به گزارش گروه دين و انديشه "مهر"، نمايشگاه هنرهاي سنتي جوانان سينما تك نگارخانه صبا ميزبان برگزاري پنجمين نشست با عنوان "مفهوم سنت و جايگاه بهشت در هنرهاي سنتي" بود.
در اين نشست دكتر حسن بلخاري، استاد فلسفه هنر دانشگاه علامه طباطبايي، مفهوم سنت را در هنرهاي سنتي يكي از بحثهاي كليدي و بنيادي خواند و سپس به صحت و انطباق اين عنوان در هنر ايران زمين پرداخت.
وي ضمن اشاره به اين موضوع كه برخي استفاده از كلمه سنت را براي هنر كهن ايران مناسب نمي دانند و ترجيحاً نام هنر ايراني و يا ملي را براي آن برگزيده اند گفت : اين موضوع همگان را بر آن داشت تا در تمام مراحل به موضوع مهمتري كه در حال حاضر فاقد آن هستيم، يعني نظريه اي واحد و كامل در مورد هنر در مكتب اسلامي و ايراني بپردازند تا مورد تاراج و تحريف قرار نگيرد.
دكتر بلخاري افزود: در طول تاريخ هنرمندان بسياري آمده اند و سخنان دلنشيني را بر جاي گذاشته اند. يكي از اين سخنان را منسوب ميدانند به گرگياس سوفسطايي كه مي گويد: براي هنرمند يك قاعده تعريف شده كه اثري كه بر جاي مي گذارد بايد باعث اقناء دروني و خشنودي بيننده باشد. چنانچه رافائل براي اجراي طرحي از صورت حضرت مريم گفت كه اول بايد صورت هزار زن زيبا را ببينم تا بتوانم اين چهره را طراحي كنم.
وي درخصوص مفهوم "سنت" گفت : سنت كلمه اي عربي است ولي به اين معنا نيست كه هنر سنتي ما از سوي اعراب وارد ايران شده، زيرا آنها فاقد هر نوع هنري بوده اند و آنچه كه ما در رابطه هنرهاي سنتي مي گوييم به گونه اي است كه تاريخ گذشته خود را بيان كنيم كه بخشي از آن اسلامي و بخش ديگر ايراني است. كلمه هنر از آيين گفتاري دوران پهلوي گرفته شده است و از ايران باستان مانده، و ريشه در آن دوران دارد و بايد گفت تقابل بين ايرانيت و اسلاميت بي معنا است. گروهي در خصوص اين بحث مي گويند كه ايرانيان در مقابله با اسلام با گزينش عمل كردند و شيعه را مطابق و مشابه با آيين زرتشت خود ديدند و آن را برگزيدند.
دكتر بلخاري معادل كلمه "سنت" را در فارسي تا كنون نايافته دانست و تا حدي واژه "آيين" را معادل فارسي آن خواند. وي در زبان انگليسي نيز trathiskou كه از كاتوليك مسيحيت منشاء گرفته معادل "سنت" دانست. چنانچه سنت در زبان عربي صرفاً به تعاريفي كه قرآن ارائه كرده باز مي گردد. از ديدگاه قرآن "سنت" يك ارزش مستقر است كه توسط خداوند وضع شده و اين واژه در فرهنگ هاي متفاوت يك نام دارد.
اين استاد فلسفه هنر در خصوص هنرمند سنت گرا گفت : هنرمند سنتي اثري را خلق نمي كند، بلكه آن را اظهار و افشاء مي كند، زيرا سنت مستمراً در جريان است و ساكن نيست. هنرمند كاشف است و خود را بيان نمي كند، بلكه آثار پروردگار را بر بوم ظاهر مي كند. در هنر سنتي هنرمند ايستايي ندارد، تحول آن به معناي تداومي است كه در كارش دارد و حركت آن حركتي خطي نيست بلكه دوراني است كه در هر عصري سنت باز توليد مي شود. هنرمند از عالم و جهان ديگري صحبت مي كند كه با مراقبه به آن رسيده است.