اولین کتاب‌های مجموعه «ایستگاه رمان» توسط انتشارات بوتیمار منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب های «این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد» نوشته قاسم کشکولی و «روایت دیگری هم دارد» نوشته حسن فرهنگ‌فر به عنوان کتاب های اول و دوم مجموعه «ایستگاه رمان» توسط انتشارات بوتیمار چاپ و عرضه شده‌اند.

قاسم کشکولی پیش از کتاب «این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد»، مجموعه داستان  «زن در پیاده رو راه می رود»، رمان های «ناهید» و «بازی، مهندسی یک رمان» و همچنین کتاب «سوانح به روایت قاسم کشکولی» (تصحیح رساله عشقی احمد غزالی) را به چاپ رسانده است.

رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» که کشکولی در گفتگو با مهر به انتظار ۱۵ ساله‌اش برای انتشار آن اشاره کرده بود، در ۸ فصل نوشته شده که فصول آن با اعداد از ۱ تا ۸ نامگذاری شده اند. در تمام طول روایت این داستان، ساعت روی ۱۲ و ۴۸ دقیقه مانده است. نویسنده پیش از شروع رمانش این جمله از پرتونامه شیخ اشراق را آورده است: «هرچه شاید باشد، شاید که نباشد.»

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

ترس تصمیم را عوض می‌کند. وحشت زده از موتورخانه می‌زنم بیرون. باید به آپارتمانم برگردم تا آب بیاورم. اما همین که سوار آسانسور می شوم یاد لنگ قرمز رها شده در پیاده رو می افتم و دلشوره می گیرم نکند لنگ خونی را کسی پیدا کند، بعد مشکوک شوند و بیایند سراغم و بعد جسد را پیدا کنند، بعد هرچه کلید توقف آسانسور را می زنم لعنتی نمی‌ایستد. آسانسور راه افتاده بود و من در چشم برهم زدنی در طبقه پنجم بودم. پیاده نمی شوم. بلافاصله دکمه طبقه همکف را می زنم و برمی گردم پایین تا لنگ قرمز را بردارم...

این کتاب با ۲۴۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۵ هزار ریال منتشر شده است.

دومین کتاب «ایستگاه رمان» هم، «روایت دیگری هم دارد» نام دارد که به قلم حسن فرهنگ فر نوشته شده است.  

فرهنگ فر این رمان را در ۳۹ فصل نوشته است. او پیش از این کتاب، مجموعه داستان های «دلواپس کهرم»، «دگمه های بی رنگ» و «گزنه»،  داستان بلند «پاره تاریک» و رمان‌های «گمگمه های برف» و «چه زود بزرگ شدم» را به چاپ رسانده است.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

انگار این سال ها تنها از کنارم رد شده اند و من هیچ وقت نداشتم شان. کاش باورم می شد که این همه راه را رفته ام، حالا هر جور...

بلند می شوم لباس بپوشم، ماشین را روشن کنم، بروم طرف های امام زاده هاشم. همان جایی که آن سال عید که تهران بودیم، روز سیزده اش خسرو ما را برده بود. اسمش رینه بود گمانم. بالای آن تپه جای مناسبی است. بعدش می خواستم بچه ها را از همان جاده هراز ببرم شمال، مستان راضی نشد. سیزده بدر نیست که شلوغ باشد و نتوانم کارم را انجام دهم. خلوت است حالا آن جا. باید چیزهایی را که ارزش دارد بگذارم توی کمد و درش را قفل کنم. بعد با حضور نماینده دادستان، پلیس، یا چه می دانم هرکه، می آیند و می شکنند، صورتجلسه می کنند و تحویل خانواده می دهند. انگشتری، تلفن همراه، این چند تومان پول نقد، کارت ماشین، گواهی نامه رانندگی و خلاصه هرچه که باعث شناسایی می شود...

این کتاب با ۱۸۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۵ هزار ریال چاپ شده است.