علی شروقی در نشست معرفی ترجمه جدیدش از مجموعه کمدی الهی اثر دانته گفت: كمدی الهی، فارغ از نيت نويسنده‌اش، يك اثر ادبی و هنری محسوب می شود به ویژه كه خلاف ارداويراف‌نامه، يك وجه دراماتيك دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست معرفی تازه‌ترین ترجمه از كمدی الهی اثر دانته آلگيری عصر دیروز چهارشنبه ۲۷ خرداد با حضور كاوه ميرعباسی مترجم اثر، مهدی غبرايی مترجم و علی شروقی در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد.

 مهدی غبرايی در ابتدای اين مراسم گفت: متاسفانه هنوز ترجمه جديد كاوه عزيز را نخواند‌ه‌ام و طبيعتاً نمی توانم درباره ترجمه اثر صحبت كنم بنابراين ترجيح می دهم درباره خود مترجم يعنی آقای ميرعباسی سخن بگويم. طی ۲۰ سالی كه با ميرعباسی دوست بوده‌ام، او را انسان بی نظيری يافتم كه آماده هر بحث و گفتگويی درباره سينما و ادبيات است و هميشه مشكلات را با روی گشاده حل می كند. شخصاً هرگاه با معنای لغتی در زبان اسپانيايی، فرانسه يا انگليسی دچار مشكل بوده‌ام، از ايشان كمك خواسته‌ام و ايشان هم با علاقه جواب داده است.

وي اضافه كرد: البته ايشان هم در برخی موارد برای تصميم گيری با من مشورت كرده است و طی اين سال‌ها، كمتر اتفاق افتاده كه بين ما دلخوری پيش آيد؛ به خصوص كه ايشان همواره انتقادپذير هم بوده‌اند و اگر موردی پيش می آمد، با روی گشاده آن را می پذيرفت و اصلاحش می كرد.

غبرايی در بخش ديگری از سخنانش گفت: از آنجاكه ميرعباسي به سه چهار زبان مسلط است، با تطبيق اثر به زبان‌های ديگر، كج‌فهمی ها و نقائص را اصلاح می كند هرچند كه هرگز نسبت به اين دانش زبانی فخر نفروخته است.

مترجم «كافكا در كرانه» همچنين گفت: كاوه منهای اين كه يكی از مترجمين برجسته رمان‌های كارآگاهی است، قريحه نويسندگی نيز دارد و دو رمانی كه نوشته، با استقبال مواجه شده است و گويا قصد ادامه اين كار را هم دارد، من هم اميدوارم اين مجال را پيدا كند چرا كه من هميشه معتقد بوده‌ام تعداد مترجم‌ها زياد است و زمانه، نهايتاً آن را كه شايسته است، غربال می كند اما كار نويسنده، به خودش تعلق دارد و كسی نمی تواند همانند او بنويسد بنابراين كسی كه مايه نوشتن دارد، بايد بنويسد.

علي شروقی روزنامه نگار ديگر ميهان اين نشست نيز با بيان اينكه ترجمه دوباره كمدی الهی، اتفاق فرخنده‌ای بوده است، گفت: ترجمه دوباره آثار كلاسيك، باعث يادآوری شاهكارهای ادبی برای علاقه‌مندان می شود چراكه ما معمولا آثار كلاسيك را تقديس می كنيم و كمتر آنها را می خوانيم. اين اتفاق گاهی حتی درباره متون كلاسيك خودمان هم رخ می دهد در حالی كه اگرچه متون كلاسيك با ما فاصله تاريخی و زمانی دارند اما هنوز هم نكات جديد و تازه‌ای دارند كه بخواهيم آنها را بدانيم و درباره‌شان بخوانيم.

وي ادامه داد: به نظر من كاری كه در مواجهه با متون كلاسيك بايد انجام دهيم اين است كه ظرفيت‌های هنری و پرداخت نشده اين آثار را بازيابی و بازشناسی كنيم به عنوان مثال شكل مدرن سفری را كه در كمدی الهی دانته اتفاق می افتد، در «حراميان» فاكنر می توانيم مشاهده كنيم. يا مثل همين كاری كه آقای ميرعباسی در ترجمه‌شان از كمدی الهی كرده و برای ترجمه، سراغ ادبيات قديم ايران رفته‌اند.

اين منتقد همچنين گفت: به نظرم ظريف‌ترين نكات را درباره كارها و آثار كلاسيك، نه منتقدان كه شاعران و نويسندگان درمی يابند مثل درس گفتارهای ناباكوف كه فرزانه طاهری آن را ترجمه و طی آن، ظرافت‌هايی را در متون مختلف روشن كرده است، كاری كه از يك منتقد برنمی آيد.

شروقی در ادامه گفت: يكی ديگر از كارهای دانته در اين كتاب، اشاره به تاريخ ايتاليا و پيوند زدن اين موضوع به اثرش است. او از جزء به كل می پيوندد و حتی گاهی مسائل شخصی اش را هم در مركز كار قرار می دهد؛ كاری كه در نهايت يكی از بهترين صحنه‌های كمدی الهی را شكل می دهد.

كمدی الهی خلاف ارداويراف‌نامه وجه دراماتيك و پويايی دارد

وي با اشاره به اينكه بسياری، كمدی الهی دانته را نسخه مشابه ارداويراف‌نامه می دانند، گفت: عده‌ای عقيده دارند ارداويراف‌نامه، متنی شبيه كمدی الهی است و حتی برخی اين فضل تقدم را دليل بر برتری ارداويراف‌نامه دانسته‌اند در حالی كه اولاً اين مساله، كمدی الهی را پايين نمی آورد و ثانياً ايده، در ارداويراف‌نامه غالب است و اين متن، در وهله اول، ادبی نبوده و در واقع تبليغی بوده است اما كمدی الهی، فارغ از نيت نويسنده‌اش، در حال حاضر يك اثر ادبی و هنری محسوب می شود به خصوص كه خلاف متن ايستای ارداويراف‌نامه، يك پويايی خاص و همچنين وجه دراماتيك در اثر دانته مشاهده می كنيم.

كاوه ميرعباسی، مترجم كمدی الهي دانته آخرين سخنران نشست معرفی اين اثر بود و گفت: اگرچه پيش از پيشنهاد ناشر برای ترجمه اين اثر، كمدی الهی را به انگليسی خوانده بودم اما ۸ نسخه مختلف از اين كار را بررسی كردم و متوجه شدم با اينكه كمدی الهی، شعری قافيه دار است اما ترجمه‌هايی كه از اين اثر شده، قافيه‌دار نبوده مگر ترجمه‌ای كه از اسپانيايی خواندم.

وی ادامه داد: مترجم اسپانيايی اثر، از شعر سپيدی كه نمايش‌نامه نويسان برای نوشتن استفاده می كنند، الگوبرداری كرده بود يعنی ساختار نحوی جمله را به هم ريخته بود و من هم از اين ترجمه اسپانيايی الهام گرفتم؛ كاری كه من آن را آشنايی زايی می نامم. به اين ترتيب، سعی كردم از شعر كلاسيك فارسی كمك بگيرم و اگرچه شاعر نيست اما براساس تفاوتی كه قدما بين نظم و شعر قائل شده‌اند، از صنايع شعری در ترجمه جديد كمدی الهی استفاده كردم.

در سال‌های ترجمه كمدی الهی، شعرهای كلاسيك می خواندم

نويسنده «سين مثل سودابه» افزود: نكته مهم در اين ميان آن بوده كه نمی خواستم از زبان آركائيك استفاده كنم مگر جايی كه حس كردم استفاده از اين شكل زبان، به آهنگ بهتر جمله كمك می كند بنابراين در دو سالی كه اين كار را ترجمه می كردم، شعرهای كلاسيك بسيار زيادی خواندم و بيش از همه نيز از شعرهای عطار الهام گرفتم. اين در حالی بود كه ترجمه‌های فرانسه و انگليسی اثر، تنها در پی القا و انتقال مفاهيم مورد نظر دانته بودند و به لفظ وفادار نبودند.