دراين بيانيه كه يك نسخه از آن به خبرگزاري مهر ارسال شده ، چنين آمده است: نزديك به ربع قرن از حضور موثر انقلاب اسلامي در تحولات داخلي و عرصه جهاني مي گذرد در اين مدت شاهد آثار مثبت انقلاب در بيداري و خيزش هاي جديد در جهان اسلام و صحنه بين المللي بوده ايم.
باوجود تلاش فراوان نظام سلطه جهاني براي به انزوا كشيدن ايران اسلامي و به شكست كشاندن تجربه نوين مردم سالاري ديني، آرمان ها و ايده هاي امام راحل مرزهاي جغرافيايي را در نورديده است و نه تنها مردم فهيم اين سرزمين از كيان خويش در برابر تمام تهاجمات نظامي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي دفاع كرده اند، بلكه پيشگامان نهضت روشنگري و مقاومت د ر
برابر زياده خواهي قدرت هاي جهاني گشته اند.
اينك با توجه به سرعت تحولات جهاني و منطقه اي و تلاش مضاعف صاحبان ثروت، قدرت و ارتباطات و فن آوري جديد براي بسط و توسعه حاكميت بلا منازغ خويش، تلاش و اهتمام بيشتر اقشار مختلف جامعه به ويژه نخبگان دلسوز و دانشگاهيان متعهد جهت صيانت از منافع ملي كشور و بازدارندگي تهديدات، يك ضرورت اجتناب ناپذير است.
بر اساس درك شرايط حساس كنون و با عنايت به اينكه:
1. كارآمدي مهمترين چالش فراروي مديريت كشور است و دلبستگي مستمر مردم و مسئولان در سايه كارايي اركان نظام در تحقق مطالبات معقول جامعه مستحكم مي شود و اين امر جز در سايه همدلي، همراهي و همكاري نيروهاي متعهد از جمله دانشگاهيان كه از توانمندترين اقشار كشور هستند، ميسر نيست.
2. در عصر ارتباطات و فن آوري اطلاعات (IT) نرخ بالاي توليدات علم به نحوي است كه هر 5 سال يك بار توليد علم دو برابر مي شود و نهضت نرم افزاري، جنبش توليد علم و بومي سازي علوم در كشور از مبرم ترين نيازها تلقي مي شود، در اين ميان نيز دانشگاهيان مي توانند طلايه دار حركتي بنيادين باشند.
3. با وجود نياز روزافزون كشور به متخصصان و نيروهاي خلاق دانشگاهي به علل گوناگون از جمله بهره برداري نكردن
صحيح از تواناييهاي آنان، در مواردي شاهد دلسردي و كم نشاطي و يا مهاجرت عناصر پرتوان هستيم، نگاه ابزاري برخي جريانات سياسي به دانشگاه ها و در عمل به شعار شايسته سالاري و بي توجهي كردن به انها مي تواند از دلايل اين رويكرد باشد كه تغيير فضا وتحرك بخشيدن بيشتر به تلاش هاي علمي و دلگرم ساختن متخصصان و ترغيب و وادار ساختن مديران به حمايت جدي مادي و معنوي و بهره گيري بهينه از ظرفيتهاي موجود تنها از عهده خود اعضا هيات علمي دانشگاه ها برمي آيد.
4. نسل سوم انقلاب در دانشگاه ها نيازمند فضايي اميد بخش و افقي روشن به سوي آينده اي درخشان هستند تا دچار بحران هويت و بي انگيزگي در فعاليت هاي علمي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي نشوند و با همراه ساختن خويش با دستاوردهاي علمي فاصله كشور را با پيشرفت هاي جهاني به حداقل برسانند زمينه سازي براي چنين حركتي شتابان رسالت اصلي دانشگاهيان است.
5. گذشت زمان و رويدادهاي دو دهه گذشته واقعيت تئوري هايي كه داعيه اداره مطلوب جهان را داشتند بر همگان روشن ساخت، نه تفكر سوسياليستي شرق توانست جوابگوي نيازهاي بشر باشد و نه نظريه پردازان دموكراسي غرب شعارهاي آزادي، برابري، حقوق انساني را جامه عمل پوشاندند بلكه زودتر از آنچه پيش بيني مي شد با لشكر كشي نظامي در افغانستان و عراق بازگشت استعمار كهن را وجهه همت خود قرار دادند در چنين شرايطي نخبگان دانشگاهي با تكيه بر فضاي آزاد انديشي و نظريه پردازاي مي توانند تئوري رهايي بشر را كه خاستگاهي جز آموزه هاي حيات بخش ديني ندارد به بهترين وجه تبيين كنند و مشعلي فروزان فراراه انسان محتاج معنويت و سرخورده از مكاتب مادي قرار دهند.
با اين نگاه و با توجه به مسئوليت و نقش انكار ناپير دانشگاهيان، كانون دانشگاهيان ايران اسلامي با اتكال به خداوند بزرگ و با شعار محوري «دانشگاه در خدمت ايران اسلامي» موجوديت خود را اعلام مي دارد تا براي دستيابي به اهداف والاي مرامنامه كانون اهتمام ورزد. از جمله اين اهداف و آرمان ها موارد ذيل است:
1. صيانت و پاسداري از دستاوردهاي انقلاب به ويژه استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي
2. تلاش و اهتمام در جهت دستيابي به دانشگاه اسلامي به عنوان الگوي متعالي در آموزش و تربيت انساني در تمام ابعاد
3. تلاش درجهت كادر سازي براي حال و آينده نظام و انقالب اسلامي از ميان چهره هاي جوان دانشگاهي
4. بررسي و تبيين چالشها، تهديدها، بحران ها و فرصت هاي فراروي انقلاب اسلامي
5. ايجاد پايگاهي جهت تجمع و هماهنگي دانشگاهيان متعهد و چلوگيري از انزوا و تضعيف موقعيت استادان و حمايت از آنان
6. دفاع از منافع حقوقي و صنفي دانشگاهيان و تلاش به منظور تحقق عدالت در جامعه
7. كمك به پيشبرد اهداف و فرآيند توسعه علمي كشور
موسسان كانون دانشگاهيان ايران اسلامي:
دكتر درويش زاده، دكتر مرندي، دكتر مجيدي، دكتر شاطر زاده، دكتر خواجه سروي، دكتر كلانتريان، دكتر خوش چهره ، دكتر موسوي و دكتر حسيني