بهرام جلالی پور در صفحه شخصی خود نوشت: خیلی بده که دیگه هیچکس به هیچ چیز پایبند نیست. خیلی بده! دو سه هفته پیش دکتر سجودی در صفحه شخصی خودش گلایه کرد از رفتار غیر حرفه ای خبرنگاری که یک گفت و گوی تلفنی رو در مورد سبک داعشی در لباس پوشیدن تبدیل کرده بود به "یادداشت". بعد هم از طریق کامنت هایی که دوستان زیر مطلب گذاشته بودن متوجه شدیم که متاسفانه این تبدیل به یک شیوه در روزنامه نگاری شده است که تلفنی چند تا سوال می کنن و بعد اون رو در قالب یادداشت در روزنامه چاپ می کنن.
دیروز همین بلا سر من اومد. از روزنامه آرمان تماس گرفتن و چند تا سوال درباره نمایش های آئینی پرسیدن. در پایان گفت و گو هم مثلا به قول خودم اومدم و عقل کردم و از دوست عزیز مصاحبه کننده خواستم متن مصاحبه که آماده شد برام بفرسته یه نگاهی بهش بندازم. تجربه بهم نشان داده که متاسفانه گیرنده های ما ایراد دارد و گاهی حتی مسائل را غلط متوجه می شیم. نمی دونم، شاید هم اشکال از من فرستنده باشه. به هر حال یکی دو ساعت بعد متن رو فرستادن و دیدم، بعله، بلای دکتر سجودی عزیز رو سر من هم اوردن. بهشون ایمیل زدم و تذکر دادم که "قرارمون گفت و گو بود نه یادداشت، من اگر بخواهم در مورد چیزی یادداشت بنویسم این طوری شتابزده و هول هولکی نمی نویسم، دو سه روز تب می کنم تا ببین اصلا چی می خواهم بگم، بعد هم چند بار نوشته ام رو پایین بالا می کنم و دست آخر هم ناراضی میدم برای چاپ. لطف کنین و متن رو با همون سوال و جواب های خودتون چاپ کنین". بعد هم یه نفس راحت کشیدم که یعنی: "خوب شد هان، نزدیک بود سرم کلاه بره!" نگو اصلا توی این مملکت قرار نیست کسی به چیزی پایبند باشه. دوستان جواب ایمیل ام را که ندادند هیچی، ورداشتند مطلب رو همون طور چاپ کردن.
نکنید آقا، نکنید، خوب نیست! اخلاق حرفه ای داشته باشین، بذارین دفعه بعد هم جواب تلفن هایتان را بدیم!
گفتنی است پیش از این هم عباس عبدی مصاحبه ادعا شده روزنامه آرمان با وی را جعلی خوانده بود و طی جوابیه ای نوشته بود:
به احتمال فراوان همه ما در این نکته اتفاق نظر داریم که در غیاب یک نهاد قدرتمند مطبوعاتی، جامعه مطلوب نیز شکل نخواهد گرفت. رکن اساسی جامعه امروزی اطلاع رسانی صحیح و نیز نظارت و نقد جامعه و صاحبان قدرت است و بخش مهم این کار به عهده روزنامه نگاران و مطبوعاتی ازاد و مستقل است. ولی همه شاهد هستیم که در ایران ما، وضعیت مطبوعات چنان نابهنجار است که نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این نهاد چنان که شایسته آن است از پس وظیفه و رسالت خطیر خود برآید. این وضع دلایل گوناگونی دارد ولی یکی از مهمترین دلایل آن بی توجهی به صلاحیتها و اخلاق حرفهای در میان برخی از نشریات است و در این میان سکوت ما هم موجب تجری بیشتر این وضع شده است و ادامه سکوت نیز عمق این وضع فلاکت بار را بیشتر می کند.
یکی از موارد این ادعا نحوه رفتار روزنامه آرمان است. این روزنامه در ۱۰ خرداد خبری بکلی جعلی را از بنده منتشر کرد که چنین خطایی در حرفه روزنامه نگاری جای تعجب است و بنده نیز بر حسب وظیفه تکذیبیه زیر را برای آنان فرستادم دو روز هم صبر کردم تا منتشر کنند ولی به هر دلیلی از انتشار ان استنکاف کرده و متن دیگری را قالب نقد منتشر کردهاند. و به غلط اعتراض مرا متوجه شخص ثالث کردهاند.
وقتی که ما شهامت نقد خود و اجرای قانون را نداریم چگونه انتظار داریم مردم و دولت به مطبوعات اعتنا کنند. مخالفت با این گونه رفتارهای غیرحرفهای بیش و پیش از همه وظیفه ماست.
با احترام عباس عبدی ۱۸ خرداد ۹۴