اصفهان- خواننده سنتی کشورمان در کنسرت یک روزه خود در اصفهان با گلایه از نامناسب بودن سالن اجرای کنسرت، خواستار سالن کنسرتی مناسب برای اصفهان شد.

به گزارش خبرنگار مهر، شب گذشته کنسرت شهرام ناظری همراه با گروه موسیقی مولوی، در سالن نگین نقش جهان اصفهان برگزار شد.

سالن یک هزار و ۱۰۰ نفری نگین نقش جهان مملو از جمعیت انتظار کنسرتی زیبا و به یادماندنی را داشت، ۶ نوازنده، عود، تار، سه تار، کمانچه، دف و تنبک مولوی با لباس‌های مشکی ابتدا قطعه‌ای بی کلام را نواختند تا گوش‌ها و جان‌ها برای شنیدن نوای شوالیه آواز ایران آماده شود.

شهرام ناظری که با تشویق بسیار مردم به روی سن آمد از اینکه مجدد در اصفهان می‌خواند ابراز خوشحالی کرد و اینکه مردم این شهر هنر را می‌شناسند و به آن احترام می‌گذارند را ستودنی دانست.

وی با اشاره به اینکه همگان از سابقه تاریخی اصفهان مطلع هستند، تصریح کرد: دیار نصف جهان بزرگانی همچون جلیل شهناز، حسن کسایی، ارحام صدر و ساسان سپنتا را در دل خود پرورش داده که بر همگان آشنا است.

این خواننده کشور تاکید کرد: برای یک هنرمند مهم است که در چه دیاری و برای مردمی با چه میزان ذوق و هنرپروری به اجرای برنامه بپردازد.

وی با گلایه از نامناسب بودن سالن اجرای کنسرت اظهار داشت: مطابق با استانداردهای جهانی سالن مخصوص اجرای کنسرت دارای سقفی بلند است تا طنین صدا در آن گوش‌نواز باشد.

ناظری افزود: حیف از دیار نصف جهان که سالن کنسرت ندارد و این را از مسئولین خواستاریم تا سالن کنسرت برای این شهر تهیه کنند نه برای موسیقی بلکه برای مردمی که هزینه می‌دهند تا لذت برند.

پس از این صحبت، شهرام ناظری نخستین قطعه‌ اجرای‌اش را با نواختن سه تار در دستگاه همایون و با شعری از شفیعی کدکنی آغاز کرد.

اعضای گروه بار دیگر به روی صحنه آمدند و نوازنده عود آغازگر شد و به دنبال آن کمانچه و تار، و نوازش‌های خفیف بر پوست دف تا خواننده با این قصیده از مثنوی و معنوی شروع به خواندن کند «چون خیال تو درآید به دلم رقص کنان  چه خیالات دگر مست درآید به میان».

در قصیده بعدی بار دیگر اجرا با تکنوازی عود شروع می‌شود و با نوای کمانچه درمی‌آمیزد و بعد صدای استاد است که روی آن می‌نشیند «پیدا شدم پیدا شدم… پیدای ناپیدا شدم… شیدا شدم… شیدا شدم.» و آواهایی که از حنجره‌اش طنین انداز می‌شود.

در اینجا است که شهرام ناظری از سکوت و دقت و توجهی که مردم با وجود نامناسب بودن صدا دارند تشکر می‌کند و با توضیحی در مورد شعر مولانا که «راست بگو نهان مکن» و «این دنیا ارزش گفتن دروغ ندارد» و نواختن عود، تار و کمانچه و قسمتی با تکنوازی دف و همراهی گروه در گفتن راست بگو نهان نکن برنامه را ادامه می‌دهند.

« اندک‌اندک، اندک‌اندک، جمع مستان می‌رسند… اندک اندک، اندک اندک، می‌پرستان می‌رسند.» و «یک شب آتش در نیستان» دو قطعه پایانی بود که با هم‌نوایی مردم به اجرا درآمد.
 

گزارش :مریم ایروانی