خبرگزاری مهر - گروه هنر: بعد از کناره گیری دانیل زانوک از مدیریت فاکس قرن بیستم، اسپایروس سکوراس «Spyros Skouras» یونانی تبار و مرد صاحب نام عرصه تئاتر کنترل کمپانی را بر عهده گرفت. سکوراس در دوره ای به این سمت رسید که کمپانی در یکی از متزلزل ترین دوران حیات خودش به سر می برد. بین سال های ۵۹ تا ۶۱ میلادی فاکس قرن بیستم بیش از ۵۰ میلیون دلار زیان کرده بود و تنها در سال ۱۹۶۲ بیش از ۴۰ میلیون دلار دیگر به این میزان ضرر افزوده شد.
یکی از مصیبتبارترین پروژه های کمپانی در این سال ها فیلم «کلئوپاترا» (۱۹۶۳) بود. فیلمی که ساخت آن از ۱۹۶۰ آغاز شد و برآورد اولیه از هزینه ساخت آن حدود ۲ میلیون دلار بود که فقط یک میلیون دلار آن دستمزد الیزابت تیلور ستاره این فیلم بود. مدیریت غلط، تعویض کارگردان و جا به جا شدن لوکیشن ها و ساخت دوباره دکور، مخارج سنگینی روی دست کمپانی گذاشت به طوری که بودجه ساخت آن را تا رقم شگفت انگیز ۴۰ میلیون دلار افزایش داد و کلئوپاترا را به پرخرج ترین فیلم تاریخ سینما تا آن زمان تبدیل کرد.
فاکس قرن بیستم که عملا تمامی منابع مادی خود را در اختیار این پروژه قرار داده بود برای جبران بخشی از این هزینه حتی قطعات بسیار بزرگی از زمین های خود در فاکس هیل لس آنجلس را فروخت.
در همین حین فاکس قرن بیستم به خیال کسب درآمد چشم امید به پروژه موازی دیگری داشت که در حال ساخت بود. یک بازسازی کمدی-رمانتیک از فیلم زن دلخواه من (۱۹۴۰) به نام «Something's Got to Give» با بازی پول سازترین ستاره آنها در دهه ۵۰ میلادی یعنی مرلین مونرو. اما این پروژه نیز برای کمپانی خوش یمن نبود و مشکلات شخصی مرلین مونرو، تولید فیلم را با مشکلات و توقف های پی در پی مواجه کرد تا اینکه در پنجم آگوست ۱۹۶۲ با مرگ مرلین مونروی ۳۶ ساله تولید این فیلم ناتمام ماند و هزینه گزاف دیگری روی دست کمپانی گذاشت.
در ۱۹۶۲ داریل زانوک که همچنان بزرگترین سهام دار کمپانی بود برای نجات فاکس قرن بیستم وارد عمل شد. او پیش از هر کاری سایر شرکا و سهامداران را متقاعد کرد که صبر و آرامش خود را از دست ندهند و سرمایه خود را در کمپانی حفظ کنند. در همین حال زانوک برای تزریق پول و به اتمام رساندن پروژه «کلئوپاترا» هوشمندی دیگری به خرج داد و پخش فیلم «طولانیترین روز» (۱۹۶۲) را که محصول استودیوی شخصی فیلمسازی خودش در اروپا بود به فاکس قرن بیستم سپرد.
«طولانی ترین روز» فیلمی حماسی با بازی جمع زیادی از بازیگران بین المللی بود که حوادث روز ششم ژوئن ۱۹۴۴ را در جریان جنگ جهانی دوم به تصویر می کشید که در طی آن متفقین در یکی از بزرگترین عملیات های نظامی خود بیش از ۱۶۰ هزار سرباز را در جبهه سواحل نرماندی پیاده کردند. فیلم که از مشاوران نظامی واقعی همان عملیات استفاده کرده بود موفق به دریافت ۵ جایزه اسکار شد و در گیشه نیز بیش از ۵۰ میلیون دلار فروش کرد؛ دستاوردی که باعث شد خون تازه ای در کمپانی جریان یابد و در سال ۱۹۶۳ فیلمسازی را از سر بگیرد.
داریل زانوک که دوباره به عنوان رییس هیات مدیره کمپانی انتخاب شده بود پسر خود ریچارد زانوک را به عنوان مدیرعامل و مسئول بخش فیلمسازی فاکس قرن بیستم منصوب کرد.
ریچارد ۲۸ ساله در گام اول با استراتژی ساخت فیلم های کم هزینه در مدت ۱۴ماه بیش از ۲۰ فیلم تولید کرد و هنگامی که سود فروش آن ها به حد مطلوبی رسید به ساخت پروژه های پرخرج روی آورد.
زانوک ها بر خلاف سیاست مرسوم هالیوود به ساخت فیلم های سنگین و پرهزینه علاقه زیادی داشتند و تلاش کردند با فراموش کردن تجربه تلخ «کلئوپاترا» در کمترین زمان بیشترین فیلم از این دست را تولید کنند.
اشکها و لبخندها – دنیا خندید
تجربه شیرین فیلم «اشک ها و لبخندها» (۱۹۶۵) اثبات این ادعای پدر و پسر بود. نسخه ای سینمایی از یک تئاتر موزیکال که چندین سال قبل در برادوی روی صحنه رفته بود. فیلمی پرخرج به کارگردانی رابرت وایز و با بازی جولی اندروز که نماهای خارجی آن در سالزبورگ اتریش و آلمان غربی فیلمبرداری شده بود و داستان زنی است که عشق و شور زندگی را به زندگی یک افسر بازنشسته و ۷ بچه او می آورد.
موفقیت «اشک ها و لبخندها» مافوق تصور بود و با ۵ جایزه اسکار و شکستن رکورد فروش در ۲۹ کشور دنیا بعد از ۲۷ سال، عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را از «بر باد رفته» (۱۹۳۹) ربود. اشک ها و لبخندها در مجموع ۲۸۶ میلیون دلار فروخت که ارزش آن به نسبت تورم تا سال ۲۰۱۴ برابر ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار است و در حال حاضر پنجمین فیلم پرفروش همه اعصار است. سال ۲۰۰۱ کتابخانه کنگره ملی ایالات متحده آمریکا فیلم «اشک ها و لبخند ها» را در لیست آثار برجسته «دارای تاثیر فرهنگی، هنری و زیبایی شناسانه» قرار داد.
در همین سال ها فاکس قرن بیستم در حوزه تلویزیون نیز پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده بود و یکی از بزرگترین تهیه کننده های این رسانه شناخته می شد. آنها فقط در فصل ۶۶ – ۶۷ میلادی بیش از ۱۲ شو روی آنتن های تلویزیونی داشتند و طی یکی از بزرگترین قراردادهای آن زمان، حق پخش بیش از ۱۷ فیلم بلند خود از جمله «طولانی ترین روز»، «رنج و سرمستی» و «مردان پرابهت در طیارههای پرسرعت» را در ازای ۱۹ میلیون دلار به شبکه ABC سپردند.
زانوک ها سرمست از این موفقیت ها به ساخت پروژه های پرخرج و سنگین چون دکتر دولیتل (۱۹۶۷)، سلام.. دالی! (۱۹۶۹) و تورا..تورا..تورا (۱۹۷۰). ادامه دادند. درخشش اشک ها و لبخندها آنها را به این باور رسانده بود که ساخت پروژه های سنگین از این دست تنها راه موفقیت در هالیوود است. اما این فرضیه با شکست مطلق «تورا..تورا..تورا» و « دکتر دولیتل» در گیشه و تبدیل آن ها به دو نمونه از پرضررترین فیلم های تاریخ هالیوود باطل شد. روندی که در نهایت باعث شد تا پایان ۱۹۷۰ میلادی فاکس قرن بیستم متحمل بیش از ۶۰ میلیون دلار زیان شود.
دهه ۷۰ میلادی، جهت گیری های گوناگون
عدم ثبات مالی و سلایق گوناگون هنری در سطح بالای مدیریتی جرقه یک جنگ قدرت برای به دست آوردن کنترل کمپانی بود. به دنبال یک اختلاف خانوادگی و تحت فشار پدر، ریچارد زانوک مجبور به کناره گیری شد و به دنبال او ۴ ماه بعد داریل زانوک نیز از ریاست هیات مدیره به زیر کشیده شد.
ریچارد زانوک بعد از اخراجش توسط پدر به کار خود ادامه داد و با همکاری با کارگردانانی چون استیون اسپیلبرگ و تیم برتون به یکی از موفق ترین تهیه کنندگان هالیوود تبدیل شد.
در ۱۹۷۱ دنیس استنفیل «Dennis C. Stanfill» مدیریت فاکس قرن بیستم را بر عهده گرفت و شخصا برنامه توسعه کمپانی در حوزه های مختلف را بر عهده گرفت. مهمترین دستاورد او در این دوران خریداری زنجیره ای از سینماها در نیوزلند و استرالیا و شماری از ایستگاه های تلویزیونی در سراسر آمریکا بود.
در ۱۹۷۳ آلن لد «Alan Ladd Jr» سرپرستی بخش فیلمسازی کمپانی را برعهده گرفت. زیر نظر او فیلم های بسیار موفقی مثل فرانکنشتاین جوان (۱۹۷۴) و آسمانخراش جهنمی (۱۹۷۴) با بازی پل نیومن و استیو مک کویین تولید شد.
اما مهمترین هوشمندی آلن لد سرمایه گذاری ۱۰ میلیون دلاری روی فیلمنامه ای از جرج لوکاس بود که کمپانی های «یونیورسال» و «یونایتد آرتیست» آن را رد کرده بودند. «جنگ ستارگان» (۱۹۷۷) تا سال ۱۹۸۳ که E.T اکران شد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما بود و فاکس قرن بیستم که پخش فیلم را بر عهده داشت سود سرشاری نصیب خود کرد و بعد از اکران فیلم ارزش سهام کمپانی از ۶ دلار به ازای هر سهم به بیش از ۴ برابر یعنی ۲۷ دلار افزایش یافت.
با سود حاصل از این سرمایه گذاری پرمنفعت، دنیس استنفیل برنامه توسعه کمپانی را ادامه داد و با سرمایه گذاری در کارخانه های نوشابه سازی کوکا-کولا، خرید پیست اسکی Aspen بزرگترین مجموعه تفریحی اسکی در آمریکا و مجموعه تفریحی ساحل Pebble سعی در کاهش وابستگی کمپانی به طبیعت «عرش–فرش» فیلمسازی و دنیای بی ثبات هالیوود کرد.
در ۱۹۷۹ و اختلاف سلیقه آلن لد با مدیران کمپانی باعث شد تا او آن جا را ترک کند و به جای او شری لنسینگ «Sherry Lansing» به عنوان اولین خانم در تاریخ هالیوود به مدیریت یکی از بزرگترین استودیوهای فیلمسازی جهان برسد.
ادامه دارد...