خيابان "ايران"... محله ناب مذهبي تهران است...با همه خصوصياتي كه مي توان براي يك محله مذهبي اصيل متصور بود...سه مسجد به فاصله كوتاهي از يكديگر در خيابان اصلي، كاسب ها، مغازه دارها، عابران و حتي دوره گردها...شمايل مذهبي دارند.

در حاشيه نگاري خبرنگار"مهر" از نمايشگاه "راه انقلاب در مدرسه رفاه" آمده است :

- اينجا از هياهو خبري نيست، جوان ها بيكار سر كوچه نمي ايستند، در اين محله  تقريبا حجاب همه خانمها "چادر" است، در محله "خيابان ايران" خبري از "كافي شاپ و گيم نت و سوپرماركت هاي مدرن! نيست.

- سنت همسايگي، جلسات مذهبي و روضه و ... برقرار و پررونق. معروف ترين اين جلسات، درس اخلاق "حاج آقا محتبي تهراني" است كه سالهاست در اين محله برگزار مي شود و مشتريان ثابت خود را ازسرتاسر تهران دارد. 

- شكل سنتي و قديمي "كاسبي"  به خوبي احساس مي شود، اينجا كاسب هنوز حبيب خداست! البته خيلي از ساكنان اين محله، اصالتا "بچه محل" نيستند... خيلي ها ترجيح داده اند، خانه شان را به اين محله بياورند و در محله خيابان ايران و در اين حال و هوا،  ساكن شوند.

- اين روزها ، مثل همه جاي ايران، خيابان" ايران" حال و هواي عاشورايي دارد و البته "خاطره  بهمن 57 " هم در خيابان ايران، غليظ تر از  بقيه جاها است...!

اتاقي از مدرسه رفاه كه امام خميني(ره) در آن ساكن بودند، بازسازي شده است.

- محله "خيابان ايران" يك ويژگي ديگرهم دارد، مدارس "مذهبي"...! شايد در دوران پس از پيروزي انقلاب، اصطلاح "مدرسه مذهبي" چندان خاص و قابل تامل نباشد، اما در دوران شاه به دليل تسلط فرهنگ طاغوتي بر نظام تعليم و تربيت، مذهبي ها ترجيح مي دادند، فرزندان خود را به مدارس" مذهبي" بفرستند.

 محله " خيابان ايران" يك ويژگي ديگرهم دارد، مدارس "مذهبي"...! شايد در دوران پس از پيروزي انقلاب، اصطلاح " مدرسه مذهبي" چندان خاص و قابل تامل نباشد، اما در دوران شاه به دليل تسلط فرهنگ طاغوتي بر نظام تعليم و تربيت، مذهبي ها ترجيح مي دادند ، فرزندان خود را به مدارس" مذهبي" بفرستند

- مدرسه " علوي " و " رفاه" دو مدرسه مشهور مذهبي هستند كه در خيابان ايران واقع شده اند، بسياري از چهره ها و بزرگان امروز نظام جمهوري اسلامي پرورش يافته اين مدرسه هستند يا در آن شاغل بودند:" شهيد رجايي، شهيد باهنر،  دكتر غلامعلي حدادعادل، دكتر كمال خرازي، مهندس نژادحسينيان، عبدالكريم سروش و ..." .


- مدرسه رفاه و علوي ، اما در بهمن رويايي 57، معنايي ديگر براي مردم و انقلاب و تاريخ پيدا كردند.مدرسه رفاه و سپس علوي، اولين اقامتگاههاي رهبر فقيد انقلاب بعد از ورود به ميهن بودند و يادبود اين افتخار تاريخي همه ساله توسط شاگردان و معلمان مدرسه رفاه، گرامي داشته مي شود.

- براي تامل بيشتر و درك ارزش تاريخي مدرسه رفاه بايد حال و هواي بهمن 57 را دوباره مرور كرد، بعد از ورود امام به ايران، همه بقاياي رژيم شاه به خصوص سران ارتش شاهنشاهي كه ستون فقرات رژيم  محسوب مي شدند، وقتي همه هستي خود را در معرض نابودي و ذوب شدن در خشم و خروش امام و امت ديدند، تصميم گرفتند كار را يكسره كنند، "كودتاي خونين نظامي، دستگيري و اعدام سريع انقلابيون، بمباران برخي از نقاط حساس تهران"  و به خصوص " مدرسه رفاه و علوي" كه اقامتگاه رهبر انقلاب بود، از برنامه هاي ژنرال هاي عصبي شاه با همراهي شاپور بختيار، آخرين نخست وزير اعليحضرت! بود.

دوازدهم بهمن 57، امام در بهشت زهرا: من دولت تعيين مي كنم!

- روزهاي مياني بهمن 57، درگيري بين مردم تازه مسلح شده و گارد شاهنشاهي به اوج خود رسيده بود، حمله و فتح پادگانها و مراكز حساس نظامي و امنيتي هرروز جريان داشت، ارتش شاه، تانك به خيابان آورده بود، بوي كوكتل مولوتف و صداي گلوله هاي ژ-3 تهران را پر كرده بود،  اوضاع آشفته بود... هيچ كس پيروزي را...لااقل به اين زودي ها، باور نداشت، جز يك نفر...!

 مدرسه رفاه، آن روزها كانون انقلاب بود، نقل است كه اتاقهاي مدرسه تا سقف، پر از نان و گوشت و خواربار و حتي پول و طلا و جواهر بود، چيزهايي كه مردم براي روز مبادا يا براي نيازمندان و فقرا به امام سپرده  بودند

- و همان يك نفر بود كه به دلگرمي  ايمان او،  قلب انقلاب و اميد مردم در مدرسه رفاه، مي تپيد... عصر  روز 21 بهمن، توطئه به اوج رسيد، حكومت نظامي اعلام شد... بوي كودتاي خونين شهر را فرا گرفته بود، "روح الله" با اطمينان و اقتدار فرمان داد: به حكومت نظامي اعتنا نكنيد، فردا به خيابانها بريزيد...!" و فرداي آن روز...ملت كار را تمام كرد!

- مدرسه رفاه، آن روزها كانون انقلاب بود، نقل است كه اتاق هاي مدرسه تا سقف، پر از نان و گوشت و خواربار و حتي پول و طلا و جواهر بود، چيزهايي كه مردم براي روز مبادا يا براي نيازمندان و فقرا به امام سپرده  بودند.

- عصر روز 23 بهمن، چهارنفر از سران رژيم شاه كه به دست مردم دستگير شده بودند، در پشت بام مدرسه رفاه، اعدام شدند: "نصيري رئيس ساواك، ناجي فرماندار نظامي اصفهان، خسروداد فرمانده هوانيروز، رحيمي فرماندار نظامي تهران"...  امام در اسفند 57 به قم بازگشت ولي خاطره مدرسه رفاه، همواره در تاريخ انقلاب اسلامي زنده ماند.

- بيست و هفت سال بعد از آن يادبود شيرين، امروز در مدرسه رفاه، نمايشگاه "راه انقلاب" برپا شده است، شاگردان امروز مدرسه رفاه كه نسل چهارم انقلاب اسلامي محسوب مي شوند، اتاقي را كه محل اقامت امام بود را بازسازي كرده اند و تاريخ مصور از روزهاي حماسه را به كمك شهرداري و بسيج برپا كرده اند.

در محله "خيابان ايران"  خبري از "كافي شاپ و گيم نت و سوپرماركت هاي مدرن!  نيست..سنت همسايگي، جلسات مذهبي و روضه و ...برقرار و پررونق، معروف ترين اين جلسات، درس اخلاق " حاج آقا محتبي تهراني" است كه سالهاست در اين محله برگزار مي شود و مشتريان ثابت خود را ازسرتاسر تهران دارد

- در حاشيه اين نمايشگاه، مراسمي با حضور دست اندركاران مدرسه رفاه، شاگردان و معلمان  ديروز و امروز مدرسه، برگزار شد، در اين مراسم، قرائت قرآن، تواشيح و سرود و شعرخواني برگزار شد، يكي از ميهمانان اين مراسم، فرزند شهيد باهنر- يكي از بنيانگذاران مدرسه رفاه - بود كه به نقل خاطراتي از پدر شهيدش پرداخت.


- يكي از خاطرات جالب دكتر علي باهنر اين بود، ساواك براي آزار و تحت فشار گذاشتن شهيد باهنر، يك ساواكي را به خواستگاري خواهر شهيد باهنر فرستاد، روز بعد از عروسي ، داماد ساواكي ، عروس را دزديد، شهيد باهنر مدتها درگير پيداكردن خواهرش و خلاصي او از چنگال ساواكي ها آنهم در مناطق مختلف ايران، از كرمان تا بندرعباس تا تهران بود، به گفته فرزند شهيد،  اين دوران يكي از سخت ترين دوران زندگي شهيد باهنر بود.