امروز، روز ادبیات کودک است؛قرار نیست نهادهایی چون انجمن نویسندگان کودک ، صدا و سیما، شهرداری و کانون پرورش و ارشاد، کار خاصی انجام دهند. تنها یک برگ از ورق‌های تقویم را به این روز اختصاص داده‌‍ اند.

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی آذریزدی، در سال ۱۳۰۰ در روستای خرمشاه در حومه یزد در خانواده‌ای تازه شد. او از هشت سالگی همراه پدرش در زمین رعیتی کار کرد. 20 ساله بود که از کار بنایی به کار در کارگاه جوراب بافی یزد کشیده شد. پس از آنکه صاحب کارگاه جوراب بافی تصمیم به تاسیس دومین کتابفروشی شهر یزد گرفت، او را از میان شاگردان کارگاه به کتاب‌فروشی منتقل کرد. کار در کتابفروشی زمینه آشنایی او با اهالی شعر و ادب را فراهم کرد تا آنجا که مهدی تصمیم گرفت به تهران بیاید و با معرفی همشهری خود حسین مکی در چاپخانه حاج محمد علی علمی واقع در خیابان ناصرخسرو مشغول به‌کار شد.

 سال ۱۳۳۵ بود که خواندن قصه‌ای از انوار سهیلی در چاپخانه، توجه‌ مهذی آذریزدی را به خود جلب کرد و او به فکر ساده‌نویسی قصه افتاد تا مناسب کودکان باشد. این ایده، زمینه‌ساز خلق جلد اول کتاب قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب شد. قصه‌ای که بسیاری از ما خوانده و با آن خاطره داریم. آذریزدی، هیچ وقت ازدواج نکرد و به کار دولتی هم مشغول نشد. او افزون بر نویسندگی، تا سال‌های پایانی عمرش به امور غلط‌گیری و ویرایش و فهرست اعلام‌نویسی ادامه داد. این نویسنده کودک و نوجوان، مدتی پیش از مرگ‌اش گفته بود که نوشته‌های دیگری هم دارد که به دلیل عدم صدور مجوز انتشار از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انگیزه تکمیل‌شان را از دست داده و آنها را ناتمام گذاشته است.

مهدی آذر یزدی در سال ۱۳۴۳ به سبب نگارش کتاب «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، موفق به دریافت جایزه  از سوی سازمان جهانی یونسکو  شد. کتاب‌های وی از طرف «شورای کتاب کودک» نیز به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب و معرفی شده‌اند. او در سال ۱۳۷۹ به سبب نگاشتن داستان‌های قرآنی و دینی، به عنوان خادم قرآن شناخته شد.

مهدی آذریزدی، که یکی از پایه‌گذاران ادبیات کودک و نوجوان در ایران بود،   ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۸ در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و سه سال بعد، روز درگدشت او از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی ادبیات کودک نام گرفت. امروز، روز ملی ادبیات کودک است؛ اما هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاده! قرار نیست نهادها و سازمان‌هایی چون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، صدا و سیما، شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد، کار خاصی انجام دهند. تنها یک برگ از ورق‌های تقویم را به ادبیات کودک و نوجوان با همه قابلیت‌هایش اختصاص داده‌اند. حتی کانون پرورش فکری به عنوان متولی اصلی کودکان و نوجوانان این سرزمین هم کار ویژه‌ای انجام نداده است.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در یزد، زادگاه آذریزدی، ویژه برنامه‌ای را با عنوان «یاد پدر» تدارک دیده تا نمایشگاه عکسی برگزار شود و مربیان کانون قصه بخوانند. جز کانون، شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نیز، هیچ برنامه خاصی نداشتند و تنها به نوشتن بیانیه دلخوش کردند؛ آن هم در روزی که روز ملی ادبیات کودک نام گرفته است و چگونه است که ما انتظار داریم به ادبیات کودک و نوجوان اهمیت داده شود وقتی خود نهادها و انجمن‌های متولی، توجهی به آن نمی‌کنند. انگار نه کودک اهمیت دارد و نه ادبیات آن.

و اما شش سال پیش، در نخستین سالگرد درگذشت نویسنده مجموعه ماندگار «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»،  دبیرخانه‌ای در شهر یزد برای انجام مقدمات تأسیس بنیادی به نام مهدی آذریزدی آغاز به کار کرد تا فعالیت‌های سابق و سایر فعالیت پیرامون نام این نویسنده ساماندهی شود اما تا به امروز نه تنها بنیادی تا به حال شکل نگرفته که مقبره این نویسنده فقید نیز به دلیل موقعیت خاص محل دفن و بی توجهی به آن، کماکان در وضعیت نامطلوب به سر می برد.

پیش از این مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به این‌‌که 18 تیرماه را روز ملی ادبیات کودک نامیده‌اند؛ این نامگذاری تا چه اندازه به رشد این گونه از ادبیات کمک می‌کند، گفته بود: هدف از این نامگذاری‌ها آن است که مردم به اهمیت موضوع پی ببرند. مهم نیست چند درصد مردم آذریزدی را می‌شناسند. اصلاً هدف این است که مردم تشویق شوند و آذریزدی و نویسندگان دیگر کودک و نوجوان را بشناسند.

به گفته شاعر مجموعه «پنج تا انگشت بودند که...» صداوسیما باید ویژه برنامه‌هایی تدارک ببیند؛ شهرداری‌ها می‌توانند در پارک‌ها و میادین و فرهنگسراها، نمایشگاه کتاب با تخفیف ویژه برگزار کنند. از شخصیت‌های دوست‌داشتنی برای بچه‌ها مثل کلاه قرمزی و عمو پورنگ بخواهند تا برنامه‌هایی را ویژه این روز اجرا کنند، اما هیچ‌ اتفاق ویژه‌ای نمی‌افتد و این روز تفاوتی با روزهای دیگر ندارد. البته دولت به تنهایی نمی‌تواند یک روز را برای مردم ویژه کند؛ نوروز برای ما خاص است. ما متوجه آمدن ماه رمضان می‌شویم، حتی اگر روزه نگیریم، اما بعضی روزها فقط در حد یک نام و ثبت در تقویم باقی می‌مانند.

رحماندوست همچنین در پاسخ به این‌که علت بی‌توجهی به ادبیات کودک و روز ملی ادبیات کودک را چه می‌دانید، بیان کرده بود:یک دلیل و دو دلیل برای این کار وجود ندارد. از یک سو سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین است و کم‌اند خانواده‌هایی که مخاطب جدی و حرفه‌ای کتاب هستند. از سوی دیگر سیستم آموزش و پرورش به گونه‌ای است که بچه‌ها را از هرچه کتاب است بیزار می‌کند؛ سیستمی که در آن نه نیروی فکری کارآمدی وجود دارد که بنشیند و برای بچه‌ها برنامه ریزی کند و نه بودجه چندانی دارد که برای تجهیز کتابخانه‌ها هزینه کند.