منتقدان عملکرد پانزده ساله خانه موسیقی در دومین نشست گفتمان «ضرب اصول» به اظهارت اخیر مدیر عامل و اعضای هیات مدیره این نهاد پاسخ دادند.

به گزارش خبرنگار مهر، رضا مهدوی کارشناس و مجری نشست گفتمان «ضرب اصول» که یکشنبه بعد از ظهر ۳۱ خرداد ماه در پردیس سینمایی قلهک برگزار شد با بیان اینکه ماه رمضان است و نباید غیبت کنیم، توضیح داد: به اعتقاد من نباید تهمت بزنیم و لازم است اصول منطقی نقد و حق خواهی را رعایت کنیم البته عزیزان خانه موسیقی هم باید در این جلسه حضور پیدا می کردند. از سوی دیگر مباحثی که در جلسه اول برای نقد عملکرد پانزده ساله خانه موسیقی مطرح شد به صورت کامل توسط خبرنگاران پوشش داده شد اما برخی ها گفتند که مباحث مطرح شده جلسه اول تهمت و افتراست.

با این جلسات قصد نداریم در جایی مسوولیت بگیریم

مدیر اسبق مرکز موسیقی حوزه هنری افزود: دوستان بدانند ما با برگزاری این نشست های نقد و بررسی به هیچ عنوان قصدی برای براندازی یا انحلال خانه موسیقی نداریم بلکه می خواهم این نهاد، کار صنفی انجام دهد. به طور حتم اگر فضایی از سوی دوستان در این مبحث ایجاد می شد، ما هم اینجا جمع نمی شدیم و می توانستیم در این سال ها انتقادهای خود را مطرح کنیم. به هرترتیب من از دوستان حاضر در نشست تقاضا می کنم که در جلسات ماهانه خانه موسیقی حضور پیدا کنند. به اعتقاد من شما باید بدون هیچ ترسی حرفتان را بزنید چرا که ما دیگر نمی توانیم این جلسات را ادامه دهیم چون این آخرین جلسه ما درباره نقد عملکرد خانه موسیقی خواهد بود.

مهدوی در بخش دیگری از صحبت های خود تصریح کرد: مطمئن باشید دوستانی که چنین جلساتی را تشکیل دادند به هیچ عنوان به جایی وصل نیستند، هر چند در این مدت نهادهایی خواستند به ما بپیونند و ما قبول نکردیم. دست ما برای همه روست و هیچ ریگی هم در کفشمان نداریم. اصلا هم قصد نداریم در جایی مسوولیت بگیریم زیرا پیش از این مسوولیت هایی داشتیم که عطایش را به لقایش بخشیدیم.

لحن آقای نوربخش در نشست خبری یک مشکل اخلاقی است

داریوش طلایی نوازنده و مدرس پیشکسوت تار هم با بیان اینکه از بنیانگذاران خانه موسیقی بوده است، توضیح داد: من به همراه حسین علیزاده و کامبیز روشن روان از پایه گذاران خانه موسیقی بودیم که ایده تشکیل این نهاد را از خانه سینما گرفتیم و می توانم بگویم بخش مهمی از اساسنامه این مجموعه صنفی در دفتر کار من با حضور افرادی چون ساسان فاطمی، حسین علیزاده و کامبیز روشن روان نوشته شد اما بعدها به دلیل اینکه فضای کاری این نهاد صنفی در مسیر دیگری افتاد هنگام رای گیری کناره گیری کردیم و دیگر کاندیدای حضور در این نهاد نشدیم.

وی ادامه داد: لحنی که آقای نوربخش در نشست خبری خود داشتند به نظر من یک مشکل اخلاقی است که از ۱۰ سال پیش گریبان ما را گرفته است. در واقع این لحن به کسانی اختصاص دارد که گویی سمتی دارند و بر این باورند می توانند با هر لحنی صحبت کنند. البته من بر خلاف صحبت های آقای فاطمی که در جلسه قبل گفته بود تنها زمانی حاضر است رو در رو با مسوولان خانه موسیقی بحث کند که آنها از سمت خود استعفا داده باشند، اعلام می کنم حاضرم رو به روی آنها بنشینم و عملکرد مدیران خانه موسیقی را بدون اینکه از سمت خود کناره گیری کنند، نقد کنم.

این مدرس دانشگاه با اشاره به حاشیه های کتاب تالیفی داریوش پیرنیاکان که به وی اتهام کپی برداری از نمونه دیگری زده اند، بیان کرد: به نظر من ماجرای این کتاب و برخورد خانه موسیقی با این مساله مشتی نمونه خروار است. آقای نوربخش در نشست خبری شان گفته بود دانشگاه باید این مساله را بررسی کند در حالیکه باید بدانیم یکی از اولین نقش ها و اولویت های کاری خانه موسیقی احقاق حقوق محققان است. البته اگر فرض را بر این بگیریم که دانشگاه هم به وظیفه خود پیرامون این ماجرا درست عمل نکرده است، آیا این دلیل می شود خانه موسیقی از کنار این مساله به راحتی عبور کند؟ متاسفانه در همین ماجرای کپی برداری سه نفر از اعضای شورای عالی مساله را تایید کردند که در جای خود می تواند بررسی شود اما به هر ترتیب باید بگویم مشکل ما به خانه موسیقی ختم نمی شود چرا که خانه موسیقی جلوه ای از مشکل های اخلاقی ماست.

چهره های محبوب نیازی به حضور در نهادهای صنفی ندارند

طلایی افزود: خاطرم است روزی یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد موسیقی پیش من آمد و گفت: چرا درباره کپی بودن کتاب فلانی چیزی نمی گویید؟ من به او گفتم حرفم را زده ام و در رسانه ها نسبت به این ماجرا واکنش نشان داده ام، اما شما چرا واکنشی ندارید و چیزی نمی نویسید؟ و این دانشجو پاسخ جالبی به من داد که «اگر ما چیزی بنویسیم و یا چیزی بگوییم با ما کاری می کنند که دیگر در خیابان بهارستان نیز سیم ساز هم نفروشیم.»

این نوازنده تار و سه تار بیان کرد: من سال هاست در فرانسه تحصیل کرده ام و و تجربه اجرای آثار زیادی در این کشور از سر گذارنده ام. آنجا نهادی به عنوان خانه موسیقی وجود ندارد اما دو نهاد وجود دارد که اولی برای گرفتن حق مولفان و دیگری برای دفاع از حق مجریان موسیقی کارهای بسیار موثری را انجام می دهند. این در حالی است که دولت هم به این نهادهای صنفی بدون اینکه وابستگی دولتی برای آنها به وجود آورد، کمک می کند. یعنی موسیقیدانی که شغل و حرفه اش موسیقی است با موسیقیدانی که یک نوازنده دوره گرد به حساب می آید دارای حقوقی کاملا برابر هستند. اما ما می بینیم که خانه موسیقی شخصیت های محبوبی را دور هم جمع کرده و خود را پشت این چهره ها پنهان می کند. البته تا جایی که من می دانم چهره های محبوب نیازی به حضور در این نهادها ندارند یا حداقل ما فکر می کنیم که ندارند.

آقایان ما چطور باور کنیم شما جدی هستید

ابوالحسن مختاباد روزنامه نگار مقیم کشور آمریکا هم که مانند نشست قبلی با فایل صوتی در جلسه حضور داشت با انتقاد از صحبت های جلسه گذشته ساسان فاطمی توضیح داد: می خواهم در ابتدای صحبتهای خود به آقای فاطمی در نشست قبلی اشاره کنم که گفته بود: «هیچ انسان غیر دموکراتیکی حق ندارد از مواهب دموکراسی بهره ببرند». اما به نظر من اگر این جلسات به صورت رو در رو برگزار می شد ما زودتر به نتیجه می رسیدیم. البته آقای نوربخش در جلسه مطبوعاتی خود اعلام کرد: «ما داشتیم کار جدی انجام می دادیم که نشست منتقدان برگزار شد».

وی افزود: حالا من می خواهم بپرسم خانه موسیقی درباره لغو کنسرت ها چه کاری انجام داده است؟ چرا واقعا مطلبی پیرامون لغو کنسرت ها در سایت خانه موسیقی منتشر نشده است؟ آخر دوستان و آقایان ما چطور باور کنیم شما جدی هستید؟ آخر شما نه تنها جدی نیستید بلکه صادق هم نیستید. آقای نوربخش در جایی پیرامون کانون ساز سازان گفت کانون به دلیل تخلف اعضا تعطیل شده است و برای من عجیب است که یک کانون را بیشتر از چهار سال تعلیق کردند. اساسا من می پذیرم که خانه موسیقی اختیار بیرون کردن اعضا را دارند، اما آیا نباید بعد از تعطیلی، انتخاباتی برگزار می شد؟ بنابراین می بینید که این یک دیکتاتوری محض است که هر وقت دلشان می خواهد کانون را تعطیل می کنند.

بازرس سابق هیات مدیره خانه موسیقی بیان کرد: یعنی آقای نوربخش و هیأت‌ مدیره هر زمان که اراده کنند، می‌توانند یک کمیته داوری تشکیل بدهند تمام 9 کانون را لغو کنند و به جایش مشاوران خودشان را بگذارند. آقای نوربخش چه پاسخی دارد؟ آقای دكتر سریر که می‌گوید دکترای حقوق و علوم سیاسی هستم چه پاسخی دارد؟ اگر فردا روز برای کانون مدرسان هم، چنین اتفاقی بیفتد و همین فردا مدیرعامل و هیأت‌مدیره، مخالف کانون مدرسان بشوند و تصمیم بگیرند که هر پنج نفر اعضای کانون مدرسان را بیرون بیندازند چه اتفاقی می افتد؟. آن‌وقت چهار سال بدون اینکه مجمع عمومی تشکیل بشود، بدون اینکه انتخابات جدید تشکیل بشود، پنج نفر مشاور را بیاورند و کل کارهای کانون مدرسان را انجام بدهند. اصلا خود این قضیه هم طنز روزگار است. این نشان دهنده آن است که خانه موسیقی با وضعیتی که دوستان در حال اداره آن هستند نیازی به انتخابات ندارد. آقایان نوربخش، پیرنیاكان و سریر و دیگر دوستان که به چنین قاعده‌هایی پایبند هستند، معتقدند که اساسنامه مهم نیست اگر دو تا نقطه بالا پایین شد و چهار تا کلمه جا به جا شد، زیاد اهمیت ندارد. این به این معنی است که اینها می‌توانند خانه موسیقی را با شش تا مشاور اداره کنند.

خانه موسیقی در مقابل این  انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت

مختاباد در ادامه با اشاره به سایت خانه موسیقی گفت: از همان روزهای اول که وارد خانه موسیقی شدم، چهار سالی سردبیر بولتن خانه موسیقی بودم. از همان دوره‌ای که ساسان فاطمی و همچنین هومان اسعدی بودند و  پیشنهاد دادند که کانون پژوهشگران برای تشکیل بولتن خانه موسیقی به وجود بیاید. اما بولتن در فضای واقعا دموکراتیک منتشر می‌شد، ما سعی می‌کردیم صدای تمام کانون‌ها را انعکاس بدهیم. الان شما به بولتن و ماهنامه خانه موسیقی نگاه کنید، آیا صدای تمام كانون ها و منتقدان در این بولتن و فصلنامه خانه موسیقی هست؟ نگاهی به سایت خانه موسیقی بیندازید، آیا صدای منتقدان هست؟ اگر واقعا شما اعتقاد به کار صنفی داشتید، در هفته قبل روزی که جلسه نقد و بررسی تشکیل می‌شد، باید خبرنگار سایت خانه موسیقی اولین نفری بود که در این جلسه حاضر می‌شد و کل گزارش جلسه را در سایت خانه موسیقی منتشر می كرد. اگر واقعا آقایان نوربخش، آقای پیرنیاكان، دکتر سریر و دیگر اعضای هیأت‌مدیره و سردبیر سایت خانه موسیقی معتقد هستند که مجموعه منتقدان خانه موسیقی صحبت‌ها و نقد بی خودی می‌گویند، این صحبت‌ها و نقدهای بی خودی را روی سایت خودتان منعکس می‌کردید تا به قول معروف پته همه ما روی آب می‌افتاد و دیگران هم می‌آمدند سایت را می‌خواندند و می‌دیدند که صحبت‌های ما دقیق و انتقادات ما درست نیست.

بازرس پیشین خانه موسیقی در ادامه گفت: یکی از گاف‌های اینها درباره شعبات خانه موسیقی است، اینها در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ مصوب کردند كه که آیین‌نامه‌ای برای شعب خانه موسیقی نوشته بشود که این مطلب در سایت خانه موجود است. در‌حالی‌ که در تاریخ ۱۵ تیرماه سال ۱۳۸۲ یک آیین‌نامه با ۲۷ ماده و ۱۱ تبصره درباره شعب خانه موسیقی نوشته شده بود. ببینید کار این هیأت‌مدیره به کجا رسیده چرا كه وظیفه رییس‌ هیأت‌مدیره این است که تمام موارد غیرتکراری را احصاء و تکراری‌ها را خارج کند و بعد در دستور جلسه بیاورد. مدیرعامل و معاون اجرایی وظیفه دارند مواردی را در دستور جلسه بیاورند که قبلا در موردش  بحث نشده باشد. شما ببینید که این دوستان ۱۰، ۱۵ سال در خانه موسیقی بوده‌اند. یک مصوبه‌ای که ۲۷ ماده و ۱۱ تبصره داشت را اصلا ندانستند که چنین مصوبه‌ای وجود خارجی دارد. دوباره آمدند و گفتند که چنین مصوبه‌ای باید نوشته شود که از این موارد فراوان است.

مختاباد در پایان صحبت های خود بیان کرد: امیدوارم که دوستان دیگر هم فضای نقد را با دقت و جدیت ادامه دهند و بدانند که خانه موسیقی در مقابل این انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت.

ما نهادی که کار صنفی بکند می خواهیم و نه چیز دیگر

ساسان فاطمی استاد دانشگاه و عضو سابق هیات مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی در ادامه این نشست گفت: من صحبت هایم را با انتقادی که دوست عزیزم آقای مختاباد در مورد دموکراتیک بودن یا غیردموکراتیک بودن به من کرد، آغاز می کنم. همچنان سر حرف خودم هستم و معتقدم که آدم یا نهاد غیردموکراتیک حق اینکه از مواهب دموکراسی برخوردار باشد، ندارد، چون از ابزارهایی استفاده می‌کند که هرگونه حرکت دموکراتیک را خنثی می‌کند. 

وی در ادامه افزود: همانطور که آقای طلایی نیز عنوان کرد لحن صحبت های آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی نشان می‌دهد که هیچ‌گونه اعتقادی به کار صنفی ندارد، اما طبق صحبت خود آقای مختاباد، طبیعتا نمی توان با کسی که مخالف شفافیت است و هیچ اعتقادی به کار صنفی ندارد و از هرگونه وسیله‌ای استفاده می‌کند برای اینکه حرفش را به کرسی بنشاند و سر جایش بنشید و موقعیت خودش را حفظ کند، برخورد کرد. نحوه برخوردی که آقا نوربخش در نشست خبری اش با خبرنگاران می کند اینگونه است که در مقابل سوالات می گوید: «مثل اینکه شما اصلا نمی‌فهمی و گوش نمی‌دهی که من چه می‌گویم؟».

کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست

فاطمی ادامه داد: آقای نوربخش گفته که فلانی مثل «ملا لغتی‌ها» می‌آمد و کارش فقط این بود که ببیند «واو» اینجا اینطوری است و ... من این را نمی‌فهمم که وی چطور مدیرعامل یک نهاد صنفی است؟ اساسنامه یعنی قانون اساسی و اگر یک «واو» در این قانون اساسی جابه‌جا بشود خیلی چیزها تغییر می‌کند. قانون اساسی دقیقا برای این است که جلوی انحرافات را بگیرد، البته غیر از چیزهایی که وظایف را تعیین می‌کند. یکی از وظایف اساسنامه این است که مواظب باشد جلوی انحرافات گرفته بشود. کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست. اینکه بگوییم که آقا ما به شما اعتماد کامل داریم اصلا و به هیچ‌وجه در دموکراسی اعتماد متقابل وجود ندارد. اهرم‌ها و سازوکارهای کنترل وجود دارد تا شما کاری بکنید که براساس قانون، شخص نتواند منحرف بشود و پایش بلغزد.

وی افزود: وی می گوید ما اساسنامه‌ای را که فلانی گفت تصویب شده و 60 درصد از آن موارد در مجمع عمومی مصوب شد، ما در آن زمان آن را برای دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و برای ثبت شرکت فرستادیم که یک پروسه طولانی است. مضاف بر اینکه آن زمان یک بند بود که اگر قرار است اساسنامه تغییر بکند، تغییر آن مواد باید به دست وزارت ارشاد باشد. ما گفتیم این را نمی خواهیم، اما بعد این درست شد و نخواستند که اضافه کنیم و توضیح نمی‌دهند بعد چه کاری انجام دادند؟ هفت سال گذشته و این قضیه پیگیری نشده است.

این استاد دانشگاه گفت: آقای نوربخش در بخشی که راجع به اساسنامه صحبت می‌کند بسیار مبهم حرف می زند. من فایل صوتی را به دقت چند بار به عقب برگرداندم و گوش کردم. دیدم کاملا از جواب به پرسش‌های اساسی طفره رفته‌اند. پرسیده‌اند که در ثبت شرکت‌ها این ماده را صرف‌نظر کردند. شما چرا دنبال نکردید؟ می‌گویند که الان داریم بعد از هفت سال آن را دنبال می کنیم. این اساسنامه جدیدمان است که هنوز روی سایت نگذاشتیم اما خواهیم گذاشت. بعد از هفت سال! در این هفت سال چه اتفاقی افتاده؟ این ماجرایی را که عرض کردم مجمع عمومی سال ۱۳۸۷تصویب کرده بود.

حقیقت گفته نمی‌شود

ساسان فاطمی عنوان کرد: سال ۱۳۹۱ اینها تصویب کردند که مدت تصدی‌گری هیأت‌مدیره به جای ۲ سال ۴ سال بشود. ما در این اساسنامه که روی سایت است می‌بینیم، این ماده آمده است. این ماده‌ای در سال ۹۱ تصویب شده و الان روی سایت در این اساسنامه فعلی است. اما آن که متعلق به سال ۸۶ است هنوز تصویب نشده و هنوز دارند پیگیری می‌کنند و می‌بینید که چه کار سختی است. آدم دلش می‌سوزد. اساسنامه‌ای که الان روی سایت است علاوه بر تغییر ۲ سال به ۴ سال یک تغییر دیگر هم نسبت به اساسنامه قدیم دارد. در اساسنامه قدیم نوشته شده بود «مجمع عمومی عادی خانه موسیقی که متشکل از سه نفر از اعضای هیأت‌مدیره است» الان در اساسنامه روی سایت نوشته شده «مجمع عمومی اعضای خانه موسیقی متشکل از ۵ نفر»، توجه بکنید این ۵ نفر متعلق به سال ۹۱ نیست برای سال ۸۶ است که الان هنوز دنبالش می‌دوند تا تصویبش بکنند. چطور شده که یکی از ماده‌هایی که متعلق به سال ۸۶ بوده تصویب شده و در اساسنامه آمده اما بقیه‌اش تصویب نشده و دارند دنبالش می‌دوند؟

وی گفت: اینجاست که مشخص می شود حقیقت گفته نمی‌شود. آقای نوربخش در ادامه می‌گوید که ما چه کار کنیم؟ ما یک بار در مجمع عمومی تصویب کردیم و بردیم ثبت شرکت‌ها که این کار مدتی طول می‌کشد تا جوابش بیاید. ما اساسنامه جدید را نداریم چون دست ثبت شرکت‌ها است. به اساسنامه قدیم عمل نمی‌کنیم، بنابراین ما چه کار کنیم؟ ما نمی‌توانستیم روی سایت کدام اساسنامه را بگذاریم. این خیلی حرف بامزه‌ای است. می‌فرمایند که ما به اساسنامه قدیم عمل نمی‌کنیم و اساسنامه جدید هم در ثبت شرکت‌ها تصویب نشده، پس ما چه کار کنیم؟ چه کسی گفته که به اساسنامه قدیم عمل نکنید؟ شما تا وقتی که اساسنامه جدید در ثبت شرکت‌ها تصویب نشده باید به اساسنامه قدیم عمل بکنید.

ساسان فاطمی تاکید کرد: اساسنامه قدیم هم اگر هست به شما می‌گوید دوره هیات مدیره چهار ساله است بنابراین شما دوره هیأت‌ مدیره‌تان در بهمن ۹۳ تمام شده و همین اساسنامه را باید روی سایت بگذارید. تا وقتی اساسنامه جدید تصویب نشده شما باید اساسنامه قدیم را روی سایت بگذارید و لازم‌الاجرا است. باز اینجا تسریع می‌دهند و می‌گویند که ما اساس و مبداء را زمانی قرار می‌دهیم که این اساسنامه تصویب شده یعنی سال ۹۱. بنابراین از سال ۹۱ چهار سال طول بکشد می‌شود سال ۹۵. دوره هیأت‌مدیره سال ۹۵ تمام می‌شود در صورتی که انتخابات هیأت‌مدیره سال ۸۹ بوده، شما نمی‌توانید در زمانی که اساسنامه را تصویب می‌کنید سنوات هیأت‌ مدیره را هم از آن مبدأ شروع بکنید. سنوات هیأت‌مدیره از زمان مجمع‌عمومی و انتخابات است. بهمن ۹۳ شما باید مجمع‌عمومی تشکیل می‌دادید و هیأت‌ مدیره جدید می‌گذاشتید.

شورای عالی موسیقی در خانه موسیقی اضافی است

این استاد دانشگاه گفت: من مخالف شورای عالی بودم و هنوز هم هستم. با همه احترامی که به اعضای محترم شورای عالی دارم که همگی از برجستگان موسیقی کشور هستند و در این شکی نیست و خیلی هم برای آنها احترام قائل هستم، اما معتقدم نهاد شورای عالی در خانه موسیقی نهاد اضافی‌ای است و باید حذف بشود یا باید وظایف و اختیاراتش کاهش پیدا بکند. ما این موضوع را به مجمع‌ عمومی بردیم اما تصویب نکردند ما هم احترام گذاشتیم و تمکین کردیم. پس حالا که همچین چیزی هست باید اساسنامه اجرا بشود چه ربطی به مخالفت دیگری دارد.

وی افزود: بعد گفته می‌شود شورای عالی که چیز مهمی نیست، شورای عالی که وظیفه اجرایی و وظیفه خاصی ندارد فقط یک مشاور است، حالا اگر از دوره انتخاباتی‌اش گذشته باشد اتفاقی نمی‌افتد. از زبان خود آقای نوربخش این را وام می‌گیرم و می گویم این کاملا برخورد عشقی است. می‌بینید که برخورد با اساسنامه اینطور است.

آقای نوربخش ما که آبروداری کردیم 

این عضو سابق خانه موسیقی عنوان کرد: در مورد کتابخانه آقای نوربخش می‌فرمایند این آقا یعنی بنده طوری حرف می‌زنند که انگار یک تنه در مقابل مشکلات ایستاده بودند در حالیکه ما می‌خواستیم بن را تقسیم بکنیم اما وی مانع می‌شد. آقای نوربخش ما که آبروداری کردیم و پشت این میکروفن به هیچ‌وجه نگفتیم که قرار بود شما بن‌ها را تقسیم بکنید شما این را از کجا شنیدید؟ عین حرفی که زدم این بود که من بن‌ها را به زور از آنها گرفتم که برای کتابخانه، کتاب بخرم. نگفتم که شما می‌خواستید بین خودتان تقسیم بکنید. من این آبروداری را کردم، اما نمی‌گویم یک تنه ایستادم. اما ایستادم و شما وقتی پذیرفتید کاری را که می‌گویم انجام دهید که من گفتم قضیه را رسانه‌ای خواهم کرد و آن موقع بود که پذیرفتید بن‌ها را بدهید تا برای کتابخانه کتاب بخرم.

 

حوصله بحث کردن در مورد قضیه کتاب مرحوم صالحی را ندارم

فاطمی در مورد ماجرای کتاب حبیب الله صالحی نیز گفت: همان‌طور که آقای طلایی هم گفت واقعا حوصله بحث کردن در مورد این قضیه کتاب مرحوم صالحی را ندارم. چون هرچه بوده در مورد خانه موسیقی نوشتم و هر کسی علاقه‌مند است می‌خواند. فقط یک مطلب را ذکر کنم که نوربخش می‌گوید: «آقا فرض کنیم یکی از دیوار خانه کسی رفته بالا به خانه موسیقی چه ربطی دارد؟» این اولین برخورد وی با قضایا است. می‌گوییم که آقا از دیوار خانه بالا نرفته حقوق مولف را به جا نیاورده و این یک کار صنفی است. می‌گوید که خیر اصلا کار صنفی نیست، کار علمی است که دانشگاه باید با آن برخورد بکند. می‌بینید واضح است که بین مسائل تلوتلو می‌خورد و از اینجا به آنجا برمی‌گردد. همان‌طور که آقای طلایی هم فرمودند این مسئله، مسئله دانشگاهی هم هست. دانشگاه وظیفه خودش را انجام نداده، شما وظیفه خودتان را باید انجام بدهید.

وی افزود: این اتفاقی که افتاده دو لبه است. هم علمی است و هم صنفی. دو جنبه دارد اگر دانشگاه انجام نداد شما هم نباید انجام دهید؟ یک تلوتلو دیگر هم می‌خورند و می گویند «شکایت نشده که!» شکایت یعنی چه؟ این ماجرا هم علمی است هم صنفی است و هم عمومی. در این مورد حتی مدعی‌العموم می‌تواند مسئله را مطرح کند و مجازات تعیین بکند. شکایت لازم ندارد. سازمان صنفی می‌تواند در جرم صنفی‌ای که کسی مرتکب شده به عنوان یک مدعی‌العموم وسط بیاید و مسئله را حل کند، نه اینکه پایش را کنار بکشد و بگوید که دانشگاه این کار را بکند.

فقط می‌خواهیم از حقوق صنفی‌مان حمایت بکنیم

وی ادامه داد: از همان اول خیلی تلاش کردم که خانه موسیقی را به شکل دیگری داشته باشیم. اهداف خانه موسیقی را بخوانید، اولا که این نهاد یک موسسه فرهنگی‌ ـ ‌هنری است. این موسسه معلوم نیست چیست؟ صنفی است؟ فرهنگی هنری است؟ ما می‌خواهیم دور هم جمع بشویم و در مورد این صحبت کنیم که ما صنف هستیم و فقط می‌خواهیم از حقوق صنفی‌مان حمایت بکنیم.  اگر قرار است که کار صنفی بکنیم پس باید حقوق من به عنوان مؤلفی که پژوهشگر است، با حقوق آهنگ‌سازی که با عنوان مؤلف آهنگ می‌سازد و حقوق نوازنده‌ای که با عنوان نوازنده اجرا کرده، نباید تفاوت داشته باشد، حق و حقوقمان یکی باشد..

ساسان فاطمی گفت: ما باید دنبال حقوق صنفی باشیم. بیایید واقعا یک صنف راه‌اندازی کنیم، یک نهادی که فقط کار صنفی بکند و واقعا مساله استادی ـ‌ هنرمندی ـ ‌پیشکسوتی در آن اصلا معنی نداشته باشد و هر کسی، هر جوان یا پیری در هر سبک و نوعی از موسیقی که در حال فعالیت است امکان این را داشته باشد که عضو و رئیس هیأت‌مدیره و حتی مدیرعامل بشود. 

در خانه موسیقی فقط میوه و چایی خوردیم

نادر مشایخی دیگر منتقد حاضر در این جلسه گفت:  دو ماه پیش من به خانه موسیقی دعوت شدم و خوشحال بودم که یک چیزهایی در مورد خانه موسیقی می‌شنوم اما نهایتا یک مقدار میوه و چای خوردیم و تمام شد و نفهمیدم که اصلا چرا من را آنجا خبر کرده بودند، چون بیشتر دوستان را هم همین‌طور می‌شناسم و با هم آشنا و دوست نبودیم. به هر حال دیدم که قالب و ساختار خانه موسیقی آن چیزی نبود که من تصور می‌کردم. دلیلش هم این بود که سازمان‌های صنفی که در اتریش و آلمان دیده بودم نهادهایی بودند که صرفا با موازین قانونی پیش می‌روند و هیچ‌گونه تعارفی را هم قبول نمی‌کنند، با دوستان هم همانطور برخورد می‌کنند که با کسانی که با آنها مخالف هستند.

وی ادامه داد: من با امیدواری خیلی زیادی دارم به شرایط آینده موسیقی ایران نگاه می‌کنم. متاسفانه یكی از مشكلات موسیقی ایران برخورد تعارف گونه است. خانه موسیقی جای تعارف نیست، طبق مطلبی که آقای فاطمی مطرح کردند كه یك «واو» ‌نباید جا بیفتد  هر کدام از این عوامل جا بیفتد وضع خراب می شود. اگر با این سیستم در خانه موسیقی حرکت کنیم می‌توانیم کاری انجام بدهیم، اما غیر از این بی‌فایده است.

این آهنگساز بیان کرد: به نظر من كارهایی كه تا به امروز خانه موسیقی انجام داده شاید ده درصد آن هم اهمیت نداشته است. برای این است که وضع موسیقی ایران هم اكنون همین است و هنوز در ایران یک آرشیو برای آهنگ‌سازان نیست. این صحبت برای ۱۵ سال پیش است و هنوز هم این اتفاق نیفتاده است. این کار چقدر ساده و راحت می‌شد که عملی بشود. مهم‌تر از همه اینها حقوق کپی‌رایت است که باعث پیشرفت موسیقی در یک کشور می‌شود. اگر این حقوق نباشد نمی‌شود کاری کرد.

وی متذکر شد: من الان نمی‌خواهم قطعاتم در ایران اجرا شود و حتی طی مدت دو سالی كه به ایران برگشتم حتی دو تا قطعه هم اجرا نکردم. دلیلش هم این است که می‌بینم حقوق من اصلا در اینجا رعایت نمی‌شود. در اتریش کاری كه انجام می شود، بلافاصله ثبت می‌شود و به انجمن آهنگسازان می‌رود و کپی‌رایتش محفوظ است.

۵۰ سال است در موسیقی ایران تعارف وجود دارد 

مشایخی افزود: چرا بعد از دو سال که به ایران آمده‌ام نباید بدانم اساسنامه خانه موسیقی چیست؟ اصلا نمی‌دانم که اینها چه کاری انجام می‌دهند. برای من دعوت‌نامه می‌فرستند و من می‌روم و چای می‌خورم و به خانه برمی‌گردم. آیا واقعا این خانه موسیقی دارای آن شرایطی هست که بتواند از حقوق من در جامعه دفاع کند؟ اصلا برایش مهم است؟ برای این آدم‌ها مهم است؟

این رهبر اركستر عنوان کرد: ۵۰ سال است در موسیقی ایران تعارف وجود دارد در حالیکه ما باید واقعیت را ببینیم. الان هم فقط دارد حرف زده می‌شود. برای من جالب است که نتیجه چیست؟ من یک قطعه درست می‌کنم و به نوازنده می‌دهم، نوازنده تفسیرش می‌کند و به سمع شنونده‌ها می‌رساند و آنها هم تفسیرش می‌کنند، بعد چه می‌شود؟ به خانه برویم؟ من چهل سال کار کردم برای اینکه این اتفاق بیفتد و مردم سرگرم بشوند؟ من نمی‌خواهم که مردم سرگرم بشوند، اصلا برایم جالب نیست که مردم سرگرم بشوند، برای من این جالب است که مشاهدات خودم را به سمع دوستانم برسانم. من در این راه به کمک احتیاج دارم، شما هم به کمک احتیاج دارید، همه ما به کمک احتیاج داریم و این کمک هم کمکی است که می‌شود در سطح اجتماعی از طریق قانونی آن را انجام داد.

وی در پایان اضافه کرد: خانه موسیقی باید صرفا یک سازمان صنفی باشد و اصلا برای من جالب نیست که خانه موسیقی بخواهد نظر هنری بدهد، دلیلش هم این است که استحقاق این کار را ندارد، در اتریش هم ندارد در آلمان هم ندارد. چون کارش این نیست. در آنجا در مورد مسائل هنری صحبت نمی شود و فقط مسئله حقوقی است که مطرح می شود.