در اين جلسه كه با اجراي مشترك شهرام شكيبا و كامران ملك مطيعي برگزار شد ابتدا شكيبا به معرفي « اسماعيل تالشيان» به عنوان طنز پرداز و صاحب كتاب « مهتاب» پرداخت و سپس از شاعران در خواست كرد نمونه اي ازشعر خود را به مجري جلسه تحويل دهند. كامران ملك مطيعي نيز از نا صر فيض براي خواندن شعر دعوت كرد. شعر او با اين مطلع آغاز شد :
زنرد بان اد ب مي رود پا يين كسي كه مي رود از نرد بان هنر بالا!
رسولي ، ديگر طنز پرداز دعوت شده به جلسه بااين ا بيات شعر خود را آغاز كرد:
خدايا به پيت و به بشكه قسم به زنجير چرخ درشكه قسم ...
به بيكارو بي پول و بي اسكناس كه از جيب خود مي كند اختلا س....
امير حسين مدرس طنز پرداز و مجري برنامه هاي تلو زيون كه به تازگي از عراق باز گشته بود اين رباعي را خواند:
با حالت اشتياق ، ما را كشتند / د ر نيمه شب عراق مارا كشتند / جز يك دو نفر كه اهل نرمي بودند / با سختي و طرز شاق ما را كشتند! در ادامه سعيد نوري د يگر شاعر جوان با خواند ن مثنوي طنز" ليلي و مجنون" به انتقاد از عشق هاي كوچه بازاري و سطحي پرداخت و عشق به خدا را بهترين عشق ها دانست. سپس شاعر و طنز پرداز معاصر عمران صلاحي با اين مطلع : اي كه مي گويي شراب ناب را دزد يده اند از ميان د به ي ما آب را دزد يده اند ... . به خواندن شعر پرداخت.
داريوش كاردان هنرمند راديو و تلوزيون نيزچنين شعر سروده بود: گفتي بخور مي خواستم اما نمي شد گفتي ببر مي خواستم اما تو جيبم جا نمي شد
.....
گفتي نرو با كفش روي فرش مرد م مي خواستم اما ، بند كفشم وا نمي شد
.........
گفتي كه نامردان به زندانند فردا اما نمي دانم چرا فردا نمي شد
.......
د مب خروسي د يده ا م در پشت سوگند اما قد يما اون به اين پهنا نمي شد !... .
....
در پايان جلسه شكيبا مجري برنامه گفت: از ماه جاري دوشنبه اول هرماه شب نثر طنز با عنوان "شب خلوت" در همين مكان برپا مي شود كه اولين جلسه آن دوشنبه 5 خرداد برگزار خواهد شد..