به گزارش خبرنگار مهر، با آغاز پنجمین جشنواره بین المللی «فیلم شهر» در تهران، تب سینمای شهری و بررسی مشکلات و معضلات سینمای شهری در کشور داغ شده است، به همین منظور به سراغ محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن انقلاب و سینمای دفاع مقدس، یدالله صمدی کارگردان سینما، طهماسب صلح جو منتقد سینما و محس آقالر کارگردان و مدرس سینما رفتیم تا درباره سینمای شهری و تعریف آن در سینمای ایران بدانیم. این سینماگران به مسائل مختلفی در حوزه شهری اشاره کردند. نبود توجه به ایجاد حس شهر شناسی در مخاطب و تبدیل شدن فیلم های شهری سینمای ایران به فیلم هایی با مصرف داخلی، فاصله گرفتن از شعار زدگی در به تصویر کشیدن مشکلات شهری، توجه مسئولان سینمایی به این نکته که مشکلات شهری یک واقعیت است نه یک سیاه نمایی و اینکه هیچ کدام از شهرهای ایران به غیر از تهران هویت سینمایی ندارند و به تصویر کشیدن شهر به عنوان مهمترین جلوه های فرهنگ بشری به عنوان یک کلیشه در سینما، از جمله مواردی است که در این گزارش به آن اشاره شده است.
«باشو غریبه ای کوچک» بهترین نمونه سینمای شهری
محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن انقلاب و سینمای دفاع مقدس درباره برگزاری جشنواره فیلم شهر گفت: هر فیلمی نیاز به هماهنگی ها و ساختارهای مناسب تولید دارد که با توجه به مختصات تولیدش خود به خود این هماهنگی ها انجام می شود و این تهیه کننده است که قبل از شروع و بعد از مدتی از پایان کار درگیر این هماهنگی ها است اما آنچه مسلم است این که ساختارهای تولید در هر کشور تعریف خود را دارد. در ایران هم این مهم با توجه به توانمندی هر تهیه کننده در ساختار تولید تعریف می شود.
وی ادامه داد: کارهای شهری در پروسه تولید به مراتب ساختار مشکل تری از گونه های مختلف سینما دارند. برخلاف عده ای که تولید فیلم شهری را آسان و ساده تلقی می کنند و وقتی بحث برآورد فیلم شهری می شود از آن به عنوان فیلمی سهل و ممتنع یاد می کنند، به این نکته باید توجه کرد که هر فیلمی مشکلات خاص خود را دارد.
شرف الدین بیان کرد: مزاحمت هایی که در ساخت فیلم شهری برای شهروندان بوجود می آوریم و مزاحمت هایی که شهروندان برای ما بوجود می آورند تمام این دشواری ها و بایدها و نبایدها برای گروه تولید و تهیه تعریف می شود. تا وقتی که فیلم در بخش آپارتمان تولید می شود راحت است اما وقتی پا به عرصه شهر گذاشته می شود و دوربین به سطح شهر می آید آنجا است که مشکلات نمود پیدا می کند.
تهیه کننده فیلم سینمایی «فرزند صبح» متذکر شد: ایجاد مزاحمت، شرایط تهیه و تولید و هماهنگی ها جهت برداشت تصویر و امنیت بازیگران، همه و همه مشکلاتی است که برای فیلم شهری تعریف می شود. در این میان هم فیلم های شهری ما تصویری واقعی از شهر ارائه نمی دهند و نباید فراموش کرد که در روایت یک قصه اجتماعی شهری صرف نظر از تعریف قصه باید آموزش های زندگی شهرنشینی به مردم ارائه شود.
وی ادامه داد: کارگردان های بزرگ دنیا در نشان دادن و ارائه تصویر شهرشان با حفظ چهارراه ضوابط از پیش تعیین شده، مشکلات، آسایش و رفتار مردم شهرشان را به درستی به تصویر می کشند به طوری که هر بیننده با دیدن فیلم به شناخت نسبی از آن شهر می رسد و ارزیابی نسبی و شمای کلی از تاریخ آن شهر بدست می آورد اما در فیلم های ایرانی این حس و حال به دست نمی آید. مگر اینکه مخاطب با مراجعه به ذهن و حافظه شخصی خود حس شهر مربوطه را بدست بیاورد. چنین فیلم هایی تنها مصرف داخلی پیدا می کنند و در چهارچوب مرزها و حتی در مواردی منطقه جغرافیایی باقی می مانند حتی قابلیت اینکه در شهرهای دیگر ایران نمایش داده شود را ندارند.
این تهیه کننده سینما بیان کرد: به نظر من «باشو غریبه ای کوچک» یک نمونه مناسب فیلم شهری سینمای ایران است که از مختصات فرهنگ و تعاملات و فضای شهری مطلوب برخوردار است اما در اغلب و برخی فیلم های ایرانی سبک زندگی ایرانی را نمی بینیم و فیلم ها بومی نیستند. فیلم ها باید به گونه ای باشند که بیننده با دیدن آنها به سبک زندگی و تعاملات فضای زندگی شهری ایرانی دست پیدا کند.
مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس اظهار کرد: به عقیده من در لایه های زیرین یک فیلم شهری، آموزش های لازم شهروندی به مخاطب ارائه شود نه اینکه برای ارزان تمام کردن فیلم به ریزه کاری های یک زندگی توجه نکنیم. چطور فیلمسازان ما در یک اثر برای سیاه نمایی مشکلات شهر، به ریزترین جزئیات توجه می کنند اما در مورد یک زندگی شهری مطلوب به جزییات توجه نمی کنند.
ممیزی فیلم های شهری بنا به شرایط روز تغییر می کند
یدالله صمدی کارگردان سینما نیز درباره سینمای شهری بیان کرد: ساخت هر فیلمی با مشکلات خاص خود همراه است. تاریخی، شهری، جنگی و روستایی هر کدام از این گونه های سینمایی روش ساختاری خود را می طلبد که با سختی هایی همراه است اما آن چه مسلم است این که از ابتدا باید آزادی عمل به هر فیلمسازی بدهند تا اجازه بیان موضوعات را داشته باشد. از ظاهر شهر گرفته تا بافت، معماری، شرایط اجتماعی هر شهر خرد و کلان با آدم هایی که در آن شهر زندگی می کنند، ویژگی های رفتاری این آدم ها در خانواده هایشان با فرزندان و دیگر افراد بدون سانسور بیان شود.
کارگردان فیلم «شهر آشوب» با اشاره به این که باید به فیلمسازان اجازه داده شود که بدون سانسور موضوعات را بیان کنند، توضیح داد: نه آدم سیاسی هستم و نه از فیلم های سیاسی خوشم می آید اما از ساخت فیلم های اجتماعی استقبال می کنم. مسئولین محترم بدانند که مسائل و مشکلات جامعه واقعیت است نه سیاه نمایی. وقتی سر چهارراه کودکان را در حال تکدی گری می بینیم یا در پیاده رو ها جوانان با آسیب های جسمی شان از مردم کمک مالی می خواهند، همه این ها مغز و گوش و ذهن ما را درگیر می کند و وقتی به خانه می رسیم خسته ایم اما نمی دانیم چرا خسته ایم.
کارگردان فیلم «دونفر و نصفی» ادامه داد: بیان مشکلات و معضلات جامعه در فیلم ها بدون آن که به شعار زدگی نزدیک شود، بسیار مهم است. به عنوان مثال من در فیلم «پدر آن دیگری» به بحث خانواده، تبعیض بین بچه ها در خانواده و این گونه آسیب ها می پردازم که بعدها به فاجعه تبدیل می شود.
صمدی با اشاره به خط قرمزها در حوزه سینمای شهری بیان کرد: متاسفانه آیین نامه ای در زمینه ساخت فیلم های شهری صادر نشده که به فیلمسازان خط قرمزی را نشان دهد و بنا به شرایط روز این خط قرمزها تغییر می کند و ما فیلمسازان خودمان بنا به تشخیصمان در این سال ها یاد گرفتیم که خط قرمز چیست.
شهرهای ایران هویت سینمایی ندارند
طهماسب صلح جو منتقد سینما نیز درباره سینمای شهری و به تصویر کشیدن شهر در سینمای ایران گفت: در فیلم های سینمای ایران صحبت از شهر یعنی تهران. وقتی شهر را به روایت سینمای ایران بررسی می کنیم ذهنمان به تهران متوجه می شود. سینما تعریفی که از شهر ارائه داده از شهر تهران است در حالی که شهرهای دیگر ایران هرکدام فرهنگ شهری خاص خودشان را دارند. با این که هر کدام از شهرهای ایران هویت شهری دارند اما هویت سینمایی ندارند.
وی ادامه داد: با اینکه کشورهای خارجی و اروپایی ها اصفهان را بیشتر از تهران می شناسند اما نمی توانیم در سینمای ایران فیلمی پیدا کنیم که مستقیما به هویت شهری اصفهان و یا حتی شهرهای دیگر توجه دارد .
این منتقد سینما بیان کرد: زمانی که به فیلم های قدیمی سینمای ایران نگاه می کنیم در روستا اگر کسی می گفت فردا به شهر می روم منظورش از شهر تهران بود. در فیلم مجید محسنی «پرستوها به لانه باز می گردند» داستان یک روستایی روایت می شود که بچه اش را برای درس خواندن به شهر می فرستد و آن جا منظورشان از شهر، شهر تهران است. در این فیلم تفاوت زندگی مردم در شهر و روستا را می بینیم. یا قدیمی ترین فیلم سینمای ایران یا اولین فیلم ناطق فارسی یعنی «دختر لر» هم اشاره به شهر تهران دارد، آن جایی که یکی از شخصیت ها می گوید برویم تهران، شهر تهران خوب است اما مردمانش بد هستند.
صلح جو توضیح داد: به عقیده من این گونه تک بعدی نگاه کردن به مفهوم شهر و مظاهر شهر در سینمای ایران، یکی از نقص های فیلم های شهری سینمای ایران به شمار می رود. این در حالی است که جشنواره فیلم شهر هم به جای اینکه تمرکز شش دانگش روی شهر تهران باشد می تواند حتی در شهرهای دیگر هم برگزار شود؛ شهرهایی که قدمتشان به مراتب از تهران بیشتر است. تهران از زمان آقامحمدخان قاجار شهریت پیدا کرد اما شهرهایی چون اصفهان یا تبریز سابقه شهریشان به مراتب بسیار بیشتر است.
انعکاس شهر در سینما باعث اصلاح و احیای آن می شود
محسن آقالر فیلمساز و مدرس سینما گفت: شهر به عنوان ملموس ترین جلوهای فرهنگ بشری است به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است. در چنین شرایطی، بازتاب شهر در سیمای فیلم های ما عموما به دلیل مشکلات تولیدی نادیده گرفته می شود و جزو چند تصویر کلیشه ای آن هم تنها از تهران حضوری دیگری در سینمای ما ندارد.
این مدرس سینما تاکید کرد: این در حالی است که بخش اعظمی از شهرهای ما دارای هویت پایدار همساز با زیبایی شناسی فرهنگ ما دارند و جلوه های نمایشی آنها بر غنای فرهنگی فیلم های ما می افزاید. این موضوع مهمی است که برای هویت بخشی و اصالت در سینما باید به سمتاش حرکت کرد. از سویی نمایش شهر در سینما نه تنها با نکات گفته شده بر غنا و هویت آثار ما می افزاید بلکه بازتاب آن در فیلم ها رابطه ای دو سویه ایجاد کرده و جامعه با انعکاس محیط خود و جلوه های آن در فیلم ها آن را همچون آینه ای می یابد تا با تفکر در آن به اصلاح و احیای محیط خود بپردازد.