خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: ارسلا هلپ مدیر بخش آسیا، آفریقا و ایران نمایشگاه کتاب فرانکفورت در ایام برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران چند روزی را میهمان ایران بود و به دلیل تسلط تقریبی اش به زبان فارسی تقاضای مهر را برای یک گفتگو پذیرفت. او در این گفتگو تصویری شفاف و تازه از کتابخوانی در آلمان و تصور کشورهای غربی از وضعیت مطالعه و نشر در ایران ارائه داد که در نوع خود بسیار قابل توجه است. این گفتگو را در ادامه می خوانیم:
خانم هلپ در ایران بسیار گفته می شود که مردم بسیار کم کتاب می خوانند و البته نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران نیز در همین راستا عاملی است برای کتابخوان کردن آنها. در سفرم به فرانکفورت دیدم با اینکه سیستم برگزاری نمایشگاه از پایه بر مبنای نسخه فروشی نیست اما در مجموع وضعیت کتابخوانی بسیار بهتر از شهری مانند تهران است. دوست دارم به این بهانه درباره تجربه و مسیری صحبت کنید که توسط شما طی شد تا مردم کتابخوانی را به عنوان یک کار مفید و غیر زائد بپذیرند.
مساله این است که در آلمان هم آنطور که شما فکر میکنید همه کتابخوان نیستند. شاید در قطار و یا مکان های عمومی ببینید که مردم کتاب و روزنامه و یا کتاب الکترونیکی میخوانند اما اینکه بخواهم بگویم که ما خیلی کتابخوان هستیم، نه اینطور نیست. اما یک تفاوت اصلی ما با شما در این است که در آلمان سازمانهای غیرانتفاعی زیادی داریم که بدون ارتزاق مالی از دولت مردم را به کتابخواندن تشویق میکنند. مثلا ما بنیادی داریم به نام «خواندن» که کارش این است که از ارگان های زیاد اقتصادی خصوصی تامین سرمایه میکند تا هر ساله در ۲۳ آوریل که روز ملی خواندن است مراسمی را برگزار کند که در آن بازیگران و سیاستمداران و هرکسی که به نوعی مشهور است در روز معینی به مدارس بروند و برای بچه ها کتاب بخوانند. این مراسم پدر و مادران را هم برای کتابخواندن برای بچههایشان به ویژه در زمانی که در منزل هستند، ترغیب می کند. این دست فعالیت های باعث عادت کردن به خواندن می شود.
با این وصف میخواهم بپرسم که چرا نمایشگاه کتاب شما سیستمی ندارد که مخاطب را به تهیه و خوانش کتاب تشویق کند و به نوعی نمایشگاهی تخصصی است؟
نمایشگاه کتاب فرانکفورت را یک شرکت اقتصادی که وابسته به اتحادیه ناشران و کتابفروشان آلمان است برگزار میکند و به خاطر اینکه این اتحادیه مجری است، هدفش از برگزاری این نمایشگاه حفظ موقعیت و جایگاه ناشران و کتابفروشان است. اگر ناشران در این نمایشگاه کتاب بفروشند در واقع بیزینس کتابفروشان را تحت الشعاع قرار میدهند و این به نفع ناشر و کتابفروش نیست. کاری که شما در نمایشگاه تهران میکنید به نظر من به نفع کتابفروشان نیست. شنیدهام که در چند سال گذشته تعداد زیادی از کتابفروشی ها در اینجا تعطیل شده اند که بخش عمده اش به خاطر همین وضعیت فعلی در فروش کتاب است.
اما در ایران به هر دلیل مردم از کتابفروشی ها کتاب نمی خرند و بیشتر مشتری نمایشگاه هستند!
می دانید! طبیعی است. شما در نمایشگاه کتاب به مشتری تخفیف میدهید در حالی که در آلمان کتاب در نمایشگاه و یا کتابفروشی قیمتی ثابت دارد و کسی اجاره ندارد تخفیف بدهد. این منجر به حمایت مالی از اقتصاد نشر میشود. از سوی دیگر برخی کشورها نیز سیستم توزیع خوبی در عرصه کتاب ندارند. مثلا در کشورهای عربی یک شرکت عمده بزرگ پخش برای کل کشور نداریم و یا یک کاتالوگ که همه عناوین کتاب تولید شده را معرفی کند نیز وجود ندارد. اما در آلمان ما یک لیست داریم که همه عناوین آلمانی چاپ شده در سال قبل را دارد. در نتیجه وقتی شما به یک کتابفروشی میروید و دنبال کتابی با موضوعی خاص می گردید، کتاب فروش بر اساس آن لیست که در اختیارش است میتواند شما را راهنمایی کند که چه اثری را بخرید و همین مساله باعث میشود که یک کتاب در عرض مدت کوتاهی مخاطب خاص خودش را پیدا کند.
در آلمان کتابفروشی از اساس تجارت پرسودی است؟
به دلیل توسعه فعالیتهای دیجیتالی از چند سال قبل بحث های زیادی مطرح شده که ناشران در چند سال آینده چطور باید با وجود این محتوای دیجیتال به حیات خود ادامه دهند. در کنار آن در بازار فروش کتاب آلمان از وجود «آمازون» هم نباید غافل شویم چون مردم از آن زیاد کتاب طلب میکنند.
منظورتان این است که علاقه به خوانش آثار دیجیتالی شده زیاد شده است؟
ببینید! چهار درصد از مجموع نشر در آلمان دیجیتال منتشر میشود اما مردم دوست دارند کتاب را به صورت دیجیتال سفارش بدهند تا اینکه به کتابفروشی بروند. در آمازون آنها می توانند جدای از اینکه تازه ترین آثار منتشر شده را در فاصله ۲۴ ساعته دریافت کنند، میتوانند به آثار کم یاب و یا دست دوم نیز به سادگی دسترسی پیدا کنند. جدای از این آمازون کتاب هایی را به صورت چاپ محدود ((printed limited دارد که در کتابفروشی ها به سادگی نمی شود آنها را یافت.
برنامهریزی و نگاه شما برای بازار ایران به منظور خرید و فروش کتاب چیست. میدانید که در ایران بازار کتاب دیجیتال چندان رونقی ندارد و البته مساله کپی رایت نیز رعایت نمی شود.اصلا میشود به بازار کتاب ایران نگاه اقتصادی برون مرزی داشت؟
مشکل ایران این است که تا به حال به کپی رایت نپیوسته و این یک مشکل بزرگ است. در ایران ۹۰ میلیون نفر زندگی می کنند که یک بازار بزرگ برای کتاب به شمار می رود اما ناشران بین المللی میترسند که حتی اگر کتابی را به صورت انگلیسی بفرستند، کتاب ها در ایران به صورت غیرقانونی ترجمه و چاپ شود. در ایران وقتی به کتابفروشی می روم تعجب می کنم که همه چیز را می شود در آن یافت. همه پرفروشهای دنیا را می شود به راحتی اینجا پیدا کرد. ما سعی داریم راهی را به واسطه پذیرفتن حق کپی رایت کتاب توسط ایران باز کنیم، تا راه ارتباط ناشران ایرانی با ناشران بین المللی بیش از پیش هموار شود و ناشر ایرانی راحت تر در دنیا پذیرفته شود. اگر رویه موجود درباره انتشار غیرقانونی ترجمه کتابها حل نشود دیگر نمی شود انتظار داشت که ناشران ایرانی مورد احترام قرار بگیرند.
چقدر تولیدات ایرانی را برای حضور در عرصه بازار بین المللی کتاب مناسب می دانید؟
مساله اصلی به توانایی ناشران ایرانی در مذاکره باز می گردد. الان ناشران عرب و یا اندونزیایی و ...تجربه خوبی برای مذاکره با ناشران بزرگ غربی دارند و آنها نیز اذعان می کنند که این مذاکره خیلی سخت است. در آلمان به طور مشخص تولید کتاب یک مساله بر خط است. یعنی آنقدر محتوای داخلی داریم که نیازی به واردات کتاب به صورت مشخص نداریم جز اینکه محتوا بسیار در سطح بالایی باشد که به درد مردم بخورد. به نظرم اینکه مترجمان زیادی در عرصه ترجمه آثار ادبی ایران به سایر زبان های غربی وجود ندارند هنوز نمی شود به درستی اظهار نظر کرد که تولیدات ایران تا چه اندازه به درد جامعه غیرایرانی میخورد با این حال آژانس های ادبی که در چند سال اخیر در ایران ایجاد شده اند در حل این مانع تلاش زیادی می کنند.
....................
گفتگو:حمید نورشمسی