به گزارش خبرنگار مهر، نشست مطبوعاتی مینی سریال «دندون طلا» با حضور داوود میرباقری کارگردان این اثر، مهران برومند تهیهکننده و ستاره اسکندری، حمیدرضا آذرنگ، مهدی فخیمزاده و حامد بهداد بازیگران امروز سهشنبه ۳۰ تیرماه برگزار شد.
داوود میرباقری در ابتدای این نشست درباره تبدیل اثر نمایشی «دندون طلا» به یک مینی سریال، گفت: ما نمایش «دندون طلا» را با حدود ۱۲۰ اجرا روی صحنه بردیم و در شرایطی مجبور شدیم اجراها را تمام کنیم که مشتاقان بسیاری دوست داشتند آن را ببینند. در این سالهای که درگیر «مختارنامه» بودم، دوستان زیادی درباره اجرای دوباره آن میپرسیدند و من تصمیم گرفتم در فرصتی که پیش میآید، آن را به ثبت و به شکل جدیدی چاپ کنم تا امکان دیدنش برای جماعت بیشتری فراهم شود. این کار هنوز برای خود من هم کهنه نشده است و فکر میکنم جاذبههای زیادی دارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم آن را ضبط کنم. همین احساس را نسبت به نمایش «معرکه در معرکه» دارم و دوست دارم آن را هم به گونهای ثبت کنم.
در ادامه مهران برومند تهیهکننده مینی سریال «دندون طلا» عنوان کرد: بعد از اینکه پروژه «ماه تیتی» به تعویق افتاد، من این افتخار را داشتم که همکاری خود را با آقای میرباقری ادامه دهم. او تصمیم داشت تا بعضی از کارهای نمایشی، مثل «دندون طلا» و یا «معرکه در معرکه» به ثبت برساند. ما به این کار اعتقاد داشتیم و بنابراین هر یک وظیفهای را بر عهده گرفتیم. فکر میکنم همه بچهها با علاقه در این کار حضور داشتند چون میرباقری آنقدر به کارهایش علاقهمند است که همه را به وجد میآورد. دشواری اصلی کار، تصمیمگیری درباره شکل اجرایی آن بود که به صورت یک تله تئاتر، درام نمایشی یا ... باشد؛ اما ما مدتی مشغول به تحقیق در این زمینه شدیم، زیرا باید دو مقطع تاریخی را بررسی میکردیم.
وی با اشاره به تعداد قسمتهای مینی سریال «دندون طلا»، توضیح داد: این اثر در ۹ قسمت تدوین شده است که هنوز کار بر روی آن ادامه دارد و یک قسمت هم به عنوان پشت صحنه ارائه میشود و دوشنبه دوازدهم مردادماه اولین قسمت این مینی سریال پخش میشود و بعد از آن سیستم توزیع به این صورت است که هر ۱۰ روز، یک قسمت توزیع خواهد شد.
در ادامه این نشست داوود میرباقری در پاسخ به سئوالی درباره حضور خود در شبکه نمایش خانگی و به تعویق افتادن ساخت سریال «سلمان فارسی» در تلویزیون، یادآور شد: «سلمان فارسی» پروژهای است که برای من به یک باور تبدیل شده است. شرایط تلویزیون و مسائل مالی آن باعث شده است که فعلاً تولید «سلمان فارسی» به نتیجه نرسد و من منتظرم تا ببینیم این شرایط چه زمانی فراهم میشود، چون فیلمنامه و متن من آماده است.
وی درباره پتانسیلهای شبکه نمایش خانگی اظهار کرد: سریال «شاهگوش» برای من یک تجربه موفقیتآمیز بود و فهمیدم نمایش خانگی، پتانسیل خوبی دارد که اگر به درستی از آن بهرهبرداری شود و به خوبی از آن استفاده کنیم، تجربه تاثیرگذاری میشود. اگر جدی برخورد کنیم و نگاه خود را نسبت به این شبکه عمیقتر کنیم، فرصت فوقالعادهای به وجود میآید تا بتوانیم بدون واسطه با مخاطب ارتباط بگیریم.
کارگردان سریال «مختارنامه» درباره نحوه گرفتن بازخوردها از طریق تلویزیون، عنوان کرد: در تلویزیون ارتباط ضعیفتری با مخاطب وجود دارد و بازخوردها معمولا از طریق بخش سنجش افکار صدا و سیما گرفته میشود. بنابراین ما کارگردانان نمیتوانیم متوجه شویم که آثارمان چقدر مورد رضایت مخاطب قرار گرفته است. اما در شبکه نمایش خانگی این امکان بهتر میسر میشود. در اینجا حوزه رقابت به شکل خاصتری وجود دارد و اگر اثر با کیفیت مطلوب و به لحاظ دراماتیک، به شکلی محکم عرضه شود، مردم از آن استقبال میکنند.
میرباقری درباره تاثیر سریال «مختارنامه» بر جامعه، گفت: ما در تلویزیون در حدود ۱۰ سال روی سریال «مختارنامه» وقت گذاشتیم اما من هنوز جمعبندی درستی از بازخوردها و نظرات مردم در گزارشها ندارم.
این کارگردان سینما و تلویزیون ادامه داد: از طرف دیگر در صدا و سیما تنوع سلیقهها بر امر تولید حاکم است، جماعت زیادی روی کار شما اظهارنظر میکنند و وقتی حاصل کار را نگاه میکنید، به همه چیز الا آنچه که در ذهن هنرمند وجود دارد، شبیه میشود.
مهدی فخیمزاده از بازیگران این مینی سریال درباره کار کردن با تلویزیون اظهار کرد: هنگام کار کردن با این رسانه، باید انتظار داشته باشید که از مدیر شبکه تا معاونت سیما و رئیس سازمان، همه درگیر سئوال و جواب باشند که چرا به طور مثال برنامه یا صحنهای از تلویزیون پخش شده است. در این زمینه، قانون کاملی وجود ندارد که همه طبق آن عمل کنند. در این میان تنها ممکن است مدیران شدت ضعف کمتری در حسابرسیها داشته باشند. ممکن است کسی که تجربه بیشتری دارد، قدرتمندتر عمل کند و کسی که تازه به صدا و سیما آمده است، دست به عصاتر راه برود؛ با این حال مشکلات همیشه وجود دارد.
کارگردان سریال «ولایت عشق» بیان کرد: من در حدود هشت سریال در تلویزیون ساختهام و به نظرم مشکلات آن حل نمیشود؛ مگر اینکه این رسانه به بخش خصوصی برسد. سازمان صدا و سیما باید حقوق ۳۶ هزار کارمند را بدهد و بودجه زیادی لازم دارد. از طرف دیگر نمیتواند همه سلیقهها را راضی نگه دارد. اما شاید اگر پنج شبکه در بخش خصوصی باشد، این مشکلات تا حدی حل شود.
فخیمزاده درباره ظرفیت شبکه نمایش خانگی در ایران توضیح داد: کار در شبکه نمایش خانگی در ایران، بد شروع شد و به این حوزه لطمه زد. به این ترتیب که بعضی از سریالها نصفهکاره ماندند و به بعضی از وعدهها عمل نشد، اما روند خوبی با ساخت سریال «شاهگوش» آغاز شد که امیدواریم ادامه پیدا کند. شبکه نمایش خانگی جایی برای بخش خصوصی است و به نظرم بخش دولتی انگیزهای ندارد که در این حوزه ورود پیدا کند و خوشبختانه مخاطب امکان انتخاب بیشتری در این بخش دارد.
میرباقری در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره تولید سریال «سلمان فارسی» در شبکه نمایش خانگی، اظهار کرد: امیدوارم با استراتژیهایی که در این بخش تعریف کردهایم، بتوانیم تولیدات بزرگ را محقق کنیم و این اتفاق برای «سلمان فارسی» هم رخ دهد. اما باید در نظر گرفت که اینجا بخش خصوصی است و سینما هنر گرانی است و اگر ما بخواهیم کاری مثل «سلمان فارسی» را در شبکه نمایش خانگی به تولید برسانیم، باید ابتدا تامین اعتبار کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سئوالی درباره نمایش «چهرهها» در فیلمهای مذهبی با توجه به اینکه خودش سریال «مختارنامه» را داشته است و همچنین نمایش تصویر پیامبر(ص) در سریال «سلمان فارسی»، عنوان کرد: اتفاقی که برای فیلم «رستاخیز» افتاد، مایه تأسف است. البته من اگر قرار بود در «مختارنامه» مبنای درام خود را روی زندگی ائمه میگذاشتم، فکر دیگری درباره ساخت میکردم. اما این سریال قصهای داشت که درباره حاشیه وقایع کربلا بود و همانطور که گفتم اگر قرار بود نمایش «چهره ائمه»، مساله این کار باشد، صحبت بهتری را فراهم میکردم تا درام را آنطور که دلم میخواست و با سلیقهام سازگار بود، طراحی کنم. بخشی از داستان سریال «مختارنامه» که به حوادث کربلا مربوط میشد، به دلیل اصرار آقای ضرغامی بود و این بخش چند سال طول کشید، چون اول باید خودم این را میپذیرفتم که آیا این بخش از حوادث در کلیات قصه تاثیرگذار است یا خیر؟ به هر حال همانطور که گفتم پیشنهاد این بخشها از طرف مدیریت سازمان صدا و سیما بود. ما تصاویر محدودی از کربلا را تولید کردیم که بخشی از آنها پخش شد و قسمتهایی هم به پخش نرسید.
فخیمزاده درباره ظرفیت شبکه نمایش خانگی در ایران توضیح داد: کار در شبکه نمایش خانگی در ایران، بد شروع شد و به این حوزه لطمه زد. به این ترتیب که بعضی از سریالها نصفهکاره ماندند و به بعضی از وعدهها عمل نشد، اما روند خوبی با ساخت سریال «شاهگوش» آغاز شد که امیدواریم ادامه پیدا کند. شبکه نمایش خانگی جایی برای بخش خصوصی است و به نظرم بخش دولتی انگیزهای ندارد که در این حوزه ورود پیدا کند و خوشبختانه مخاطب امکان انتخاب بیشتری در این بخش دارد.
میرباقری در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره تولید سریال «سلمان فارسی» در شبکه نمایش خانگی، اظهار کرد: امیدوارم با استراتژیهایی که در این بخش تعریف کردهایم، بتوانیم تولیدات بزرگ را محقق کنیم و این اتفاق برای «سلمان فارسی» هم رخ دهد. اما باید در نظر گرفت که اینجا بخش خصوصی است و سینما هنر گرانی است و اگر ما بخواهیم کاری مثل «سلمان فارسی» را در شبکه نمایش خانگی به تولید برسانیم، باید ابتدا تامین اعتبار کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سئوالی درباره نمایش «چهرهها» در فیلمهای مذهبی با توجه به اینکه خودش سریال «مختارنامه» را داشته است و همچنین نمایش تصویر پیامبر(ص) در سریال «سلمان فارسی»، عنوان کرد: اتفاقی که برای فیلم «رستاخیز» افتاد، مایه تأسف است. البته من اگر قرار بود در «مختارنامه» مبنای درام خود را روی زندگی ائمه میگذاشتم، فکر دیگری درباره ساخت میکردم. اما این سریال قصهای داشت که درباره حاشیه وقایع کربلا بود و همانطور که گفتم اگر قرار بود نمایش «چهره ائمه»، مساله این کار باشد، صحبت بهتری را فراهم میکردم تا درام را آنطور که دلم میخواست و با سلیقهام سازگار بود، طراحی کنم. بخشی از داستان سریال «مختارنامه» که به حوادث کربلا مربوط میشد، به دلیل اصرار آقای ضرغامی بود و این بخش چند سال طول کشید، چون اول باید خودم این را میپذیرفتم که آیا این بخش از حوادث در کلیات قصه تاثیرگذار است یا خیر؟ به هر حال همانطور که گفتم پیشنهاد این بخشها از طرف مدیریت سازمان صدا و سیما بود. ما تصاویر محدودی از کربلا را تولید کردیم که بخشی از آنها پخش شد و قسمتهایی هم به پخش نرسید.
میرباقری ادامه داد: زمانی به من پیشنهاد شد که اثری تصویری درباره حضرت خدیجه (س) بسازم و من همان زمان با خود گفتم باید خیالم راحت باشد که میتوانم چهره ایشان را نمایش دهم. من آن زمان تحقیقها و مشورتهایی کردم و به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم اثرم را با نمایش چهره حضرت خدیجه(س) بسازم، با مشکل پخش مواجه خواهم شد؛ بنابراین باید به این بخش از ماجرا فکر کرد تا این همه نیرو، انرژی و هزینهای که صرف تولید میشود، هدر نرود، چرا که زمانی که کار به تولید نرسد، تاثیرش بسیار مخربتر است.
این کارگردان آثار دینی و مذهبی درباره نمایش «چهرهها» در سریال «سلمان فارسی» نیز توضیح داد: این سریال به گونهای طراحی شده است که من با این معضل مواجه نیستم، چون ویژگیهایی دارد که میتوان با صرفنظر از نمایش چهره پیامبر(ص)، آن را پیش برد. البته من پیش از این هم در سریالی چون «امام علی(ع)» این مساله را تجربه کردم و آنچنان که دیدید، تصویر ایشان در یک لانگ شات بود. با این حال همانطور که گفتم اعتقاد خودم بر این است که امکان نمایش «چهرهها» در سینما وجود دارد، اما نمیدانم چگونه میتوان دوستان را در این زمینه مجاب کرد. در نهایت میتوان گفت تاثیر حداقلی در برخورد با فیلم «رستاخیز» این بود که انگیزه فیلمسازان را در حوزه ساخت چنین آثاری سرد میکند.
در ادامه این نشست ستاره اسکندری درباره حضور خود در سریال «دندون طلا»، گفت: من جزو خوششانسترین بازیگرانی بودم که «دندون طلا» را هم به صورت صحنهای بازی کردم و هم در سریال آن حضور داشتم. البته تئاتر ویژگیهایی دارد؛ آنچنان که زندگی دارد. حضور در این پروژه باعث خوشحالی و خوشبختی من است و تمام تلاشم این است که نقش «نَیِر» به شکل باورپذیری، بازی کنم.
حمیدرضا آذرنگ نیز درباره همکاری خود با داوود میرباقری، اظهار کرد: ارتباط من با میرباقری به زمانی برمیگردد که او نمایش «خنکای ختم خاطره» را از من دید. به جرأت باید بگویم که در هیچ کار تصویری آنقدر وحشت نداشتم که در این اثر دارم. من نمایش «دندون طلا» را بر صحنه تئاتر ندیدم، اما آثار آن تا امروز باقی مانده است و به همین دلیل هم ترسی دارم که آن را دوست دارم و امیدوارم اتفاقات خوبی در این سریال رخ دهد.
حامد بهداد دیگر بازیگر سریال «دندون طلا» در سخنانی از تجربه همکاری خود، بیان کرد: این سریال مرثیهای است درباره از بین رفتن نمایش «روحوضی» و مخصوصاً جریان موسیقی که در این سالها بعضی از نشانهشناسیهای آن با بیتوجهی مواجه شد. «دندون طلا» خاستگاه نمایشی دارد اما من مطمئن بودم زمانی که این کار با دوربین ترجمه میشود و با دکوپارت انجام شود، حتما اثر خوبی خواهد شد.
وی ادامه داد: مفتخرم که یکی از بهترین نقشهای این سریال به من محول شده است و لازم میدانم این اجرا را به دلیل زحماتی امیریل ارجمند در صحنه کشیده، به او تقدیم کنم.
برومند در ادامه درباره توزیع در شبکه نمایش خانگی و قاچاق سیدیها در این حوزه، گفت: شبکه نمایش خانگی آفتهایی دارد که به سیستم توزیع و شکلی که عرضه میشود، بستگی دارد که اگر در این زمینه فرهنگسازی شود، پتانسیل آن ۱۰ برابر سینما خواهد بود. به طور مثال حداقل یک قسمت از سریال «شاهگوش» را حدودا ۱۷ میلیون نفر دیدهاند که از این میان ۲.۵ میلیون تیراژ واقعی این اثر است که اگر تمام آن به دست سرمایهگذار و کسانی که در کار تولید محتوا هستند، برسد؛ این عرصه صنعت بزرگی میشود که حتی در سالهای آینده شکل عرضه را متحول خواهد کرد.
وی ادامه داد: خود ما زمینهای را فراهم کردهایم که این سریال در شبکه آپارات دیده شود و برنامههایی برای عرضه دیجیتالی این سریال در نظر داریم.
در ادامه داوود میرباقری درباره حضور مجدد خود در تلویزیون، عنوان کرد: در صدا و سیما باید بتوان در حوزههای مختلف و با سلایق متنوع کار کرد، تا مردم را با این رسانه آشتی دهید. آنچه که در تلویزیون عرضه میشود، با سلیقه خاصی اعمال میشود، در حالی که ما باید ببینیم کار را برای کسی که مثل ما فکر نمیکند، چگونه باید عرضه کنیم. باید بتوانیم با منطقی سخن بگوییم که بتوانیم مخالفان خود را جذب کنیم. با این نگاه هر روز مخاطبان بیشتری به سمت تلویزیون میآیند.
کارگردان سریال «دندون طلا» در پایان عنوان کرد: اگر تلویزیون به این مساله فکر نکند، قطعاً لطمه خواهد خورد و یکی از دلایل رجوع مخاطبان به شبکههای ماهوارهای، همین است که آنچه مطابق سلیقه مخاطب است، در صدا و سیما عرضه نمیشود، در حالی که در شبکه نمایش خانگی این مشکلات وجود ندارد و شما میتوانید افراد غیر همفکر با خود را جذب محصول تولیدیتان کنید.