رشت- حاشیه نشینی در اکثر کلانشهرهای ایران یاد آور زاغه هایی در اطراف شهر است در حالی که گستردگی رشت و پیوستگی آن با شهرهای اطراف، حاشیه نشینی در این شهر را به گونه ای دیگر رقم زده است.

این گزارش از سلسله گزارشهای «پرونده ویژه بررسی پدیده حاشیه نشینی در استانهای کشور» منتشر شده است. «پرونده ویژه» مجموعه گزارشهای تولیدی دفاتر سرپرستی استانهای خبرگزاری مهر، در یک موضوع مشترک است.

به گزارش خبرنگار مهر، حاشیه نشین‌ها افرادی هستند که به دلیل عوامل رانش مانند نبود اشتغال و کمبود امکانات، زادگاه خود را ترک کرده و معمولاً از روستا به شهر یا از شهرهای کوچکتر به شهرهای بزرگترروی می‌آورند ولی عموماً به دلایل متعددی از جمله مشکلات اقتصادی در حاشیه شهر‌ها ساکن می‌شوند.

محیط‌های نامأنوس شهری برای خانواده‌های مهاجر که از فرهنگ خود جدا و ساکن حاشیه کلانشهر‌ها شده‌اند، به همراه فقر اقتصادی خانواده‌ها، بیش از هر چیز جوانان را در برابرانحرافات اجتماعی آسیب پذیر می‌سازد و حاشیه نشینی که خود معلول گسترش شکاف طبقاتی، رشد بی‌رویه شهرنشینی و مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ است، از جهات متعدد موجب شیوع بزهکاری‌ها، انحرافات اجتماعی و عوارض ناشی از آن‌ها می‌شود.

اما به نظر می‌رسد که حاشیه نشینی در شهر رشت کمی متفاوت‌تر از سایر شهرهای بزرگی است که با این معضل روبرو هستند.

تداخل حاشیه و متن

کلان شهر رشت  با بیش از ۵۵ محله در سطح شهر، متمرکزترین شهر ایران محسوب می شود که این تمرکزدر کنار پیوستگی رشت به شهرهای اطراف، سبب شده تا مرز مشخصی بین مناطق مرکزی شهر و حاشیه نشین وجود نداشته باشد.

با این حال، طبق تعریفی که از حاشیه نشینی شده است، علیرغم درهم آمیختگی حاشیه و بطن شهر در رشت، محلات مختلفی در این شهر وجود دارد که معیارهای لازم برای حاشیه نشین بودن را داشته و با معضلات خاص این گونه محلات نیز دست و پنجه نرم می کنند.

زندگی روستایی در شهر

با نگاهی به برخی از محلات حاشیه نشین، ادامه زندگی روستایی در این محلات را می توان به خوبی مشاهده کرد. شنیدن صدای مرغ و خروس، اردک‌های شناور در جوی‌های آب، باغ‌های کوچکی که به کشت سبزیجات اختصاص پیدا کرده است، همه و همه نشان از سبک متفاوتی از زندگی در این محلات دارد که الزاماً هم در خارج از بطن شهر نیستند.

استاد جامعه شناسی دانشگاه گیلان در این باره به خبرنگار مهر می‌گوید: هنگامی که از حاشیه صحبت به میان می‌آید، نخستین چیزی که به ذهن خطور می‌کند، تصویری از مکانی است که دارای ویژگی‌های خاصی همچون مشکل فاضلاب، مشکل حمل و نقل به دلیل معابر غیر اصولی و ناکارآمد و... است اما در مورد شهر رشت به دلیل شیوع نسبی این مشکلات در سطح شهر نیز، تفاوت چندانی از این نظر بین حاشیه و مرکز شهر وجود ندارد که یکی از دلایل این امر را باید رشد بسیار سریع شهرنشینی در شهر رشت طی کمتر از یک قرن گذشته دانست و همین مساله سبب ادغام مناطق حاشیه‌ای پیشین به این شهر و ایجاد حاشیه‌های جدید شده است.

 مونا اسالم نژاد ادامه می‌دهد: بخشهای مهمی از شهر رشت کنونی، در واقع حاشیه‌هایی هستند که به تدریج تبدیل به مناطق اصلی و چه بسا مرفه نشین شده‌اند. در نتیجه نمی‌توان تفکیک قاطعانه‌ای بین گسترش شهر و شکل گیری حاشیه نشینی قائل شد.

وی حاشیه نشینی در رشت را ادامه سبک زندگی روستایی می‌داند که با ویژگی‌هایی از زندگی شهری ترکیب شده و حالتی بینابینی دارد و می افزاید: حاشیه‌ها نقش دروازه ورود به جامعه شهری را برای روستاییان ایفاء می‌کنند و در اولین گام، خانواده از روستایی دور یا نسبتاً دور به حاشیه شهر مهاجرت می‌کند و سپس در مهاجرتهایی درون نسلی یا بین نسلی وارد اجتماع شهری می‌شود.  

این جامعه شناس در تشریح موضوع می‌گوید: نزدیکی روستا‌ها به شهر‌ها در ترکیب با عواملی همچون تعدد روستاهای حومه و چسبیده به شهر که در تداخل با بافت شهری قرار گرفته‌اند و نیز اراضی کشاورزی پیرامون آن و ارزش زمین موجب روانه شدن سیل مهاجرین یا اقشار کم بضاعت‌تر شهری به این مناطق است. در نتیجه، حاشیه شهر حالتی عمدتاً روستایی به خود می‌گیرد.

اسالم‌نژاد که پایان نامه ارشدش نیز در مورد بررسی حاشیه نشینی در رشت بوده است به نقش متمایز حاشیه نشینی رشت که آن را «انتقالی» می‌نامد اشاره می‌کند ومی افزاید: برخی از حاشیه نشینان، از رشت به عنوان پل یا سکوی پرتابی استفاده می‌کردند تا شرایط لازم برای انتقالی بزرگ ‌تر به حاشیه کلانشهری همچون تهران را به دست آورند.

این مدرس دانشگاه نتایج پژوهشی که در سال ۱۳۸۵ انجام گرفته وپیمایش اخیرش در سال ۱۳۹۳ مجدداً تأیید شده است را بیان می کند و می گوید: دامنه مهاجرین از شهرهایی همچون آمل، بابل در استان مازندران و با اکثریتی بسیار بیشتر، از استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل به شهر رشت بوده و البته در این میان، شهرستانهای کوچک ‌تر استان همچون آستارا، انزلی، فومن و... نیز سهم عمده ای از ساکنان این مناطق را به خود اختصاص داده اند.

فقر و آسیب‌های در کمین

حاشیه نشینی در رشت بیشتر به صورت اقامت اقشار کم در آمد در سکونتگاه های غیر رسمی در بطن شهر جلوه می کند که گاهاً حتی نمی توان مرز مشخصی بین حاشیه و بطن شهر قائل شد و در بسیاری از موارد حتی قرار گرفتن این محلات در کنار محلات مرفه نشین، آسیب های جدی برای ساکنان هر دو محله بوجود آورده است.

در کنار شرایط نامساعد زندگی، خلاء نبود امکانات رفاهی، آموزشی، فرهنگی و تفریحی نیز یکی از مهمترین معظلاتی است که آینده کودکان و نوجوانان این محلات را در هاله ای از ابهام فرو برده و بی شک یکی از مهمترین عوامل گرایش آنها به انجام رفتارهای ناهنجاردر بزرگسالی است.

استاد دانشگاه گیلان با اشاره به اینکه تمام جرائمی که در مناطق اصلی شهر مشاهده می‌شوند، با غلظتی بیشتر در مناطق حاشیه‌ای نیز رخ می دهند توضیح می دهد: به دلیل عدم امکان نظارت و پیشگیری اجتماعی، امکان درگیر شدن افراد در کنش‌های مجرمانه در این مناطق بیش از مناطق اصلی شهر است.

این جامعه‌شناس با اشاره به نظریه جامعه‌شناختی ساترلند یکی از جامعه‌شناسان عرصه انحرافات بیان می‌کند: ساترلند با بررسی زمینه شکل گیری جرم در جوانان به این نتیجه رسید که در اکثر موارد، دلیل مجرم شدن فرد، همنشینی با گروهی است که قواعد و قوانین جامعه را به رسمیت نشناخته و آگاهانه زیر پا می‌گذارند. در این نظریه که اصطلاحاً «تفاوت در همنشینی» نامیده می‌شود، قانون شکنی نیز درست مثل خود قانون قابل یادگیری و حتی در برخی از موارد لازم الاجراست و این خرده فرهنگ و هنجار‌ها و ارزش‌های حاکم بر آن است که مشخص می‌کند که رعایت کردن یا نکردن چه اصولی مورد تأیید است.

اسالم نژاد ادامه می‌دهد: این‌‌ همان چیزی است که مارشال کلینارد هنگام تعریف حاشیه نشینی به آن اشاره می‌کند و حاشیه نشینی را نوعی سبک زندگی خاص با ارزش‌ها و هنجارهای خاص خود برمی شمارد.

مدرس دانشگاه گیلان در این باره توضیح می‌دهد: محل بزرگ شدن فرد می‌تواند یکی از عوامل عمده در شکل گیری شخصیت و آینده فرد باشد و از سوی دیگر آموزش مناسب در هر محیطی می‌تواند سبب بهبود عملکرد فرد به عنوان عضوی از یک جامعه باشد.

وی با بیان اینکه جامعه فرصتهایی را برای رشد، در اختیار هر فرد می‌گذارد می‌گوید: مسلماً از این حیث، کودکی که در حاشیه شهر زندگی می‌کند جهانی متفاوت از کودکی که در مرکز شهر زندگی می‌کند را تجربه خواهد کرد اما این جای خالی تا حد زیادی قابل پر کردن است و مهم‌ترین وسیله‌ای که در جهان امروز برای این امر در نظر گرفته شده است، امکان ادامه تحصیل برای کودکان مستعد است.

این جامعه‌شناس همچنین درباره اهمیت آموزش در این جوامع توضیح می‌دهد: نباید نادیده گرفت که در بسیاری از موارد، حاشیه نشینان، بدون عمل به حداقل وظایف شهروندی توقع بهره‌مندی از امکانات رفاهی شهری را دارند که در این زمینه نیز آموزش مناسب و هدفمند می‌تواند تعادلی قابل قبول در این عرصه به وجود آورده و از وارد آمدن فشار بر سازمانهای خدمات شهری جلوگیری کرده و همزمان با کاستن از احساس محرومیت نسبی که خود یکی از دلایل روی آوردن ساکنان این مناطق به انواع بزه‌ها و جرائم است، از هزینه‌های غیر ضروری و غیر مولد در این عرصه‌ها بکاهد.

حاشیه نشینان به دنبال چاره ای برای حل مشکلات

هرچند نبود امکانات رفاهی از مهمترین دغدغه های حاشیه نشینان است اما بی شک مشکلات معیشتی در صدر فهرست معضلات ساکنان این مناطق قرار گرفته است.

در بازدید میدانی خبرنگار مهر از یکی از این محلات، وقتی با فروشنده سوپر مارکت کوچکی در یکی از کوچه‌های محله مالک اشتر در منطقه ۴ صحبت می‌کنیم، او نیز به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: اکثرساکنین این کوچه‌ها شغل مناسبی ندارند و همین موضوع سبب مشکلات دیگری مثل ترک تحصیل فرزندان، گرایش به سمت مواد مخدر و حتی دزدی می شود.

در کنار این آسیب ها، نداشتن امکانات اولیه شهروندی نیز یکی از مهمترین معضلات این مناطق بوده و دغدغه اساسی بسیاری از ساکنین این مناطق به شمار می آید. هرچند در بسیاری از این مناطق، با توجه به گسترده شدن شهر امکانات زیر بنایی مانند آسفالت، آب شرب، لوله کشی و ... وجو دارد اما هنوز هم در تعدادی دیگر از این محلات، نبود امکانات زیر ساختی، مساله ساز است.

در محله پشت دخانیات (روبروی بیمارستان قائم)، امتداد کوچه‌ها و ساخت و ساز‌ها تا جایی که منتهی به شالیزارهای آماده به کار کشاورزی وجود دارد ادامه پیدا کرده اما، به نظر می‌رسد امتداد شهر و افزایش مساحت مناطقی که در حاشیه شهر قرار گرفته است خود سبب مشکلاتی برای خدمات رسانی دستگاه های خدماتی شده است.

تعدادی از ساکنین این محل به خبرنگار مهر توضیح می دهند: متاسفانه برخی از دستگاه‌ها مثل شهرداری در رفع مشکلات محلات همکاری لازم را نمی کنند و برای مثال الان چندین سال است که وضعیت آسفالت کوچه‌ها بلاتکلیف مانده است.

عدم آسفالت کوچه‌های این محل باعث شده تا مشکل خطر آفرین انباشت زباله نیز گریبانگیر ساکنین محله شود.

وقتی از ساکنین محله درباره وجود حجم زیادی از زباله در زمینهای ساخته نشده این محله می‌پرسیم جواب می دهند: از آنجایی که برخی کوچه ها آسفالت نشده، ماشین حمل زباله به این کوچه ها نمی‌آید و در نتیجه مرم محله یا کیسه‌های زباله را روی درخت یا علمک های گاز آویزان می کنند یا روی زمین های ساخته نشده می ریزند.

مشکل دیگری که در بازدید میدانی خبرنگار مهر از برخی محلات حاشیه نشین مشاهده شد، وجود زمینهایی است که اگر چه تا چند سال پیش زمین کشاورزی بوده اند اما، با بلا تکلیفی شان برای استفاده کشاورزی یا ساخت و ساز، به دلیل بارندگی های مداوم و تجمع باران در این زمینها، به آبگیرهای راکد و متعفنی تبدیل شده و محل انباشت زباله ساکنان محل نیز محسوب می شوند.

همگرایی دستگاه ها اجرایی چاره معضل حاشیه نشینی

با تمام صحبتهای یاد شده، در هر حال شهر رشت با معضل حاشیه نشینی دست به گریبان است و این امر جز با اندیشیدن تدبیری چاره گشا و الزاماً عمل کردن به این تدبیر، حل شدنی نخواهد بود.

سرپرست اداره کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری گیلان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نگرانی‌های ایجاد شده درباره حاشیه نشینی در شهر رشت توضیح می دهد: وجود حاشیه نشینی دغدغه اجتماعی مهمی است که دولت به دنبال رفع این نگرانی‌ها است.

یونس رنجکش با اشاره به اقداماتی که برای سازماندهی حاشیه نشینی در شهرهای دیگر انجام گرفته است می‌گوید: سیاست اصلی برای حل مشکلات حاشیه نشینی در شهر رشت باید ارائه خدمات دستگاههای اجرایی مختلف باشد که این امر نیز به دلیل عدم رعایت ضوابط در این مناطق، دستگاههای خدماتی را با مشکل در ارائه خدمات مواجه کرده است.

سرپرست اداره کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری گیلان ادامه می دهد: دستگاههای اجرایی در هنگام ارائه خدمات خواستار رعایت ضوابط از سوی مردم هستند و از سوی دیگر مردم نیز بدون رعایت ضوابط خواستار دریافت ارائه خدمات هستند که راه حل این مشکل تنها در همگرایی بیشتر دستگاه‌ها بوده و باید مانع توسعه بی‌ضابطه شد.

رنجکش می افزاید: دستگاه‌ها نیز شرح وظایف متعددی دارند و نمی‌توانند تمام جامعه هدف را پوشش دهند و اینجاست که نقش سازمان‌های مردم نهاد بیش از پیش تعیین کننده می شود.

وی حل بخش بزرگی از آسیب‌های این محلات را در گرو ارائه خدمات بهداشتی، عمرانی و فرهنگی دانسته و ورود سازمان های مردم نهاد را در بخش آموزش به ساکنان این مناطق ضروری می داند.

با تمام این تفاسیر مردم حاشیه‌ شهر طبیعتا در پی دستیابی به متن شهر هستند و خداحافظی با حاشیه نشینی دور از دسترس نخواهد بود مگر با بهبود وضعیت معیشتی مردم روستا و شهرهای کوچک، آموزش مفاهیم شهروندی و فراهم آوردن ساختار و زیربناهایی که در پی رفاه حال شهروندان باشد.

گزارش و عکس : مریم صابری

برچسب‌ها