جعفر بای در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اوقات فراغت دانشآموزان، اظهار کرد: بدونشک اکثر اختراعات و اکتشافات در تمام فراغت انسانها به دست آمده است.
وی افزود: اگر شبانهروز فرد را به سه قسمت خواب، کار و فراغت تقسیم کنیم، زمان کار به عنوان وقت رسمی انسان در قید و بندهایی است و او موظف به انجام تکالیف از پیش تعیین شده میشود؛ وقت خواب هم مشخص است اما تنها زمانی که در اختیار فرد است و انسان آزادانه میتواند برنامهریزی کند، اوقات فراغت است.
این جامعهشناس تصریح کرد: زمان فراغت درواقع به بار نشستن و محصولدهی مابقی زمانها است، چرا که انسان دیگر در قید و بند قرار ندارد و هیچ محدودیتی او را تهدید نمیکند و زمان در اختیار او است.
وی بیان کرد: به واسطه فراغت بال و احساس آزادی، زمان پربار و ارزشمندی برای محصولدهی و پرثمر بودن مهیا میشود؛ به همین دلیل اوقات فراغت نقطه مقابل بطالت است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: زمان فراغت زمانی مفید خواهد بود که انسانها از امکانات فراغتی برابری برخوردار باشند و فرصتهای فراغتی برای بهرهمندی انسانها عادلانه توزیع شود، اما ما شاهدیم امکانات اوقات فراغت برای نوجوانان و جوانان شهرهای بزرگ نسبت به مناطق کمتر توسعهیافته، تفاوتهای زیادی دارد.
بای ادامه داد: امکانات فراغتی عبارتند از کلیه ابزار و وسایلی که به فرد کمک میکند تا مهارتهای لازم برای رشد، تعالی و پیشرفت و ترقی خویش کسب کند که شامل کلاس، مربی، وسایل و ابزار است که باید عادلانه برای گروههای سنی مختلف و مکانهای جغرافیایی گوناگون توزیع شود.
این کارشناس آموزشی تصریح کرد: در کشور ما ۲۱ نهاد متولی مدیریت فراغت افراد هستند، به همین دلیل مدیریت، ستادی اعمال میشود و هیچگاه اینگونه مدیریتها در کشور ما کارآمدی لازم را نداشته است.
وی افزود: همه سازمانها به جای مدیریت برنامههای اوقات فراغت، یک ستاد تشکیل دادهاند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: متاسفانه متولیای برای گذران اوقات فراغت و همچنین برنامهای نداریم و به غلط تصور میکنیم اوقات فراغت تنها در ایام تابستان است؛ در حالی که فراغت در طول و عمر انسان جریان دارد و باید در همه ایام مورد توجه قرار گیرد. اما تنها در کشور ما در فصل تابستان یاد فراغت میافتند.
وی تصریح کرد: در طول سال اوقات فراغت را رها کردهایم اما هنگامی که فصل تابستان میشود، فرزندانمان را به انواع و اقسام کلاسها میفرستیم تا آموزش ببینند؛ در حالی که اینگونه آموزشها نهادینه نمیشود و تنها ما ژست و ادای آموزش را درمیآوریم.
بای یادآور شد: آموزش مستلزم فرآیند پیوستهای است که باید در طول سال استقرار داشته باشد و مقطعی نمیتوان یک مهارت را آموخت و همچنین ناعدالتی را شاهدیم که یک فرزند و خانواده شهری، انواع و اقسام کلاسها را میرود اما در مناطق روستایی به دلیل عدم امکانات، دانشآموزان در ایام تعطیل سر مزرعه و ... کار میکنند.