به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه وطن امروز در یادداشت روز سه شنبه خود به قلم «محمدباقر ادیب» نوشت:
سخنان آقای عباس عراقچی در جمع مدیران و سردبیران صدا و سیما حاوی نکات بسیار مهمی است. اگرچه عراقچی این سخنان را تکذیب کرده ولی روشن نساخته است دقیقا کدام بخش از عبارات نقل شده از وی نادرست بوده و در آن موارد، عبارت درست چیست.
از آنجا که آقای عراقچی در جلسات مشابه دیگر نیز شبیه همین سخنان را بیان کرده، میتوان با اطمینان نسبی گفت بخش اعظم آنچه از عراقچی نقل شده قابل اتکاست مگر اینکه وی تفصیلا توضیح بدهد عبارات و جملات درست چیست.
چند نکته مهم درباره سخنان عراقچی در ادامه میآید.
۱- عراقچی میگوید مهمترین تضمین اینکه این توافق پایدار خواهد بود این است که ایران قدرتمند باشد. واقعیت این است که اگر دوستان عقیده داشتند ایران قدرتمند است اساسا نباید چنین توافقی میکردند. روزی که میخواستند لزوم امتیازدهی و عقبنشینی را توجیه کنند، دائما از ضعفها و ناتوانیهای کشور سخن میگفتند و حالا که کارشان را کردهاند میگویند ایران قدرتمند است! مهمتر از این، اینکه ایران قدرتمند است، توجیهی برای این نیست که آقایان یک توافق لرزان بکنند، یک متن پر ابهام نوشته شود و بعد به منظور پوشاندن خلل و فرج کارشان، ما را به قدرت ایران ارجاع بدهند. اگر حقیقتا باور به قدرت ایران پیشفرض این مذاکرات بوده، حداقل خروجی آن باید نگارش یک متن مستحکم میبود.
۲- عراقچی سعی میکند با این استدلال که نقد توافق به معنی اثبات پیروز شدن طرف مقابل است، راه را بر هر گونه نقد ببندد. این نشاندهنده آن است که تیم مذاکرهکننده هنوز نتوانسته این مساله را برای خود حل کند که نقد داخلی کمک کار این تیم در چانهزنی قدرتمند با خارج است و اگر در ۲ سال گذشته این نقدها را به مثابه سرمایهای برای مذاکرات استفاده میکردند، مسلما میتوانستند به توافقی بسیار بهتر برسند.
۳- عراقچی میگوید خروج از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد و لغو قطعنامههای پیشین بدون اینکه حتی یک ساعت اجرا شده باشند، مهمترین دستاورد قطعنامه ۲۲۳۱ است. اولا قطعنامههای پیشین لغو نشدهاند و همگی رزرو نگه داشته شدهاند برای روزی که قرار باشد ایران مجددا تحریم شود. در آن روز، همه تحریمها طبق قطعنامههای پیشین باز خواهد گشت. ثانیا ایران هرگز در هیچکدام از قطعنامههای پیشین به عنوان تهدید صلح و امنیت بینالمللی شناسایی نشده بود. ثالثا ایران در قطعنامه جدید از ذیل ماده ۴۱ خارج نشده و تمام تحریمهای جدید (با عنوان محدودیت) ذیل ماده ۴۱ وضع شده است. رابعا – و مهمتر از همه - این خندهدار است که آقای عراقچی ادعا میکند قطعنامههای پیشین لغو شدهاند بدون اینکه اجرا شده باشند. آیا برجام به معنای اجرای اتم و اکمل قطعنامههای شورای امنیت نیست؟ تعهداتی که ایران در برجام پذیرفته، فرسنگها فراتر از تعهداتی است که طبق قطعنامههای شورای امنیت موظف به پذیرش و اجرای آن بود.
۴- آقای عراقچی میگوید بزرگترین دستاورد ما این است که غرب بالاخره غنیسازی در ایران را پذیرفته است. اولا درون برجام شرط عادی شدن پرونده ایران و پذیرفته شدن حق برنامه صلحآمیز هستهای – نه غنیسازی- اجرای کامل برجام تعیین شده است. بنابراین حتی اگر حقی هم در کار باشد، پس از حداقل ۱۰ سال شناسایی خواهد شد نه الان. ثانیا پس از ۱۰ سال نیز ضمانتی به این کار نیست و غربیها به صراحت گفتهاند با صدور قطعنامهای جدید محدودیتها بر برنامه ایران را تمدید خواهند کرد. ثالثا اتفاقا این توافق دقیقا به معنای انکار حق غنیسازی ایران طبق معاهده است.
طبق معاهده حق غنیسازی ایران هیچ محدودیتی جز صلحآمیز ماندن و قرار گرفتن زیر نظر آژانس ندارد. این توافق، این حق را انکار کرده و یک برنامه بشدت محدود را جانشین آن میکند. اساسا یکی از پیشفرضهای این توافق این بوده است که حق غنیسازی به رسمیت شناخته نشود تا بتوانند برنامه را محدود کنند. بنابراین اتفاقی که عملا رخ داده این است که ایران از NPT استثنا شده و برجام به مدت نامعلومی جانشین NPT شده است. و در نهایت، اینکه شورای امنیت تداوم یک برنامه محدود غنیسازی در ایران را پذیرفته، از قضا چندان ربطی به دولت فعلی ندارد و در انتهای دولت قبلی بود که پس از سالها مقاومت و پرداخت هزینه، غربیها بالاخره اعتراف کردند سیاست غنیسازی صفر درباره ایران پاسخگو نخواهد بود.
۵- عراقچی میگوید ۳ خواسته اصلی ایران تثبیت اصل غنیسازی، تضمین دورنمای تجاری و صنعتی آن و در نهایت لغو تحریمها بوده و ایران به هر سه خواسته خود دست پیدا کرده است. اولا حق غنیسازی در این توافق انکار شده نه اینکه پذیرفته شده باشد، ثانیا هیچ لغو تحریمی حتی در یک مورد در این توافق وجود ندارد و هرچه هست تعلیق مشروط و بشدت بازگشتپذیر تحریمهاست و ثالثا زمانبندی رسیدن ایران به یک برنامه صنعتی درون برجام کاملا مبهم و بسیار بلندمدت است.
۶ - عراقچی میگوید خواسته اصلی طرف مقابل این بود که بتواند ادعا کند ایران را از سلاح هستهای محروم کرده اما نمیگوید طرف مقابل موفق شد با مبنا قرار دادن افزایش زمان گریز به حداقل یک سال، عملا زیرساخت برنامه صلحآمیز هستهای ایران را که هیچ ربطی به سلاح نداشت، به مدت نامعلومی در آینده درازمدت برچیند.
۷ - یکی از حرفهای بسیار خطرناک عراقچی این است که ایران چون چیزی برای مخفی کردن ندارد بنابراین هراسی هم از نظارت هر چه هم عمیق باشد، نخواهد داشت. اولا این نوع نگاه راه را برای پذیرش نظارتهای فراهستهای براساس فهرست NSG باز کرده است که عملا تمام حوزه فناوریهای حساس و هایتک ایران را در بر میگیرد و به دشمن امکان ردگیری، خرابکاری و خنثیسازی همه آنها را میدهد. ثانیا چه کسی گفته است ایران چیزی برای مخفیکردن ندارد؟ تنها چیزی که ایران قصد مخفی کاری درباره آن را ندارد برنامه ساخت سلاح هستهای است چرا که اساسا چنین برنامهای وجود خارجی ندارد اما ایران در حوزههای نظامی و فناوریهای حساس بسیاری چیزها برای مخفی کردن دارد که این توافق دقیقا همانها را در معرض خطر قرار میدهد.
۸ – شاهبیت اصلی سخنان عراقچی این است که ایران چیزی را در این توافق واگذار کرده که در اصل اساسا آن را در اختیار ندارد یعنی برنامه ساخت سلاح هستهای. ویرانگرترین طرز تفکر تیم مذاکرهکننده را دقیقا در همینجا میتوان مشاهده کرد. نتیجه این سخن این است که عراقچی قبول دارد که همه آنچه ما واگذار کردهایم در واقع برنامه ساخت سلاح هستهای بوده است! واقعا آیا انتظار از تیمی که چنین فکر میکند این بود که یک توافق خوب بکند؟
۹- نکته دیگر در این سخنان این است که آقای عراقچی به صراحت میگوید اگر آژانس به دسترسی به یک محیط نظامی اصرار کند، در نهایت حتما باید این دسترسی انجام شود. این دقیقا نشاندهنده آن است که امکان دسترسی نظامی کاملا در این توافق وجود دارد و آنچه دوستان به آن اتکا میکنند این است که آمریکا یا آژانس چنین کاری نخواهند کرد.