگري در بازسازي بم اشاره كرد و گفت: مسائل خاص شهر بم دومين حلقه مفقوده است چراكه بحث جغرافيايي و حفظ هويت فيزيكي شهر در بازسازي لحاظ نشده است. شهر بم در واقع باغ شهر بوده اما اكنون اصالتهاي فيزيكي  ارگ و اصالتهاي معنوي اين شهر دستخوش تغييرات و تحولات شده و متأسفانه بازسازي و معماري شهر بدون توجه به مردم  و فرهنگ آنان انجام مي شود.

جوشايي در پايان با بيان اينكه مسائل حقوقي مردم يكي ديگر از اين حلقه‌هاي مفقوده است، افزود: وقتي پدر يا مادر خانواده از بين مي رود بچه ها دچار تشنج مي شوند و يكسري مناسبات به هم مي ريزد. حالا شما تصور كنيد، در خانواده اي كه معلوم نيست سرپرست ، قيم و يا تحت پوشش چه كسي است  چنين افرادي چه كار مي كنند چه كسي پيگير مسائل شان است؟ به طور نمونه دو برادر جوان با فاصله سني دو سال كه تجربه اي ندارند و فاميلي نيز ندارند كسي يا ارگاني نيست كه مسائل حقوقي آنها را دنبال كند يا بخش مشاوره اي در اين خصوص براي مردم در نظر گرفته نشده است. مسئله انحصار وراثت براي دريافت پروانه ساخت خانه بسيار مهم است كه افرادي با اين شرايط پيگير مسئله خود نيستند.