خبرگزاری مهر _ گروه دین و اندیشه: از زمان هجرت رسول اکرم(ص) و شکلگیری جامعه و دولت مستقل اسلامی در مدینهالنبی که با ساخت سریع مسجد و تبدیل آن به مرکز اجتماعات مسلمین محقق گردید، مساجد نقش مهمی در شکلگیری و سازماندهی تمدن اسلامی داشتهاند. چنان علاوه بر کارکرد عبادی، دارای کارکردهای اجتماعی، سیاسی، آموزشی نیز بوده و بسیاری از نیازهای جامعه را برآورده میکردند و این گزارش سعی دارد به ضرورت اصلاح و بازنگری در مدیریت مساجد بپردازد که به مناسبت دهه تکریم مساجد پیش روی شما قرار گرفته است؛
حجتالاسلام حسین روحانینژاد، معاون فرهنگی و تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی، در موردکارکردهای مساجد در صدر اسلام و آغاز انقلاب اسلامی و مقایسه آن با امروز و ظرفیت ها و کارکردهای مساجد برای پاسخگویی به مسائل اجتماعی به خبرنگار مهر گفت: «مساجد در صدر اسلام که به دستور پیامبر بزرگوار اسلام شکل گرفت کارکردهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیتی داشتند. ملاقاتهای پیامبر در مسجد صورت می گرفت و قضاوتهایی که برای مراجعات و اختلافات داشتند در همان مسجد انجام می گرفت. در حقیقت مسجد محل اداره جامعه تلقی می شد.»
حجتالاسلام روحانی نژاد افزود: «رفته رفته که از صدر اسلام فاصله گرفتیم، حاکمیتها و نظام های سیاسی مختلفی شکل گرفت که آن نظامها سعی کردند بخشی از کارکردهای مساجد را بگیرند و متناسب آن، نهادهایی را تعبیه کنند و بخشی از وظایف و کارکردهای مسجد را به آن نهادها و دستگاه ها بسپارند. در طول زمان هر موقع حاکمیتها دغدغه دین و دینداری مردم را نداشتند به همان میزان کارکرد مسجد کمرنگ می شد و در هر مقطعی هم که حاکمان به دین توجه داشتند تا حدودی مساجد کارکردهای خودشان راپیدا می کردند و به کارکردهای جدیدی دست می یافتند.»
با گذشت زمان و گستردهتر شدن جامعه مسلمانان و پیچیدهتر شدن نیازهای آنها، برخی کارکردهای مسجد از آن جدا شده و به صورت نهادهای مستقلی چون مدارس، دانشگاهها و دادگاهها درآمد. در مورد کشور ما نیز بیشتر با ظهور نهادهای مدرن و عمدتاً غیردینی در نظام سیاسی پیشین، شاهد این تغییر رویه بودیم. البته با شکلگیری نظام دینی و با بسط احکام دینی به درون نهادها، بخش عمدهای از این تقسیم وظیفه سازمانی به قوت خود باقی ماند.
در نتیجه حتی امروز نیز مردم برای بسیاری از امور خود از قبیل آموزش، قضاوت، مطلع شدن از اخبار و.... بینیاز از رجوع مستقیم به مساجد به عنوان هسته دینی جوامع اسلامیاند، همچنانکه جوامع مسیحی از زمان انقلاب ۱۷۸۹ و اجرای سیاستهای اجباری سکولاریزاسیون در فرانسه - به جز ایالتهای معدودی همچون آلزاس که هنوز زیر بار پذیرش کامل قوانین لائیسیته نرفتهاند - کلیسا را از مصادر سیاسی و اجتماعی کنار گذاردهاند، از جمله با اجرای کامل قانون آموزش و پرورش اجباری و رایگان دولتی در جمهوری سوم فرانسه.
علاوه بر این دگردیسی سازمانی مدرن در ایران که محصول سیاستهای سکولار رژیم گذشته است، نمیتوان انکار کرد که برخی سوء مدیریتها نیز موجب مغفول ماندن هرچه بیشتر پتانسیلهای اجتماعی اقتصادی مسجد شدهاند که در نهایت منجر به کمتر شدن مخاطبان مسجد شده است و در بیشتر نظرسنجیهای انجام یافته در داخل کشور، ضعف مدیریت مسجد، دلیل اصلی گرایش نداشتن مردم به مسجدها عنوان شده است.
ضعف آگاهی کادر اجرایی مسجدها نسبت به شیوههای صحیح مدیریت و برنامهریزی و چگونگی تعامل با شرکت کنندگان در برنامه های مساجد از گروههای سنی مختلف، باعث کمرونقی مسجدها و خالی شدن آنها از طیف جوانان فعال شده است و بعضی مسجدها به نمازخانهای بدل شده یا حتی تعطیل شدهاند.
درهای بسته مساجد امروز
در تأیید این مدعا به بخشهایی از نتایج طرح تهیه شناسنامه اماکن مذهبی کشور اشاره میشود:
- مسجدهایی که سه نوبت نماز را اقامه میکنند حدود ۶ درصد از کل مسجدهای کشور را تشکیل میدهند.
- بسیاری از مسجدها از جهت بهداشتی و نظافت ظاهری جاذبهای برای جوانان ندارند.
- خادمان و هیئت امنا در غالب مسجدهای کشور نه تنها جذبهای برای جوانان ندارند، بلکه خود مانع فعالیت بسیج و کانونهای فرهنگی جوانان هستند و بیشتر مسجدهای کشور تنها در موقع نماز باز بوده و نقشی در اجتماع و حل معضلات فرهنگی و اجتماعی ندارند.»(عباسی و همکاران،۱۳۹۱، به نقل از حشمتی، ۱۳۸۴).
بدین ترتیب، مساجدی که به طور متوسط تنها نیم ساعت در هنگام نماز صبح، نیم ساعت در هنگام نماز ظهر و یک ساعت در هنگام نماز مغرب باز است، چیزی جز درهای بسته به روی مردم نیستند. طبیعتاً وقتی ورود مردم به درون اماکن مذهبی محدود به زمانهای خاص و اندک باشد، نمیتوان از آن انتظار خروجی مطلوبی داشت. در این شرایط، با بسته بودن درب مساجد در اغلب اوقات شبانهروز، این سرمایههای عظیم فرهنگی-دینی، اغلب تبدیل شدهاند به سرمایههای عظیم فیزیکی! پولها و سرمایههای هنگفتی به صورت خاک، گچ و آجر و... تحت عنوان مساجد - و البته حسینیهها - بلوکه شده که حتی از حضور فیزیکی مردم هم محروماند.
سهلترین و در عین حال ضروریترین گام در جهت بهرهبرداری هرچه بیشتر از پتانسیلهای مسجد، باز نمودن قفل درب مساجد است، با طرح آن لاجرم بسیاری از دلسوزان مسجد! بانگ حفاظت از اموال مساجد را سر میدهند، در پاسخ آنها میتوان زیارتگاههای شیعی را مثال زد. اگر مسجدی مشکلات محل را حل کند، قطعاً همان سیل مشتاقان خدمت در زیارتگاهها را در مساجد نیز شاهد خواهیم بود.
مغفول ماندن ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی مسجد
با کمترین هزینه و ارتقا روشهای مدیریتی، میتوان استفادههای بهینه و چند بعدی از مساجد را احیاء نمود و بسیاری از معضلات جامعه را با کمترین بودجه، حل کرد. به غیر از کارکرد دینی و عبادی، مسجد میتواند در چهار حوزه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی نقش آفرینی نماید. بعد از انقلاب اسلامی، عمده توجه به حوزه سیاسی و تا حدی فرهنگی بوده و ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی مسجد تقریباً مغفول مانده است. با توجه به آنکه مساجد در بطن جامعه و در مرکزیت محلهها قرار دارند، از پتانسیل بالایی برای حل مشکلات اجتماعی محله و جامعه برخوردارند.
بازگشت به مسجد رسول الله(ص)
اما برای رفع این معضلات چه میتوان کرد؟ رجوع به سیره نبی و تاریخ صدراسلام، میتواند راهگشای گرههای اجتماعی و فرهنگی امروز باشد. مسجد به عنوان پایگاهی علمی-فرهنگی مورد توجه و تأکید پیامبر بود. چنانچه روایت شده است: «رسول اکرم(ص) مشاهده کرد که در مسجد، دو مجلس تشکیل شده است، یکی مجلس علم که در آن از معارف اسلامی بحث میشود و دیگری مجلس دعا که در آن خدا را میخوانند. رسول اکرم فرمود: این هر دو مجلس خوب و مورد علاقهی من است. آن گروه دعا میکنند و این گروه درس میخوانند و درس میگویند، ولی گروه علمی برتر و بالاتر از گروه دعا هستند و من از طرف پروردگار برای تعلیم مردم، مبعوث شدهام. سپس رسول اکرم (ص) به گروه معلّمین و محصّلین پیوست و با آنان در مجلس علم نشست.» (بحار، جلد۱، ص۶۴)
در جایی دیگر از تاریخ اسلام به آموزش خطاطی در مسجدالنبی اشاره شده است: «یکی از مدرسان معروف مسجدالنبی، عبدالله بن سعید بن عاص بوده است. وی اولین معلمی بود که در این مسجد به آموزش خط پرداخت. وی در دوره جاهلیت از کاتبین معروف عرب بود که توسط پیامبر اکرم ص مأمور آموزش هنر، خطاطی و آموزش قرآن بود. با این همه تدریس و بحث در زمینه مسائل دینی و علمی، حتی در زمان پیامبر ص منحصر و محدود به این مسجد نبود. در مدینه مساجد کوچکتر و محدودتری وجود داشت که فعالیت آموزشی میکردند.» (محمد حسین ریاحی، به نقل از درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۴])
مسجد؛ مأمن مستضعفین
اسلام دین مستضعفین بود و مسجد نخستین جایی که مستضعفین - بهخصوص مهاجرین فقیر و بیپناه مکی - استقرار یافتند. پیامبر(ص) برخی از همین مسکینان را ابتدا در مسجد و سپس در سرپناهی در مجاورت مسجد اسکان داد که به اصحاب صفّه (ساکنان سکو) معروف شدند و هماینان بودند که صفوف اول نماز جماعت و ایضاً صفِ اول مجاهدت در غزوات را تشکیل میدادند. علاوه بر آن به دلیل اسکان دائمی آنها در مسجد، همیشه در درسهای پیامبر حاضر بودند و از میان همین اهل صفّه (اصحاب صفّه) ابوذر و عمار پرورش یافتند.
پیامبر علاوه بر اسکان مستضعفین به عنوان اولین نیازهای مادی انسانی، برای رفع نیازهای معنوی آنان نیز تلاش میکرد و حتی خود پیشقدم شده بود تا امکان ازدواج آنان را فراهم کند، از جمله ازدواج ازدواج بلالحبشی با خواهر عبدالرحمن بن عوف و نیز ازدواج جیبر با دختر زیاد بن لبید، که شهید مطهری آن را با عنوان «جبیر و زلفا» در کتاب داستان راستان روایت کرده است.
بنابراین، امروز نیز با الگوبرداری از این شیوه مدیریت اجتماعی پیامبر، یک کارکرد اجتماعی-اقتصادی مسجد، میتواند پناه دادن به بیخانمانها در اماکن حاشیهای خود باشد. نکتهای که یک دهه قبل از زبان یکی از صاحبنظران مطرح مذهبی کشور در مجلس ختمی که توسط تشکلهای دانشجویی عدالتخواه برای جمعی از بیخانمانهای درگذشته در سرمای شدید زمستان سال ۸۳ مطرح شد: «فقرا و بیخانمانها باید در مساجد بخوابند، اما لوسترهای میلیونی مساجد مزاحمند.»
این مطلب زمانی بیان شد که پس از چند شب تجمع اعتراضی و خیابانخوابی دانشجویان در مقابل نهادهای مسئول همچون استانداری، شهرداری، بهزیستنی و کمیته امداد، سرانجام شهرداری تهران به فکر افتاد تا با ساخت گرمخانهها و جمعآوری شبانه خیابانخوابها برای رفع این معضل اجتماعی چارهای بیندیشد. از آن زمان تاکنون، راه حل متداول این مشکل، ساختن گرمخانههای بسیاری است که طبیعتاً بودجه زیادی میطلبد، در حالی که بسیاری از مساجد شبستانهای فرعی دارند و حتی آنهایی که ندارند اغلب دارای حیاط هستند.
با داربست زدن و چادر زدن و تأمین یک حداقل سیستم گرمایشی در حیاط مساجد، میتوان از مرگ کارتن خوابها جلوگیری کرد و بسیاری از این کارتن خوابها را که از ناهنجاریهای رفتاری رنج میبرند و ایضاً جامعه نیز از شرایط آنها در معرض آسیب است، به بهانه خوابیدن، به مسجد کشاند تا طعم آرامش در خانه خداوند را بچشند و با فعالیتهای جنبی از قبیل مشاوره و کمکهای مردمی، به عنوان عنصر مطلوب به جامعه بازگردند.
به راستی این همه امکانات، بودجه و نیروی انسانی را نمیتوان به گونهای مدیریت نمود که زائران واقعی لااقل به اندازه یک تا دو روز در حرمها اسکان یابند؟
پرکردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در مساجد
یکی از پتانسیلهای مغفول اقتصادی-فرهنگی مسجد، پرکردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است. مسلماً برای ساختن فرهنگسراها و کتابخانهها، دولت و شهرداریها باید بودجه مالی عظیمی فقط برای ساختن ساختمانهای صرف کند که در شرایط امروز ما بعید است چنین بودجهای به طور کافی برای تمامی مناطق تهران و سایر نقاط کشور مهیا شود. اما آیا نمیشود با اندکی درایت و مدیریت، کارکرد فرهنگسراها و کتابخانهها را در فضای معنوی مسجد احیا کرد؟
همچنان که اسناد تاریخی گواهی میدهند که برخی مساجد ایران دارای کتابخانههای عظیمی بودهاند، از جمله مسجد جامع نیشابور که کتابخانه ارزشمندی داشته است، به طوری که یاقوت حموی آورده است: «در جامع قدیم نیشابور کتابخانهای موقوفه، مخصوص مسلمانان وجود داشت که در قرن پنجم فراهم آمده بود». وی کتابهای کتابخانه این مسجد را نفیس و نادر توصیف نموده است. گزارش یاقوت قبل از ورود مغولان به این شهر و ویرانی آن بدست این قوم مهاجر بوده است.] (محمد حسین ریاحی به نقل از حموی، معجم الادباء ج۱۸، ۲۰)
اخیراً گفتگویی انتقادی از یکی از مسئولین فرهنگی منتشر شده بود که کتابخانهها باید زینتبخش خانههای ما باشند اما امروزه کمدهای بوفه و اشیای تزیینی جای آن را گرفته است. همین مضمون انتقادی را میتوان درباره مساجد به کار برد که امروزه کدام مسجد ما به کتابخانهاش معروف است؟ مساجد امروز اکثراً به گنبد بزرگ، منارههای متعدد و لوسترهای گرانقیمت خود مینازند، اما آیا اینقدر که دغدغه کاشی کاری نفیس و ساختن گنبد و مناره برای مساجد وجود دارد، برای ساختن کتابخانه مجهز برای مساجد نیز دغدغهای وجود دارد؟
جای افسوس است که کودکان و نوجوانان ما برای درس خواندن به سالنهای مطالعه بیروح کتابخانهها بروند و از چشیدن طعم درس خواندن در فضای معنوی و ملکوتی مسجد محروم بمانند، آن هم به بهانه واهی از قبیل کثیف شدن مساجد، در حالی که با مدیریت کودکان و نوجوانان مسجدی، میتوان نظافت آن را بهبود بخشید.
حجت الاسلام جهان بزرگی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی در این باره به خبرنگار مهر می گوید: امروز استفاده مناسبی از مساجد نمی کنیم. با وجودی که می توانیم با امکانات کم با فضاهایی که مساجد دارند کودکان و نوجوانان و جوانان را به مساجد بکشانیم و حداقل گعده هایی برای آنها فراهم کنیم و با گرفتن یک جعبه شیرینی آنها را دور هم جمع کنیم، چنین استفاده هایی را از مساجد نمی کنیم. گاه افرادی که صاحب منصب یا خادم مساجد هستند با اخم با بچه ها رفتار می کنند و این فضاها و ظرفیت هایی که در مساجد درست شده بلا استفاده می مانند، تا اینکه امروز می بینیم مساجد فقط محل نماز خواندن پیرمردها و پیرزنها شده است.
بازگردیم به مساجد انقلاب
علاوه بر مستندات تاریخی صدر اسلام و سیره نبوی، میتوان به تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رجوع کرد: انقلاب اسلامی زمینهساز احیای مجدد مساجد در ایران شد، چرا که همین مساجد به عنوان مراکز انقلاب در دوران مبارزات نقشآفرینی کردند و در دوران دفاع مقدس نیز در قالب پایگاههای بسیج و مراکز خدمات مردمی قلب تپنده شهرها و روستاهای سراسر کشور بودند. در نخستین سالهای انقلاب، نهضت بازگشت به مساجد که به عنوان «سنگر»های انقلاب مطرح شدند، چنان بود که برخی از جوانان انقلابی مراسم ازدواج خود را هم به صورت ساده و البته پرشور در مساجد برگزار میکردند.
روحانی نژاد، معاون فرهنگی و تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی در این باره معتقد است: «کارکردهای مساجد را به ویژه در دوران دفاع مقدس دیده ایم که چطور مساجد محل پشتیبانی و تجمع و تأمین منابع انسانی جبهه های حق علیه باطل بود. مردم آخرین وضعیت ها را از آنجا می شنیدند و مسجد محل اعزام نیروهای مردمی به جبهه ها بود. کارهای تعاونی بسیاری در مساجد می شد. مردم برای آبادانی و عمران محله ها و منازل دست به دست هم می دادند و حمایت از انقلاب اسلامی و تجلیل از شهدا و خانواده آنها در مساجد صورت می گرفت؛ به گونه ای که امام(ره) فرمودند مساجد سنگرهای انقلاب هستند. الان هم کارکردهای مساجد تا حدودی حفظ شده است اما به هیچ وجه کافی نیست و باید تلاش شود که مساجد به کارکردهای اصیل خود برگردند و مسجد محلی صرفاً برای برگزاری نماز یا برگزاری مراسم ترحیم نباشد.»
بنابراین؛ همانطور که ذکر شد، مهمترین و فوریترین اقدام برای احیای مساجد در جامعه امروز، گشایش فضای فیزیکی مساجد به عنوان مقدمه پیوستگی بیشتر ارتباطات اجتماعی در آن است. پس از آن، با مشارکتهای مالی و کاری مردم میتوان مساجد را پویا کرد و این سرمایه عظیم فیزیکی را دوباره به سرمایه عظیم فرهنگی-اجتماعی تبدیل کرد، البته به شرط آن که برخی خود را به صورت انحصاری تنها دلسوز مسجد و متولی آن ندانند و اجازه دهند سایر مردم نیز به سلیقه خود - البته با نظارت ائمه مسجد - در بهره برداری فرهنگی از این مکان و غنیتر نمودن محیط آن مشارکت کنند.
در ضمن با توجه به پیچیدهتر شدن زندگی انسان و جامعه امروز، پیشنهاد میشود متخصصهایی از قبیل روانشناس کودک، مددکار اجتماعی، معلم هنر یا ورزش در ترکیب هیئت امنا مساجد قرار گیرند.
منابع:
- حموی، یاقوت، معجم الادباء، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، الطبعة الاولی، ۱۴۰۸ ق/۱۹۸۸م
- درانی، کمال، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش
- ریاحی، محمد حسین، نقش آموزشی مساجد در تمدن اسلامی، مسجد، ۱۲:۲۶-۲۲
- عباسی، رسول و همکاران (۱۳۹۱)، تدوین الگوی مدیریت اثربخش مسجد، دو فصل نامهی علمی-تخصصی اسلام و مدیریت، ۵۳:۱-۳۷
- کرماللهی، نعمت، کاشانیزاده، امیر مسلم (۱۳۹۱)، تبیین الگوی مفهومی آسیبشناسی وضعیت مسجد در ایران، معرفت فرهنگی، ۳: ۴۸-۳۱
گزارش از: ایمان پناهی نوران