به گزارش خبرنگار مهر، مهدی کرباسیان که این روزها کلیددار یکی از بزرگترین سازمانهای توسعهای در کشور است، روزگاری قائم مقام وزارت امور اقتصادی و دارایی در دوران وزارت طهماسب مظاهری بود. از روزهای کار کردن با طهماسب مظاهری و مرحوم دکتر نوربخش، رئیس کل اسبق بانک مرکزی میگوید. او از روزهایی میگوید که ارز در کشور تکنرخی شده بود و شورای بورس از بانک مرکزی به وزارت امور اقتصادی و دارایی منتقل شد. در میان بحثهایش سری هم به حال و روز این روزهای معدن و صنایع معدنی کشور میزند. از حضور چینیها در پروژههای معدنی ایران میگوید و معتقد است که با تمرکز دولت، پول و شبهپول اکنون کنترل شده است. گفتگوی مشروح خبرنگار مهر با وی در پی میآید:
* خبرنگار مهر: این روزها موضوع بازگشت شرکتهای خارجی به پروژههای سرمایهگذاری ایران داغ است و یکبار هم شما از حضور چندملیتیها در پروژههای معدنی ایران گفتید. چقدر سرمایهگذاران در این راه جدی هستند؟
- مهدی کرباسیان: اگر بخواهیم صادقانه صحبت کنیم، تقریبا هر روز هیاتهایی از خارج از کشور به ایران میآیند و ملاقاتهایی را با ما انجام میدهند اما همه منتظر هستند که مذاکرات به نتیجه برسد. جالب است وقتی با مدیر یکی از کشورهای اروپایی که خیلی هم در رابطه با مباحث هستهای ایران ادعای مخالفت دارد، ملاقات کردم، ابراز میکرد که دولتش به آنها دستور داده است که باید اولین هیاتی باشید که بعد از تحریمها به ایران بروید و سرمایهگذاری کنید.
درست است که ایران از تحریمها لطمه خورده است ولی مشکلات جدی هم برای خارجیها بوجود آمده است. آنها شانسهای زیادی را از دست دادهاند. شما می دانید که تا چند سال قبل، در رابطه مبادلاتی و صادرات و واردات، بالاترین حجم مبادلات با ایران را کشور آلمان و بعد هم ایتالیا به خود اختصاص میداد در حالی که آنها هم اکنون به واسطه تحریمها، کشورهای دست چندم در مبادلات تجاری ایران شدهاند. این کاهش حجم مبادلات با آنها، منجر به بیکاری میشود و آنها صادرات خود را از دست می دهند.
* در میان این کشورها، آیا متقاضیانی برای سرمایهگذاری از آمریکا نیز حضور داشتهاند؟
- تاکنون در حوزه معدن و صنایع معدنی ملاقاتی با آمریکاییها نداشتهایم.
* فولادیها این روزها نگران سرمایهگذاریهای خود هستند و معتقدند که به دلیل کاهش شدید قیمت سنگآهن، سرمایهگذاری در صنایع پایین دستی با مشکل مواجه شده و این برنامههای دولت را برای تکمیل زنجیره فولاد و رسیدن به ظرفیت پیشبینی شده، دچار مشکل و اختلال میکند. این نگرانی آنها را چطور برطرف میکنید؟
- وقتی الان چندین ده هزار تن فولاد تولید شده و تولیدکنندگان نمی توانند آن را بفروشند یا صادر کنند و نقدینگی ندارند که به معدنی ها بدهند و معدنیها هم نمی توانند پولی به خزانه بدهند و سیستم بانکی نیز قفل کرده است و وام نمیدهد، ما نمی توانیم به شرکتها فشار بیاوردیم که صادرات انجام دهند.
سال قبل با کمک وزارتخانه و همت فولادیها، نزدیک به دو میلیون فولاد صادر شد. امسال هدفگذاری حدود ۴ میلیون تن را صورت دادند که این برون رفت از مشکل می تواند باشد ولی الان رکود است اما معتقدم که اگر کشور از پیچ سخت رکود خارج شده و به سمت رونق برود، ایران پتانسیل و ظرفیت توسعه بالایی دارد و باید به نرخ رشد ۱۰ درصد برسیم تا بتوانیم برنامه ۱۴۰۴ را که قدرت برتر اقتصادی منطقه باشیم، پیادهسازی کنیم.
ظرف چند سال اخیر ما نرخ رشد اقتصادی کشور بعضا منفی شده است در صورتی که طبق برنامه باید ۸ درصد در سال رشد را حفظ میکردیم؛ پس عقبماندگی داریم. اگر بتوانیم رونق را در کشور داشته باشیم، هم مصرف داخلی افزایش مییابد و هم صادرات رونق میگیرد.
هنوز ما در حوزه صادرات، جای کار وسیعی داریم. یک امتیاز بزرگ در کشور ما این است که ایران از نظر منابع انرژی، گاز و نفت و همچنین معدن جایگاه ویژه دارد؛ اینها مواد اولیه توسعه هستند. دومین امتیاز که مهم است، نیروی انسانی است که ما در کشور تحصیل کرده زیاد داریم. مدیر یکی از شرکتهای اروپایی معتبر بین المللی در ملاقاتی که داشتیم اعلام میکرد که علاقه مند است به جای اینکه در کشورهایی سرمایه گذاری کند که باید نیروی انسانی خود را نیز از کشور خود تامین کند، در ایران سرمایه گذاری کند، چراکه به اعتقاد او، کشور دارای نیروی انسانی بسیار مقتدر و هوشمندی است و این برای ما ارزشمند است.
ایران در منطقه ای قرار گرفته که دوازده کشور اطراف ما، راهی به دریا ندارند و بنابراین ظرفیتهای بسیاری برای توسعه وجود دارد. با برخی از این کشورها، همزبان هستیم و فرهنگ مشترک داریم، حتی در کشوری همچون افغانستان که منابع غنی معدنی دارد، ما میتوانیم وارد شویم. لذا به نظر می رسد که پتانسیل کشور برای جهش به جلو است و فولادی ها نباید نگران آینده باشند. در مقطع فعلی باید نگران باشند که دولت نیز از آنها حمایت کرده است.
* به اعتقاد شما، صنایع معدنی همچنان در رکود به سر میبرند؟
- صنایع معدنی در حوزه فولاد و مس دچار مشکل است، چراکه قیمتهای جهانی آنها، افت جدی داشته است. قیمت فولاد از ۱۱۰۰دلار به ۳۰۰ دلار و قیمت مس نیز از ۹ هزار دلار به زیر ۶ هزار دلار رسیده است؛ اینها موجب می شود که درآمدهای تولیدکنندگان در بازار صادراتی کم شود.
در حوزههای دیگر نظیر آلومنیوم تغییری را شاهد نیستیم. در این میان البته دو مشکل اساسی داریم که یکی برق است که به میزان کافی برای توسعه صنایع آلومنیوم در دسترس نیست و البته در مورد مواد اولیه نیز مشکلی که وجود دارد، عدم تامین کافی است. براساس پیشبینیهای انجام شده، امیدواریم به ظرفیتهای پیشبینی شده در برنامه در رابطه با انرژی و برق در بندرعباس برسیم.
* بابت طرحهای فولادی منابع مالی دیگری از چین تزریق نشد؟
- مسئولان شرکت سایناشور که یک شرکت بیمه چینی است و باید پرداختها را انجام دهد، بار دیگر به ایران آمدند و امیدواریم این حرکت تسریع شود.
* آینده رشد بخش معدن را چطور می بینید؟
- در بخش معدن استنباط من این است که بسیار توسعه خوبی را خواهد داشت، چراکه دولت و مجلس به آن بسیار توجه دارند اما باید ساز و کار توسعه آن فراهم شود. هم اکنون مسئله ای که در این میان وجود دارد در حوزه اکتشاف است؛ به این معنا که به اندازه کافی اکتشافات صورت نگرفته است، اگرچه اکنون کار وسیعی را در عملیات اکتشافی شروع کرده ایم؛ به این معنا که در ایمیدرو ۱۲۰ میلیارد تومان کار وسیع شکل گرفته است و سرمایهگذاری شده است اما امیدواریم در این رابطه بتوانیم سرمایهگذار جذب کنیم. فکر میکنیم که در دوران برنامه ششم با ساز و کارهایی که در برنامه پیش بینی شده، به این هدف برسیم.
* نرخ بهره مالکانه قرار نیست تغییر کند؟
- در مورد نرخ بهره مالکانه، مجلس امسال حمایتی از واحدهای تولیدی که طرح کنسانتره یا گندله دارند، صورت داد که براساس آن، این تولیدکنندگان بهره مالکانه کمتری بپردازند که این موضوع شامل چادرملو و گل گهر میشود و کمک بزرگی را با کمک دیوان محاسبات در حضور نعمت زاده صورت دادیم که بر این اساس، سازمان امور مالیاتی، بدهی های بهره مالکانه چادرملو و گل گهر برای سال ۹۲ و ۹۳ که به دلیل اینکه فولادها نتوانستند پول آنها را بدهند، به سال ۹۵ معوق شود.
* از ایمیدرو خارج شویم و برگردیم به دورانی که شما در وزارت اقتصاد و در دوران وزارت طهماسب مظاهری، قائم مقام بودید؛ آیا از آن دوران کار ناتمامی باقی ماند که انجام نداده باشید؟
- در دورانی که توفیق داشتم در وزارت اقتصاد با آقای مظاهری به عنوان وزیر و دیگر دوستان کار میکردم، چند اقدام خوب انجام شد. اولین آن، تصویب قانون مالیاتها بود که پرداخت مالیات از حالت پلکانی خارج شد.
در آن مقطع، یکی از بهترین اقداماتی که انجام شد، این بود که دو دفتری در پرداخت مالیات جمع و سلامت مالیاتی برقرار شد. برخی حتی نگران بودند که اگر قانون مالیاتی به صورت فلت شود، درآمد مالیاتی کم میشود ولی در سال اول اجرای این طرح، درآمد مالیاتی بیشتر شد.
اتفاق دیگر این بود که با کمک بانک مرکزی که آن زمان مرحوم دکتر نوربخش ریاست اش را به عهده داشت، ارز تک نرخی شد و از حالت اداری درآمد؛ اگرچه بعدها دوباره تغییر کرد و به چند نرخی برگشت. در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۴ این اتفاق افتاد، همچنین قانون سرمایه گذاری خارجی اصلاح شد و بر روی قانون بورس و بازار سرمایه نیز اصلاحاتی صورت گرفت.
در همین حال، شورای بورس از بانک مرکزی به وزارت اقتصاد آمد و شورای پول و اعتبار زیر نظر بانک مرکزی رفت و کار معقول شد. بیمه های خصوصی در آن سالها تصمیم گیری شد و بانکهای خصوصی هم تقویت و تلاش شد که اقتصاد رونق گیرد. افتخارم این است که در آن دوران به نرخ رشد ۷ درصدی اقتصاد رسیدیم که رکورد در تاریخ بود.
* مشکلات آن روزهای شما با بانک مرکزی چه بود؟
- بالاخره سلایق اقتصادی آن زمان متفاوت بود و الان هم وجود دارد. این روزها هم این را به خوبی میبیندید که در آماری که طی هفتههای گذشته از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ارایه شده است، اختلافاتی به چشم میخورد. خبرنگاران هم از این اختلاف حسن استفاده را کردند در حالی که واقعیت این است که در رابطه با اجرای تئوریهای اقتصادی، یک نظر وجود ندارد. یک نظر این است که تورم را به صورت جدی باید کنترل کرد و بعد به سمت این رفت که توسعه را راه انداخت. برخی اعتقاد دارند که تورم را تا حدی باید قبول کرد و اجازه نداد که کشور به رکود کامل رود. این دو نظر اقتصادی متفاوت است. ممکن است دو نفر نظرات تئوریک مختلفی داشته باشند که باید در اجرا آنها را دید. گاهی اوقات به قول علما بحثهای طلبگی پیش می آمد ولی چون همدلی وجود داشت، کار از طریق بحثهای کارشناسی هماهنگ میشد.
* به عنوان فردی که در دورانی قائم مقام وزارت اقتصاد بودید، چه توصیهای به مسئولان وقت درباره مسایل کلان اقتصادی دارید؟
- اعتقاد دارم که تورم باید کنترل شود اما نباید از خروج از رکود هم غافل شد. هم اکنون با سیاستهای دولت، تورم از ۴۰ درصد به نزدیک ۱۵ درصد آمده است. یک سیاست هماهنگی در دولت پیشبینی شد که پول و شبه پول کنترل شود و انضباط مالی در بانکها و سیستم پولی افزایش یافت و در سیستم مالی تلاش خوبی سازمان مالیاتی و گمرک کردند و دولت تلاش کرد هزینههای خود را کنترل کند و این نکات و دیگر مسائل، تورم را کنترل کرد ولی به نظر می رسد که کنترل تورم در این حد عدد خوبی است و از این پس باید در رابطه با تزریق پول، کار را شروع کنیم به حدی که چرخ اقتصاد بتواند بچرخد، چراکه سیستم بانکی به دلیل نرخ تورم و کنترل آن و معوقات بانکی، به اندازه کافی به تولید پول تزریق نمیکند. این موارد نیازمند این است که هرچه سریعتر شورای پول و اعتبار تصمیم گیری کند.
* در پایان سئوالی درباره شستا (شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی) داشتیم. باتوجه به اینکه از جناب عالی به عنوان یکی از بنیانگذران تاسیس شستا یاد میشود، فکر میکنید اهداف تاسیس این شرکت محقق شده یا حیات خلوتی برای دولتها در انتصابات سیاسی شده است؟
- اگر بخواهم بحث کنیم، روزی که شستا براساس یک تفکر درست شکل گرفت و صندوقهای بازنشستگی در حوزه اقتصاد، پول را به جریان درآورند، موفقیت بزرگی شکل گرفت. قبل از اینکه شستا ایجاد شود؛ خیلی از این پولها در سیستم بانک سپرده میشد اما با ایجاد شستا و حمایت ویژه دولت منجر به این شد که دولت میزان عمدهای از بدهیهای خود را بپردازد و بنابراین در فاصله سالهای ۷۱ تا ۷۶ میزان زیادی از طلبهای خود را از دولت در قالب اموال گرفتیم ولی سیاستی که دنیا را به طرف صندوقهای بازنشستگی برد، یک سیاست علمی است و البته صندوقهای بازنشستگی در بازار سرمایه حضور دارند و در اداره شرکتها حضور ندارند، بلکه سهامدارانی هستند که شرکت اداره نمی کنند؛ بنابراین تلاش کردیم که به این سمت برویم که شرکتها را سهامداری عام کنیم.
البته شستا و صندوقهای بازنشستگی کشوری و برخی نهادها هم وارد این حوزه شده اند و در حقیقت می توان گفت که باید یک بازنگری جدی در این بخش داشته باشیم. بنابراین اگر بخواهیم که رشد جدی در خصوصی سازی داشته باشیم، باید در شستا بازنگری جدی کنیم.