به گزارش خبرگزاری مهر، پیروزی حزب محافظه کار (توری) در انتخابات پارلمانی انگلستان گویای به حقیقت پیوستن رویای نخست وزیر این کشور «دیوید کامرون» مبنی بر به رای گذاشتن حق بریتانیا در جدایی از اتحادیه اروپا است. رویایی که هنوز نتوانسته اکثریت آراء را به خود جذب کند اما فکر تعبیر آن نیز ذهن دیگر رهبران قاره سبز را به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان آشفته می کند.
اتفاق نظر کلی بر آن است که انگلیس به هیچ وجه قصد عمل به این وعده را ندارد و اصولا فرد گرایی در مغایرت با تامین اهداف مالی دولت لندن است. در واقع، کامرون خواهان اعمال تغییراتی است که قید و بندهای تحمیل شده از سوی اتحادیه را تا حدی سست کرده و به کشورهای عضو آزادی عمل بیشتری بدهد. اما نتیجه انتخابات پارلمانی انگلیس این حقیقت را به اثبات رساند که بی ثباتی افکار عمومی این کشور پیش بینی نتایج هر گونه رای گیری را ناممکن می سازد. از همین رو «واشنگتن پست» با انتشار مطلبی به واکاوی دلایل احنمالی کامرون برای برگزاری همه پرسی و چالش های پیش روی احزاب چپ برای ادامه عضویت در اروپای واحد می پردازد. در این گزارش آمده است:
چرایی اصرار کامرون به برگزاری رفراندم جدایی انگلستان از اتحادیه اوپا
کامرون وعده داده که همه پرسی جدایی از اروپا را قطعا انجام خواهد داد اما پیش از آن خواهان امتحان شانس خود برای اعمال برخی اصلاحات در قوانین اتحادیه از طریق رایزنی با دیگر رهبران اروپا است. در واقع، هنگامی که کامرون برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ رهبر حزب محافظه کار انگلیس شد از اعضای حزب خواست تا موضوع تکراری اتحادیه اروپا را به فراموشی بسپارند. اما، وقتی حزب محافظه کار مجددا در سال ۲۰۱۰ به قدرت رسید بسیاری از دولتمردان انگلیسی همچنان درگیر دغدغه اتحادیه اروپا بودند.
در دو سال نخست رهبری کامرون، ۹۳ نفر یا به عبارتی ۳۰ درصد از اعضای حزب محافظه کار دست کم در مقابل ۱ رای از هر ۲۹ رای اتحادیه اروپا قد علم کردند و از این تعداد نماینده ناراضی، یک پنجم 10 بار یا بیشتر به مخالفت با آراء اتحادیه اروپا اقدام کردند. بسیاری از این نمایندگان خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را خواستار هستند، ایده ای که بیش از همه با ریشه گرفتن حزب یوکیپ یا استقلال پادشاهی متحد تقویت شده است. اگرچه یوکیپ در انتخابات عمومی ماه گذشته بنا بر ساختار پارلمانی انگلیس تنها یک کرسی را از آن خود کرد، اما در حقیقت موفق به کسب ۴ میلیون رای یا به عبارتی ۱۲.۶ درصد از کل آراء مأخوذه شد.
استراتژی یوکیپ بر جذب همزمان محافظه کاران ناراضی و چپ گراهای دلزده شمال انگلیس بود که از وعده های حزب کارگر به سطوح آمده بودند. در این میان، مضرات اتحادیه اروپا محور تمرکز نبود بلکه نتایج ادامه عضویت انگلستان مورد تردید قرار داشت تا موضوع جنبه وطنی به خود بگیرد. در حقیقت، یوکیپ یکی از هسته های اصلی اتحادیه اروپا را هدف قرار داد که با عرق ناسیونالیستی مردم انگلیس در تضاد بود و مهاجرت از کشورهای ضعیف اتحادیه اروپا به این کشور را شامل می شد. در این میان، مشکلات جامعه امروز انگلیس نظیر دستمزد نامناسب، گرانی مسکن و کاستی های بخش خدمات عمومی نظیر بهداشت و آموزش و پرورش هم به حضور مهمان های ناخوانده نسبت داده شد.
در واقع، وعده کامرون به برگزاری همه پرسی با هدف بازگرداندن برخی از رای دهندگان دلزده به حلقه حزب محافظه کار -که در آن برهه شکننده به نظر می آمد- صورت گرفت. علاوه بر این، تکرار چنین لاف گزافی موجب تمایز وی از رهبران احزاب مخالف شد به این نحو که وی شعار خود را از قالب تمایلات شخصی خارج کرده و گفت «بگذار ببینیم مردم انگلیس چه تصمیمی می گیرند».
مزایا و معایب برگزاری همه پرسی برای طرفداران ادامه حضور در اتحادیه
با همه این تفاسیر، قصه همه پرسی دیوید کامرون دقیقا همان چیزیست که مخالفان وی یعنی طرفداران ادامه حضور در اتحادیه به آن نیاز دارند. شاید به همین دلیل هم هست که رهبران احزاب مخالف یک به یک از مواضع پیشین خود کوتاه آمده و طی هفته های پس از انتخابات با برگزاری رفراندوم عمومی موافقت کردند.
ناگفته نماند در همان حالی که حزب یوکیپ عقاید ضد اتحادیه خود را به خورد مردم انگلیس می داد، احزاب چپ گرا هیچ کار اساسی برای حفظ موقعیت خود نکردند و تبلیغاتشان هم از چارچوب صفحات فیس بوک فراتر نرفت. اما، احتمال تحقق وعده همه پرسی طی سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ سرانجام آنها را برای بهبود وجهه خود به تکاپو وا می دارد. در این میان، نیروهای طرفدار حضور در اتحادیه با سه چالش اساسی روبروهستند:
همه پرسی بر مبنای توافقی صورت می گیرد که کامرون بعد از مذاکره با رهبران اروپا به دست می آورد. البته، وی نیز باید تمام سعی خود را به خرج دهد تا امتیازاتی را که به نقش اتحادیه اروپا در برخی از حوزه های تصمیم گیری پایان می دهد اخذ کند و حقوق شهروندی مهاجرین را هم برای تسکین دغدغه های ناسیونالیستی محافظه کاران تا حد قابل قبولی محدود نماید.
پس می توان گفت این مذاکره منجر به ارایه بسته انتخاباتی می شود که نیروهای موافق حضور در اتحادیه علیرغم میل باطنی مجبور به حمایت از آن هستند.
نیروهای طرفدار اتحادیه مجبور خواهند بود که سرنوشت مزایای پنهان و نامحسوس عضویت در اروپای واحد را به دست مردمی بسپارند که سررشته ای از مسایل سیاسی ندارند. این موضوع با توجه به اقدامات مؤثر احزاب مخالف در به رخ کشیدن مضرات عضویت در اروپا اهمیت پیدا می کند. ناگفته نماند که بسیاری از طرفداران اتحادیه بر مزیت عضویت در یک بازار واحد تمرکز می کنند حال آنکه این موضوع برای رای دهندگان ماهیتی انتزاعی و نامحسوس دارد.
در این مقطع، شاید بهتر باشد که طرفداران اتحادیه از تجربه همه پرسی جدایی اسکاتلند درس بگیرند مبنی بر اینکه وعده تغییرات مثبت می تواند به منزله مشوقی برای رای دهندگان باشد حال آنکه پیام فعلی آنها بر محور تمدید وضعیت موجود می چرخد. از سوی دیگر، مشکلی که مزید بر علت می شود برگزیدن ادامه همکاری با اتحادیه اروپاست که فقط یک دهه قدمت دارد حال آنکه قدمت نظام پادشاهی انگلستان به سه قرن باز می گردد.
چالش دیگری که پیش روی طرفداران اتحادیه است ماهیت نامعلوم و خطرناک همه پرسی هاست. نظرسنجی های فعلی حاکی از تمایل 55 درصدی مردم به باقی ماندن در اتحادیه اروپاست که این مقدار در صورت موفقیت رایزنی کامرون با دیگر رهبران اروپایی به 65 درصد می رسد. اما، رویکرد مردم انگلیس به مسئله اروپای متحد طی 40 سال گذشته در نوسان کامل بوده و معمولا در انتخابات عمومی نیز در شمار دغدغه های اصلی رای دهندگان به حساب نمی آمده است.
بنابراین بی ثباتی افکار عمومی، عدم ارتباط سازنده بین اتحادیه و مردم بریتانیا و نامحسوس بودن مزایای عضویت در اروپای واحد چالش سه جانبه ای است که طرفداران اتحادیه با آن روبرو هستند و در واقع چشم انداز حضور انگلستان در اتحادیه اروپا هم در گروی توانایی احزاب چپ گرا در حل این چالش است.