به گزارش خبرنگار مهر، گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند.
معجزه رد الشمس چيست و چگونه اتفاق افتاده است؟
معجزه، كار خارق العاده اي است كه مدعي نبوت آن را براي اثبات ارتباط خود با خداي جهان، انجام مي دهد و همه مردم را براي مقابله و معارضه دعوت مي نمايد؛ چرا كه ديگران از انجام آن عاجزند. [۱] انجام چنين كاري اگر همراه با ادعاي نبوت نباشد، به آن كرامت مي گويند؛ [۲] چنان كه ائمه معصومين(عليهم السلام) داراي كراماتي بوده اند كه گاهي اين نوع كرامات به معجزه تعبير شده است. [۳]
قرآن كريم، وقوع امر خارق العاده و معجزه را تصديق كرده و بعضي از مصاديق آن را براي پيامبران پيشين اثبات نموده است، مانند داستان اژدها شدن عصاي حضرت موسي و بلعيدن سحر ساحران، داستان يد بيضا، [۴] خون شدن آشاميدني ها و تسلط وزغ و بيماري بر قوم فرعون، [۵] سخن گفتن حضرت عيسي(عليه السلام) در گهواره و شفا دادن افراد كور و معالجه بيماران مبتلا به مرض و زنده كردن مردگان. [۶]
درباره اوليا و اوصياي الهي كرامات و امور خارق العاده اي در روايات و تاريخ آمده است كه از مجموع آنها مي توان اثبات كرد ائمه اطهار(عليهم السلام) مي توانند به هنگام ضرورت امور خارق العاده اي انجام دهند؛ البته بايد توجه نمود كه معجزات آنها هرگز با ادعاي نبوت همراه نبوده، بلكه با انگيزه هاي ديگري بوده است.
كتاب هايي مانند عيون المعجزات، بحارالانوار، اثبات الهداة، اصول كافي، مدينة المعاجز، مناقب ابن شهرآشوب، اثبات الوصيه مسعودي، شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، دلايل الامامه طبري و... به تفصيل بسياري از اين كرامات را نقل كرده اند كه براي اطلاع بيش تر مي توان به آنها رجوع كرد.
شكي نيست كه از حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) كرامات و معجزه هاي فراواني نقل شده است.
يكي از كرامات ويژه آن حضرت، «ردالشمس» كه دو مرتبه براي آن حضرت اتفاق افتاده است: يكي در زمان پيغمبر(صلي الله عليه وآله) و ديگري پس از آن حضرت.
شرح رويداد نخست، به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاري، ابو سعيد خدري و عده اي ديگر چنين است: روزي علي(عليه السلام) در منزل پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله) حضور داشتند كه ناگهان جبرييل براي ابلاغ وحي الهي فرود آمد. رسول خدا (صلي الله عليه وآله) سر مبارك خود را روي پاي علي(عليه السلام) گذارد و سربرنداشت تا هنگامي كه آفتاب غروب كرد. علي(عليه السلام) كه نماز عصر را نگذارده بود، بي اندازه پريشان شد؛ زيرا نمي توانست سر پيامبر را از روي زانوي خود بردارد و نه مي توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. حضرت علي(عليه السلام) چاره اي نداشت جز اين كه هم چنان كه نشسته است، نماز بخواند. ركوع و سجود را با اشاره به جا آورد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) پس از آن كه از آن حالت روحاني خارج شد، به علي(عليه السلام) فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ عرض كرد: چاره اي جز این نداشتم؛ زيرا حالت وحي كه براي شما پيش آمده بود، مرا از انجام وظيفه بازداشت.
رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود: اينك از خدا بخواه تا خورشيد را به جاي اول برگرداند تا نمازت را در اول وقتش به جاي آوري. خداوند دعاي تو را مستجاب مي كند؛ چرا كه از خدا و رسول او اطاعت كرده اي. علي(عليه السلام) دعا فرمود و دعاي او مستجاب شد و خورشيد به محلي بازگشت كه امكان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آنگاه غروب كرد.
واقعه دوم ردالشمس، پس از رحلت پيامبر(صلي الله عليه وآله)، هنگامي واقع شد كه حضرت علي(عليه السلام) در بابل حضور داشت و مي خواست از فرات عبور كند. در اين هنگام، وقت نماز عصر فرا رسيد و آن حضرت بلافاصله به همراه گروهي از اصحاب خود نماز عصر را به جماعت خواند، ولي از آن جا كه بسياري از ياران حضرت مشغول عبور دادن مركب ها و توشه خود از رود فرات بودند، نماز عصرشان قضا شد و از خواندن نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند.
اصحاب در اين خصوص با آن حضرت گفتگو كردند. حضرت علي(عليه السلام) كه اصحاب خود را آن گونه نگران ديد، از خداوند متعال درخواست كرد تا خورشيد را به محل پيشين خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند. خداوند متعال دعاي او را اجابت كرد و خورشيد را در افق وقت عصر ظاهر گردانيد، آن هنگام كه مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشيد غروب كرد. [۷]
قضيه ردالشمس ممكن است براي برخي قابل هضم نباشد و بگويند چگونه ممكن است اين كره عظيم آسماني از مسير گردش خود برگردد و...؛ اما بايد توجه داشته باشيم كه اين مسأله به صورت كرامت و اعجاز انجام گرفته است و روايات فراواني در كتب اسلامي درباره وقوع چنين اعجازي نقل شده است كه در حد شهرت مي باشد. [۸] معجزات ديگري نيز از حضرت علي(عليه السلام) نقل شده است؛ مانند زنده كردن مردگان، شفا دادن بيماران، خبر دادن از غيب، سخن گفتن با حيوانات، و... كه در اين مقام مجال بيان آنها نيست. [۹]
پاورقي:
[۱] الهيات و معارف اسلامي، استاد جعفر سبحاني، ص ۱۹۵، نشر مؤسسه امام صادق.
[۲] همان، ص ۱۹۹.
[۳] كشف المراد، (شرح تجريد الاعتقاد خواجه نصيرالدين طوسي)، ترجمه ابوالحسن شعراني، ص ۵۲۰ ـ ۵۱۹ ـ ۴۸۸، مقصد چهارم و پنجم، (نبوت و امامت)، (انتشارات كتابفروشي اسلاميه تهران).
[۴] سوره اعراف، آيه ۱۱۷ ـ ۱۰۷.
[۵] سوره نمل، آيه ۱۲; سوره اعراف، آيه ۳۳; سوره اسرا، آيه ۱۰۱.
[۶] سوره بقره، آيه ۲۳; سوره مائده، آيه ۱۱.
[۷] ارشاد، شيخ مفيد، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷، (نشردارالمفيد) ; مدينة المعاجز، سيدهاشم بحراني، ج ۱، ص ۱۹۴ ـ ۲۰۵، ح ۱۱۵، (نشر مؤسسة المعارف الاسلامية).
[۸] الغدير، علامه اميني، ج ۳، ص ۱۴۱ ـ ۱۲۶، ش ۱۱، (دارالكتب العربي، بيروت).
[۹] عيون المعجزات، حسين بن عبدالوهاب، ص ۴ ـ ۶، (المطبعة الحيدريه، نجف) ; مدينة المعاجز، سيدهاشم بحراني، ج ۱، ص ۴۵ ـ ۵۴۹; بحارالانوار، علامه مجلسي، ج ۴۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۹۱، (ابواب معجزات باب ۱۰۹)، (مؤسسة الوفا، بيروت).