کمپانی یونیورسال در اواخر دهه ۳۰ با حضور مدیران جدید فصلی جدید در فعالیت‌هایش گشوده شد و روزگاری بزرگترین کارگردانان جهان پرفروش‌ترین آثار تاریخ سینما را در این مجموعه سینمایی ساختند.

خبرگزاری مهر - گروه هنر: در بخش نخست این مقاله مروری بر تاریخ شکل‌گیری کمپانی یونیورسال توسط خانواده لااملی داشتیم و اینکه پسر بنیانگذار این کمپانی چگونه قصد در تغییر استراتژی این مرکز سینمایی داشت ولی در این هدف موفق نشد.

با پایان فرمان­روایی خانواده لااملی بر یونیورسال دوران جدیدی در تاریخ این کمپانی سینمایی آغاز شده بود. کمپانی یونیورسال که اینک با نام New Universal فعالیت می­‌کرد، با کاهش تولید و متوقف کردن نمایش­‌های خود در اروپا به تقویت منابع و سرمایه­‌های خود پرداخت. سال­‌های اولیه مدیریت جدید دوران خوبی بود. در ۱۹۳۶ یونیورسال با دو فیلم «مرد من؛ گادفری» و «سه­ دختر­ زرنگ» که ساخت آن­ها از دوره قبل شروع شده بود نامزد ۹ جایزه اسکار شد و «دیان دوبین» ستاره ۱۵ ساله فیلم «سه دختر زرنگ» به عنوان یکی از بزرگترین سوپراستارهای سال­‌های آینده به دنیای سینما معرفی شد. ستاره­‌ای که در مدت ۱۲ سال حضورش در یونیورسال در ۲۱ فیلم بازی کرد  و در سال ۱۹۳۸ جایزه اسکار ویژه­‌ای را به عنوان یک ستاره جوان از آن خود کرد.

در اواخر دهه ۳۰ و با حضور مدیران جدید، یونیورسال در تلاش بود با بودجه­ های کم، توده ­های بیشتری از مردم را سرگرم کند. تلاشی که به ثمر نشست و کمپانی به لطف درخشش ستاره جوان خود توانست از میان ضررهای خویش برخیزد و از زیان ۱.۸ میلیون دلاری در سال ۱۹۳۶ به سود خالص ۱.۵ میلیون دلار در سال ۱۹۳۹ دست پیدا کند.

جنگ؛ اشک‌­ها و لبخندها

دهه ۴۰ میلادی سالن­‌های سینما شاهد رونق حضور مردمی بود که سعی می­‌کردند راهی برای از بین بردن تلخی و مصیبت جنگ جهانی دوم بیابند. یونیورسال در این سال­‌ها فیلم­‌های هیولایی، وسترن­‌های ارزان قیمت و فیلم­‌های دنباله­‌دار می­‌ساخت. همچنین محصولات متجددی چون شرلوک هلمز در این زمان متولد شدند و تا سال ۱۹۴۵ و داغ شدن تنور جنگ، فیلم­‌های جنگی نیز از راه رسیدند.

این دوره هم­چنین شاهد حضور نخستین درام­‌های جنایی بود که برخی از برجسته­‌ترین محصولات تاریخ یونیورسال را نیز در برمی­‌گیرند. فیلم­‌هایی چون سایه یک شک (۱۹۴۳) به کارگردانی آلفرد هیچکاک، مظنون (۱۹۴۴) ساخته رابرت زیدماک و خیابان اسکارلت (۱۹۴۵) به کارگردانی فریتز لانگ.

یونیورسال در سال ۱۹۴۵ به طور متوسط با ساخت هفته‌­ای یک فیلم بلند و در مجموع با ساخت ۳۵۰ فیلم در طی ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ به سقف تولید خود رسیده بود.

سال ۱۹۴۶ یونیورسال با ادغام در کمپانی International Pictures Stemmed خطی مشی جدیدی در پیش گرفت. مالکان جدید ساخت فیلم و سریال کوتاه و وسترن­‌های ارزان قیمت را به هدف تمرکز روی ساخت فیلم‌­های بلند باکیفیت متوقف کردند و به این منظور به همکاری خود با بسیاری از ستاره­‌ها پایان دادند.

در این دوره یونیورسال ده­‌ها فیلم با کیفیت تولید کرد ولی موفقیتی در گیشه و بازگشت سرمایه خود نداشت. تنها استثنا در این میان فیلم کمدی-رمانتیک «من و تخم مرغ» (۱۹۴۷) بود که با فروش ۵.۷۵ میلیون دلاری، پرفروش‌ترین فیلم سال شد. اما با ادامه روند ضرردهی، تولید فیلم‌­های ارزان قیمت مجددا در دستور کار قرار گرفت.

تغییرات مدیریتی نیز همچنان ادامه پیدا کرد و مالکیت یونیورسال دست به دست می­‌چرخید تا در نهایت در سال ۱۹۵۲، Decca Records کنترل کمپانی را در دست گرفت. با هدایت مدیران جدید یونیورسال مجددا به سوددهی رسید و به رشدی ۷ میلیون دلاری در سال ۱۹۵۴ دست یافت. در این دوره آن­ها با استفاده از فیلمسازان کمتر شناخته شده فیلم­‌های مهمی چون نشانی از شر (۱۹۵۸) به کارگردانی و بازیگری اورسون ولز و یا عملیات پتی­کوت (۱۹۵۹) به کارگردانی بلیک ادواردز تولید کردند.

همچنین در فاصله ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۹ فیلم­‌های موفق و پر فروشی در ژانر درام­ های عاشقانه تولید شد. فیلم ­هایی چون تقلید زندگی (۱۹۵۹) و صحبت­ های بالشی (۱۹۵۹) که دومی با فروش عجیب ۱۸ میلیون دلاری نقطه عطفی در تاریخ کمپانی و فیلم­ هایی از این ژانر بود.

در این سال­‌ها تلویزیون نیز کم ­کم در قامت یک رقیب جدی وارد عرصه سرگرمی شده بود و روز به روز تماشاچیان بیشتری را در خانه نگه می­ داشت. در سال ۱۹۵۷ یونیورسال بیش از ۵۵۰ فیلم از ساخته ­های خود را برای پخش از تلویزیون اجاره داد. با این حال آن ها که همواره سود اصلی خود را در سالن­ های سینما دنبال می­‌کردند با کاهش ۱۲ درصدی مجموع فروش بلیت صنعت سینما، متحمل ضرری ۲ میلیون دلاری شدند؛ ضرری که از حد توان مالکان خارج بود و آن­ها را به صرافت فروش کمپانی انداخت. این بار نوبت Music Corporation of Amreica  بود که با پرداخت ۱۱.۲۵ میلیون دلار فصل دیگری را در تاریخ کمپانی بگشاید.

سال ۱۹۶۲ MCA با در اختیار گرفتن کنترل امور نام کمپانی را به نام سابق آن یعنی Univesal Pictures بازگرداند و  به نوسازی و تجهیز استودیوها جهت ساخت محصولات تلویزیونی پرداخت. آن­ها همچنین تور بازدید از استودیوها را نیز دوباره راه ­اندازی کردند.

در سال ­های اولیه مالکیت MCA، فیلم­ های مهمی نیز تولید شد. پرنده­ ها (۱۹۶۲) به کارگردانی آلفرد هیچکاک ۴.۶ میلیون دلار فروخت و کشتن مرغ مقلد (۱۹۶۲) به کارگردانی رابرت مولیگان سه جایزه اسکار به ارمغان آورد. اما در این زمان مهم­ترین تهیه کننده یونیورسال «راس هانتر» بود  که در سال ۱۹۷۰ یکی از موفق­ترین فیلم­ های آن دوران یعنی فیلم «فرودگاه» را ساخت که رقم خیره کننده ۴۵.۳ میلیون دلار فروش کرد و نوید شروع یک فصل طلایی در تاریخ یونیورسال را به همگان داد.

دهه ۷۰ و ۸۰ : سال­‌های طلایی

سال ۱۹۷۳ یکی از طلایی ­ترین سال­‌های فعالیت یونیورسال شناخته می­ شود. فیلم «کلاه­برداری» با بازی ستاره­ های دوران، پل نیومن و رابرت ردفورد ۷۹ میلیون دلار فروش کرد و در مراسم اسکار با رقابت با دیگر فیلم تولیدی یونیورسال، American Graffiti به کارگردانی جرج لوکاس توانست ۷ جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم سال را بدست آورد.

روند درخشش یونیورسال در این سال‌­ها به شدت ادامه داشت. فیلم آرواره­‌ها (۱۹۷۵) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بیشترین میزان تماشاگر ثبت شده تا آن تاریخ را به سالن­‌های سینما کشاند و رقم حیرت انگیز ۱۳۳.۴ میلیون دلار فروش کرد. فیلمی که تا دو سال بعد و اکران «جنگ ستاره­ ها» همچنان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما بود.

افتخارات کمپانی در دهه ۸۰ هم ادامه داشت و فیلم­ های تولیدی یونیورسال جوایز اسکار و میلیون­ ها دلار پول را درو می­ کردند. اما اوج قله موفقیت در این دو دهه طلایی با اکران فیلم «ET» به کارگردانی اسپیلبرگ به وقوع پیوست. ET مانند یک بمب ترکید و گیشه ­های فروش را منفجر کرد و در سه ماه آخر سال ۱۹۸۲ بیش از ۴۰۰ میلیون دلار فروخت و جنگ ستارگان را پشت سر گذاشت و تا یازده سال بعد که «پارک ژوراسیک» اکران شد پرفروش‌ترین فیلم همه دوران بود. فیلمی که در بسیاری از نظرسنجی­‌ها هنوز هم به عنوان بهترین فیلم در حوزه ارتباط با موجودات فضایی شناخته می­‌شود. ET همچنین در هشت رشته نامزد و در ۴ بخش برنده جوایز اسکار شد.

در همان سال مریل استریپ هم اسکار بهترین بازیگر زن را برای بازی در فیلم «انتخاب سوفی» دیگر محصول یونیورسال دریافت کرد.

این روند استثنایی با فیلم­ های بازگشت به آینده (۱۹۸۵)، خارج از آفریقا (۱۹۸۵) سرزمین رویاها (۱۹۸۹) و بازگشت به آینده ۲ (۱۹۸۹) ادامه پیدا کرد.

در خارج از سالن­ های سینما نیز یونیورسال در حال بزرگ شدن بود. در سال ۱۹۸۲ طرح توسعه کمپانی به پایان رسید و ۹۰۰ هزار مترمربع دیگر به مجموعه استودیوهای یونیورسال افزوده شد تا به اندازه امروزی آن – ۱.۷ کیلومتر مربع - و عنوان بزرگترین استودیوی دنیا برسد. مجموعه جدید شامل ۳۶ استودیوی ضبط، لابراتورهای فیلم، ساختمان­ های اداری و همچنین فضایی به ابعاد بیش ۱۸ هزار متر مربع جهت استقرار  تهیه کنندگان مستقل بود. هنگامی که اسپیلبرگ کمپانی خود به نام Amblin Entertainment را راه ­اندازی کرد، یونیورسال که پخش فیلم­ های او را بر عهده داشت او را در همین مجموعه مستقر کرد و تجهیزات تدوین، سالن نمایش و امکانات غیر مرسوم دیگری نیز در اختیارش قرار داد.

همچنین در سال ۱۹۸۸ یونیورسال مجموعه استودیوهای خود در اورلاندوی فلوریدا را نیز راه اندازی کرد. مجموعه ای که به طور خاص به ساخت محصولات تلویزیونی و تبلیغات اختصاص دارد. دو سال بعد تورهای بازدید عمومی نیز گشوده شد و یونیورسال با استفاده از شخصیت­ های محبوب و تم فیلم­ های پرفروش خود بازی­ و سرگرمی ­های بسیاری را در آنجا مستقر کرد.

یونیورسال دیگر به یکی از غول­ های سرگرمی دنیا تبدیل شده بود.

ادامه دارد...