پناهیان گفت: بدون صبر و مقاومت نمی‌شود به زندگی بهتر رسید. هیچ کس بدون صبر و مقاومت، به دوست‌ داشتنی خودش نمی‌رسد. ما هرچه داریم به‌خاطر مقاومت است. پشتوانۀ مذاکره، باید مقاومت باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان به مدت ۳۰ شب در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین به موضوع «تنها مسیر برای زندگی بهتر» پرداخت و به سوال «چگونه یک زندگی بهتر داشته باشیم؟» پاسخ داد.

در ادامه فرازهایی از بیست و پنجمین جلسه این سخنرانی را می‌خوانید:

زندگی بهتر لزوماً به معنای پول بیشتر نیست

معنای زندگی بهتر لزوماً این نیست که دنیای ما از نظر برخورداری‌های ظاهری و امکانات، فربه‌تر شود. بعضی‌ها خوب زندگی می‌کنند، راحت‌تر و شادتر زندگی‌ می‌کنند و بهتر با زندگی کنار می‌آیند هرچند ممکن است از دارایی‌ها و امکانات زیادی هم برخوردار نباشند. وقتی از زندگی بهتر صحبت می‌کنیم بعضی‌ها ذهن‌شان به «پول بیشتر» منصرف می‌شود، ولی چه‌بسا پول بیشتر، گرفتاری بیشتر هم بیاورد. منتها ما می‌دانیم که یکی از نتایج زندگی بهتر، می‌تواند «پول بیشتر» هم باشد و این اشکالی ندارد. وقتی شرایط اجتماعی مساعد باشد و مقدرات الهی همراهی کند، زندگی بهتر می‌تواند همراه با ثروت بیشتر هم باشد.

برنامۀ زندگی بهتر از جانب خدا به‌صورت «دین» به ما عرضه شده/ چرا به دین معمولاً «برنامه» گفته نمی‌شود؟

ما برای رسیدن به زندگی بهتر نیاز به برنامه داریم و طبیعتاً این برنامه را باید پروردگار عالم به ما عنایت کند. این برنامه از جانب خداوند متعال به صورت «دین» به ما عرضه شده است. اما چرا به دین معمولاً «برنامه» گفته نمی‌شود؟ چون دین جنبۀ دستوری هم دارد و اعتقاداتی در پشت آن هست و الزاماتی دارد، لذا تعبیر «برنامه» برای دین، کمتر به‌کار برده می‌شود ولی واقعش این است که دین یک برنامه است؛ منتها برنامه‌ای که «دستور داده می‌شود» همان‌طور که قبلاً بیان شد، یک برنامۀ خوب لزوماً باید دستوری باشد تا ضامن اجرا داشته باشد، فراگیر باشد و آثار و برکات زیادی در روح انسان داشته باشد.

در اینجا می‌خواهیم برجسته‌ترین ویژگی‌های مجموعۀ دستوراتی که در دین به ما داده شده را مورد بررسی قرار دهیم و مهمترین آثاری که این دستورات، در انسان دارند را ذکر کنیم. البته شاید آثارش در این پنج ویژگی‌ای که ما در ادامۀ بحث توضیح خواهیم داد، محدود نشود، ولی این ویژگی‌های انتخاب شده، ویژگی‌های بسیار مهمی هستند.

ویژگی‌های مهم دستورات دین که موجب زندگی بهتر می‌شوند / ویژگی اول: مثبت‌نگری

این ویژگی‌‌ها-که ۳ موردش را در این جلسه خواهیم گفت- ویژگی‌هایی هستند که باید دربارۀ آنها مراقبه و محاسبۀ روزانه انجام بگیرد و بلااستثنا برای همه لازم هستند. برخی از ویژگی‌های خوب هستند که فقط به دردِ بعضی‌ها می‌خورند و برخی از ویژگی‌های خوب هم هستند که فقط گاهی اوقات باید از آنها مراقبت کنیم ولی این پنچ ویژگی واقعاً فراگیر هستند و خصوصاً اینکه موجب زندگی بهتر انسان خواهند شد؛ هم از نظر مادی و هم از نظر روحی.

ویژگی اول، مثبت‌نگری یا مثبت بودن است. برنامۀ دین، انسان را به یک موجود مثبت، یا مثبت‌نگر تبدیل می‌کند که از این مثبت‌نگری، آرامش و بصیرت بالایی پیدا می‌کند. مثبت‌نگری با خوش‌بینی افراطی خیلی فرق می‌کند، بلکه مملو از واقع‌بینی هست.

البته دایرۀ مثبت‌نگری هم محدودیت دارد و مسلماً انسان نمی‌تواند به منفی‌ترین آدم‌های عالم، مثبت نگاه کند. مثلاً شما نمی‌توانید به دشمنی که می‌خواهد شما را قتل عام کند، مثبت نگاه کنید. اگر مثبت‌نگر باشید باید به آن مظلومینی که زیر دست این دشمن ظالم، نابود می‌شوند مثبت نگاه کنید و دل‌تان برای مظلومین بسوزد نه برای ظالمین.

مثبت‌نگری ویژگی برجسته‌ای است که با همۀ محدودیت‌های معقولی که می‌توان برای آن تصور کرد، بسیار فراگیر است و همه‌جا به‌درد می‌خورَد و نبود آن به انسان لطمه می‌زند. و واقعاً بدون ایمان و اتکاء به خدا نمی‌شود مثبت‌نگر شد. واقعاً انسان به خدا و اولیاء خدا نیاز دارد برای اینکه این مثبت‌نگری خودش را حفظ کند.

ویژگی دوم: منظم بودن/ نظم یعنی حساب‌شده نیت کردن و حساب‌شده رفتار کردن

دومین ویژگی، منظم بودن، منظم شدن یا نظم یافتن است. در اینجا منظور از نظم، به‌معنای فراگیرِ کلمه است. چون نظم، معنای حداقلی هم دارد که در رفتار و گفتار و پوشش و زمان‌بندی برنامه‌های روزمره، مدّ نظر قرار می‌گیرد، ولی برای نظم، معانی عمیقی هم می‌توان در نظر گرفت. نظم یعنی حساب‌شدگی. کسی که حساب‌شده رفتار کند و حساب‌شده نیت کند، او آدم مطلوب دین است و دین واقعاً انسان را این‌گونه بار می‌آورد.

دین آن‌قدر به نیت‌های انسان حساسیت دارد که وقتی شما نیت‌های خودتان را-طبق دستور دین- کنترل کنید واقعاً آدم حساب‌گری می‌شوید و آدم با حساب و کتابی می‌شوید(امام صادق(ع) : حَاسِبُوا أَنْفُسَكُم؛ کافی/۸/۱۴۳) وقتی انسان مجبور باشد هر روز خودش را محاسبه کند، آدمِ حساب‌شده‌ای بار می‌آید.

اهل‌بیت فرموده‌اند: «هر کسی که در هر روز، خودش را محاسبه نکند، از ما نیست؛ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ» (کافی/۲/۴۵۳) من باید هر روز خودم را محاسبه کنم که «من امروز چه‌کار کردم؟ چقدر جلو رفتم؟ چقدر عقب مانده‌ام؟ چقدر ضربه خورده‌ام؟ با این لطماتی که خورده‌ام آیندۀ من چگونه می‌شود؟ چطور می‌توانم خودم را اصلاح کنم؟ و...»

دین آدم را حساب‌گر بار می‌آورد / حساب‌گر شدن لازمۀ یک زندگی بهتر است

دین آدم را حساب‌گر بار می‌آورد و حساب‌گر شدن لازمۀ یک زندگی بهتر است. اگر چیز دیگری غیر از دین هم آدم را حساب‌گر بار بیاورد تا حدّ زیادی خوب است البته دزدهای غارتگر هم- در اثر درنده‌خویی خودشان- ممکن است حساب‌گر بشوند و معلوم است که این غلط است و از نظر ما ارزشی ندارد ولی اساساً حساب‌شدگی چیز لازمی است.

شما در درگیری با همان دزدهای غارتگر هم باید حساب‌گر باشید. در مقابل دشمنی که موشک‌های خودش را روی حساس‌ترین نقاط مملکت ما تنظیم کرده و نشانه‌گیری کرده است، باید حساب‌شده عمل کنیم و باید ببینیم که در مقابل او چگونه باید دفاع کنیم. نمی‌شود صرفاً با دعا و ثنا برخورد کرد. زندگی بهتر را بدون حساب و کتاب نمی‌توان انجام داد.

اتفاقاً چیزی که در جهان غرب می‌بینیم، از نظر فرهنگی آن‌چیزی که دارند به مردم انتقال می‌دهند و رسانه‌های‌شان دارند افکار عمومی را به سمت آن سوق می‌دهند، یک زندگی بدون حساب و کتاب است. ولی دین با این مسأله مشکل دارد. دین می‌گوید شما نباید این‌طوری زندگی کنید. البته غربی‌ها نام این نوع زندگی را زندگی با لذت و راحتی و بر اساس دل‌بخواهی‌ها می‌گذارند، که البته لذت زیادی هم ندارد.

ویژگی سوم: مقاومت، صبر و استقامت / خدا دنیا را طوری طراحی کرده که انسان بدون مقاومت و صبر، به چیزی نمی‌رسد

سومین ویژگی‌ای که واقعاً آدم همیشه و هر جایی لازم دارد و برآیندی از تمام دستورات دین است و از ذات دنیا و حیات بشر، انفکاک‌ناپذیر است، مقاومت است. مقاومت گاهی به «صبر» تعبیر می‌شود و گاهی به «استقامت». امکان ندارد که شما بدون داشتن مقاومت و صبر، بتوانید زندگی کنید؛ چه رسد به زندگی بهتر! خداوند دنیا را طوری طراحی نکرده است که انسان بدون مقاومت و صبر، بتواند به چیزی برسد.

امام صادق(ع) در روایتی از قول حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: «شما نمی‌توانید به چیزهایی که دوست دارید برسید، مگر با صبر کردن بر چیزهایی که خوش‌تان نمی‌آید؛ إِنَّكُمْ لَا تُدْرِكُونَ مَا تُحِبُّونَ إِلَّا بِصَبْرِكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُون» (مسکن‌الفؤاد/۴۲) و (إِنَّكُمْ لَا تُدْرِكُونَ مَا تَأْمُلُونَ إِلَّا بِالصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُونَ؛ تحف‌العقول/۵۱۱) دنیا طوری طراحی شده که اگر می‌خواهید به دوست‌داشتنی خود برسید، باید صبر کنید.

بدون صبر و مقاومت نمی‌شود به زندگی بهتر رسید/ عنصر صبر و مقاومت در هر چهار رکن تعریف زندگی بهتر، حضور دارد

بدون صبر و مقاومت نمی‌شود به زندگی بهتر رسید. ما قبلاً دربارۀ عناصر یا ارکان کلیدی زندگی بحث کردیم و گفتیم که تعریف زندگی عبارت‌ است از «حرکت، تلاش و مبارزه برای رسیدن به دوست‌داشتنی‌های انتخاب شده، همراه با پذیرش محدودیت‌ها، در بستر مقدرات الهی». غیر از اینکه ذیل قسمت «تلاش و مبارزه» از سختی سخن گفتیم، ذیل «انتخاب بین دوست‌داشتنی‌ها» نیز مقداری از سختی سخن گفتیم. چون وقتی شما بخواهید یک دوست‌داشتنی را حذف کنید، این کار توأم با رنج و سختی است. همچنین پذیرش محدودیت‌ها نیز توأم با رنج و سختی است.

ضمن اینکه همۀ مقدرات الهی به نفع ما یا خوشایند ما نیستند، بلکه برخی از این مقدرات، به ضرر ما هستند یا تحملش برای ما سخت است. لذا در هر چهار عنصر یا رکن کلیدی تعریف زندگی و زندگی بهتر، عنصر صبر و مقاومت را می‌بینید.

زندگی آدم‌ها و نوع صبری که هر کسی باید در زندگی خودش داشته باشد را خداوند طراحی می‌کند ولی به‌طور کلی هیچ کس بدون صبر و مقاومتِ در  زحمت، به دوست‌داشتنی خودش نمی‌رسد. دقت کنید که در اینجا فقط از «زحمت» سخن نمی‌گوییم، بلکه از «صبر و مقاومت در زحمت» سخن می‌گوییم؛ چون گاهی اوقات انسان به زحمت می‌افتد ولی آن‌قدر بی‌صبری می‌کند که بدتر می‌شود و نه‌تنها زحمت او ثمرۀ مثبتی نخواهد داشت بلکه ثمرۀ منفی خواهد داشت. چنین کسی، هم زحمت می‌کشد و هم به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد. (قبلاً تحت عنوان «جزع کردن» در این‌باره صحبت کرده بودیم.)

کلام امام صادق(ع) به زبان فارسی: «هر مال که از باد آید به‌دم شود» /بادآورده را باد می‌برد

در این زمینه یک روایتی از امام صادق(ع) هست و مشهور است که حضرت-در بخشی از این روایت- فارسی صحبت کرده‌اند. گروهی از خراسان خدمت امام صادق(ع) رسیده بودند، قبل از اینکه سؤالات آنها شروع شود، خود حضرت شروع کردند به پاسخ دادن و به آنها فرمودند: «کسی که مالی را از راه بادآورده به‌دست بیاورد(مالِ خودش نباشد و همین‌طوری به او برسد) به‌صورت خیلی تصادفی و ارزان هم آن را از دست خواهد داد؛ مَنْ جَمَعَ مَالًا مِنْ مَهَاوِشَ أَذْهَبَهُ اللَّهُ فِي نَهَابِرَ» (مناقب ابن‌شهرآشوب/۴/۲۱۸.

ظاهراً به‌خاطر اینکه در این کلام حضرت، چند اصطلاح نادر عربی به‌کار رفته، آنها متوجه معنا و مفهوم کلام حضرت نشده بودند. لذا گفتند: «ما این فرمایش شما را نفهمیدیم؛ فَقَالُوا جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ مَا نَفْهَمُ هَذَا الْكَلَامَ» (همان) و حضرت به فارسی فرمودند: «هر مال که از باد آید به‌دم شود» (همان منبع) این با فارسیِ قدیمی ایرانی‌ها هماهنگ بوده و همین اصطلاحی است که الان رایج است و می‌گوییم: «بادآورده را باد می‌برد» این در واقع می‌تواند ترجمۀ همان آیه قرآن باشد که می‌فرماید: «چیزی برای انسان نمی‌ماند مگر آن‌چیزی که سعی کرده و برایش تلاشی انجام داده؛ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى» (نجم/۳۹) این ساختاری است که خدا برای دنیا طراحی کرده است و شما نمی‌توانید

در دنیا به شیوۀ دیگری زندگی کنید. زندگی زیبا و بهتر زندگی کردن به این است که آدم «زحمتِ حساب‌شده» تحمل کند و تحمل کردن یکی از زیرمجموعه‌های صبر است. نه‌تنها انسان باید زحمت را بپذیرد بلکه حتی انسان از زحمت استقبال کند و برایش برنامه‌ریزی کند. مثل «ورزش کردن» که یک زحمتی است که نه تنها شما آن را می‌پذیرید، بلکه برایش برنامه‌ریزی می‌کنید و نتیجه‌اش این است که تا مدتها راحت و سالم زندگی می‌کنید.

بی‌صبری ابتدا در دورن انسان و به شکل «ناراحتی» اثر می‌کند/ صبرِ زیبا این است که اصلاً ناراحت نشوید، نه اینکه ناراحتی خودت را کنترل کنی

صبر و مقاومت جزء بسیار جدّی و مهمی از زندگی است. شما اگر یک لحظه از موضوع صبر غفلت کنید، بی‌صبر خواهید کرد و بی‌صبری کردن هم اول در درون آدم، خودش را نشان می‌دهد، به این شکل که «ناراحت» می‌شود. بی‌صبری موجب می‌شود که شما ناراحت بشوید. بعضی‌ها ناراحت می‌شوند، و بعد از ناراحت شدن می‌خواهند ناراحتی خود را کنترل کنند، اینها اگر بتوانند خودشان را کنترل کنند، باز هم در واقع نیمی از صبر را انجام نداده‌‌اند و نصف تحمل را نداشته‌اند، چون بعد از اینکه در درون‌شان، ناراحت شدند، تازه می‌خواهند تحمل کنند و ناراحتی خودشان را بروز ندهند. البته در این میان، بعضی‌ها هم هستند که در بروز ندادن ناراحتی موفق نیستند.

بعضی‌ها نیز ناراحتی خودشان را خوب بروز می‌دهند و بعضی‌ها هم ناراحتی خودشان را بد بروز می‌دهند. بعضی‌ها با پرخاش بروز می‌دهند، بعضی‌ها با قهر بروز می‌دهند، بعضی‌ها با نیش و کنایه بروز می‌دهند، بعضی‌ها نیز ممکن است از وسایل دیگری برای بروز دادن ناراحتی‌شان استفاده کنند؛ مثلاً از مُشت و لگد و... استفاده کنند.

همۀ اینها زیرمجموعۀ بی‌صبری است. ‌صبرِ زیبا این است که اصلاً ناراحت نشوی. اگر شما نحوۀ ارتباط خودت را با صبر و مقاومت، حل کرده باشی و صبر و مقاومت خودت را بالا برده باشی، به جایی می‌رسی که دیگر ناراحت نمی‌شوی. مثل کسی که ورزش می‌کند و بدن خودش را ورزیده و محکم می‌کند تا در مقابل ضربات دیگران(مثلاً در ورزش‌های رزمی) مقاومت کند و بدنش درد نگیرد.

به‌جای فرار از رنج، مقاومت خود را افزایش دهیم/ غالباً درد دل کردن برای دیگران کار خوبی نیست، مقاومت انسان را کاهش می‌دهد و انسان را از زندگی بهتر دور می‌کند

بعضی‌ها از رنج فرار می‌کنند ولی بعضی‌ها به‌جای فرار از رنج، مقاومت خودشان را افزایش می‌دهند. اصلاً رنج‌ها آمده‌اند تا مقاومت ما را افزایش دهند و اگر مقاومت ما افزایش پیدا کند، زندگی‌مان از جهات دیگر هم راحت‌تر می‌شود.

خیلی اهمیت دارد که انسان در دنیا، با رنج و بلا چگونه برخورد کند؟ مثلاً فرار کند، گِله کند، نق بزند یا... در روایات، ثواب‌های فوق‌العاده زیادی ذکر شده است برای کسی که در یک بیماری، از شب تا صبح درد می‌کشد ولی ناله و شکایت نمی‌کند و اطرافیانش متوجه نمی‌شوند که او چه درد سنگینی را دارد تحمل می‌کند. (پیامبر(ص) : مَنْ مَرِضَ يَوْماً وَ لَيْلَةً فَلَمْ يَشْكُ إِلَى عُوَّادِهِ بَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ خَلِيلِهِ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ ع حَتَّى يَجُوزَ الصِّرَاطَ كَالْبَرْقِ اللَّامِع؛ من‌لایحضره‌الفقیه/۴/۱۶) درددل کردن یا افشا کردن درد‌ها و رنج‌های خودمان برای دیگران، کار خوبی نیست ولی این‌کار آن‌قدر در میان ما رایج شده که انگار علامت صمیمیت است.

اصلاً گویا این درددل یا نق زدن جزء فرهنگ ما شده است! البته بنده نمی‌خواهم مطلقاً درددل کردن را منتفی کنم ولی بسیاری از درد دل کردن‌های ما برای دیگران کار خوبی نیست، زیرا مقاومت ما را کاهش می‌دهد و ما را از زندگی بهتر دور می‌کند. پس وقتی از صبر صحبت می‌کنیم، هم رنجور و ناراحت نشدن را می‌گوییم، و هم ابراز نکردن رنج و ناراحتی(با درددل کردن) و هم نشان ندادن رنج(با عصبانیت‌ها و انواع و اقسام نارحتی‌ها)

«والعصر» سوره‌ای که در زمان پیامبر(ص) سرود جمعی مؤمنین بوده/ محور سورۀ «والعصر»، صبر است

یکی از سوره‌های کلیدی قرآن کریم در فرهنگ و زبان مؤمنین، سورۀ «والعصر» است. در زمان پیامبر(ص) وقتی مؤمنین دورِ همدیگر جمع می‌شدند یا جلسه‌ای داشتند، بعد از اینکه می‌خواستند از هم جدا شوند، دست‌های‌شان را روی هم می‌گذاشتند و این سوره را با هم می‌خواندند و بعد می‌رفتند. در زمان پیابر(ص) این سوره در واقع سرودِ جمع مؤمنین بوده است.

لذا می‌توانیم این سوره را یکی از سوره‌های کلیدی قرآن در فرهنگ جامعه معرفی کنیم. محور سورۀ «والعصر» صبر است. خداوند در این سوره می‌فرماید: «انسان همیشه در حال ضرر کردن است؛ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‌ خُسْرٍ» (العصر/۲) و این خسران، هم خسران دنیایی و آخرتی است و به صورت مطلق آمده است. بعد می‌فرماید: «مگر کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام داده‌اند؛ إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» (العصر/۳).

ولی این خیلی کلی است و لذا باید توضیح داده شود تا ویژگی خاصی از ایمان و عمل صالح که مدّ نظر خداوند بوده را بیان کند. بعد از این ایمان و عمل صالح، هرچه خداوند بفرماید معلوم می‌شود که غرض از ایمان و عمل صالح، بیش از هر چیزی این مقوله است. و خدا می‌فرماید: «همدیگر را به حقّ و حقّ‌پرستی سفارش می‌کنند و همدیگر را به صبر سفارش می‌کنند؛ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‌ِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر» (همان)

همان‌قدر که حق‌ّطلب هستید باید همان‌قدر هم صبر داشته باشید/حق‌طلبان بی‌صبر هیچ‌گاه به حق نمی‌رسند و همه چیز را خراب می‌کنند

خداوند می‌توانست در این آیۀ کریمه بفرماید: «وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‌ِ وَ ِالصَّبر» یعنی همدیگر را به حق و صبر سفارش می‌کنند ولی اینکه خداوند کلمۀ «تَوَاصَوْاْ» را تکرار فرموده، تأکید فوق‌العاده را می‌رساند. معلوم می‌شود که شما همان‌قدر که حق‌ّطلب هستید باید همان‌قدر هم صبر داشته باشید. بعد شما ببینید آدم‌هایی که حق‌ّطلب هستند ولی صبر ندارند، چقدر کارخرابی می‌کنند! اصلاً گاهی حق‌طلبی ممکن است آدم را از صبر بیرون بیاورد، لذا باید مراقبت کنیم. حق‌طلبی بدون صبر، فایده ندارد.

اگر شما حق‌طلب شده باشید ولی صبور نباشید، هیچ‌وقت نمی‌توانید خودتان را به حق‌ برسانید. حق‌طلبی بدون صبر، ضرر هم دارد. اگر حق‌طلب باشید ولی بخواهید بدون صبر به مقصد برسید، می‌زنید همه‌چیز را خراب می‌کنید. البته بعضی‌ها آدم‌های صبوری هستند ولی حق‌طلب نیستند. مثلاً بعضی‌ها می‌بینند که دشمنان دارند مردم منطقه را می‌کشند و قتل عالم می‌کنند ولی می‌گویند: «ما صبر می‌کنیم!» این‌قبیل آدم‌ها اصلاً حق‌طلب نیستند و حال، انگیزه و علاقه و شتاب ندارند. این نوع صبور بودن هم فایده ندارد.

صبر یک مقولۀ اجتماعی است و فقط صبر شخصی کفایت نمی‌کند / وقتی همه با هم صبر کنند، صبرشان زیاد می‌شود

در سورۀ آل‌عمران هم این مضمون به نوع دیگری بیان شده و می‌فرماید: «مؤمنین، صبر کنید، و با هم صبر کنید؛ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ...»(آل‌عمران/۲۰۰) در اینجا یک‌بار می‌فرماید «اصْبِرُوا» یعنی صبر کنید و یک‌بار هم می‌فرماید: «وَ صابِرُوا» یعنی با هم صبر کنید. صبر یک مقولۀ اجتماعی است و صرفاً نمی‌شود یک مراقبت شخصی از آن داشت. همه با هم باید صبر کنند و وقتی همه با هم صبر کنند، صبرشان زیاد می‌شود.  صبر مقوله‌ای است که نیاز به سفارش‌های بین مؤمنین دارد و باید همه همدیگر را کمک کنند و فقط مراقبت‌های شخصی کفایت نمی‌کند.

(وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‌ِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر) حالا شما ببینید که صبر و مقاومت، چقدر زندگی ما را بهتر می‌کند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «اگر شیعیان ما استقامت بورزند ملائکه با آنها مصافحه خواهند کرد و ابرهای پرباران بر سر آنها سایه‌افکن خواهند شد و روزشان روشن خواهد شد و زندگی‌شان طوری می‌شود که از بالا و پایین برای‌شان-نعمت- می‌ریزد و می‌خورند(یعنی این‌قدر فراوانی می‌شود) و چیزی از خدا طلب نمی‌کنند مگر اینکه خدا به آنها می‌دهد؛ يَا ابْنَ جُنْدَبٍ لَوْ أَنَّ شِيعَتَنَا اسْتَقَامُوا لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ وَ لَأَظَلَّهُمُ الْغَمَامُ وَ لَأَشْرَقُوا نَهَاراً وَ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ لَمَا سَأَلُوا اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُم» (تحف‌العقول/۳۰۲) صبر و استقامت این‌گونه به انسان زندگی بهتر می‌دهد.

امام صادق(ع) : هیچ چیزی مانند صبر ناراحتی‌ها  را کم نمی‌کند/ علی(ع) : شجاعت، صبر کردن در لحظۀ حساس است

امام صادق(ع) در جای دیگری می‌فرماید: «هیچ چیزی مانند شکر باعث زیاد شدن مطلوب انسان نمی‌شود، و هیچ چیزی مانند صبر باعث کم شدن ناراحتی انسان نمی‌شود، مگر صبر؛ لَمْ يُسْتَزَدْ فِي مَحْبُوبٍ بِمِثْلِ الشُّكْرِ وَ لَمْ يُسْتَنْقَصْ مِنْ مَكْرُوهٍ بِمِثْلِ الصَّبْر» (تحف‌العقول/۳۶۳) پس اگر می‌خواهید ناراحتی شما کم شود باید صبر کنید؛ البته قشنگ صبر کنید. ما در حال گفتگو در مورد محورهای اصلی برنامۀ دین برای زندگی بهتر هستیم. همان‌طور که در ذیل مثبت‌نگری، توکل و شکر و بسیاری ویژگی‌های برجستۀ دیگر را می‌توان دید.

در مقولۀ صبر هم خیلی از مقوله‌ها مثل شجاعت را می‌توان دید. امیرالمؤمنین(ع) شجاعت را به صبر ترجمه و تفسیر کرده و می‌فرمایند: «شجاعت یک لحظه صبر کردن است؛ الشَّجَاعَةُ صَبْرُ سَاعَةٍ» (بحار‌الانوار/۷۵/۱۱) در اینجا «سَاعَةٍ» به معنای یک ساعت نیست، بلکه به معنای یک‌مقداری از زمان است. اگر شما در لحظۀ حساس یک‌مقدار صبر کنی معلوم می‌شود آدم شجاعی هستی. آدم ترسو هم کسی است که در این لحظات حساس، صبر ندارد و مثلاً می‌گوید: «وای! نکند ما را بزنند!» می‌گویند شجاعت در ایرانی‌ها به صورت ژنتیکی وجود دارد، ان‌شاءالله خداوند همۀ ملت ما را شجاع‌تر قرار دهد و بیشتر از همۀ ملت ما، همۀ مسئولین ما را شجاع‌تر و جزء شجاع‌ترین‌ها قرار دهد.

امیرالمؤمنین(ع) : صبر بهترین کمک برای زندگی بهتر است

صبر بهترین کمک برای زندگی بهتر است و شما شبیه این تعبیر را در روایات می‌توانید ببیند. مثلاً امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «صبر بهترین کمک علیه روزگار(سختی‌های روزگار) است؛ الصَّبْرُ أَعْوَنُ شَيْ‌ءٍ عَلَى الدَّهْر» (غررالحکم/۱۲۴۸) و «صبر، کمکی برای هر چیزی و هر امری است؛ الصَّبْرُ عَوْنٌ عَلَى كُلِّ أَمْر» (غررالحکم/۷۶۶) و پیامبر(ص) می‌فرماید: «در صبر بر چیزی که دوست نداری، خیر زیاد هست؛ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْرٌ كَثِير» (مجموعۀ ورام/۱/۹۱) امیدوارم که روحیۀ مقاومت ما افزایش پیدا کند. در ادامۀ بحث این جلسه، می‌خواهیم یک‌مقدار دربارۀ ابعاد اجتماعی دربارۀ این روحیۀ مقاومت صحبت کنیم.

هرچه به‌دست آورده باشیم، از مقاومت بوده است/ در قطعنامه ۵۹۸ اگر چیزی گیرمان آمد به‌خاطر ۸ سال مقاومت بوده/ مسلماً اگر قطعنامه را نمی‌پذیرفتیم و بیشتر مقاومت میکردیم، فوائد بیشتری نصیب‌مان می‌شد

ما تا به‌حال هر چیزی به‌دست آورده‌ایم از مقاومت به‌دست آورده‌ایم. و اگر مقدار مقاومت‌مان افزایش پیدا می‌کرد، بیشتر نصیب‌مان می‌شد. اگر مقدار مقاومت‌مان کاهش پیدا کند از آن چیزهایی که باید نصیب‌مان شود، کمتر می‌شود. مثلاً ما می‌دانیم که قطعنامۀ ۵۹۸ حتماً برای حضرت امام(ره) جام زهر بوده و ایشان خودشان این را بیان فرموده‌اند؛ ولی بعضی‌ها می‌گویند که «خوب شد قطعنامه را پذیرفتیم» حالا اگر واقعا یک فوائدی برای جامعۀ ما داشته، مسلماً اگر آن را نمی‌پذیرفتیم و بیشتر مقاومت میکردیم.

 فوائد بیشتری نصیب‌مان می‌شد، و الا امام(ره) نمی‌فرمود که پذیرش قطعنامه جام زهر است! در قطعنامه اگر چیزی گیرمان آمده به‌خاطر آن هشت سال مقاومت بوده و الا اگر ما آن هشت سال مقاومت را انجام نمی‌دادیم نه‌تنها یک چنین قطعنامه‌ای-که یک‌مقدار مختصری منافع ما را هم در نظر گرفته بودند – هم صادر نمی‌کردند بلکه ما را محکوم می‌کردند و تا الان هم باید غرامت می‌دادیم!

چون آنها نشان داده‌اند که وقتی به جایی حمله می‌کنند، از آن کسی که مظلوم واقع می‌شود غرامت هم می‌گیرند! کما اینکه اخیراً دیدید که شورای امنیت یک قطعنامه علیه مردم یمن صادر کرد. حالا اگر مردم یمن مقاومت کنند، یک قطعنامۀ نیم‌بند صادر می‌کند و اگر مقاومت‌شان را بیشتر کنند، ظالم را محکوم میکنند تا لااقل دیگر بیش از این، ظالم مجازات نشود.

همه‌چیز با مقاومت به‌دست می‌آید/ اگر مقاومت نکرده بودیم، به چنین توافقنامه‌ای نمی‌رسیدیم/ اگر با ما به عنوان یک «قدرت» مذاکره می‌کنند به‌خاطر جریان مقاومت در منطقه و داخل است

ما هرچه داریم به‌خاطر مقاومت است و هرچه کم داریم برای این است که کمتر مقاومت کرده‌ایم. آن چیزی که باید برای ما مهم باشد، مقاومت است. البته ما چشم‌مان آب نمی‌خورَد به اینکه آمریکایی‌ها این توافق را درست اجرا کنند ولی اگر درست اجرا کنند هم ناشی از مقاومت بیشتر ما خواهد بود. چون وقتی تسلیم امریکاییها شویم معلوم است چه می‌شود. ایده‌آل‌ترین شکلش برای آمریکایی‌ها برخوردی است که با صدام داشتند.

عراق در مقابل آمریکا نهایت تسلیم را انجام داد ولی آنها در مقابل چه‌کار کردند؟ ببینید چه بلایی بر سر عراق آورد‌ه‌اند؟ یک نمونه‌اش این است که کاندیدای جدید ریاست جمهوری آمریکا در کتاب خودش نوشته است که ما داعش را در عراق درست کردیم! اگر خیلی تسلیم آمریکا شویم، می‌آید و یک جنگ خانمان‌سوز درست می‌کند که تعدی به نوامیس و سر بریدن، کمترین کاری است که انجام خواهد شد.

این نهایت رضایت آنهاست! شما فکر می‌کنید اگر آنها از ما راضی شوند، بعدش می‌گذارند ما زندگی کنیم!؟ کمااینکه آنها هر کاری دل‌شان خواست با عراق انجام دادند و هنوز هم دارند پول حضورشان را می‌گیرند ولی چه خدمتی به مردم عراق انجام دادند؟ خدمتشان این بود که داعش را برای آنها درست کردند!

هرچه داریم به‌خاطر مقاومت است و هرچه کم داریم برای این است که کمتر مقاومت کرده‌ایم/ خدمت آمریکا به عراق در ازای همکاری، ایجاد داعش بود

ما هرچه داریم به‌خاطر مقاومت است و هرچه کم داریم برای این است که کمتر مقاومت کرده‌ایم. آن چیزی که برای ما مهم است، مقاومت است. البته ما چشم‌مان آب نمی‌خورَد به اینکه آمریکایی‌ها این توافق را درست اجرا کنند ولی مثلاً اگر هم خیلی درست اجرا کنند، چه می‌شود؟ ایده‌آل‌ترین شکلش برای آمریکایی‌ها برخوردی است که با صدام داشتند.

عراق در مقابل آمریکا نهایت تسلیم را انجام داد ولی آنها در مقابل چه‌کار کردند؟ به اندازۀ یک شهر در عراق سفارت‌خانه درست کردند و حالا ببینید که چه بلایی بر سر عراق آورد‌ه‌اند؟ ببینید اگر یک کشوری به اندازۀ عراق، تسلیم آمریکا شود آمریکا در آن کشور چه‌کار می‌کند! یک نمونه‌اش این است که کاندیدای جدید ریاست جمهوری آمریکا در کتاب خودش نوشته است که ما داعش را در عراق درست کردیم!

اگر خیلی تسلیم آمریکا شویم، می‌آید و یک جنگ خانمان‌سوز درست می‌کند که تعدی به نوامیس و سر بریدن، کمترین کاری است که انجام خواهد شد. این نهایت رضایت آنهاست! شما فکر می‌کنید اگر آنها از ما راضی شوند، بعدش می‌گذارند ما زندگی کنیم!؟ کمااینکه آنها هر کاری دل‌شان خواست با عراق انجام دادند و هنوز هم دارند پول حضورشان را می‌گیرند ولی چه خدمتی به مردم عراق انجام دادند؟ خدمتشان این بود که داعش را برای آنها درست کردند!

ذره‌ای کوتاه آمدن در مقابل آمریکا-هرچند یک تاکتیک لازم باشد- جنایت‌های فراوان آمریکا را به دنبال دارد

مردم افغانستان یا هر جای دیگر دنیا به هر مقدار که تسلیم آمریکا شدند، بعدش چه اتفاقی برای‌شان افتاده است؟ البته آنها حتی خواب این را هم نمی‌توانند ببینند که یک روزی مردم ایران تسلیم آنها شوند، ولی هر یک‌ذره کوتاه آمدن در مقابل آنها-هرچند ممکن است به‌لحاظ تاکتیکی لازم باشد- ولی اصالتاً موجب جنایت‌های فراوان از سوی آنها می‌شود. چون اصلاً هر چیزی بناست گیر ما بیاید، از راه مقاومت گیرمان خواهد آمد.

پشتوانۀ مذاکره، باید مقاومت باشد/ در این مذاکره به هر چیزی نرسیم، به خاطر کمبود مقاومت خواهد بود

این سخنان ما، اصل مذاکره را نفی نمی‌کند، کمااینکه مقام معظم رهبری فرمود: «اگر انسان بتواند شرّ دشمن را کم کند، این کار را انجام می‌دهد؛ حتی با مذاکره.» پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز گاهی این کار را انجام دادند و شرّ دشمن را کم کردند. ولی باید پشتوانۀ مذاکره، مقاومت باشد.

در این مذاکره هر چیزی برده‌ایم با پشتوانۀ مقاومت بوده و هر چیزی هم در آینده ببریم، باز هم با پشتوانۀ مقاومت است و هر چیزی در این مذاکره نبریم، به خاطر کمبود مقاومت خواهد بود.

چیزی که برای من- در جریان این مذاکره- خیلی دلنشین است، خوشحالی مردم مظلوم منطقه است. آنها به جمهوری اسلامی واقعاً به عنوان یک قدرت نگاه می‌کنند و از یک زاویۀ دیگری این قصه را تحلیل می‌کنند. آنها خودشان دارند در میدان جنگ می‌جنگند ولی می‌دانند که ایران پشت و پناه آنهاست و می‌گویند: «شما از عهدۀ قدرت‌ها برآمدید» در عین حالی که از ما می‌خواهند مقاومت کنیم و فریب آنها را نخوریم. از لبنان و نقاط دیگر تماس می‌گیرند و پیامک می‌زنند؛ هم از ما می‌خواهند که کوتاه نیاییم و هم تبریک می‌گویند که با مقاومت خودتان توانستید آنها را پای میز مذاکره بکشانید و توانستید خیلی از خواسته‌های خودتان را به آنها تحمیل کنید.

آمریکایی‌ها به هر جایی نزدیک شوند، فتنه برپا می‌کنند / هرچه در این مذاکره، دشمنان ما پررویی کنند به‌خاطر حدسی است که دربارۀ کم شدن مقاومت ما زده‌اند

ما تمام محسنات این مذاکره را جزئی از مقاومت می‌دانیم و هرچه در این مذاکره، دشمنان ما پررویی کنند به‌خاطر حدسی است که دربارۀ کم شدن مقاومت ما زده‌اند. الان باید مقاومت‌مان افزایش پیدا کند. آمریکایی‌ها به هر جایی نزدیک شوند، فتنه برپا می‌کنند. کمااینکه به عراق نزدیک شدند و ببینید در آنجا چه‌کار کردند!

آقای جوادی آملی حرف زیبایی بیان کردند که «آدم وقتی با آمریکایی‌ها دست می‌دهد، بعدش باید انگشتان خودش را بشمارد!» واقعا اگر از کنار دولتمردان امریکایی رد می‌شوید، باید مراقب باشید که یک‌وقت جیب شما را نزنند! کمااینکه سال‌هاست در روز روشن، جیب همۀ عالم را می‌زنند و ابایی از این کار ندارند و این کارِ رسمی آنهاست!

اینکه روایات ما می‌گویند: «هیچ چیزی مثل مقاومت و ایستادگی و صبر بر سختی‌ها انسان را به پیروزی نمی‌رساند» واقعیتی است که در دفاع مقدس هم با چشم خودمان دیده‌ایم. مقام معظم رهبری هم در زمان دولت قبلی و هم در زمان این دولت، مدام به دولتمردها توصیه می کنند که روی وعده‌های خدا حساب کنید.