مجموعه تلویزیونی «پینگو» انیمیشنی ساده و بی ادعاست، که جایزه بفتا را در کارنامه دارد و خیلی از کودکان و بزرگسالان را با خود همراه کرده است.

خبرگزاری مهر- گروه هنر: «پینگو» انیمیشنی کودکانه و کمدی به شیوه استاپ موشن است که هر کودک و بزرگسالی که یک بار آن را دیده باشد، در نهانخانه ذهنش ثبت شده است.

کارگردان این انیمیشن اوتمار گوتمان این مجموعه را برمبنای قصه‌های سیلویو ماتزولا ساخته و پیگوس گروپ آهنگسازی آن را برعهده داشته است. کارگردان آلمانی این انیمیشن در سال ۱۹۹۳ در ۵۶ سالگی درگذشت، اما ایده درخشان او را دیگران ادامه دادند.

این مجموعه نخستین بار در قالب ۱۳۰ قسمت ۵ دقیقه ای در سال ۱۹۸۶ در استودیو تیکفیلم سوئیس ساخته شد و همان سال روی آنتن رفت. استقبال زیاد از این کارتون و محبوبیت شخصیت پینگو موجب شد تا به زودی دیگر کشورهای اروپایی نیز میزبان این موجودات ساده و مهربان قطبی شوند.

این انیمیشن بر قطب جنوب تمرکز دارد و خانواده‌های پنگوئن ها در ایگلوها کار و زندگی می‌کنند. پینگو هم به یکی از همین خانواده‌ها تعلق دارد. او هر بار با یک ماجرا رو به رو می شود و خواهر کوچکش پینگا هم معمولا او را همراهی می‌کند. دوست صمیم او رابی که یک فک است، هم همیشه همراه اوست.

یکی از دلایل موفقیت جهانی پینگو بی کلام بودن آن است. هرچند شخصیت‌های این انیمیشن با هم حرف می‌زنند اما ما متوجه حرف‌های آنها نمی‌شویم و فقط صداهایی را می‌شنویم که نشان دهنده حالت بیان شدن احساسات آنهاست. این صداها تقریبا شبیه همان صدای قارو قور خود پنگوئن‌هاست. این تدبیر به مردم زبان‌های مختلف امکان می‌ دهد تا با هر پس زمینه زبانی قادر به دنبال کردن ماجراها باشند.

انیمیشن «پینگو» از آن زمان تاکنون یکی از محبوب‌ترین برنامه‌هایی بوده که کودکان با آن بزرگ شده‌اند و امروز هنوز از آن لذت می‌برند. این سریال تاکنون چند بار از شبکه‌ دو، شبکه تهران و دیگر شبکه‌های استانی پخش شده است.

قصه از کجا شروع شد؟

این مجموعه بر یک خانواده پنگوئنی تمرکز دارد که به شیوه انسان‌ها در قطب جنوب زندگی می‌کنند. شخصیت اصلی این مجموعه پسر کوچک خانواده یعنی «پینگو» است. قصه «پینگو» در قطب جنوب می‌گذرد. شخصیت‌های نه چندان پرتعداد این مجموعه هر بار با موضوعی روبه رو می شوند. خانواده‌ای که این انیمیشن بر آن متمرکز است متشکل از پدر و مادر و یک پنگوئن کوچک به نام پینگو است که بعدها دارای خواهری هم می‌شود.  

برخی از اپیزودها:

پینگو و گلوله برفی: با تماشای یک گلوله بزرگ برف از قدرت بزرگ گلوله‌ای که می‌غلطد و از تپه پایین می‌آید آگاه می‌شود.

پینگو و پینگا پیک‌نیک می‌روند: پینگا از شنیدن چند داستان ترسناک که پینگو به او می‌گوید دچار ترس می‌شود.

پینگوی بدبو: چیزی روی او ریخته و او حسابی کثیف شده و برای همین خودش را در سطل زباله می‌اندازد که به معنی واقعی کثیف باشد!

مجسمه برفی پینگو: پینگو با دوستش که دارد مجسمه می‌سازد روبه رو می‌شود و به زودی رقابتی در این زمینه در می‌گیرد. این دو در پایان از نتیجه احساس رضایت می‌کنند.

پشتک واروی پینگو: یک فُک می‌تواند یک ماهی را با دماغش بالا و پایین کند و پینگو هم آرزو می‌کند تا این هنر را یاد بگیرد. اما وقتی ماهی تصادفا روی سقف کلبه می‌افتد، پینگو به خطر می‌افتد.

پینگو نوازنده می‌شود: او اتفاقی آکاردئونی در میان چیزهای قدیمی پیدا می‌کند و صدای ناهنجاری از آن در می‌آورد. پدربزرگ کسی است که می‌تواند به او یاد دهد چطور با این وسیله دیگران را با صدایی خوشایند متوجه خودش کند.

شخصیت‌ها

پینگو: شخصیت اصلی مجموعه، پسربچه کنجکاو اهل تفریح و بازی است. او با اراده و مستعد درافتادن به کج خلقی‌های موقتی است. او گاهی هیجانزده یا عصبانی می‌شود و گاهی می‌خواهد با سروصدای بلند توجه‌ها را معطوف خود کند. او وقتی سر وصدا می‌کند منقارش را مثل یک شیپور یا بلندگویی برای حرف زدن جلو می آورد. همین شخصیت موجب می‌شود تا قصه‌های مختلفی پیرامون او و افکارش شکل بگیرد.

پینگا: خواهر کوچکتر پینگو اولین بار در اپیزود «تازه وارد» وارد مجموعه شد. او شبیه یک جوجه پنگوئن امپراتور بود و همان ویژگی‌ها را داشت. بدنی کرکی و خاکستری و بسیار وابسته به والدینش.

پدر و مادر: اسم پدر و مادر هیچوقت بیان نمی شود. پدر که پستچی است، اوایل پیپ می‌کشد و بعدها آن را ترک می‌کند. گاهی پیگو به او در رساندن نامه ها کمک می‌کند. مادر خانه‌دار است و بیشتر وقتش را مشغول کار خانه، پخت و پز و تمیز کردن است. پینگو و پینگا هر دو به او کمک می‌کنند. او هم اغلب وقتی آنها کار درست را انجام می‌دهند آنها را نوازش می‌کند.

پدربزرگ: او جد پدری است که اولین بار در اپیزود «درس‌های موسیقی» ظاهر شد. او یک آکاردئون نواز ماهر است و بارها به او چیزهای مختلفی یاد داده است.

رابی: او فکی خاکستری است. اسم او ترجمه آلمانی برای «سیل» یا «فک» است. رابی اولین بار در قسمت «پینگو برای ماهیگیری می‌رود» ظاهر می‌شود. او مهربان و بامزه است و در چهار فصل نخست رنگ خاکستری - آبی دارد اما بعدها به خاکستری روشن تغییر رنگ می‌دهد. در حالی که فک دشمن اصلی پنگوئن است، اما این دو رابطه صمیمانه‌ای دارند.

پینگی: او تاحدودی بی پرواست و یک منقار دراز دارد که تخت است و در انتها کمی سرهایش به طرف بالا می‌رود. او گاهی پینگو را تحریک می‌کند که کارهای خطرناکی انجام بدهد.

پینگای: او خیلی شبیه پنگوئن‌های آدلاید است و در مدرسه بیشتر دیده می‌شود.

پینگوی: او یک پنگوئن سبز است که در قسمت «میهمانی عروسی» ظاهر شد. او لهجه خاصی دارد که باید متعلق به گونه خودش باشد.

پونکی: او کاکلی روی سرش دارد و شلوار راه راه می‌پوشد. او در قسمت‌های کمی دیده شده است.

باجو:  یک دوست غیرپنگوئن دیگر پینگو است. او به عنوان یک تازه وارد عجیب وارد مجموعه شد و یک آدم برفی است که اولین بار در سال ۲۰۰۵ وارد قصه شد.

معلم: پینگو یک استاد مدرسه هم دارد که خانه‌شان نزدیک مدرسه است و زنگ را وقتی که باید درس بخوانند می‌زند.

دکتر: او هم از شخصیت‌های دیگر است که همسایه آنهاست. او نزدیک کلینیک زندگی می‌کند و دایم باید زخم‌ها و آسیب‌هایی را که پینگو می‌بیند درمان کند.

پیام انیمیشن

هرچند بیشتر برنامه‌های کودک تلاش دارند تا از روش آموزش غیرمستقیم برای کودکان استفاده کنند اما همیشه در این زمینه موفق عمل نمی‌کنند. «پینگو» در نهایت سادگی و بدون درافتادن به قصه‌های چند لایه، داستانش را روایت می‌کند و در هر اپیزود کوتاه، شخصیت اصلی را با موضوعی درگیر می‌کند. این درگیری ها اغلب پیچیده نیستند، اما واقعی هستند.

کیفیت انیمیشن

«پینگو» از نظر ظاهری ساده است: فضای سفید قطب، خانه‌های ساده اسکیموها که حالا پنگوئن‌ها ساکنش هستند و فارغ از زرق و برق و رنگ‌های درخشان انیمیشن‌های امروزی. همین سادگی کمک می‌کند تا رفتارها بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. در عین سادگی اما کیفیت دقیق روش استاپ موشن در این مجموعه به زیبایی حالت‌ها، احساسات و رفتارها را تصویر کرده اند. با وجود محدود بودن دامنه رنگی که معمولا مجموعه‌ای از سفید، سیاه، آبی، نارنجی و قرمز است، اما هیچ یک از نما‌های تصویر خسته‌کننده و تکراری به نظر نمی‌رسند. این سادگی زمینه باعث شده است شخصیت‌ها علاوه بر هماهنگی با فضا، بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.

تاریخچه انیمیشن

این انیمیشن از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ توسط تیک‌فیلمز و پیگوس گروپ برای تلویزیون سوییس تولید شد. این مجموعه در چهار سری ادامه یافت که هر سری دربرگیرنده چند فصل بود و از ۲۸ می ۱۹۸۶ تا ۹ آوریل ۲۰۰۰ روی آنتن رفت. این کارتون را بی بی سی هم از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۶ پخش کرد و جایزه بفتا نیز به آن اهدا شد.

سری پنجم و ششم این مجموعه را کمپانی‌های بریتانیایی هیت انترتینمنت و هات انیمیشن تولید کردند. تا به امروز این انیمیشن هنوز پرطرفدار است و بارها در شبکه های تلویزیون جهان از جمله ایران، بازپخش شده است. 

در مجموع ۱۵۶ قسمت پنج دقیقه‌ای و یک قسمت ویژه ۲۰ دقیقه ای از این مجموعه ساخته شد که از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ پخش شدند و این مجموعه از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ بازپخش شد.

در سال ۱۹۹۳ دیوید هاسلهوف تنها در سوییس قسمت «رقص پینگو» را ساخت.  یک مجموعه مخصوص ۱۲ قسمتی پنج دقیقه‌ای نیز با عنوان «پینگو در مهمانی عروسی» در سال ۱۹۹۷ ساخته شد که در آن خانواده‌ای از پنگوئن‌های سبز معرفی شدند.

در سال ۲۰۰۱ هیت انترتیمنت حقوق این انیمیشن را خرید و ۱۵.۹ میلیون پوند پرداخت کرد. این کمپانی بعدها ۵۲ اپیزود خودش را تولید کرد و آن را با همکاری هات انیمیشن استودیو در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ ساخت. این بخش ها نیز به صورت استاپ موشن ساخته شدند اما از عروسک‌های جدید رزینی استفاده کردند چون عروسک‌های قبلی دیگر خراب شده بودند. در هیچیک از این قسمت‌ها انیمیشن کامپیوتری به کار نرفت و همچنان به نوع ساخت اصلی وفادار باقی ماند.

در این اپیزودها از صدای بازیگران مارسلو ماگنی و دیوید سانت ماگنی بازیگران ایتالیایی و اسپانیایی که به زبان دلقک‌ها آشنایی داشتند، برای تولید صدای پنگوئن‌ها استفاده شد تا صداهای واضح‌تر و تفکیک پذیرتری ایجاد شود.

آخرین قسمت پینگو در سال ۲۰۰۶ پس از یک دوره تقریبا بیست ساله، روی آنتن رفت.

موفقیت «پینگو» در دنیا

این انیمیشن در آمریکا نخستین بار از طریق شبکه «کارتون یکشنبه صبح‌ها» روی آنتن رفت و از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ادامه یافت. ۲۰۰۵ این مجموعه دوباره از شبکه کودکان پخش شد.

در هند «پینگو» از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ به نمایش درآمد و از سال ۲۰۰۰ در شبکه تلویزیونی هوگاما و آنیماکس روی آنتن رقت.

در ژاپن این انیمیشن به عنوان بخشی از برنامه‌های شبکه جهانی و شبکه کارتون ژاپن پخش شد. عروسک‌های شبیه شخصیت‌های پینگو نیز در رستوران‌های کی‌اف‌سی ژاپن همراه غذای بچه‌ها به عنوان هدیه به آنها داده می‌شد. ژاپنی ها یک بازی هم برمبنای این شخصیت‌ها ساختند.

استرالیا نیز این انیمیشن را در برنامه کودکان روی آنتن برد و از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ و بعدها در شبکه ای بی سی در سال ۱۹۹۸ این مجموعه به نمایش درآمد.

«پینگو» در نیوزیلند نیز از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ روی آنتن بود و سری چهارم آن در سال ۲۰۱۱ به نمایش درآمد. کانادایی‌ها نیز این انیمیشن را از اواسط دهه ۱۹۹۰ تماشا کردند.

«پینگو» و فعالیت‌های اجتماعی

از محبوبیت این شخصیت در کارهای عام المنفعه هم استفاده می‌شود، ازجمله این‌که از سال ۲۰۰۷ با یک موسسه کمک به کودکان دیابتی همکاری دارد که هدف آنها جمع‌آوری کمک‌های مالی برای انجام فعالیت‌های تحقیقاتی به منظور کمک به بهبود وضعیت کودکان دیابتی و یافتن راه‌های درمان این بیماری است.

سال ۲۰۰۶ پینگو در یک موزیک ویدئو با نام اولین آهنگ دیسکوی اسکیمویی و سال ۲۰۰۹ در یک موزیک‌ویدئو محصول کشور بریتانیا به نام بچه‌های نیازمند ساخته پیترکی به همراه تعداد زیادی شخصیت‌های کارتونی دیگر ظاهر شد. این کار در سراسر بریتانیا از کانال‌های تلویزیونی پخش و پس از آن هم به صورت دی‌وی‌دی عرضه شد. تاکنون غیر از بازی‌های آنلاین پینگو، دو بازی برای نینتندو و یک بازی هم برای کامپیوترهای خانگی ساخته شده است. چندین بازی هم از این شخصیت برای موبایل موجود است. علاوه بر این چند سایت آموزش زبان انگلیسی برای کودکان با استفاده از این شخصیت محبوب وجود دارد.

به علت تاثیرپذیری زیاد مخاطبان از این برنامه، حساسیت‌های زیادی نیز روی داستان‌های این سریال از سوی شبکه‌های تلویزیونی اعمال می‌شد. سال ۲۰۰۶ یک خواننده‌ معروف دنیای موسیقی، در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد فکر می‌کند پینگو تأثیر بدی روی بچه‌ها بگذارد، چراکه دختر کوچکش نمی‌تواند از دیدن این کارتون دست بکشد. به همین خاطر بخش‌‌هایی از قسمت‌های مختلف یا چندین قسمت این مجموعه از سوی تلویزیون انگلستان سانسور شد که دلیل آنها داشتن مضامین بدآموزی یا ترسناک و خشن برای گروه سنی کودک بود.

منتقدان چه گفتند؟

این انیمیشن در سایت آی‌ام‌دی‌بی از میان بیش از ۲۹۰۰ رای، امتیاز ۷.۵ را دریافت کرده و در آرای مشترک تلویزیونی ۴.۵ ستاره از ۵ ستاره را به خودش اختصاص داده است.  

نقد جفری پولمن در سایت آی‌ام‌دی‌بی

اولین چیزی که باید درباره «پیگو» گفت این است که این برنامه به نحو هوشمندانه و هدفمندانه‌ای آموزشی است، آموزشی که بدون نشان دادن این جنبه عمل می‌کند. در واقع، حتی گاه به نظر می‌رسد به آموزش کاری ندارد و همین عالی است چون بسیاری از کودکان این روزها برنامه‌های آموزشی و برنامه‌های کودک را دوست ندارند. آنچه بیش از هر چیز از طریق این انیمیشن منتقل می‌شود، ایجاد موقعیت‌ها و احساساتی است که از طریق بازی و زندگی خانوادگی، کودکان را با آن روبه رو می‌سازد و آنها را با چیزی واقعی آشنا می‌کند.

این قصه‌ها ترسی از بروز غم و اندوه، اضطراب، بیان حس حسادت، خودخواهی و یا بی‌مبالاتی ندارند و این رویدادها را گاه دیگران بر پینگو وارد می‌کنند و گاه او آنها را بر دیگران تحمیل می‌کند. همین است که آن را کاملا واقعی می‌کند، مثل خود زندگی. در یک کلام پینگو شاید شربت نباشد، اما شیرین است و قطعا شیرینی رضایت بخشی از آن دریافت می‌شود که با یک تکه گنده قند متفاوت است.

از نظر آموزشی «پینگو» با موعظه تلاش نمی‌کند تا درس‌های اجتماعی را به کودکان و حتی خانواده‌ها بدهد تا همه را فراری کند. شاید همین عاملی باشد که برخی فکر کنند این کارتون می‌تواند بدآموزی داشته باشد. اما واقعیت این است که بیان خشک مسایل برای کودکان اغلب آنها را سرکش‌تر می‌کند و موجب می‌شود تا دقیقا راه خلاف آن ایده را در پی‌گیرند. در حالی که مسایلی که «پینگو» گاه با لجبازی و منطبق بر ماهیت خرابکارانه کودکان با آنها روبه رو می‌شود به شیوه‌ای درخشان کودکان را با جنبه‌های مختلف یک رفتار مواجه می‌سازد. بی کلام بودن این انیمیشن نیز موجب می‌شود تا آنها کلمات تکراری را که از زبان پدر و مادرشان می‌شنوند، از زبان شخصیت‌های این انیمیشن نشنوند و همین تاثیرگذار بودن آن را دوچندان می‌سازد.

این کارتون هنرمندانه به شیوه‌ای که از نبوغ سرچشمه می‌گیرد، به روشی سهل و ممتنع، غریب، سرگرم کننده و مبتکرانه است و از آنجا که از سطح بالای هوشی ریشه می‌گیرد، می تواند ضمن سرگرم کننده بودن، تاثیرگذار باشد؛ نه فقط برای کودکان که حتی بزرگسالان نیز از طراوات آن تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

گزارش از مازیار معتمدی

 

برچسب‌ها